در جنگ سخت هر اقدام غیر مسلحانهای که موجب کاهش آسیب پذیری نیروی انسانی، ساختمان ها، تاسیسات، تجهیزات، اسناد و شریان های کشور در مقابل عملیات خصمانه و مخرب دشمن گردد، پدافند غیرعامل خوانده می شود. به بیان سادهتر پدافند غیرعامل، مجموعه اقداماتی است که انجام می شود تا در صورت بروز جنگ، خسارات احتمالی به حداقل میزان خود برسد. هدف از اجرای طرحهای پدافند غیرعامل کاستن از آسیبپذیری نیروی انسانی و مستحدثات و تجهیزات حیاتی و حساس و مهم کشور علیرغم حملات خصمانه و مخرب دشمن و استمرار فعالیتها و خدمات زیر بنایی و تامین نیازهای حیاتی و تداوم اداره کشور در شرایط بحرانی ناشی از جنگ است.
هم اکنون جنگ نرم به عنوان آلترنانیو واقعی جنگهای کلاسیک و نظامی مورد استفاده کشورها و دول متخاصم قرار می گیرد. نمونه اخیر جنگ را می توان در سطح گسترده در فتنه پس از انتخابات جستجو کرد. جنگ نرم کلیه مولفه های یک جنگ تمام عیار را برای شکست دادن دشمن داراست. ماهواره ها، سایتهای ضد اتقلابی، تحلیلهای سیاسی هراس انگیز و قطعنامه ها ابزار جنگی دشمن هستند. پدافند عامل این ابزار نیز ماهواره ها، و سایتهای خودی و حتی بعضی امور فنی مانند ارسال پارازیت و مقابله با سایتهای مخرب و دروغ پرداز است.
عوارض و پیامدهای جنگ سخت در شکل تلفات جانی و مالی و از بین رفتن سرمایه های ملی قابل مشاهده است. برخلاف جنگ سخت، عوارض جنگ نرم عمدتا با چشم قابل مشاهده نیست. جنگ نرم روی باورهای عمومی هدف گذاری می کند. متاسفانه این عوارض حتی پس از فروکش کردن جنگ نرم در افکار عمومی باقی می ماند. در صورتی که توجهی جدی به این عوارض صورت نگیرد، ممکن است در آینده زمینه ساز فتنه و یا جنگ نرم دیگری شود.
پدافند غیرعامل جنگ نرم به مسائلی می پردازد که موجب کاهش صدمات و شکافها در باورهای نیک افراد جامعه در حین جنگ و پس از آن شود. این پدافند میزان تاثیر گذاری حملات نرم را کاهش داده و قدرت بازپروری افکار را در مدت کوتاهی پس از آن افزایش می دهد.
تفاوت پدافند عامل و پدافند غیر عامل جنگ نرم
پدافند عامل مسئول اجرای عملیات بازدارنده بر ضدحملات دشمن است. روی پدافند عامل به سمت دشمن قرار دارد. در جنگ نرم دشمن با ابزارهایی مانند ماهواره ها، فضای مجازی، اعتصابات و شایعه سازی و امثال آن ضربت خود را وارد می کند. پدافند عامل وظیفه دارد از اصابت هر یک از حملات به نیروهای خودی جلوگیری نموده و یا عامل حمله کننده را نابود نماید . مثلا ارسال پارازیت روی فرکانس ماهواره ها، فیلتر کردن سایتهای مخرب و یا مقابله با شورشها و اعتصابات براندازنده از موارد پدافند عامل جنگ نرم است. تخریب مسجد ضرار با دستور خداوند متعال در قرآن و توسط پیامبر گرامی اسلام یک مورد از پدافند عامل جنگ نرم است.
پدافند عامل قادر به دفع همه حملات نیست. در مواقعی حملات به هدف اصابت کرده و ایجاد تلفات می کند. مثلا ماهواره های دشمن بدون مانع مشغول شایعه پراکنی و ارسال اخبار نادرست هستند. در این شرایط پدافند غیرعامل برای کاهش تلفات نیروهای غیر رزمی و حفاظت از افکار عمومی موضوعیت پیدا می کند. مثلا اطلاع رسانی بموقع و درست به مردم و روشنگری خواص می تواند از میزان تاثیر بمباران فرهنگی و خبری دشمن در جنگ نرم جلوگیری کند.
تفاوت پدافند غیرعامل جنگ نرم و فرهنگ سازی
آنچه مسلم است هر دوی پدافند غیرعامل جنگ نرم و فرهنگ سازی، در حوزه افکار، باورها و اندیشه های مردم فعالیت می کنند. اگرچه شباهتهایی در روشها و محتوای آنها وجود دارد، ولی از لحاظ کارکرد اجرایی با یکدیگر متفاوت هستند. در ذیل به این تفاوتها اشاره می کنیم:
۱٫در فرهنگ سازی به اهداف دراز مدت فرهنگی و زیر ساختهای ذهنی و باورهای مردم پرداخته می شود که یک امر دراز مدت و تدریجی است. ولی پدافند غیر عامل برای امور فرهنگی سریع الانتقال و برای بازسازی سریع اندیشه های آسیب دیده پس از جنگ نرم برای حفظ بدنه فرهنگی جامعه است. در هنگامه تشدید جنگ نرم فرصتی برای فرهنگ سازی نیست و فقط می بایستی سریعا جلوی خنثی شدن فکری نیروهای خودی و عناصر ضعیفتر گرفته شود.
