مقدمه
در فرهنگ اسلامی «اسراف» و «تبذیر» تنها یک واژه اقتصادی نبوده ، بلکه نشانه یک بیماری در امور اقتصادی وهمچنین بیانگر وضعیت نامناسب فرهنگی شخص و یا جامعه مسرف است.
بیتردید ابتلا به اسراف و تبذیر، یکی از مشکلات جامعه است. مصرفگرایی و زیادهروی در مصرف، مشکلات اقتصادی بسیاری برای جامعه ایجاد کرده است. مشکل اسراف آن چنان در تار و پود جامعه ریشه دوانده است که صرفهجویی و جلوگیری از اسراف و تبذیر به عنوان یکی از راهحلهای اساسی تنظیم اقتصاد جامعه اسلامی مطرح میشود.
از دیدگاه قرآن، اسراف یکی از نکوهیدهترین کارها است که حتی آن را یک عمل فرعونی دانسته و میفرماید: «وَاِنّ فِرعَونَ لَعالٍ فِی الاَرْضِ وَاِنَّهُ لَمِنَ المُسْرِفین»( یونس/۸۳: «در حقیقت فرعون در آن سرزمین برتریجوی و از اسراف کاران بود.»). علاوه بر آن قرآن اسراف کنندگان را اصحاب دوزخ میشمارد: «اِنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ اَصْحابُ النّارِ»( غافر/۴۳: «اسراف کنندگان همدمان آتشند.»).
حضرت آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۳۸۸، با توجه به اهمیت "حیاتی و اساسیِ مصرف مدبرانه و عاقلانه منابع کشور ” این سال را در همه زمینه ها و امور، سال اصلاح الگوی مصرف وحرکت به سوی این امر بسیار مهم نامگذاری کردند واز تمام مردم ومسئولان درخواست نمودند اقدامات لازم را در این زمینه انجام دهند.
ایشان در تشریح زمینه هایی که نیازمند تغییر و تحول جدی است به موضوع "اسرافهای شخصی و عمومی” و مصرف بی رویه منابع مختلف کشور اشاره کردند و افزودند: اسلام عزیز و همه عقلای عالم، بر این نکته تأکید می کنند که مصرف باید مدبرانه و عاقلانه مدیریت شود.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: همه ما بخصوص مسئولان قوای سه گانه، شخصیتهای اجتماعی و آحاد مردم باید در سال جدید در مسیر تحقق این شعار "مهم، حیاتی و اساسی” یعنی”اصلاح الگوی مصرف در همه زمینهها”، برنامه ریزی و حرکت کنیم تا با استفاده صحیح و مدبرانه از منابع کشور، مصداق برجسته ای از تبدیل احوال ملت به نیکوترین حالها، ظهور و بروز یابد.
تحقق فرمایشات مقام معظم رهبری در زمینه اصلاح الگوی مصرف بصورت واقعی تنها با ورود همه جانبه مردم، دولت و مجلس امکان پذیر است و ورود به این پیکار یک تکلیف شرعی و ملی محسوب می گردد.
نوشتارحاضر تلاش مختصری است برای تبیین مفاهیم وابعاد مسئله تأثیرگذار مصرف والگوی صحیح آن که بابهره گیری ازآموزه های قرآن وعترت وهمچنین سیره رفتاری بزرگان، بویژه معصومین(ع) و امام راحل(ره) تقدیم می گردد.
راز کامل نشدن و دورشدن نعمت ها
امام علی (ع)فرمود: اذا وصلت الیکم اطراف النعم فلا تنفروا اقصاهابقله الشکر.
هنگامیکه مقدمات نعمتها به شما می رسد دنباله آن را به واسطه کمی شکر گزاری از خود دور نسازید[حکمت ۱۳نهج البلاغه]
مفهوم شکر
«شکر» در لغت به معنای تصور نعمت در ذهن و اظهار آن در گفتار و کردار است.[ مفردات راغب، ص ۲۶۵]
شکرگزاری با قلب، زبان و عمل، در روایات اسلامی نیز به همین معنی آمده است .
مراتب شکر
«سپاسگزاری» در برابر خداوند نعمت گستر در سه مرتبه انجام می پذیرد. قلب، زبان و عمل.
