
به گزارش پایداری ملی، بسیار ساده و بیتکبر بود، سعی میکرد از کمترین امکانات نهایت استفاده را ببرد، هر کاری که به او محول میشد به نحو احسن انجام میداد، چیزی را که میگفت عملی میکرد، دوست داشت هر کاری که انجام میدهد فوراً به نتیجه برسد.
در سختترین شرایط زمانی و مکانی مغلوب دشمن نمیشد، نیروهای ضد انقلاب با شنیدن نام او به لرزه میافتادند و حتی خود آنها نیز به این امر معترف بودند؛ در سال ۱۳۶۱ بر اثر انفجار بمب جاسازی شده در ماشین پای چپش بشدت زخمی شد و با وجود آنکه پایش عفونت شدیدی داشت و درد زیادی را تحمل میکرد، اما باز هم به مبارزه با ضد انقلاب ادامه داد.
شایستگی و شجاعتی که شهید رحمانی را فرمانده گردان ضربت حضرت رسول(ص) کرد
محمد امین رحمانی در سال ۱۳۳۱ در روستای کلاته منطقه کلاترزان از توابع شهرستان سنندج متولد شد و تا پایان مقطع راهنمایی به تحصیل ادامه داد؛ وی در سال ۱۳۴۵ از تحصیل کنارهگیری کرد و به کارهای کشاورزی پرداخت و در سال ۱۳۴۸ ازدواج کرد.
پس از چندی به خدمت سربازی فراخوانده شد، اما به دلیل شناختی که از ماهیت پلید رژیم پهلوی داشت، از انجام خدمت سربازی امتناع کرد و حاضر نشد به رژیم وطن فروش خدمت کند؛ او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش گروهکهای ضد انقلاب به مبارزه با آنها پرداخت و اجازه نداد روستای «کلاته» مورد آزار و اذیت معاندین قرار گیرد.
در سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان سنندج در آمد؛ شهید رحمانی چهار ماه در پاسگاه فیضآباد سنندج خدمت کرد و پس از آن به گردان ضربت حضرت رسول(ص) رفت و بهدلیل شایستگی و شجاعتی که از خود نشان داد به سمت فرماندهی آن گردان منصوب شد.
نحوه شهادت شهید رحمانی
یک روز نزدیک اذان مغرب به خانه میآید و چون میبیند که چند دقیقهای به اذان مانده است، پسر خردسال خود را در آغوش میگیرد و به افراد خانواده میگوید که چند دقیقهای بیرون میروم و وقت اذان میآیم و افطار میکنم؛ بعد از آنکه چند دقیقهای که از رفتنش سپری میشود ناگهان صدای شلیک گلوله به گوش میرسد.
با شنیدن صدای گلوله افراد خانواده بیرون میروند و میبینند که شهید رحمانی جلوی در افتاده و خون از سرش میریزد.
وقتی که شهید رحمانی به بیرون خانه میآید سه موتور سوار کنار او میایستند و نامهای را به او میدهند؛ وقتی شروع به خواندن نامه میکند یکی از آنها او را مورد هدف قرار میدهد و هر سه از محل حادثه فرار میکنند، به این ترتیب با شهادت وی یکی دیگر از جنایتهای غیرانسانی ضد انقلاب رقم خورد.
مزار مطهر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای بهشت محمدی سنندج است.
** شهیدی که به مخالفت با سرچشمه تمام فساد و نابرابریها پرداخت
طعم تلخ نابرابری و تبعیض را از همان کودکی چشیده بود، به مخالفت با سرچشمه تمام فساد و نابرابریها و اعمال ضد دینی یعنی رژیم منحوس پهلوی پرداخت؛ شهید توفیق سلیمی فرزند طلیعه و محمد امین هفتم فروردین سال ۱۳۱۰ همزمان با رویش طبیعت زیبای بهاری در روستای «کره سی» حسنآباد سنندج دیده به جهان گشود.
وی دوران کودکیاش را تحت سرپرستی پدر و مادری متدین و زحمتکش سپری کرد اما بهدلیل نبود امکانات تحصیل در آن زمان از نعمت آموختن سواد محروم ماند و در بیست و هفت سالگی با درگذشت پدر، بار مسئولیت خانواده را بر عهده گرفت.
وی سال ۱۳۴۲ از حلقه محاصره مأموران ساواک گریخت و خود را به کشور عراق رساند و با دیگر همرزمان ضد شاه به فعالیت پرداخت و سال ۱۳۴۶ به ایران بازگشت و به فعالیتهای خود ادامه داد.
سرانجام در جریان اعتراضات مردم مسلمان ایران علیه رژیم سفاک پهلوی، در تاریخ ۲۰ دی ماه سال ۵۷ در راهپیمایی مردم سنندج به طرف شهرستان بانه و به منظور شرکت در مراسم گرامیداشت شهدای این شهر، در برف، کولاک و برودت شدید هوا در گردنه خان بانه گرفتار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پیکر پاک این شهید گرانقدر در میان اندوه مردم مسلمان و انقلابی سنندج در قبرستان تپه شیخ محمد باقر به خاک سپرده شد، از این عزیز سفر کرده دو فرزند پسر و دو دختر به یادگار مانده است.