۲٫در فرهنگ سازی اختلاف سلیقه ها و نوع برداشتهای متفاوت از اوضاع مجاز است. در این حالت مردم با تعاطی و مراودات فرهنگی و با داشتن سلیقه های متفاوت در کنار یکدیگر زندگی می کنند. جنگ نرم در صدد تبدیل اختلاف سلیقه ها به دشمنی و معارضه است. پدافند غیرعامل وظیفه دارد شکافهای ایجاد شده در بین مردم را بسرعت، حتی موقتی، بازسازی کرده و آنها را از هم گسیختگی نجات دهد.
۳٫وظایف پدافند غیرعامل جنگ نرم موقتی و حتی غیرعادی است. هدف آن است که جلوی تخریب و تلفات بزرگتر گرفته شود. این همانند آن است که در هنگام وقوع سیل، مردم برای حفاظت از خانه خود که بیشترین اهمیت دارد، حاضرند وسایل منزل را در مقابل در قرار داده تا از ورود سیل جلوگیری کرده و خانه را از تخریب نجات دهند. در این شرایط قربانی کردن بعضی امور دارای اهمیت کمتر مجاز است. به عنوان مثال کنترل اطلاع رسانی از این موارد است. این در حالی است که در فرهنگ سازی، که یک امر دائمی و پایدار است، هیچ چیز فدای چیز دیگر نمی شود.
۴٫در فرهنگ سازی تربیت برای علم اولویت دارد. اصولا هدف از فرهنگ سازی تربیت و پرورش رفتار و روش زندگی مردم بر اساس آموزه های دینی و جامعه مدنی است. ولی در پدافند غیر عامل، علم، و یا به عبارت دیگر اطلاع رسانی به موقع، نسبت به تربیت اولویت دارد. در جنگ نرم فرصتی برای تربیت نیست، بلکه فقط باید با اطلاع رسانی صحیح نقاط خطر را به مردم گوشزد کرد که آماده حوادث پیش رو باشند.
۵٫آماده سازی پدافند غیرعامل جنگ نرم نیازمند فرهنگ سازی است. مثلا مقاوم سازی افکار عمومی یک کار درازمدت فرهنگی است. در شرایط فتنه و جنگ نرم، افکار مقاوم به عنوان سپر محافظ عمل کرده و ضربات فرهنگی را دفع می کند.
مردم می بایستی نسبت به این تفاوتها توجیه شوند. آنها باید بدانند شرایط در زمان جنگ نرم و شرایط عادی متفاوت است. در صورتی که این توجیه صورت نگیرد امکان دارد برداشتهای نادرستی صورت گیرد که جنبه تخریبی داشته باشد. آنها باید بدانند اوضاع در جنگ نرم از لحاظ فرهنگی، پرفشار بوده و روشها با زمان عادی تفاوت دارد. این آمادگی آنها را از شوک مضاعف بازمی دارد.
ضرورت اعلام حالت اضطراری جنگ نرم به مردم
در جنگ سخت بمباران شهرها و احساس ناامنی به وضوح قابل لمس است. مردم هم بطور طبیعی برای حفاظت از خود هشدارهای امنیتی را جدی گرفته و خود را برای حالت جنگی آماده می کنند.
ولی جنگ نرم حالتی خزنده، فریبکارانه و غیر شفاف دارد. بسیاری از مردم قادر به درک شرایط جنگ نرم نیستند. فقط افراد بصیر و مطلعین می توانند وقوع جنگ نرم را حتی قبل از وقوع یپش بینی نمایند.
مردم می بایستی از وقوع جنگ نرم باخبر شده و خود را برای آن آماده کنند. در این اعلام نباید آرامش مردم بهم خورده و باعث ترس و دلهره شود. در این راه، ضمن تقویت روحیه مردم، انجام امور زیر لازم است:
۱٫علائم و نشانه های حمله فرهنگی برای مردم توضیح داده شود.
۲٫نقاط آسیب پذیر شناسایی شوند.
۳٫ویژگیهای عوامل داخلی دشمن تبیین شود.
۴٫پناهگاههای جنگ نرم مانند خواص، روحانیون، مساجد، دانشگاه، مدرسه، بسیج، روزنامه ها، سایتهای اینترنتی، صدا و سیما و حتی خانواده نیز حالت جنگی گرفته تا در صورت لزوم به یاری افراد آسیب دیده بشتابند.
شناخت نقاط ضربه پذیر فرهنگی و اهداف دشمن برای برنامه ریزی پدافند غیرعامل
مسلح کردن جامعه به پدافند غیر عامل جنگ نرم نیازمند شناخت نقاط ضعف و نقاطی است دشمن آنها را مورد هدف قرار می دهد. پس از شناساسی اهداف دشمن می بایستی نسبت به مقاوم سازی آنها اقدام کرد. در حال حاضر اهداف دشمن در جنگ نرم در امور زیر خلاصه می شود:
۱٫سست کردن باورهای دینی و انقلابی مردم.
۲٫پشیمان کردن مردم از انقلاب
۳٫تبلیغ و ننگ زدایی از سازش با استکبار
۴٫عادی سازی خودفروختگی سیاسی
۵٫تبلیغ مصرفگرایی و تجمل پرستی
۶٫القای ترس و خودباختگی و تبلیغ ضرورت تسلیم و عقب نشینی در مقابل دشمن
۷٫القای بی اعتمادی مردم به مسئولین
۸٫ترساندن از تحریم و انزوای جهانی ایران
۹٫بزرگنمایی اشکالات کوچک و کوچک نمایی موفقیتهای نظام
۱۰٫ القای وجود بحران در جامعه
نظام در فتنه ۸۸ به پیروزی رسید. آخرین خاکریزهای دشمن در ۹ دی و ۲۲ بهمن ۸۸ فتح گردید. اما به تحقیق باید گفت آنچه فتنه ۸۸ را تا این اندازه بزرگ کرد، ضعف ما در پدافند غیرعامل بود. فتنه ۸۸ آنقدر سریع و غافلگیر کننده بود که تا مدتها افراد را از درک شرایط و پشت پرده ناتوان ساخت. نمونه این وضعیت را در زمان غصب خلافت امیرالمومنین در ماجرای سقیفه دیدیم که چگونه نور ولایت علی در غوغای عناصر خوش ظاهر به جایی نرسید تا آنکه پس از ۲۵ سال قدر علی دوباره شناخته شد. درست است که علی بالاخره پس از سالها به قدرت رسید ولی متاسفانه آثار سوء رفتار خلفای پیشین در رفتار و اذهان مردم باقی مانده بود. این رسوبات دوران گذشته باعث شد تا خط امامت و ولایت از جامعه اسلامی دور شود.
