راهحل بحران اقلیمی قبلا کشف شده است. پیشتر به تمامی حقیقتها و راهحلها دست یافتهایم. تنها کاری که باید بکنیم، این است که بیدار شویم و تغییر را آغاز کنیم.
سخنرانیهای جسورانه و قاطع تانبرگ الهامبخش آغاز حرکت جهانی اقلیمی با نام FridaysForFuture# شد که دانشجویان سراسر جهان آن را طرحریزی کردهاند. در ۱۵مارس سال جاری، ۱.۵ میلیون نفر از جوانان جهان و همپیمانان آنها به خیابانها ریختند و در ۲,۰۵۲ نقطه از ۱۲۳ کشور مختلف در جهان اعتراضهای خود را آغاز کردند.
جنگلهای باقیمانده در این سیاره، نقشی حیاتی در جذب کربن مازاد جوّ ایفا میکنند و باید حفاظت شوند
درحالیکه جوانان راهپیمایی خود را برای ساختن آیندهای تازه آغاز کردهاند، هنوز بحثی بیپایان بر سر فناوریهای مختلف برای مهار افزایش دما در جریان است. درحالحاضر، چندین راهحل اقلیمی پیش روی ماست که برخی از آنها درحالآزمایش در مقیاسهای بزرگتر هستند. محدودیت فنی یا اقتصادی برای اجرای آنها وجود ندارد؛ بلکه آنچه موجب رخوت و کُندی این جریان شده، فقدان اراده و رهبری مؤثر است.
چاد فریشمن پژوهشگر ارشد یکی از پروژههای اقلیمی با نام Drawdown است که با هدف کشف راهحلهایی برای کاهش و معکوسسازی اثرهای اقلیمی آغاز شده است. وی تیمی از پژوهشگران را در سراسر جهان رهبری میکند تا با کمک یکدیگر، مؤثرترین راهحل مقابله با گرمایش زمین را شناسایی و مدلسازی کنند. این پژوهشها نشان میدهند فناوریها و روشهای بهتری برای تولید برق، حملونقل، ساختوساز، صنعت، سیستم غذا، کاربری زمین و حل مصرفگرایی وجود دارد. واقعیت آن است که راهکارهای اقلیمی متنوعی برای کشورها، شهرداریها، کسبوکارها، سرمایهگذاران و حتی مالکان خانهها وجود دارند و مصرفکنندگان میتوانند سازوکاری برگزینند که همگی از آن منتفع شوند.
راهکارهای فعلی میتوانند درحالیکه عدالت اجتماعی و برابری و توسعهی اقتصادی را ارتقا میبخشند، چرخهی کربن طبیعی سیاره را نیز احیا کنند. در نسلهای جوان ما، انگیزه و شجاعت لازم برای آغاز این تغییرات وجود دارد.
این راهحلها کاملا علمی است و ازلحاظ اقتصادی نیز توجیهپذیر هستند. سازوکارهای جدید میتوانند شیوهی کار مشاغل را در دنیا بهکلی تغییر دهند. اقتصاد جهانی براساس مدلهای رشد استخراجی و استثماری بنا نهاده شدهاند که در آنها، ازطریق احتراق سوختهای فسیلی و تبدیل کاربری اراضی و مصرفگرایی بیشازاندازه، حجم عظیمی از گازهای گلخانهای به درون جوّ تزریق میشود؛ درصورتیکه نیازی نیست که اقتصاد ما واقعا اینگونه باشد.
درحالحاضر، نیروگاههای برق عامل انتشار حدود ۲۵ درصد از گازهای گلخانهای زمین هستند. این درحالی است که گزینههای انرژی تجدیدپذیر، مانند فتوولتائیک خورشیدی و توربینهای بادی و نیروگاههای زمینگرمایی، بهوفور برقی پاک و ارزان را دراختیارمان میتوانند قرار دهند. علاوهبر این منابع، فناوریهای نوینی مانند ذخیرهسازی انرژی و انعطافپذیری شبکه میتواند روند جایگزینی نیروگاههای نفتی و گازی و زغالسنگی را با سیستمهای انرژی تجدیدپذیر تسریع کند.
مجموعهای از گزینهها برای پیشبرد جامعه بهسوی چشماندازی جدید دردسترس است که باعث کاهش و نهایتا توقف مصرف سوختهای فسیلی در خودروها خواهند شد. خودروهای الکتریکی و هیبریدی گزینههای خوبی برای مسافتهای متوسط یا طولانی هستند و درکنار آنها، دوچرخهسواری و وسایل حملونقل عمومی و نیز پیادهروی،
گزینههای مناسبی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و نیز حفظ سلامت انسان
درزندگی روزمره بهشمار میآیند.
