۲۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۰
کد خبر: ۵۰۵۱۱
سهم آمریکا در اقتصاد جهانی پیش از این 40 درصد بود اما در حال حاضر به کمتر از 15 درصد رسیده و این واقعیتی است که حتی دولتمردان فعلی و پیشین این کشور به آن اذعان دارند.
به گزارش پایداری ملی، روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «محمدحسن قدیری ابیانه» نوشت: 

یکم: علی‌رغم اینکه «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا و اسلافش همواره کوشیده‌اند که تصویری مقتدر و مسلط بر جهان از کشورشان در مقابل مرئی و منظر مردم دنیا قرار دهند، شواهد و قرائن فراوانی نشان می‌دهند که هژمونی یانکی‌ها در عرصه بین‌المللی رو به افول است. سهم آمریکا در اقتصاد جهانی پیش از این 40 درصد بود اما در حال حاضر به کمتر از 15 درصد رسیده و این واقعیتی است که حتی دولتمردان فعلی و پیشین این کشور به آن اذعان دارند. گفتگوی تلفنی «جیمی کارتر»، رئیس‌جمهور اسبق و دونالد ترامپ که هر دو نسبت به نزدیک شدن چین به مرزهای اقتصادی آمریکا ابراز نگرانی کرده و از لزوم اتخاذ تصمیمی برای مقابله با آن سخن به میان آورده بودند، نمونه‌ای از این اعترافات به شمار می‌آید. علاوه بر این، دلار آمریکا امروز تنها واحد پول جهانی نیست و اتحادیه اروپا که در دوران ترامپ، مناسباتی مخدوش با واشنگتن را تجربه می‌کند، با راهی کردن یورو به بازار جهانی، 30 درصد از ذخایر جهان را به خود اختصاص داده است. انتشار دلار تنها با تصمیم بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) انجام می‌گیرد اما یورو تحت نظر بانک‌های مرکزی کشورهای 28 گانه قاره سبز منتشر می‌شود و از این منظر، از اعتبار بیشتری برخوردار است. ضمن اینکه کشورهای تحریم شده از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا – بخوانید وزارت جنگ دولت ترامپ – به فکر پایان دادن به سلطه و آقایی دلار برآمده‌اند. به‌عنوان نمونه، همین هفته پیش بود که چین و روسیه تصمیم گرفتند مبادلات تجاری خود را که به بیش از 100 میلیارد دلار در سال بالغ می‌شود، بر پایه پول ملی طرفین انجام دهند. اگر دلار انحصار خود در بازارهای جهانی را از دست بدهد که عملکرد ترامپ، جهان را به این سمت سوق داده است، اهرم بسیار قوی و محکمی از دست آمریکا خارج خواهد شد و دیگر قادر نخواهد بود که مشکلات خود را با چاپ دلار به سایر کشورها منتقل کند.

دوم: از منظر سیاست داخلی آمریکا، شکاف‌ها و اختلافات میان رئیس‌جمهور و مخالفینش در کنگره و حزب دموکرات از حیطه تنش‌های معمول عبور کرده و وارد فحاشی و اتهام زنی شده است. مخالفین به‌طور مرتب در حال شمارش تعداد اکاذیب ترامپ هستند و آن را برحسب، ساعت، روز، ماه و سال احصاء کرده‌اند و ترامپ نیز علی‌الدوام به افشاگری علیه رقبای خود دست می‌زند. سیاست‌های ترامپ موجب شده که بین آمریکا با کشورهایی نظیر چین، روسیه، مکزیک، کانادا،‌ اروپا و نهادهای نظامی متحد با واشنگتن ازجمله ناتو نیز اختلافات عمیقی رخ بدهد. اروپا و آمریکا و برخی متحدین آسیایی کاخ سفید که زمانی در تحریم علیه دیگر کشورها با یکدیگر متحد بوده‌اند، بر اثر تعارضات و اختلافاتی که ناشی از تقلای ترامپ برای حفظ برتری آمریکاست، اکنون به نقطه‌ای رسیده‌اند که یکدیگر را تحریم می‌کنند و جنگ اقتصادی و تجاری به راه انداخته‌اند.
سوم: ازجمله دلایل شرایط رو به وخامت آمریکا، سلطه صهیونیسم بر ارکان تصمیم‌گیری و تصمیم سازی این کشور است. در حقیقت صهیونیست‌ها هستند که سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا را تعیین و آن را به کاخ سفید دیکته می‌کنند ولی نکته قابل‌اعتنا اینجاست که صهیونیست‌ها نیز به همراه آمریکا در سراشیبی سقوط قرار گرفته‌اند و به اعتقاد استراتژیست‌ها، رژیم اشغالگر قدس، نفس‌های آخر خود را می‌کشد. هر چه تعداد مؤلفه‌های تضعیف‌شده آمریکا و اسرائیل بیشتر باشد، به همان میزان به کاهش حوزه نفوذ مرتجعین منطقه‌ای هم‌پیمان واشنگتن و رژیم صهیونیستی نیز افزوده می‌شود. در واقع، دومینوی سقوط آمریکا تا آخرین کشورها، نهادها و سازمان‌ها، رسانه‌ها و اشخاص و افراد متحد کاخ سفید ادامه خواهد داشت.