پدافند غیر عامل جنگ نرم، مردم را همیشه آماده نگاه می دارد. این آمادگی فکری مردم باعث میشود در صورت بروز جنگ نرم براحتی بازی نخورند و با صبر و اندیشه راهی را که کمترین خسارت را داشته باشد برگزینند. روشهای پدافند غیر عامل جنگ نرم می بایستی تضمین کننده موارد زیر باشد:
۱٫اطلاع رسانی بموقع برای ایجاد آمادگی دائمی در مردم
۲٫جلب اعتماد عمومی به منابع اطلاع رسانی داخلی
۳٫تمرکز زدایی و توزیع مراکز اطلاع رسانی برای ارائه کمکهای اولیه جنگ نرم
۴٫مقاوم سازی فکری مردم برای کاهش خسارات جنگ نرم
۵٫ایجاد سوء ظن دائمی نسبت به دشمن
۶٫تقویت اعتماد به نفس مردم به داشته های فرهنگی و ملی خود
۷٫تقویت مسئولیت پذیری نسبت به سرنوشت کشور
موارد فوق روشهای پدافند غیرعامل است. هریک از این روشها نیازمند ابزاری است که بتوان بوسیله آنها این روشها را بکار گرفت. در اینجا به هریک از موارد فوق اشاره و راه حل و ابزارهای هر یک را بر می شماریم.
اطلاع رسانی بموقع برای ایجاد آمادگی دائمی در مردم
اگر مردم برای حوادث آماده باشند هیچگاه گرفتار شبیخون نمی شوند. غافلگیر شدن همیشه تلفات را افزایش می دهد. لذا یکی از اصول پدافند غیرعامل جنگ نرم ایجاد آمادگی فکری برای کاهش تلفات ناشی از شبیخون جنگ نرم است. شبیخون جنگ نرم به معنای آن است که فردی به یکباره احساس شکست نماید. مثلا انتخابات ۸۸ با شرکت ۸۵ درصد مردم یک پیروزی بزرگ برای نظام به شمار می رود. بناگاه گروهی با اعلام تقلب در شب انتخابات، خواستار ابطال آن را می شوند. این یعنی القای احساس شکست در ملت بلافاصله پس از یک احساس پیروزی بزرگ.
عوامل داخلی فتنه با کمک حامیان خارجی تدارک یک شبیخون جنگ نرم را دیده بودند. شوک وارد شده ناشی از این شبیخون باعث گردید روز ۲۵ خرداد افرادی بدون دیدن عوامل پشت پرده به راه پیمایی علیه انتخابات بپردازند. این شوک بزرگ بسیاری از خواص را نیز در بر گرفت و آنها نیز تا مدتها با این جریان انحرافی همراهی کردند.
برای آنکه دوباره دچار اینگونه شبیخونها نشویم، لازم است مردم را در جریان اوضاع قرار دهیم. حاکمیت باید خوشیها و سختیها را با مردم بگذراند. محرم دانستن مردم آنها را از بی تفاوتی در می آورد. بسیاری از پنهان کاریها با استدلال اینکه موجب ضربه به انقلاب و ارکان آن می شود، انصافا توجیهی ندارد. وقتی همه چیز روی دایره باشد و مردم آنها را از اتاق شیشه ای تماشا کنند، آنگاه بسرعت ربط مسائل را تشخیص داده و دچار غافلگیری نمی شوند.
تجربه در تمام دنیا نشان داده است که ملت از پنهانکاری متنفر است و به محض دیدن پنهانکاری احساس بیگانگی کرده و خود را کنار می کشد. روایتی از ائمه معصومین که می فرماید "الناس عدو ما جهلوا. مردم دشمن چیزی هستند که آن را نمی شناسند.” موید این تجربه است. لذا در حکومت داری اسلامی باید اصل بر اطلاع رسانی باشد مگر آنگه ضرر بسیار زیادی را به همراه داشته باشد. ثابت شده است برای هر پنهانکاری هزینه ای وجود دارد که دیر یا زود باید پرداخت شود. در شبیخون جنگ نرم همین پنهانکاریها در بدترین زمان آشکار می شوند که بیشترین خسارت را به افکار عمومی وارد کرده و باعث تشدید بی اعتمادی شده و خسارت جنگ نرم را افزایش می دهد.
پدافند غیرعامل اطلاع رسانی عمیق و کامل را برای جلوگیری از غافلگیری و تبدیل شدن اطلاعات به ضد اطلاعات، ضروری می داند. برای این منظور می بایستی منابع اطلاع رسانی را در جبهه خودی افزایش داده و ضریب درستی تحلیل های مردم را بالا ببریم. گسترش مطبوعات و رسانه ها، مناظرات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و حمایت قوه قضائیه از اطلاع رسانی از ضروریات پدافند غیر عامل برای ایجاد آمادگی در مردم برای تحلیل صحیح مسائل است.