الف) شکر قلبی
قلب «سپاسگزار» همواره یاد نعمت و بخشش «نعمت گستر» و بزرگداشت و تعظیم اوست و در برابر بزرگی و توجّه او اظهار کوچکی و نیاز می کند و با تفکر در کارهای بزرگ و مخلوقات گوناگون خدا خضوع و خشوعش افزون می گردد.
امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«مَنْ اَنعَمَ اللهُ علَیهِ بنِعمهٍ فَعَرَفها بِقلبِهِ فَقَد اَدّی شُکرها»[ اصول کافی، ج ۲، ص ۷۹]
ب) شکر زبانی
آن است که شکرگزار به تمجید و ثناگویی و تسبیح و تهلیل «نعمت دهنده» می پردازد و در حد فکر و توان خود، او را
می ستاید. همینطور در قالب «امر به معروف و نهی از منکر» دیگران را نیز به اطاعت از او وا می دارد.
و نیز می فرماید:
«شکرُ النِّعمهِ اجتِنابُ المحارِمِ و تمام الشُّکرِ قَولُ الرَّجلِ: الحمدُ للهِ رَبِّ العالَمینَ»[ همان،ص ۷۸]
شکر نعمت، دوری از کارهای حرام است و شکر کامل، گفتنِ «الحمد للِّه ربِّ العالَمینَ» است.
ج) شکر عملی – استفاده صحیح از نعمت
مرحله سوم شکر، سپاسگزاری عملی در برابر «نعمت گستر» است که «نعمت پذیر» باید تلاش کند نعمتهای خدا را در راه نافرمانی او به کار نگیرد، بلکه از آنها برای اطاعت و عبادت او کمک بجوید.
شکر عملی از مهم ترین راههای شکر گزاری است که بنا به فرمایش حضرت علی علیه السلام شکر نعمت آن است که انسان نعمت را در راهی که خدا دوست دارد استفاده نماید. لذا مصرف صحیح و استفاده بهینه از نعمتها شکر نعمت است.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : أَحَبُّ النَّاسِ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ الْعَامِلُ فِیمَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَیْهِ بِالشُّکْرِ وَأَبْغَضُهُمْ إِلَیْهِ الْعَامِلُ فِی نِعَمِهِ بِالْکُفْرِ .
محبوب ترین مردم نزد خداوند ، بندگان شاکری هستند که با استفاده درست و خداپسندانه از نعمتهای خدا ، شکر آن را به جا
می آورند ، و مبغوض ترین مردم نزد خدا ، مردمی هستند که با استفاده نامشروع از نعمتهای خدا ، کفران نعمت و ناسپاسی
می کنند . مستدرک الوسائل ج۱۱ ص۳۵۳
شاکرترین مردم
پیامبراکرم (ص) فرمودند: «قانع باش تا شاکرترین مردم باشى.»
کفران نعمت
یکی از موارد کفران نعمت ، گناه کردن با نعمت است :
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : مَنِ اسْتَعَانَ بِالنِّعْمَةِ عَلَی الْمَعْصِیَةِ فَهُوَ الْکَفُورُ . کسی که با نعمت خدا گناه می کند ، کفران نعمت و ناسپاسی می کند . مستدرک الوسائل ج۱۱ ص۳۵۳
لزوم رعایت اعتدال در زندگی
با توجه به آیات و روایاتی که در زمینه کسب و درآمد حلال و مشروع آمده است، می توان چنین بیان نمود که مال و ثروت نه تنها خوب است، بلکه هر مسلمان آگاه وظیفه دارد در کسب و تحصیل آن تلاش کند و خود و جامعه اش را در رشد اقتصادی یاری رساند. الگوی مصرف در اسلام علاوه بر مخالفت با «اسراف» با پدیده ناشایست «تجمل گرایی» نیز به عنوان یک بیماری اقتصادی مقابله کرده است.
اسراف نکردن تنها در خوردن و آشامیدن نیست، بلکه موارد آن بسیار گسترده و همه جانبه است و طبق دستور قرآن اسراف نکردن و اعتدال و میانه روی در همه امورات زندگی، امری لازم و ضروری است. (۱۱) روزی پیامبر اسلام (ص) از راهی می گذشت، ناگاه چشم حضرت به یکی از یارانش به نام «سعد» افتاد که در حال وضو گرفتن بود، ولی آب زیادی می ریخت. حضرت خطاب به او فرمود: ای سعد! چرا اسراف می کنی؟ سعد عرض کرد: یا رسول الله! در آب وضو نیز اسراف است؟ حضرت فرمود: بله اگر چه از آب جاری استفاده کنی!
دوری از اسراف و رعایت اعتدال و میانه روی حتی شامل کارهای خیر نیز می شود. قرآن با صراحت تمام به پیامبر (ص) دستور می دهد:
و لا تجعل ید ک مغلولة الی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوماً محسوراً (اسراء/ ۲۹)
ای پیامبر هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن (سخاوت را ترک نکن) و پیش از حد دست خود را مگشای تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار خود فرومانی .
چون تیشه مباش زی خود متراش چون رنده زکار خویش بی بهره مباش
تعلیم ز اره گیر در امر معاش چیزی سوی خود می کش و چیزی می پاش
معنی و مفهوم اسراف و تبذیر
موضوع صرفه جویی به قدری در اسلام اهمیت دارد که علمای اخلاق تأکید می کنند: «سزاوار است مؤمن در امور مباح هم سعی کنند که اسرافی از آنها سر نزند، مانند اسراف در خواب، حرف زدن و خوردن .
اسراف در لغت به معنی تجاوز و زیاده روی است و در تمام افعال و اعمال انسانی متصور است.
واژه «اسراف» در لغت به معنی «گزافکاری کردن، در گذشتن از حد میانه، تلف کردن مال، ولخرجی کردن(فرهنگ معین) آمده است. راغب در مفردات میگوید: «اَلسّرَف، تَجاوُزُ الْحَدِّ فی کُلِّ فِعْلٍ یَفْعَلُه الانْسانُ وإِنْ کانَ ذلک فی الإِنْفاقِ أشْهر؛( الراغب الاصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن) سرف به معنای تجاوز کردن از حد در هر کاری است که از انسان سر بزند. گرچه کاربرد آن در هزینه کردن مال بیشتر است.» و گاهی به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانی هم به چگونگی بذل مال و مورد آن گفته میشود.
«تبذیر» در لغت به معنای پراکندن و پریشان ساختن است(فرهنگ معین، ص۱۰۲۱).
راغب میگوید: «التبذیرُ التفریقُ واصله القاء البذر وطرحُهُ فاستعیر لکل مضیع لماله(مفردات الفاظ القرآن، ص۱۱۳)؛ تبذیر به معنای پراکنده کردن است و اصل آن پاشیدن بذر است و به هر کس که مالش را ضایع میکند گفته میشود.»
واژه اسراف تنها یک واژه اقتصادی نبوده و کاربرد آن منحصر به امور مالی نیست. بلکه این واژه بیانگر وضعیت نامناسب و غیرمعقول اخلاقی و فرهنگی است که حالت تجاوزگرانه و بیاعتنایی به قوانین و حدود شرعی و انسانی میباشد.
بر این اساس، به کارگیری این واژه در قرآن کریم و ادعیه ماثوره در مورد تجاوز از مرز شرع و خصلتهای انسانی و گام نهادن به وادی گناه و معصیت بسیار است.
«وَما کانَ قَوْلُهُمْ اِلاّ أنْ قالُوا رَبَّنا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَاِسْرافَنا فی أَمْرِنا وَثَبّت اَقْدامَنا وَانْصُرْنا عَلَی الْقَومِ الْکافِرین»؛( آل عمران/ ۱۴۷٫) «و سخن آنان جز این نبود که گفتند: پروردگارا، گناهان ما و زیادهروی ما در کارمان را برما ببخش و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران یاری ده.»
«قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ اَسْرَفُوا عَلی اَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللّهِ انّ اللّه یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم»؛(زمر/۵۳٫) «بگو ای بندگان من ـ که برخویشتن زیادهروی روا داشتهاید ـ از رحمت خدا نومید مشوید، همانا خدا همه گناهان را میآمرزد که او خود آمرزنده مهربان است.»
قال الصادق علیه السلام: لیس فیما اصلح البدن اسراف… انّما الاسراف فیما اتلف المال و اضرّ بالبدن. بحار / ۷۵ / ۳۰۳
اسراف در چیزی که موجب سلامتی و صحت بدن میشود نیست بلکه اسراف در آن چیزی است که موجب از بین رفتن مال و ضرر رسیدن به بدن میشود.
ادامه دارد…