ایده، تبلیغ، تحقیقات و تامین بودجه برای تهیه بذرهای دستکاری ژنتیک شده از سوی وزارت دفاع آمریکا صورت گرفته است؛ «یعنی وزارت جنگ آمریکا.» غلات و دانه های دستکاری ژنتیک شده هرگز قرار نبوده به عنوان ابزاری برای سیرکردن گرسنگان مورد استفاده قرار گیرد، بلکه از همان ابتدا به عنوان یک سیستم انتقال تسلیحات به آن فکر شده و توسعه داده شده است.
به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری فارس: دانه ها و مواد غذایی دستکاری ژنتیک شده خطر بزرگی را متوجه تمام کشورها می کنند، آنقدر که بنا به دلایل بسیار زیاد احتمالا بهتر باشد که استفاده از این مواد غذایی ممنوع شود. این موضوع بسیار دامنه دارتر از آن است که بتوان در یک مطلب به آن پرداخت، اما یک جنبه آن مستلزم توجه بیشتری است.
اگر کسی از ما درباره منشا بذرهای دستکاری ژنتیک شده، اینکه این ایده ابتدا به ذهن چه کسی آمده و آن را پرورش داده، چه کسی تحقیقات لازم را انجام داده و چگونه بودجه آن را تامین کرده بپرسد، چه جوابی خواهیم داد؟ شاید در پاسخی که به اندازه کافی منطقی به نظر می آید بگوییم که احتمالا منشا این مفهوم به دپارتمان زیست شناسی یا کشاورزی یک دانشگاه بازمی گردد یا یک آزمایشگاه دولتی که در مورد تامین مواد غذایی تحقیق می کرده به این ایده رسیده و آن را دنبال کرده است. یا شاید جواب دهیم که یک شرکت خصوصی در حوزه کشاورزی به دنبال انواع پرمحصول تری از دانه ها بوده و در روند تلاش برای رسیدن به این هدف، به بذرهای دستکاری ژنتیک شده رسیده است.
ممکن است در پاسخ به این سئوالات هر یک از این جواب ها را بدهیم، اما اشتباه می کنیم. ایده، تبلیغ، تحقیقات و تامین بودجه برای تهیه بذرهای دستکاری ژنتیک شده از سوی وزارت دفاع آمریکا صورت گرفته است؛ «یعنی وزارت جنگ آمریکا.» غلات و دانه های دستکاری ژنتیک شده هرگز قرار نبوده به عنوان ابزاری برای سیرکردن گرسنگان مورد استفاده قرار گیرد، بلکه از همان ابتدا به عنوان یک اسلحه یا دقیق تر بگویم به عنوان یک سیستم انتقال تسلیحات به آن فکر شده و توسعه داده شده است. بذرهای دستکاری ژنتیک شده هرگز نه با نیت پشتیبانی از حیات انسانی، بلکه با هدف از میان برداشتن آن بوده که تهیه شده اند.
بذرهای دستکاری ژنتیک شده نه بازدهی بیشتری دارند و نه سالم تر از دانه هایی هستند که به طور سنتی به ما به ارث رسیده اند، بعلاوه بسیار گران قیمت تر و مخرب تر نیز هستند، بلکه مزیت های نظامی تقریبا غیرقابل مبارزه ای را به کشوری می بخشند که بتواند ملتی را به این منبع از دانه های خوراکی وابسته کند. کسی که در ایالات متحده است می تواند از این بذرها به عنوان یک سلاح سیاسی استفاده کند و از تامین بذر به کشوری که مطلوب آن نیست خوداری کند، تا جایی که شاید این کار موجب قحطی و آوارگی فراگیری در آن کشور شود. دانه های شوم تر دانه هایی هستند که با فناوری پیوند ژن ها مورد آزمایش قرار گرفته اند و دی ان ای چیزی غیرمرتبط را در آنها جایگذاری کرده اند.
شاید این نمونه ها بی آزار به نظر برسند، اما نمونه های دیگری وجود دارند که اصلا اینطور نیست. وزارت دفاع آمریکا مبالغ هنگفتی را در زمینه تحقیقات پیرامون پیوند ژن ها با این غلات دستکاری ژنتیک شده هزینه کرده است، از جمله ژن های آبله، ویروس های آنفلونزای مرغی و قویی، ویروس کرونا، طاعون، ایدز و بسیاری ویروس های دیگر. این علم به عنوان یک سلاح نظامی قیمت ندارد. چرا باید به جنگ و کشتار روی آورد وقتی که مونسانتو یا کارجیل می توانند برنج، ذرت و سویاهایی را بفروشند که حاوی آبله، اچ5 ان1 یا ویروس کروناست؟ وقتی که این دانه ها برداشت و به زنجیره تامین مواد غذایی یک کشور وارد می شود، می توانند ظرف چند هفته 50 درصد یا بیشتر از جمعیت آن کشور را حتی بدون شلیک یک گلوله از میان بردارند.
