تخریب روانی، متعاقب آن تخریب اقتصادی و اجتماعی و در نهایتا تخریب سیاسی پروژه طراحی شده دشمن در فضای فعلی جامعه ماست. مدیریت این فرایند و آگاهسازی مردم و فراخواندن آنها به صحنه، همان پدافند مردممحور است.
اختصاصی پایداری ملی- در مورد آینده سیاست و روابط بین کشورها دو گزاره حتمی و گریزناپذیر است. اول اینکه درگیری و تعارض حتما وجود خواهد داشت و دوم اینکه دفاع موثر و بازدارنده لازم و ضروری است. یکی از مصادیق اصلی دفاع بازدارنده پدافند غیرعامل است و پدافند مردممحور اساس پدافند غیرعامل است. برخی این دو را مترادف هم دانسته و گاهی بهجای یکدیگر بهکار میبرند. رسالت اصلی پدافند مردممحور جلوگیری از وقوع حادثه، جلوگیری از تبدیل حادثه به فاجعه و بحران، کاهش عواقب بحران و کنترل سریع اوضاع و برگشتن به شرایط عادی است. با این تعریف میبینیم که پدافند مردممحور هم به کلیت پدافند غیرعامل شبیه است و هم به مدیریت بحران و در حقیقت ستون و پایه این دو به شمار میرود.
امروزه و در دنیای پر از تعارض و تلاطم، تهدیدات مردممحور شدهاند. جنگها چه به شکل نظامی و چه اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیکی امروزه بیشتر مردم را هدف قرار میدهد. فشارهای اقتصادی ایالات متحده بر مردم ایران برای تسلیم آنها نمونهای از مردممحور بودن تهدیدات است.
پدافند مردممحور یعنی تقویت اعتماد به نفس
امروزه جنگ چه به شکل سخت و چه در قالب نرم آن مردم غیرنظامی را هدف قرار میدهد و پدافند مردممحور در حقیقت پاسخی به این تهدیدهاست. پدافند مردممحور یعنی تقویت اعتماد به نفس و اطمینان خاطر و القای این حس به تکتک مردم که جامعه ما در هیچ شرایطی شکست نخواهد خورد و برای تمامی وضعیتها آمادگی کامل وجود دارد. این آمادگی نباید شعارگونه باشد بلکه هم خود مردم باید این آمادگی را کسب کنند و هم سازمانها، ارگانها و نهادهای متولی باید این آمادگی را به عینیت بگذارند.
در جنگ نرم، پدافند مردممحور میتواند مدیریت افکار عمومی و جلوگیری از نفوذ دشمن از طریق القای شایعات و نهادینه کردن ترس و وحشت در بین مردم باشد. دفاع از مردم در برابر عملیات روانی دشمن بسیار مهم است. عملیات روانی سلسله فعالیتهای روانشناسانهای را شامل میشود که در زمان صلح، بحران و جنگ، برای تأثیرگذاری بر نگرش و رفتار جامعه طرحریزی شده و در روند دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی مؤثرند. در حقیقت عملیات روانی یک فرایند برنامهریزی شده برای انتقال یک پیام به مخاطب هدف جهت شکلدهی به نگرش، احساسات، استدلالها و رفتار او و نهایتا متقاعد کردن اوست.
همانطور که گفته شد این عملیات جنگ و صلح نمیشناسد و در همه حال میتواند در جریان باشد و مخاطب آن میتواند فرد، گروه یا جامعه باشد. این موضوع، امروز در کشور ما بسیار حائز اهمیت است. مدیریت افکار عمومی و جلوگیری از رواج شایعه پراکنیهای بیاساس که بذر بیاعتمادی و ناامیدی را در جامعه میکارد و معمولا در زمان تنگناهای اقتصادی فضا برای آن مساعدتر است موضوعی است که هم توسط نهادهای مسئول و هم توسط رسانه باید به جدیت دنبال شود.
تخریب روانی، متعاقب آن تخریب اقتصادی و اجتماعی و در نهایتا تخریب سیاسی پروژه طراحی شده دشمن در فضای فعلی جامعه ماست. مدیریت این فرایند و آگاهسازی مردم و فراخواندن آنها به صحنه، همان پدافند مردممحور است. در بعد جنگ سخت نیز هدف از پدافند مردممحور نجات جان انسانها و به حداقل رساندن خسارت جانی و مالی در مواقع وقوع بحران است. محافظت از غیرنظامیان در مواقع اضطرار، بلایای طبیعی یا حملات تروریستی به همکاری نزدیک با نهادهای مختلف درگیر با موضوع امنیت عمومی از پلیس و آتش نشانی گرفته تا یگانهای نظامی و سازمانهای داوطلبانه دفاع مدنی نیاز دارد.
مردم منبع اصلی قدرت هستند
پدافند مردممحور بر این دیدگاه استوار است که اتکای صرف به قدرت نظامی و نظامیان، تضمینکننده پیروزی نیست بلکه مردم، نهادها و ارگانهای اجتماعی نیز باید یاریگر باشند و آموزش و آمادگی لازم را برای دفاع دیده باشند. دفاع مردممحور ریشه در این تئوری دارد که قدرت سیاسی اساساً از درون و بطن جامعه شروع میشود و مردم منبع اصلی قدرت هستند. شاید برای بسیاری عجیب و غیرمعمول به نظر برسد که یک جمعیت انسانی بدون ارتش بدون تانک و هواپیما و موشک بتوانند یک دیکتاتوری تا بن دندان مسلح را نابود کنند اما تاریخ، نمونههای متعددی را در این زمینه ارائه میکند که انقلاب اسلامی ایران شاهدی دقیق و مبرهن بر همین واقعیت است.