ما بهعنوان مصرفکننده باید مسئولیتپذیری بیشتری دربرابر عواقب انتخابهایمان در سرنوشت سیارهی زمین داشته باشیم. مراحل فراوری و مسافتی که موادغذایی برای رسیدن بهدست ما طی میکنند، همگی در سطح انتشار کربن مؤثر هستند
با کاهش ضایعات موادغذایی و حرکت بهسمت رژیم غذایی سالم و سبز میتوان از انتشار بیشتر کربن در مراحل تولید، فراوری، بستهبندی، توزیع، پخت و نهایتا تجزیهی موادغذایی زائد جلوگیری کرد و درعینحال، غذا را بهدست کسانی رساند که واقعا بدان نیاز دارند. اینها بخشی از تصمیمات مهمی هستند که هر فرد میتواند با تعهد به آنها، کمک شایانی به حل بحران اقلیمی کند.
بهجای آنکه برای رفع عطش حریصانهی خود برای تأمین گوشت و چوب و انرژی بهسوی قطع درختان جنگلها و تغییر کاربری مراتع روی آوریم، میتوانیم با محافظت از اکوسیستمها در حفظ و توسعه و ایجاد انباشتگاههای کربن جدید گام برداریم. استفاده از روشهای احیاکننده در زمینهای زراعی و علفزارها و زمینهای تخریبشدهی فعلی میتواند سلامت و باروری خاک را احیا کند و بدون نابودی سیستمهای طبیعی، محصولات را افزایش و مقادیر فراوانی از مواد موردنیاز را دراختیارمان قرار دهد.
درمجموع، با اجرای روشهای احیاکننده برای مدیریت کشاورزی و دامداری، گرایش به رژیم غذایی سبز و کاهش ضایعات موادغذایی خواهیم توانست در همین زمینهای کشاورزی فعلی، تا سال ۲۰۵۰ و فراتر از آن غذای کافی برای تغذیهی کل جمعیت روبهرشد جهان تولید کنیم. اقدام درزمینهی تحول سیستم غذایی جهان از مرحلهی عرضه تا تقاضا میتواند ما را از قطعکردن جنگلها برای تولید موادغذایی بینیاز کند و حتی زمینهای زراعی کافی را برای تولید زیستتودهی موردنیاز برای ساخت پلاستیکهای زیستی و سیمان طبیعی فراهم کند.
بااینحال، تحقق این چشمانداز به افرادی نیاز دارد که روزانه دربارهی آنچه تولید میکنند و میخرند و مصرف میکنند، تصمیمات متفاوتی بگیرند. این تصمیمات برای برخی دشوار است؛ اما وقتی بهخاطر بیاوریم نتایج حاصل از چنین تصمیماتی میتواند به حل معضلاتی نظیر گرمایش جهانی هوای کرهی زمین، نبود امنیت غذایی، سلامت انسان و جنگلزدایی منجر شود، شاید رویکردمان عوض شود. وقتی به مزایای فراوان ناشی از این رویکرد بُردبُرد برای خود و محیطزیست پی میبریم، خواهیم فهمید اعمال راهکارهای اقلیمی، تنها مسیر عقلانی پیش روی ماست.
منابع انرژی غیرآلاینده نظیر انرژی خورشیدی میتواند جایگزین منابع مبتنیبر سوختهای فسیلی شوند؛ البته اگر ارادهی لازم برای تغییر در ما وجود داشته باشد
اجرای این تحولات نیازمند شتاب بسیار بیشتری است. جوانان این را خوب میدانند که این تنها «آینده» است که ارزش جنگیدن دارد. چنانچه هیچ اقدامی انجام نشود یا دراثر تعلل فرصت کافی برای اقدام ازدست رود، جوانان بههمراه فقیران و زنان و بومیان جهان بهشکلی ناعادلانه بدترین اثرهای ناشی از تغییرات اقلیمی را تجربه خواهند کرد. هماکنون زمانی است که اقدام عاجل برای همهی ساکنان این سیاره ضروری است؛ بااینحال، تضمین زندگی سالم و معنادار برای نسل آینده اصلی انگیزهبخش است که باید در اولویتهای انسانی باشد.
درست مانند گرتا تانبرگ، لاورن هاولند نیز منتظر روزی نمانده که بزرگسالان به درک کافی برسند. هاولند، زنی ۲۳ ساله از بومیان نژاد آپاچیان جیکاریلا و یکی از بنیانگذاران شورای بینالمللی جوانان بومی (IIYC) است. در سال ۲۰۱۸، وی بهخاطر استمرار فعالیتهای زیستمحیطیاش موفق شد جایزهی حقوق بشر روبرت اف. کندی را دریافت کند. وی بهعنوان نمایندهی جوانان بومی سراسر جهان میگوید:
امروز جوانان بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ بشر، با یکدیگر و نیز سیارهی خود ارتباط و هماهنگی دارند. میدانیم درحالمبارزه برای نجات بشر از انقراضی واقعی هستیم و نیازمند آنیم که سیاستگذاران این سیاره نیز به این درک جمعی برسند. همین امروز هم اقلیم تغییر کرده است؛ پس، به تصویب و اجرای فوری سیاستهای اقلیمی در سراسر جهان نیاز داریم. این سیاستها شامل همین راهحلهایی است که هماکنون در جوامع محلی خود اجرا کردهایم.
جوانان دیگری نیز هستند که خود در عرصهی خلق راهحلها آستین بالا زدهاند و فعالانه درزمینهی نوآوریهای پیشگام کار میکنند. آرون کلیز، کارآفرین جوان و خودساختهی بلژیکی است که روی توسعهی راهحلهای نانوفناوری برای تولید مواد پایدار با هدف معکوسسازی روند گرمایش جهانی، بهبود سلامت، افزایش بهرهوری انرژی، ارتقای کیفیت زندگی و درعینحال، احیای زیستکرهی سیاره فعالیت میکند.
درحالحاضر، او و گروهش محصولاتی به بازار عرضه کردهاند که میتواند طول عمر منسوجات و چرم و کفش استفادهظده در صنعت مُد را به دوبرابر افزایش دهد. صنعت مُد، صنعتی بزرگی است که گمان میرود عامل انتشار حدود ۱۰ درصد از گازهای گلخانهای جهان باشد. او اکنون مشغول کار روی توسعهی مصالح ساختمانی خودتمیزشونده و تصفیهکنندهی هوا و جاذب کربن است.
اعتراضات اقلیمی اخیر نشان میدهد چگونه جوانان درحالموضعگیری دربارهی مسائل اقلیمی جهان هستند
بحرانی که همهی ما اکنون با آن مواجه هستیم، هموارسازی مسیر ورود جوانان به جریان گفتوگوها است. خلق آیندهای که ما در رؤیای آن هستیم، مستلزم آن است که هم نسلهای مسنتر و هم جوانترها برای ایجاد این تغییرات همکاری کنند. جوانان تشنهی مشارکت هستند. مسنترها که عنان قدرت سیاسی و اقتصادی و عقلانی جوامع را دراختیار دارند، باید به این صداهای مطالبهگر گوش فرادهند و از ایدهها و ابتکارهای جدید حمایت کنند و در فرضیههای پیشین خود دربارهی نحوهی کار جهان تجدیدنظر کنند؛ چراکه جهان برای همیشه برای آنان نخواهد بود. هیچ بحثی دربارهی آیندهی نسل جوان ما نباید بدون حضور مستقیم خود آنها در آنسوی میز مذاکرات انجام شود. سال گذشته در نیویورک، اجلاس جوانان در رویداد Drawdown Learn برگزار شد. سیلاس سوانسون، دانشجوی سال دوم دانشگاه کلمبیا، در سخنرانیاش در این اجلاس گفت:
دیگر آمادهشدن برای بهعهدهگرفتن مسئولیتهای شما (بزرگسالان) کافی است. جوانان آماده هستند بهاندازهی حقشان تأثیرگذار باشند. اکنون نیاز داریم کسانی که در بالای سرمان هستند، ما را هدایت کنند. دراینصورت، دیگر نباید منتظر فرصتی باشیم تا بتوانیم مشاغل شما را بهعهده بگیریم. وقتی ما در موقعیت شما جای بگیریم، حتی قادر خواهیم بود موفقتر ظاهر شویم.
هر متخصص اقلیمی، سیاستمدار، مهندس، معمار، وکیل، برنامهریز شهری، سرمایهگذار، صاحب کسبوکار، فعال، اقتصاددان، متخصص محیطزیست، رهبر فکری و هر متخصص علاقهمند دیگری باید زمانی در هفته را برای مشاورهدادن به حداقل یک فرد جوان صرف کنند. هرچه تعداد این افراد بیشتر باشد، مسلما ارزش کار نیز بیشتر خواهد بود.
این مشاوره، تنها بهمعنای تدریس در کلاسهای درس یا ارائهی مشاورههای رایج در طول ساعات کاری نخواهد بود؛ بلکه بهمعنای تعهد برای یادگیری و آموزش است. بهعبارتِدیگر، هرچه در توان داریم بهمنظور توانمندسازی و یاری جوانان برای رسیدن به تواناییهای بالقوهی آنان باید بهکار گیریم. این رویکرد زمان زیادی از ما نخواهد گرفت؛ ولی مسلما دستاورد این تلاشها در محاسبات ما نخواهد گنجید.
همواره مردم فقیرتر بهشکل ناعادلانهای سنگینی بار بدترین اثرهای تغییرات اقلیمی را بهدوش خواهند کشید
گرتا تانبرگ گروهی از سازماندهندگان اعتراضات اقلیمی جوانان را در سراسر جهان رهبری میکند تا انگیزهی جنبش برای تغییر را در مردم بیدار کنند. جوانان گمنام بسیاری در جایجای جهان وجود دارند که برای ایجاد آیندهای نو تلاش میکنند. این روزها نسلهای مسنتر میتوانند این شور و انگیزه و شهامت را بهوضوح در جوانان ببینند.
در این برههی خطیر، بهجای آنکه در جستوجوی شهامت کافی برای «مبارزه با تغییرات اقلیمی» باشیم، باید این شهامت را پیدا کنیم که راهحلهای منطقی و واضح پیش روی خود را ببینیم. وقت آن فرارسیده که بپذیریم جوانان امروز میتوانند به ما کمک کنند تا راه درست را پیدا کنیم و درکنار یکدیگر قطعا خواهیم توانست آیندهی دلخواهمان را بسازیم.