و آمریکاییان دقیقا به همین دلیل بود که به فکر چیزی به نام بذرهای دستکاری ژنتیک شده افتادند و آن را تولید کردند. این اسلحه ای جنگی است که با هدف انتقال یک ویروس کشنده یا بیماری دیگر به کل جمعیت یک کشور و عملا قلع و قمع یک دشمن بدون هیچ خطری برای طرف مهاجم طراحی شده اند. بسیاری از دانشمندان و مدارک اسناد ارتش آمریکا نشان داده اند که برای رسیدن به یک برتری نظامی، این بذرها بسیار ارزان تر و بسیار کارآمدتر از بمب ها تمام می شوند. یکی از این اسناد نظامی که من در جای دیگری درباره آن نوشته ام، سرانه هزینه کشتن جمعیت یک دشمن را با سلاح هسته ای، متعارف و بیولوژیک و در کنار آن با استفاده از این بذرها مقایسه می کند و استفاده از این بذرها را اقتصادی تر می داند.
در سال 2001 دانشمندان در آزمایشگاه بیولوژیک اپیسایت در سن دیگو یک ذرت دستکاری ژنتیک شده ضد بارداری را تولید کردند که با کشف طبقه بسیار نادری از آنتی بادی های انسانی که به اسپرم حمله می کردند همراه بود. این پژوهشگران ژن های مسئول تولید این آنتی بادی ها را جدا و با تزریق آنها به گیاهان ذرت، کارخانه هایی گلخانه ای را احداث کردند که کار آنها تولید ذرت ضد بارداری بود. اندکی بعد از برگزاری کنفرانس مطبوعاتی ایپیسایت در سال 2001 به یکباره تمام بحث ها در مورد این دستاورد از سطح رسانه ها ناپدید شد. این شرکت در اختیار بایولکس قرار گرفت و رسانه ها دیگر هیچ خبری از تولید ذرت اسپرم کش نشنیدند. اپیسایت، دوپونت وسینجنتا (حامیان مالی بانک بذر سوالبارد) برای به اشتراک گذاشتن استفاده از این فناوری دست به یک سرمایه گذاری مشترک زده اند. سیلویا ریبریو از سازمان غیر دولتی ای تی سی در مطلبی در نشریه مکزیکی لاجورنادا هشدار داد که «پتانسیل ذرت اسپرم کش به عنوان یک سلاح بیولوژیک بسیار بالاست» و عقیم سازی های اجباری علیه اقوام بومی را یادآور شد.
بانک بذر روز قیامت در سوالبارد
یک دلیل تازه و جدی برای نگرانی بانک بذر به تازگی اعلام شده ای است که بر روی صخره ای لخت و عور به نام سوالبارد که نروژ مالک آن است ساخته شده. این مکان جزیره ای بسیار دورافتاده در نزدیکی قطب شمال است و عملا غیرقابل دسترسی است. بر اساس گزارش رسانه ها این بانک بذر درهای دو لایه ضد انفجاری با حسگرهای حرکتی، دو قفل هوا و دیوارهایی از سیمان تقویت شده با فولاد به قطر یک متر دارد. هیچ کارمند تمام وقتی در آنجا وجود ندارد، اما این بانک که تقریبا غیرقابل دسترسی است، نظارت بر هرگونه فعالیت های انسانی را تسهیل می کند.
هدف اعلام شده از ساخت این بانک ذخیره کردن کل میراث بذرهای جهان است، آنچنان که بتوان تنوع بذرها را برای آینده نجات داد. اما این تنوع بذرها پیشتر «نجات داده شده است»، چرا که آنها در بانک هایی در سراسر جهان نگهداری می شوند. این افراد پیش بینی چه چیزی را می کنند که لازم باشد چنین تاسیسات دورافتاده و امنی را برای نگهداری بذرهای جهان ساخت؟
مبلغان و سرمایه گذاران این سرمایه گذاری مشترک چند تن از کسانی هستند که بذرهای دستکاری ژنتیک شده جهان را در کنترل خود دارند و از جمله سرسخت ترین مدافعان کاهش شدید جمعیت جهان هستند: بنیادهای راکفلر و گیتز، سینجنتا، دوپونت، مونستانتو و سی جی آی ای آر. این ها همان کسانی هستند که فعالانه در حال از بین بردن تنوع غلات در سراسر جهانند. چرا آنها به یکباره تغییر نظر می دهند و تصمیم می گیرند همان بذرهایی را که در همه جا در حال نابود کردنشان هستند، در نروژ نجات دهند؟
مدتی پیش ویلیام انگدهال مقاله تحقیقی فوق العاده ای درباره مسئله این بانک بذرها نوشت و به این نتیجه گیری رسید که این بانک به عنوان انباری برای پاتوژن های بیولوژیک مرگبار ساخته شده است، دی ان ای هایی که می توان آنها را با دانه های دستکاری ژنتیک شده درهم آمیخت و با کمک همین شرکت ها آنها را در همه جای جهان گسترش داد. هیچ کاربرد دیگری نمی تواند جمع شدن این شرکت های سرمایه گذار در کنار هم یا ضرورت استفاده از مکانی دورافتاده و عملا مقاوم در برابر حمله اتمی را توضیح دهد. انگدهال می پرسد: «آیا این تصادفی است که این سازمان ها، از بنیاد راکفلر گرفته تا بانک جهانی همان کسانی هستند که در پروژه بانک بذر سوالبارد مشارکت دارند؟»