در حقیقت پدافند غیر عامل مردمی استفاده از جمعیت انسانی، سازمانها و سرمایه اجتماعی آنها براساس آمادگی، برنامهریزی و تربیت و آموزش است. در کشور ما نیز لزوم استفاده از توان اجتماعی علیه تهدیدات شناسایی شده و بعضا بهکار گرفته شده است و هرجا هم بر این توان تکیه کردهایم بسیار اثربخش بوده است.
پدافند مردممحور یا دفاع اجتماعی
راهپیماییهایی که قبل یا بعد از تهدیدات سیاسی، نظامی و تروریستی در کشور انجام میشود نمونهای از همین توان است. پدافند مردممحور که دفاع اجتماعی نیز خوانده میشود به چگونگی دفاع کارآمد از جامعه در برابر تهدیدات داخلی و خارجی میپردازد و این ایده را بسط می دهد که هم جمعیت و هم نهادهای اجتماعی میتوانند نقش بسیار پراهمیتی را در ارائه دفاع موثر بازی کنند. مثال نزدیک این موضوع، دفاع تمام عیار مردم کشورمان در برابر تحریمهای ظالمانه آمریکا و خنثی کردن توطئههای آنهاست و بالعکس همین جامعه انسانی و نهادهای اجتماعی چنانچه با حکومت سیاسی حاکم بر کشور پیوند عمیق نداشته باشند میتوانند زمینهساز تسلیم و شکست شوند و حتی با مهاجمان همکاری کنند. شکست صدام حسین در برابر آمریکا نمونهای از نداشتن دفاع اجتماعی و بیپشتوانه بودن قدرت سیاسی و نظامی یک رژیم سرکوبگر است.
پدافند مردممحور در واقع تقویت انسجام اجتماعی، اعتماد عمومی و امید اجتماعی است. چنانچه امید اجتماعی تقویت شود تابآوری اجتماعی بالا خواهد رفت و همین تابآوری در مواقع بحرانی به کمک سیستم خواهد آمد و آن را از گردنههای سخت عبور خواهد داد. دشمنان در موقع جنگ میتوانند ظرفیت دفاعی یک کشور از منظر تسلیحات نظامی و جنگ افزار را تا حدود زیادی تشخیص داده و تخمین بزنند آنها در این زمینه کمتر دچار خطای محاسباتی میشوند اما آنچه که قابل تشخیص و تخمین نیست مردممحور بودن یک قدرت است. وقتی مهاجمان درک و شناخت درستی از ظرفیت اجتماعی کشور مورد نظرشان ندارند و به این امر با دیده تردید مینگرند دچار سردرگمی در تصمیمگیری میشوند به همین دلیل دفاع مردممحور یکی از عوامل اصلی بازدارندگی به شکل غیر نظامی است.
در مورد ایران اسلامی که گزینههای روی میز دشمن، مدام به زیر میز منتقل میشوند و یا شاید هیچگاه بهروی میز راه پیدا نمیکنند، علاوه بر توان فوقالعاده بالای نظامی کشور مبتنی بر دکترین دفاعی، تا حدود زیادی ناشی از همین ظرفیت و این قدرت است است که اجازه ریسک کردن را به دشمنان نمیدهد. پدافند مردممحور تقویت این ظرفیت و این قدرت است.
یکی دیگر از مصادیق پدافند مردممحور میتواند مردمی کردن اقتصاد و یا به اصطلاح، اقتصاد مردممحور باشد. در اقتصاد مبتنی بر مردم، انگیزه کارآفرینان از بین بردن بیکاری است چرا که براساس این اقتصاد، بیکاران، کمکاران و بیهودهکاران در واقع هدررفت منابع محسوب میشوند. این محیط جدید کاری، نگران حضور روبات و ماشین نیست چرا که باور دارد روباتها میتوانند کار انجام دهند اما نمیتوانند بیاندیشند و بر این اساس به مردم اجازه میدهد که مهارتها و خلاقیتهایشان را بروز و ظهور دهند، آنها را پرورش داده و اولویتبندی کنند.
از سوی دیگر، برای اقتصاد مردممحور و مبتنی بر نوآوری، نمیتوان کرانه و اندازه تعریف کرد و غیر ممکن است که نقطه توقفی را برای آن تعیین کرد. از طرفی دیگر اقتصاد مردممحور مبتنی بر مشارکت است. مشارکت اقتصادی همبستگی اجتماعی را بالا میبرد.
ارتقای مشارکت مردمی از طریق اعتمادسازی و فراهمکردن بسترها و سازوکارها انجام میگیرد. مشاركت مردمي، به معناي همكاري داوطلبانه مردم در برنامهريزي جوامع است و زمینه توسعه را در تمامي ابعاد فراهم ميکند. در مجموع میتوان گفت دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران همه توان خود را به مدد امپراطوری رسانهای خود برای ضربهزدن به باور و اعتماد مردم به نظام بهکار گرفتهاند.
برای این هدف، گاه از دریچه اقتصادی، گاهی اجتماعی، گاهی فرهنگی و یا سایبری ورود میکنند. آنها محاسبه کرده بودند که نظام انقلاب اسلامی چهل سالگی خود را نخواهد دید اما در میان بهت، حیرت و حسرت آنها نهتنها انقلاب اسلامی چهل سالگی خود را شکوهمندانه جشن گرفت بلکه بیانیه گام دوم انقلاب که توسط رهبر معظم انقلاب ارائه شد همچون آتشی تمام پیکر آنها را سوزاند و آنان را نومیدانه مجبور به بازنگری در سیاستگذاری و هدفگذاری خود کرد. یکی از جانمایههای بیانیه گام دوم بیتردید مردم هستند و بنابراین پدافند مردممحور باید در سالهای آتی بیش از پیش نهادینه و اجرا شود.