مطالعه رخدادها و حوادث در طول تاریخ، نشان دهنده آن است که کشورهایی که با قدرت در عرصه بینالملل رفتار کردهاند، همواره موفق بوده و توانستهاند نفوذ خود را حفظ کنند. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست
به گزارش پایداری ملی، حسن رشوند در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:مطالعه رخدادها و حوادث در طول تاریخ، نشان دهنده آن است که کشورهایی که با قدرت در عرصه بینالملل رفتار کردهاند، همواره موفق بوده و توانستهاند نفوذ خود را حفظ کنند. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و رفتارهای مقتدرانه ایران در عرصه بینالملل همواره باعث عزت، اعتبار و ارتقای جایگاه ایران شده است. از همین منظر است که امریکاییها همواره تلاش داشتهاند با طراحی یک سناریوی نخنما، ایران را از جایگاه خود در عرصه منطقهای و بینالمللی دور کنند. در دوره جدید نیز امریکا از یک طرف با تشدید تحریمها و از طرف دیگر با اعزام ناوهای خود به خلیج فارس سعی دارد تا ایران را وادار به میز مذاکرهای کند که میداند با رفتار غیراعتمادی که در طول این چند سال پس از برجام، انجام گرفته، تغییر رفتار ایران و تمکین به خواسته آنها دیگر امر محالی است. آنچه مسلم است این است که جمهوری اسلامی با دیدن همه عهدشکنیهایی که از طرف امریکایی و اروپایی دیده، تصمیم گرفته از این پس معادله رابطه و قدرت را آنگونه که به صواب این ملت است پیش ببرد. رصد تحولات همین چند روز نشان داد باوجود آنکه ایران از همه خواستههای خود در بازگشت توافق برجام استفاده نکرد، همین اندک اقدام ایران در برداشتن محدودیتهای هستهای، باعث عقبنشینی امریکا شده است.
امریکا تصور نمیکرد در چنین شرایطی، ایران به سمت تعلیق بخشی از تعهداتش در برجام پیش برود چرا که از نگاه آنها، ایران در شرایط تحریمی سختی قرار داشته و بدترین تحریمهای تاریخ علیه این کشور در حال اجرا است و از نگاه امریکاییها، این شرایط میتوانست منجر به تسلیم ایران شود. اما موضع مقتدرانه ایران هم در بُعد نظامی که فرماندهان نظامی مقتدرانه نسبت به هر گونه ماجراجویی امریکا هشدار دادند و هم در بُعد سیاسی که ایران به اروپا در مورد برجام اولتیماتوم داد باعث شد تا ترامپ سرانجام شروع به عقبنشینی کند.
رئیسجمهور امریکا روز پنجشنبه 19 اردیبهشت گفت: «چیزی که در رابطه با ایران مایلم شاهدش باشم، این است که آنها با من تماس بگیرند. جان کری با آنها زیاد صحبت میکند. جان کری به آنها میگوید که تماس نگیرند.» و در ادامه، کاخ سفید با سفارت سوئیس تماس گرفت و شماره تلفنی از رئیسجمهور امریکا برای تماس ایرانیها در اختیار آنها قرار داد. ترامپ بعد از ابراز علاقهاش برای تماس ایران به او، درباره این احتمال که بولتون او را به سمت جنگ با ایران پیش ببرد، گفت: «ترمز جان بولتون دست من است.» جیم مالوی، فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی امریکا در بحرین نیز در مصاحبه با خبرگزاری رویترز، با وجود آنکه از احتمال اعزام ناوهواپیمابر به تنگه هرمز خبر داد، تأکید کرد که ارتش امریکا به دنبال جنگ با ایران نیست. در واقع تنها یک موضع مقتدرانه از سوی ایران در مورد برجام، باعث شد که ترامپ که به جنگ طلبی معروف است، از مواضع خود عقبنشینی کند.
جار و جنجال رسانهای امریکا در مورد اعزام بمب افکنها و ناوهای جنگی به خلیج فارس بیشتر از آنکه اقدامی در راستای جنگ با ایران باشد با هدف ایجاد رعب و وحشت در منطقه است. چرا که امریکا توان حمله به ایران را نخواهد داشت. دلیل این مسئله نیز از یک طرف به توان نظامی ایران و از سوی دیگر به شکستهای پی در پی امریکا در 50 سال گذشته بر میگردد. تجربه حمله به ویتنام، افغانستان، لیبی و دیگر کشورها به خوبی نشان دهنده شکست سیاستهای مداخله گرایانه امریکا است. بنابراین اعزام ناوهای امریکایی به منطقه را میتوان در راستای سیاست ایجاد ارعاب و وحشت در راستای وادار کردن ایران به مذاکره مجدد آنچنان که ترامپ طالب آن است، دانست. دولت ترامپ در شرایطی که همه شواهد و قرائن نشان میدهند که امریکا اساساً توانی برای راهاندازی جنگی دیگر را ندارد در ابتدا از تهدید به تقابل نظامی با ایران دم زد و وقتی نشانهای از عقبنشینی مشاهده نکرد به تمنّای مذاکره روی آورد و با این خیال خام که مقامات ایرانی ناچار میشوند با او تماس بگیرند، به سفارت سوئیس شماره تلفن داد. ایلان گلدنبرگ، رئیس اسبق میز ایران در پنتاگون و عضو ارشد اندیشکده امریکایی «مرکز امریکای جدید» یکی از بیشمار تحلیلگران در امریکاست که معتقد است تحرکات جدید امریکا در منطقه چیزی جز تلاش برای ارعاب ایران و اثرگذاشتن بر محاسبات این کشور نیست. او معتقد است؛ «پنتاگون در حال ایجاد نیروی بازدارنده است» گلدنبرگ نوشته است: «من سه سال مسئول میز ایران در پنتاگون بودم. این نوع آرایشها را نمیتوان عاملی برای تغییر گسترده در معادلات بازی در نظر گرفت.». بنابراین این یک واقعیت است که هر گاه ایران از موضع اقتدار در برابر تهدیدات خارجی وارد شده است، دشمن عقبنشینی کرده و اعتبار بینالمللی ایران افزایش یافته است و بر عکس، هر زمانی که برخی دولتهای ایران اصرار بر مذاکره به دلیل هراس از جنگ احتمالی با امریکا را داشتهاند، دشمن نه تنها به وعدههای خود عمل نکرده، بلکه مذاکره را به عنوان ضعف طرف مقابل خود تعبیر کرده و فشارهای بیشتری را بر کشور و ملت ایران وارد کرده است.