جلب اعتماد عمومی به منابع اطلاع رسانی داخلی
مهمترین پارامتر برای جذب مخاطب به منابع اطلاع رسانی، ایجاد اعتماد عمومی به آنها است. اعتماد مهمترین نقطه کلیدی در پدافند غیر عامل جنگ نرم است. دشمن برای خنثی سازی منابع خبری نخست از آنها اعتماد زدایی می کند. اگر این مسئله اتفاق بیفتد، هرگونه سرمایه گذاری بی نتیجه خواهد بود. منبع اطلاع رسانی غیرقابل اعتماد مانند طناب پوسیده ای است که کسی با آن به چاه نخواهد رفت. یک منبع اطلاع رسانی قابل اعتماد دارای ویژگیهای زیر است:
۱٫حداکثر پوشش نسبت به وقایع داشته باشد. سانسور اعتماد را از بین می برد. اصولا در دنیای کنونی سانسور تقریبا امکان ندارد. شنیدن خبر از کانال دیگر و نشنیدن از کانال خودی مانند سم عمل می کند. در صورت خطرناک بودن خبر می توان در صورت لزوم آنرا با اخبار دیگر تحت الشعاع قرار داد. ولی هیچگاه نباید خبری را که احتمال انتشار آن از منابع دیگر می رود، در منبع خودی سانسور کرد.
۲٫گرایش به نیاز مخاطب بیشتر از تامین خواسته حزبی و جناحی باشد.
۳٫تحلیل از خبر جدا شود. بدین معنا که حدالامکان از جهت دار کردن خبر خودداری شود. حتی بی طرفی ظاهری هم خوب است.
۴٫در شنیدن اخبار، مخاطب همیشه باید خود را در مقام قاضی احساس کند. مخاطب خود می بایست نتیجه گیری کند.
۵٫ مقابله با مخالفین (حتی دشمنان) حدالامکان غیرمستقیم و مستند باشد.
تمرکز زدایی و ایجاد مراکز متعدد پناهگاههای فرهنگی برای ارائه سریع کمکهای اولیه جنگ نرم
همانگونه که گفته شد اطلاع رسانی به موقع بمانند کمکهای اولیه در جنگهای سخت میزان تلفات را را کاهش می دهد. در هنگام نیاز این اطلاع رسانی باید سریع صورت گیرد تا قبل از آنکه موجب بدبینی و تشویش اذهان شود، فرد را به حالت عادی بازگرداند.
در بحبوحه جنگ صفین یک از سربازان بناگاه به چادر فرماندهی امیرالمومنین آمد و گفت من مردد شده ام. سوالی در مورد توحید دارم. فردی اعتراض کرد که مگر وسط آتش جنگ جای این سوال است. امیرالمومنین فرمود همیشه جای این این سوال است. ما برای پاسخگویی به این سوالات می جنگیم. آنگاه ایشان پاسخ آن سرباز را فرمودند.
تردید در جبهه خودی قدرت جنگیدن را از سرباز سلب می کند. در صورت عدم پاسخگویی به موقع بسرعت متورم شده و باعث بدبینی شدید می شود. سرعت پاسخگویی به شبهات در جنگ نرم اولا باعث از رفتن تردید می شود. ثانیا از ورود شبهات دیگر جلوگیری می کند.
تمرکز در اطلاع رسانی اولیه جنگ نرم فقط در مواردی خاص پاسخگوست. مردم مایل نیستند جواب تمامی سوالات خود را فقط از یک کانال دریافت نمایند. به همین دلیل، تمرکز در اطلاع رسانی موجب کاهش تاثیر این کانال می شود. دشمن هم اگر دریابد که حریف فقط یک منبع اطلاع رسانی دارد، آنگاه منتهای سعی خود را در تخریب آن بکار می گیرد. در فتنه ۸۸ بجرات می توان گفت روشنگریهای رهبر معظم انقلاب آتش فتنه را خواباند. یکی از دلایل هجمه بی سابقه دشمنان و جنبش سبز به ولایت فقیه و شخص رهبر انقلاب، همین تاثیر شگرف بیانات ایشان بوده است.
ما باید تنهایی رهبری انقلاب را در اطلاع رسانی یک تهدید تلقی کنیم. فصل الخطاب بودن فرمایشات ایشان از مسئولیت دیگران برای روشنگری کم نمی کند. برای این منظور باید منابع اطلاع رسانی متعددی را آماده کنیم تا در موقع لزوم به کمک رهبر معظم بیایند.
مراکز پاسخگویی به شبهات می بایستی به صورت غیر متمرکز و توزیع شده باشد تا هر فرد بتواند بنا به مقتضیات خود به آن مراجعه کند. خواص، مساجد، پایگاههای بسیج، مدارس و خانواده ها و سایتهای اینترنتی می توانند کمکهای اولیه فکری را در زمانی کوتاه به افراد مردد بدهند.
خواص در این میان اهمیت زیادی دارند. خواص بهترین پناهگاه فرهنگی در جنگ نرم هستند. دلیل اهمیت خواص در سرعت تاثیر گفته های آنهاست. مدرسه فرهنگ سازی می کند. ولی نمی تواند به عنوان کمک اولیه جنگ نرم عمل نماید. خانواده نیز به دلیل یکسان بودن فهم اعضا از شرایط موجود نمی تواند پاسخگوی سریع شبهات باشد. مردم به خواص اعتماد دارند. تاثیر سخنان خواص مانند رهبر معظم انقلاب ولی در سطحی پایینتر است. آنها می توانند در اوضاعی که افکار مسموم شده اند و قدرت تحلیل را از دست داده اند و علیرغم داشتن قدرت، نمی دانند حق کدام است، راه درست را به مردم نشان داده و افکار آنها را در زمانی کوتاه بازپروری کنند.
مقاوم سازی فکری مردم برای کاهش خسارات جنگ نرم
مقاوم سازی فکری مردم یک از عوامل موثر در کاهش تلفات و خسارات جنگ نرم است. مقاوم سازی فکری بدان معناست که افکار عمومی همیشه سپری به همراه داشته باشد تا از ضربات مصون بماند. سپر فکری باعث می شود که القائات دشمن به باور مردم تبدیل نشود. در بهترین حالت، فکر مقاوم، جوسازی های دشمن را به عنوان سم تلقی کرده و خود را از آن دور نگاه می دارد و یا اجازه رسوب شدن در ذهن و تبدیل شدن به باور را نمی دهد.
مقاوم سازی فکری یک کار فرهنگی است و باید در یک پروسه دراز مدت پیگیری شود. ولی کاربرد آن به عنوان پدافند غیرعامل در زمان جنگ نرم است. مسئولین فرهنگی می بایستی بتوانند نقاط حمله دشمن را پیش بینی کرده و برای هریک جوابی قانع کننده یافته و سپس آن را به باور عمومی تبدیل نمایند. مردم باید بدانند محل استفاده هریک از این باورها در جنگ نرم کجاست تا بتوانند آنرا بموقع استفاده کرده و از صدمات مصون بمانند.
کلمات حکیمانه از ائمه معصومین و بزرگان اسلام اگر چه کوتاه هستند ولی کلیدی طلایی برای زمانهایی هستند که می توانند اثر معجزه آسایی داشته باشند. مسئولین فرهنگی پس از شناسایی و آموزش نقاط حمله فرهنگی و آثار آنها و روش مقابله آنها، می بایستی یک جمله کلیدی به عنوان کد برای هریک قرار دهند تا در مواقع لزوم با ذکر آن جمله ساده، مردم بتوانند اوضاع را بسرعت تشخیص داده و وظایف خود را انجام دهند. این همانند کاربرد ضرب المثلها است که یک جمله انسان را از تکرار گفتاری مشروح بی نیاز می کند.
نتیجتا پیشنهاد می شود برای مقاوم سازی فکری، کلمات و ضرب المثلهای جدیدی رایج شود که با بکار بردن آنها به عنوان پدافند غیرعامل بخشی از آسیبهای فکری جنگ نرم را برطرف شود.
خوشبختانه مذهب شیعه و آموزه های انقلاب اسلامی از نظر مقاوم سازی فکری بسیار غنی است. توجه به این آموزه ها توانسته است شیعه را در طول قرنهای متمادی از تاثیرات عوامل مخرب در امان نگاه دارد. به عنوان نمونه، به تعدادی از این آموزه ها اشاره می کنیم:
۱٫قران کریم می فرماید: "خداوند از مومنین حمایت می کند.” این باور باعث می شود که مومنین بزرگ نمایی دشمن را به هیچ انگارند. دشمن در بسیاری از مواقع با بزرگنمایی خود در صدد ترساندن مردم است. اگر مردم باور داشته باشتند که خدای متعال از آنها در مقابل دشمنان حمایت می کند، دیگر ترسی از دشمن نخواهند داشت.
۲٫سید الشهدا زندگی پر ارزش خود را برای اسلام فدا کرد. ما همیشه خطاب به ایشان می گوییم. "یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما. ای کاش ما با شما بودیم و با شما شهید شده و به رستگاری می رسیدیم.” این باور نه فقط ترس از کشته شدن را کاهش می دهد، بلکه بجای آن انتظار فوز شهادت را جایگزین می کند. آیا کسی که این باور را داشت، از تشرهای دشمن می هراسد؟
۳٫جمله تاریخی امام خمینی رحمه الله مبنی بر اینکه آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، ضعف این قدرت استکباری را در مقابل ملت مسلمان ایران به چالش می کشد. این همان ترجمه آیه "ان کید الشیطان کان ضعیفا” است. سابقه سی ساله انقلاب این امر را تایید کرده است. با نگاهی به وضعیت کشورهای دوست آمریکا و مقایسه آنها با شرایط ایران این نکته را تایید می کند. در صورتی که مردم وظیفه خود را انجام دهند، کاری از آمریکا بر نمی آید.
۴٫جملاتی از امام مانند "هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید” و "اگر دیدید دشمنان از شما تعریف کردند به خودتان شک کنید.” ، "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملکت آسیب نبیند.”، "اختلاف از شیطان است.”، "میزان حال فعلی افراد است.”، از مواردی است که می توان از آنها به عنوان کد استفاده کرد.
باورهای ایجاد شده قادر هستند به عنوان معیار تشخیص حق از باطل عمل نمایند. در زمانی اوضاع غبارآلود است و مردم حیران از فهم شرایط هستند، این معیار های مانند چراغی روشن، راه درست را نشان می دهد.
ایجاد سوء ظن دائمی نسبت به دشمن
جمله تاریخی دیگر امام "آمریکا شیطان بزرگ است.” یکی از اصول پدافند غیر عامل است. امام این جمله را با استناد به آیات قرآن متذکر شده است. قرآن می فرماید: ” ای مردم! … به تحقیق شیطان دشمن شماست. پس او را دشمن خود بدانید.” تفسیر عینی این آیه این است که: "ای مردم ایران! آمریکا دشمن شماست. پس اورا دشمن خود بدانید.”
قرآن در باره شیطان چه می گوید:
۱٫شیطان دشمن قسم خورده انسان است. او هیچگاه با انسان کنار نخواهد آمد.