چهارم: تعداد کارشناسان و ناظران بین‌المللی که معتقدند این کشور رو به افول و سقوط بوده و هژمونی جهانی خود را ازدست‌داده، رو به افزایش است. ترامپ در تبلیغات انتخاباتی‌اش رؤسای جمهور و سیاست‌های گذشته آمریکا را عامل افول هژمونی این کشور معرفی کرده و در استراتژی دفاعی کاخ سفید که سال گذشته منتشر شد نیز بر این واقعیت تصریح‌شده بود. شعار «آمریکا را دوباره عالی بساز» ترامپ نیز دقیقاً ناظر به پذیرش ضعف آمریکاست و وی تلاش می‌کند که بر آن غلبه کند. در واقع پیروزی کلیددار فعلی کاخ سفید به‌عنوان فردی مخالف ساختار حاکم، از ناکارآمدی موجود در سیاست، اقتصاد و جامعه آمریکا حکایت دارد و وی علاوه بر ناکامی در حل مشکلات ساختاری و بنیادین، بر دشواری‌های پیش روی این کشور به‌ویژه در عرصه جهانی خواهد افزود. تحلیلگران نیز بر این باورند که سیاست‌های ساکن فعلی کاخ سفید به انزوای بیش‌ازپیش آمریکا و پایان سلطه این کشور بر دنیا منتهی شده است. «فارن افرز» که یک نشریه آمریکایی معتبر در حوزه سیاست خارجی است، در آخرین شماره خود تصویر عقابی را بر روی صفحه اول خود چاپ کرده که پرهایش در حال فروریختن است. عقاب، سمبل قدرت آمریکاست و فارن افرز در این شماره، مقالات متعددی از کارشناسان مختلف در این خصوص منتشر کرده که «فرید زکریا»، فعال رسانه‌ای و از نظریه‌پردازان مشهور عرصه بین‌الملل نیز به تشریح دلایل این پدیده محتوم پرداخته است. زکریا حتی پا را فراتر از حوزه افول و سقوط آمریکا گذاشته و تصریح کرد که هژمونی آمریکا نه در حال مرگ، بلکه «مرده است»!
پنجم: آمریکا به‌خصوص در مواجهه با جمهوری اسلامی دچار شکست‌های قابل‌توجه و چندوجهی شده، قطعاً نسبت به چهار دهه گذشته قوی‌تر نیست و انقلاب اسلامی به‌طور حتم نسبت به 40 سال قبل، در مواجهه با سردمدار لیبرالیسم قدرتمندتر ظاهرشده است. یانکی‌ها ابتدا با حربه کند و نخ‌نما شده تحریم‌ها پیش آمدند و تهدید کردند که ناو جنگی، هواپیماهای بمب‌افکن و 120 هزار نیرو به منطقه اعزام می‌کنند اما وقتی دیدند که ایران باکی از این تهدیدات ندارد، از مذاکره سخن به میان آوردند و شروط 12 گانه خود را نیز به بوته فراموشی سپردند. افزون بر این، شماره تلفن نزد سفارت سوئیس به ودیعه گذاشتند، میانجی به ایران راهی کردند و به‌بیان‌دیگر، التماس کردند که ایران پای میز مذاکره بنشیند. افول قدرت آمریکا البته یک زاویه از این ماجراست و مهم‌تر از آن، اقتدار و عزت جمهوری اسلامی است که ابرقدرت متکبر جهان را به تجدیدنظر در مواضعش وادار کرده است. از طرفی، بانک جهانی پیش‌بینی کرده است که فشار تحریمی آمریکا در حال تخلیه شدن است، در سال آینده ایران از رکود خارج می‌شود و تحریم‌ها دیگر اثری بر آن نخواهد داشت. در واقع ایران موفق شده تهدید را به فرصت تبدیل کند، با به‌اصطلاح ابرقدرت، با قدرت برخورد کند و دوست و دشمن اذعان دارند که آمریکا جرأت تعرض نظامی و دست‌درازی به جمهوری اسلامی را ندارد.
از شواهد پیش‌گفته چنین برمی‌آید که شواهد موجود در سیاست خارجی آمریکا ازجمله درگیری واشنگتن با متحدان و رقبایش و چالش‌های داخلی مثل آمار بالای زندانیان، قتل و تجاوز،‌ نظامی‌گری،‌ فقر کودکان و ... که در میان کشورهای توسعه‌یافته بی‌سابقه است، همه و همه از پایان دوران ابرقدرتی شیطان بزرگ حکایت دارند و به گفته «هنری کیسینجر»، دیپلمات و مشاور اسبق امنیت ملی کاخ سفید، «ترامپ یکی از شخصیت‌های تاریخی است که نشان‌دهنده پایان دوره ابرقدرتی آمریکاست.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر