آيندهپژوهي، علم و يا به تعبير ديگر هنري است كه به ما كمك ميكند با نگاه به افق بلندمدتتر شاهد مرزشكنيهايي باشيم كه در آينده محيط ما را تغيير خواهد داد.
به گزارش پایداری ملی، دکتر «زهره الهیان» عضو گروه آیندهنگری، نظریهپردازی و رصد کلان فرهنگستان علوم پزشکی، در یادداشتی به حادثه سیل اخیر و ضرورت آیندهپژوهی در مدیریت بحرانها، پرداخت و نوشت:
سیل اخیر درسهای بزرگی برای آینده کشور با خود به همراه داشت. درسهایی که اگر مسئولین به آن توجه نکنند تکرار وقایعی مشابه یا فاجعهبارتر برای کشوری حادثهخیز چون ایران محتمل است. اساساً هرگاه مدیریت کلان کشور با رویکرد آیندهنگرانه به برنامهریزی بپردازد و تمام شرایط و احتمالات را با رویکردی علمی و آیندهنگرانه مدنظر قرار دهد در مواجهه با عدم قطعیتها و شگفتیسازهای اینچنین عنان کار را از دست نخواهد داد و خواهد توانست به خوبی با مدیریتی کارآمد با بحرانها مواجه شود. آیندهنگری کلیدواژهای است که در این نوشتار بر آن تاکید مینمایم. چرا که رهبری عزیز نیز در نشست با ستاد مدیریت بحران در ارتباط با سیل اخیر خطاب به مسئولین چندبار بر واژه آیندهنگری تاکید داشتند.
بد نیست مروری بر آمار خسارتهای حادثه سیل اخیر داشته باشیم تا بیشتر ابعاد این فاجعه روشن گردد. سیلی که 26 استان و 42 میلیون از هموطنانمان در این استانها را تحت تاثیر قرار داد و فقط 2 میلیون نفر نیاز درمانی در گیر و دار این حادثه ایجاد گردید. بنابر برخی آمارها بیش از 200هزار نفر از هموطنان در این سیل آواره شدند.
برای تأمل در عمق فاجعه فقط در نظر بگیرید اگر بنا باشد روزانه هر وعده فقط یک عدد نان به این آوارگان (هموطنان عزیز) ناشی از سیل داده شود چه حجمی از بار و هزینه بهدوش دولت خواهد بود. حال در نظر داشته باشید تامین نیازهایی چون چادر و سرپناه، پتو، البسه، غذا و لوازم بهداشتی، تامین آب آشامیدنی و پزشک دارد. برق و پوشش سیستم مخابراتی و تخلیه گل ولای و اسکان و ... هزاران نیاز دیگر چه باری را بر دوش کشور و نظام تحمیل میکند.
فارق از همه اینها هموطنان عزیز آسیبدیده از سیل و آلام و دردهای آنان که ناشی از، از دست رفتن همه زندگی و عزیزانشان است. چه درد و رنجی را بر این عزیزان تحمیل کرده و نیاز به روانشناسان و مشاورهها و تامین نیازهای روانی و روحی سیلزدگان بخصوص کودکان و زنان حجم عظیمی از نیازهاست که نظام و مسئولین باید پاسخگوی آن باشند.
هرچند کمکها و مشارکتهای مردمی و نیروهای جهادی و بسیج به کمک آمد اما گستردگی فاجعه آنقدر است که اگر مسئولین نظام با درایت و برنامهریزی به صحنه نیایند این حجم مشارکت مردمی نیز پاسخگو نخواهد بود و در صورتیکه این مشارکت عظیم مردم بخوبی مدیریت نشود خود میتواند دردسرساز شود. در اینجاست که لزوم برنامهریزی بر اساس اصول علمی و مدیریتی و با رویکرد آیندهپژوهانه به کمک میآید. بحران درواقع شرایط غافلگیرکنندهای است که در آن فرصت برای تصمیمگیری صحیح وجود ندارد و از روشهای معمول نیز نمیتوان به حادثه عکسالعمل صحیح نشان داد. اینجاست که پیشبینی شرایط حادثهخیز و بلایا از قبل با کمک علم آیندهپژوهی و آمادگی برای مواجهه با آن معنا پیدا میکند.
آیندهپژوهی، علم و یا به تعبیر دیگر هنری است که به ما کمک میکند با نگاه به افق بلندمدتتر شاهد مرزشکنیهایی باشیم که در آینده محیط ما را تغییر خواهد داد. امروزه آیندهپژوهی یکی از ابزارهای مهم در مدیریت کلان در کشورهای توسعهیافته و پیشرفته مثل ژاپن، آمریکا و کشورهای اروپایی است.
آیندهپژوهی در میانه قرن بیستم که پیشرفتهای عملی و فناورانه از رشد شتابانی برخوردار شد در اندیشکده رند در نیروی هوایی آمریکا پا به عرصه وجود نهاد.(1)
بدون شک این دانش از کلیدیترین و اساسیترین ابزارهای عصر ارتباطات و اطلاعات و دانش بهشمار میآید. امروزه آیندهپژوهی با کسب جایگاه ویژه در فرایند تصمیمسازی و سیاستسازی بعنوان رشتهای علمی و راهبردی در سطح جهانی مطرح است.
به بیان دیگر آیندهپژوهی به ما میگوید که آینده سرنوشتی قطعی و محتوم نیست و پدید آمدن آن بستگی بیواسطه به اراده انسان دارد. بدین معنا که آیندههای متفاوتی در پیشروی فرد، سازمان و جامعه وجود دارد و برای رسیدن به آینده مطلوب باید آنرا طراحی و معماری کرد. این دانش به ما یاد میدهد که چگونه آینده مطلوب را برای خود و جامعه ترسیم نماییم و آیندهای هوشمند و مرجح را پیشروی ما ترسیم میکند تا برای رسیدن آن به بیراهه نرویم. به بیان دیگر چراغ راهی است برای انتخاب صحیح راه و تشخیص راه از بیراهه در امور کلان فردی و اجتماعی. با این ابزار اقدام و تصمیم امروز ما خردمندانهتر و هوشمندانهتر خواهد بود.
مطالعات آیندهپژوهی حوزهای بین رشتهای است که با طیف گستردهای از دیدگاهها پیرامون آیندههای محتمل و ممکن و مرجح ارتباط دارد. به بیانی ساده باید گفت چه آیندههایی احتمال وقوع دارند و با چه درجهای از احتمال و نیز چه آیندهای برای ما ترجیح دارد و مطلوب ما میباشد. و در مسیر رسیدن به آینده مطلوب میبایست شناخت درستی از وضع موجود و نقاط قوت و ضعف داشته باشیم و فرصتها و تهدیدها را بخوبی بشناسیم تا بتوان ریلگذاری برای رسیدن به آینده مطلوب را بدرستی انجام داد.
ذکر این نکته لازماست که آیندهنگاری فراتر از تدوین چشمانداز آینده است چرا که نتایج آیندهنگاری است که چشمانداز و تصور امروز ما از آینده را عوض میکند.(2)
بطور خلاصه میتوان گفت سازمانها و دولتها بوسیله برنامههای آیندهنگاری بدنبال آن هستند تا خود را برای جهان آینده آماده کنند.(2)
امروزه ما در دنیایی زندگی میکنیم که به اختصار VUCA نامیده میشود: V مخفف Volatile (بیثبات)، U مخفف Uncertain (غیرقطعی)، C مخفف Complex (پیچیده) و A مخفف Ambignous (مبهم) است. آیندهپژوهی با نگاه به پیچیدگیهای جهان قابلیت برپایی هوشمندانه و تا حدی دلخواه آینده را در فضایی اطمینانبخش و مشارکتی فراهم میکند. و آیندهای مطلوب را رقم میزند.
* نقش آیندهپژوهی در مدیریت حوادث و بلایا نهادینهسازی آیندهپژوهی در کشور در فرایندهای سیاستسازی و برنامهریزی بویژه در بحرانها و عدم قطعیتها نیازمند توجه مسئولین و سازمانهای ذیربط به این مقوله و تربیت نیروی متخصص در این حوزه است. با توجه به مقدمات فوق میبایست تعریفی از بحران برای مواجهه درست با آن درنظر داشته باشیم. تعاریف متعددی متناسب با شرایط میتوان برای بحران ارائه داد و تعاریف ارائه شده از بحران همگی نسبی هستند اما یک تعریف که مجموعاً جامع به نظر میرسد آن است که: برهم خوردن تعادل روانی بر اثر شکست رویکردهای سنتی حل مساله که منجربه ناامیدی، آشفتگی، اختلال، اندوه، گیجی و هراس و اضطراب میشود. (لیلیبریج و کلوکن، 1978)
بحران درواقع حالتی است که بواسطه عدم قطعیت، ما را دچار شگفتی میکند و البته نمیتوان گفت واقعهای غیرقابل پیشبینی است چرا که پیشبینی شرایط احتمالی و عدم قطعیتها کار ویژه متخصصین علم آینده پژوهی است و با برآورد این عدم قطعیتها و داشتن پیشبینیهای لازم میتوان آمادگیهای ضروری برای مواجهه با حوادث و بلایا را کسب نمود و با برنامه با حوادث و بلایا روبرو شد.
نتیجه آنکه حوادث و بلایا (اعم از طبیعی و دستساز بشر) حالتی غیرمنتظره و غافگیر کننده است که کشور ما به عنوان ششمین کشور بلاخیز جهان و دهمین کشور زلزلهخیز در عرصه جهان میبایست با درک واقعیت بلایا و حوادث، عوارض و آثار خسارتبار آنرا به حداقل ممکن برساند. برای آنکه بتوانیم همیشه در برابر بحرانها عکسالعمل مناسب، به موقع و سریع داشته باشیم باید از قبل با انجام پیشبینیهای لازم و داشتن رویکرد آیندهنگرانه ضمن ارائه آموزشهای ضروری و توانمندسازی منابع انسانی برای مواجهه با بلایا سازمانها و نیروهای انسانی موجود آنرا برای پیشگیری، تابآوری و کاهش اثرات بلایا و مدیریت خطر پیش از وقوع حادثه آماده نگاه داشت تا در هنگام بحران سازمانها و مدیران آن دچار سردرگمی و دستپاچگی نشوند و اقدامات سریع و به موقع و فراگیر صورت گیرد.
لازمه این امر یعنی عکسالعمل به موقع و سریع دستگاهها وجود واحدی زیر نظر بالاترین مقام هر دستگاه و وزارتخانه است که از نیروهای موجود آن دستگاه استفاده نموده و با هدف راهبردی به موضوع مدیریت بحران میپردازد.(3)
رفرنسها: 1- هاشمی، سیدمهدی؛ محمودزاده، امیر؛ یوسفی، فریبا؛ سناریونویسی در مدیریت بحرانهای طبیعی. اصفهان، علم آفرین، 1392 : 14 2- عطار، مازیار؛ طاعتی، مهکامه؛ علمداری، شهرام؛ بهرامی، محسن. روشهای آیندهنگاری تهران. نشریه رویش 1393 : 5 3- نامه بسیج جامعه پزشکی به علی لاریجانی در باب مدیریت بحران در بلایا 18 فروردین 1398