۲٫شیطان ظاهری فریبنده دارد و گاهی در شکل خیرخواهی و با وعده های زیبا وارد می شود. او با ظاهری خوش و وعده عمر جاودان باعث فریب آدم و حوا شد و آنها را از بهشت خارج ساخت.
۳٫شیطان به تدریج انسان را آلوده می کند. هرکه از ابتدا پا در جای پای شیطان گذاشت بداند که او را تا حد انکار خداوند پیش خواهد برد
۴٫شیطان در مواقع خطر انسان را تنها گذاشته و از او حمایت نمی کند.
۵٫شیطان یک مفهوم است. یکی از مصادیق بارز آن ابلیس است. هر چیزی که انسان را از راه حق دور کند شیطان است. لذا یک انسان، یک فیلم، یک کانال ماهواره و حتی یک کشور هم می تواند شیطان باشد.
۶٫شیطان دارای اعوان و انصار است. قرآن از آنها به عنوان حزب الشیطان نام می برد. هر یک از این شیاطین به نسبت قدرت طرف مقابل انتخاب می شوند. گاهی مردم یک شهر توسط یک بچه شیطان اداره می شوند و گاهی صدها شیطان بزرگ و گوچک تلاش می کنند تا یکی از اولیاء الله مرتکب ترک اولی شود.
۷٫شیطان در بین مومنین ایجاد اختلاف می کند.
۸٫شیطان دوستان خود را از فقر می ترساند. شیطان حرامخواری را به عنوان تجارت مجاز می شمارد. این فریب خودگان شیطان در عمل ضعیف شده و توانایی مقابله را از دست می دهند.
۹٫شیطان مریدان خود را همیشه در حالت ترس و وحشت نگاه می دارد.
۱۰٫ شیطان تبلیغ برهنگی کرده و انسان را وادار به برهنه شدن می کند و آو را به سمت فحشا و منکر می برد.
۱۱٫ شیطان اگر توانست، انسان را فریب می دهد و اگر نتوانست او را مبتلا به فراموشی و غفلت از یاد خدا میکند.
۱۲٫ شیطان دروغ پردازی و شایعه پراکنی می کند.
موارد فوق صراحتا در آیات قرآن ذکر شده است. با کمی تامل در می یابیم تمامی این موارد به تمامه در آمریکا و اعوان و انصار آن وجود دارد. کیست که نداند ماهواره های مستهجن دشمن تبلیغ فحشا و برهنگی کرده و با برنامه های کثیف بذر غفلت و انحراف را در مومنین می کارد. هم اکنون بیش از هشتاد ماهواره و هزاران سایت فارسی زبان مردم را با هر سلیقه ای مورد حمله قرار داده اند. به جرات می توان گفت در روی زمین هیچ ملتی به اندازه ملت ایران مورد تهاجم شبانه روزی قرار نمی گیرد.
این ماهواره ها علاوه بر اشاعه فحشاء، دروغ پردازی و شایعه پرانی گسترده را در برنامه کار خود دارند. تلویزیون های بی بی سی فارسی و یا صدای آمریکا از مصادیق بارز بنگاههای دروغ پرداز و شایعه پراکن است. آنها همواره ملت مومن ما را از حمله و تحریم می ترسانند.
اعوان و انصار شیطان بزرگ در اروپا و کشورهای عربی و عناصر داخلی آنها همیشه در صدد ایجاد اختلاف میان ملت با عناوین اصولگرا و اصلاح طلب، شیعه و سنی، روحانی و دانشگاهی، حاکمیت و مردم، سنت و مدرنیته، و امثال آن هستند.
آمریکا پس از آنکه استفاده کامل از نوکران خود برد، در مواقع خطر آنها را تنها می گذارد. ما شکی در سرسپردگی شاه و صدام به آمریکا نداریم. اولی در غربت و دربدری دق کرد و مرد و دومی از سوراخ موش بیرون کشیده شده و به دار آویخته شد.
کشورهای بسیاری، باآنکه دوستی با آمریکا را برخلاف مصلحت کشور خود می دانند، ولی به جهت هراسی که از آمریکا دارند نه فقط با آن مقابله نمی کنند بلکه در مجبورند با آن همراهی کنند.
این حملات که به عنوان تهاجم فرهنگی نام برده می شود از همان ابتدای انقلاب بصورت لاینقطع ادامه داشته است. اوج این حملات را می توان در حوادث پس از انتخابات دید.
امریکا با وجود خصلت شیطانی خود هرگز با ایران کنار نخواهد آمد. لذا ما باید همواره با سوء ظن به رفتارهای آن نگاه کنیم. هرگونه اعتماد به آمریکا نشانگر سادگی و فریب خوردگی است. پدافند غیرعامل جنگ نرم، سوء ظن به آمریکا و اعوان انصار آن را در داخل و خارج را به عنوان یک اصل تلقی می کند. این بدبینی و سوء ظن در موارد زیر کاربرد دارد:
۱٫باید مطمئن باشیم ماهواره های فارسی زبان خارجی هیچگاه خیرخواه نبوده و هر کدام بخشی از تفکرات و رفتارهای ما را هدف قرار گرفته است. در این میان تفاوتی آنچنان میان ماهواره های سیاسی، تفریحی و تبلیغی نیست.
۲٫هرگونه ارتباط و همکاری افراد با این ماهواره ها را با بدبینی دنبال کنیم. باید نسبت به سلامت مواضع واندیشه های کسانی که با این ماهواره ها و سایت ها مصاحبه کرده بشدت مشکوک باشیم. آمریکا حاضر شده است ده میلیون دلار برای ده دقیقه مصاحبه شهرام امیری بدهد. بدانیم ایرانیانی که حقوق بگیر این بنگاهها هستند بی تردید عمله های شیطان هستند.
۳٫گرفتن جایزه از سازمان های صهیونیستی به هر عنوان فریبنده مانند نوبل و حقوق بشر، نه فقط نقطه اعتماد به آنها نیست، بلکه سندی از سرسپردگی آنها به دشمن است. لذا پدافند غیر عامل هرگونه مراوده و نشست و برخاست با بنگاههای تبلیغاتی استکباری را نقطه منفی و هشدار دهنده تلقی می کند.
ذکر این نکته ضروری است که هرگونه حضور در خارج از کشور، حتی آمریکا، نشان دهنده همکاری با استکبار نیست. چه بسا دوستداران انقلاب اسلامی که سالهاست در این کشورها زندگی می کنند. منافقین همکاری خود با بوقهای استکباری را با اقامت امام خمینی در پاریس توجیه می کنند. ولی حضور موقتی امام در پاریس و مقابله با نظام سرسپرده آمریکا در ایران کجا و اقامت دائم و حقوق بگیری از دشمنان و خصومت با ملت مظلوم ایران کجا!
۴٫ایران می داند که رسالت خود را در نهایت باید به تنهایی انجام دهد و با امید به فرج بقیه الله به آرامش و اطمینان برسد. لذا در این راه نباید از جا ماندن افراد و کشورها نگرانی به خود راه دهد. چه بسا کشورهایی که در مقطعی دوست ما هستند و در زمانی که به شدت به آنها نیازمندیم در کنار دشمن قرار گیرند. نمونه این کشورها روسیه است که با رفتار موذیانه خود اعتماد ملت مارا از دست داده است. افرادی هم هستند که تا چندی پیش در زمره خودیها محسوب می شدند ولی اکنون در اردوگاه دشمن هستند. پدافند غیرعامل دل نبستن دائمی به این کشورها و افراد را برای مقاوم سازی فکری ملت توصیه می کند.
۵٫کسانی در داخل حاضر به مرز بندی شفاف با حامیان وایسته به نظان استکباری خود نیستند از کشتی انقلاب پیاده شده اند. دیگر نمی توان به مواضع آنها اعتماد کرد.
تقویت اعتماد به نفس مردم به داشته های فرهنگی و ملی خود
فرق انسان کریم با لئیم در نوع شناختی است او از خود دارد. لئیم خود را حقیر و پست می داند. ولی کریم در درون احساس عظمت می کند. احساس عظمت درونی، انسان کریم را از انجام امور پست باز میدارد.
دشمن در جنگ نرم، با سیاه نمایی و تحقیر در صدد القای حقارت در ملت ماست. ملتی که حقیر شد تن به هر سازش و پستی می دهد. ماهواره های دشمن عمدتا برای این منظور راه اندازی شده اند. این روش فرعونی است که در قرآن به آن اشاره شده است. قرآن روش مدیریت فرعون را بر اساس تحقیر شخصیت زیردستان اعلام می کند. قرآن می فرماید: "فاستخف قومه فاطاعوه” فرعون قوم خود را خوار و خفیف می کرد تا آنها را مجبور به اطاعت از خود کند.
پدافند غیرعامل در مقابل وظیفه دارد به تقویت روحیه و افتخار به داشته های فرهنگی ملت بپردازد. تلبیغ دفاع از کشور و اسلام، خودباوری علمی و تلاش برای کسب استقلال فرهنگی در این راستا توصیه می شود.
نتیجه عمل به این توصیه آن می شود که خانواده ها از مشاهده برنامه های کثیف ماهواره احساس شرم می کنند و خود را بزرگتر از آن می دانند که ایمان و وقت خود را برای دیدن آنها تلف کنند.
تقویت مسئولیت پذیری نسبت به سرنوشت کشور
مسئولیت پذیری برای عکس العمل سریع در زمان جنگ نرم بسیار مهم است. سرعت در حمایت از جریان حق باعث کاهش آسیب به افکار عمومی می شود. افرادی که سریعتر از دیگران وارد عمل شوند ممکن است صدمات بیشتری را تحمل کنند ولی در عوض باعث جلوگیری از خسارات بزرگتر می شوند. این افراد در نزد خداوند از منزلت زیادی برخوردار بوده و اگر گشته شوند در همان لحظه به بهشت رضوان الهی وارد می شوند.
در سوره یس آمده است که مردم یک شهر دعوت پیامبران خود را نپذیرفتند و در عوض قصد کشتن آنها را کردند. فردی در سوی دیگر شهر خبردار می شود. بسرعت خود را به محل می رساند و بدون فوت وقت با صدای بلند به دفاع از آن پیامبران می پردازد و جان آنها را نجات می دهد. ولی در این راه توسط توطئه گران کشته می شود. قرآن می فرماید که او بلافاصله به بهشت وارد می شود.
در مقابل اگر این عکس العمل سریع صورت نگیرد ممکن است در زمانی کوتاه کار از کار بگذرد و پشیمانی نصیب کسانی شود که بموقع حق را یاری نکردند. در تاریخ آمده است که بسیاری از یاران امام حسین علیه السلام دانستند که ایشان به سمت کوفه در حرکت است و قطعا جنگ پیش خواهد آمد. ولی با آنکه امام را دوست داشتند در کمک به ایشان تعلل کردند. آنها با تاخیر به کربلا رسیدند و با پیکر کشته شدگان امام و یاران او روبرو شدند.
آموزش عمومی تکنیکهای جنگ نرم به مردم
جنگ نرم از تکنیکهای متنوعی استفاده می کند. شناخت این تکنیکها برای مردم برای ایجاد آمادگی و شناخت هرکدام در زمان استفاده، اهمیت بسزایی در کاهش تلفات دارد.
مراجعه به قرآن کریم اهمیت این آموزش عمومی را برای مردم ثابت می کند. قرآن در طی صدها آیه این روشها را توضیح می دهد. هم اکنون جزوات و کتابهای زیادی در کشورهای غربی و حتی در کشورمان به زبان فارسی در این ارتباط نوشته شده است. ولی نگارنده با جرات اعلام می کند که قرآن بهترین جزوه آموزشی برای شناخت تکنیکهای جنگ نرم است. لازم است متخصصین فن نسبت به استخراج این موارد از قرآن اقدام کرده و آنها را با زبان ساده به مردم توضیح دهند.
با مراجعه به آیات قرآن در باره منافقین و شیطان و قوم یهود (که مطابقت با صهیونیسم فعلی دارد و مقصود پیروان حضرت موسی نیست.) می توان تا حد زیادی به این تکنیکها دست یافت. مثلا به موارد زیر توجه کنید:
۱٫قوم یهود (صهیونیسم) پیمان شکن است و صدها بار به خداوند قول می دهد ولی به آن عمل نمی کند.
۲٫منافقین در ظاهر خوش صحبت هستند و در باطن دشمنی خباثت آمیزی با اسلام دارند.
۳٫منافقین ظاهری دیندار دارند و در درون نظام هستند ولی آنها در حقیقت دشمن اسلام هستند.
۴٫منافقین بشدت دروغ گو و شایعه ساز هستند و از اینکه باطن انها آشکار شود در هراس هستند.
۵٫منافقین با دشمنان اسلام دوستی می کنند.
۶٫وقتی به منافقین گفته می شود در زمین فساد نکنید، می گویند ما اصلاح طلبیم.
۷٫منافقین در لحظات حساس به کمک مسلمانان نمی آیند. در عوض به اردوگاه دشمن پناه می برند. و پس شکست دشمن به اردوگاه مسلمانان آمده و ادعای غنیمت می کنند.
۸٫منافقین به نسبت به امر به معروف و نهی از منکر حساس هستند. در عوض آنها نهی از معروف و امر به منکر می کنند.
۹٫نظام اسلامی باید با منافقین سخت گیری کند.
۱۰٫منافقین وحی را فریبی بیش نمی دانند.
آماده سازی پناهگاههای پدافند غیر عامل جنگ نرم
در گذشته ضرورت ایجاد مراکز متعدد کمک رسانی فرهنگی سریع به عنوان پناهگاه پدافند غیرعامل جنگ نرم را بازگو کردیم. آماده سازی هریک از این پناهگاهها برای سرویس دهی به مجروحین و آسیب دیدگان فرهنگی در زمان جنگ نرم ضروری است. این پناهگاهها عبارتند از:
۱٫خواص (چراغ راه گمشدگان فتنه)
۲٫روزنامه ها (شفاف سازی اوضاع غبارآلود و اطلاع رسانی)
۳٫فضای سایبر و مجازی (شفاف سازی و ارسال کمکهای مردمی از طریق مجازی)
۴٫بسیج (نیروی کمک رسان به مجروحین فرهنگی)
۵٫مساجد (محل تمرین ایمان و اخلاص و تقویت اجتماع مردم)
۶٫صدا و سیما (کمک رسانی فرهنگی وسیع و همه جانبه)
۷٫حوزه و دانشگاه (تولید فکر و کشف روشهای مبارزه با فتنه و تبیین شرایط)
۸٫مدرسه (آماده سازی فکری جوانان)
۹٫سازمانهای مردمی و یا NGO ها (سازماندهی غیررسمی مردم برای کمک به یکدیگر)
۱۰٫احزاب (سازماندهی رسمی مردم حول دیدگاهی خاص برای هماهنگ سازی افکار همسو)
پدافند غیر عامل جنگ هوشمند (Smart war)
جنگ هوشمند ترکیبی از جنگ نرم و سخت است. این جنگ در زمان جرج بوش پسر در دکترین تهاجمی آمریکا قرار گرفت. در این نوع نبرد نخست حملات جنگ نرم در سایه ایجاد وحشت از تهاجم نظامی انجام می شود. هدف از جنگ نرم در این حالت، ترساندن مردم، مختل کردن یکپارچگی ملی و تشویق به سازش است. اگر کشور مورد تهاجم در این مرحله بکلی از پای در آمد، با یک کودتای داخلی کار را یکسره می کند. در صورت وجود مقاومت های داخلی، در مراحلی از قدرت سخت مانند بمب گذاری، ترور و تهاجم نظامی محدود و ترساننده استفاده خواهد کرد. دشمن از چنگ و دندان نشان دادن، بدنبال آن است که سیاست داخلی کشور را تنش زا وانمود کرده و هرگونه فعالیت برای استقلال، خودکفایی و اجرای حدود را موجب انزوای جهانی ایران تبلیغ کند. عناصر داخلی دشمن نیز با پیش کشیدن موضوع هزینه و فایده، عقب نشینی را در مسائل کلیدی کشور توصیه می کنند.
بنظرمی رسد سیاست آمریکا، بخصوص بعد از شکست در فتنه پس از انتخابات ۸۸، استفاده از جنگ هوشمند است. در این راه ضروری است که پدافند غیر عامل شامل حملات جنگ نرم و جنگ سخت باشد. مقاوم سازی مناطق آسیب پذیر، حفاظت دائمی از مردم در برابر حملات تروریستی در کنار پدافند غیر عامل جنگ نرم راه مقابله با جنگ هوشمند است.