۱۴ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۵
کد خبر: ۴۵۳۵
جمهوری اسلامی ایران در زمان کنونی مهمترین دشمن ایدئولوژیک غرب و به خصوص آمریکا محسوب می شود. از آن روست که از بدو انقلاب اسلامی در فازهای متعدد برای نابودی آن از سوی آمریکا هزینه شده است. آگاهی از این برنامه ها برابر است با آگاهی از دشمنی های دشمن. موضوع هسته ای ایران در سال های اخیر به خط مقدم نبرد نرم ایران و غرب تبدیل شده است.
تهدید آمریکا و هم پیمانانش علیه جمهوری اسلامی ایران، به سه بخش تهدید نرم، نیمه سخت و سخت تفکیک می شود.

۱- تهدید نرم:

تهدید در هر بعد و شکل، یک هدف اساسی را دنبال می کند؛ «تحمیل اراده بر حریف» . خواسته بنیادی در تحمیل اراده بر حریف، انجام رفتار مطلوب و مورد نظر کشور تهدیدکننده است. اگر قرار است بر «رفتار» حریف تاثیرگذاری شود، بهترین راه، تاثیرگذاری بر «افکار» اوست. تهدید نرم، دو «پیکارگاه» دارد، یکی قلب و دیگری مغز. تصرف «قلب ها و مغزها» و تصرف دل ها و ذهن ها هدف منازعات نرم Conflict Soft است.

یک بخش تاثیرگذاری بر افکار از طریق «باورسازی» و «الگوپردازی» است و بخش دیگر آن را «باورسوزی» تشکیل می دهد. در منازعه نرم آمریکا با ایران _ که برخوردی فرهنگی، روانی، رسانه ای است _ در سال های اخیر، باورسوزی، باورسازی و الگوپردازی همزمان اجرا می شود. آمریکا برای «تحمیل اراده خود بر ایران» چهار مسأله را به ترتیب دنبال می کند: بر هم زدن انسجام روانی، تعادل روانی، ثبات روانی و بقاء روانی کشور ایران.

یک قهرمان سنگین وزن ورزش کشتی یا مشت زنی یا وزنه برداری، در مواجهه تن به تن و فیزیکی، به سادگی از پای درنمی آید. اما اگر به همین فرد، به طور ناگهانی خبر ناگواری داده شود _ فرضاً خبر مرگ مادر وی- ممکن است دچار شوک روانی شده و به زانو درآید. در واقع همین فرد که از توانمندی جسمی مطلوبی برخوردار است، در اثر شنیدن خبر یک واقعه غیرمنتظره، «انسجام روانی» خود را از دست داده، «تعادل روانی» وی بر هم خورده و نقش زمین می شود. در ادامه، می توان انتظار بر هم خوردن «ثبات روانی» او، یا حتی نفی «بقاء روانی» وی، با یک شوک روانی و سکته را داشت.

الف- در مرحله اول، آمریکا، برهم زدن انسجام روانی سیاسی، تعادل روانی سیاسی، ثبات روانی سیاسی و بقاء روانی سیاسی ایرانیان را دنبال می کند.

ب- در مرحله دوم، آمریکا، برهم زدن انسجام روانی اقتصادی، تعادل روانی اقتصادی، ثبات روانی اقتصادی و بقاء روانی اقتصادی ایرانیان را پی گیری می کند.

پ- در مرحله سوم، آمریکا، برهم زدن انسجام روانی نظامی، تعادل روانی نظامی، ثبات روانی نظامی و بقاء روانی نظامی ایرانیان را تعقیب می نماید.

اختصاص ۷۵ میلیون دلار از سوی دولت آمریکا در ماه های اخیر، به حوزه دیپلماسی عمومی و عملیات روانی برای تشدید منازعه نرم علیه جمهوری اسلامی در راستای تحقق مراحل سه گانه بالا و با هدف تصرف قلب ها و مغزها، از طریق رسانه ها، صورت گرفته است.

۲- تهدید نیمه سخت:

ت- در مرحله چهارم، آمریکا، منازعه نیمه سخت Semi-Hard Conflict سیاسی را با محاصره سیاسی ایران، از طریق اعمال نفوذ بر مجامع جهانی مانند آژانس جهانی انرژی اتمی و شورای امنیت دنبال می نماید.

ث- در مرحله پنجم، آمریکا، منازعه نیمه سخت اقتصادی را با محاصره اقتصادی ایران، از طریق اعمال فشار بر کشورها، اتحادیه ها و مجامع جهانی تعقیب می کند.

۳- تهدید سخت:

ج- در مرحله ششم، آمریکا، منازعه سخت Hard Conflict نظامی را با محاصره نظامی ایران، از طریق اشغال عراق و افغانستان و حضور در سایر کشورهای همسایه ایران پی گیری می نماید. آمریکا، امروز برای ایران یک دشمن همسایه است، نه یک حریف «فراقاره ای» .

۸- استراتژی دایم پارادایم (همه جانبه نگر)

این استراتژی در چهار حوزه اقتصادی، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی از سال ۱۳۸۷ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است.

صدور قطعنامه ۱۸۰۳ توسط شورای امنیت در تاریخ ۳/۳ /۲۰۰۸یکی از مهمترین گام های عملی کردن این دکترین بود. مضمون این قطعنامه تحریم های مالی و مسافرتی بود تا اصطلاحاً تحریم های موجود "فلج کننده” باشد.

علی‌رغم تلاش‌های صورت گرفته در حوزه سیاست خارجی و دیپلماتیک، کشور ایران از ثبات خوبی در بین کشورهای جهان برخوردار است و تلاش‌های خانم کلینتون برای دور کردن برخی کشورها همچون روسیه، چین و هند از ایران ناکام مانده است.

شاهکارهای اطلاعاتی که از سوی وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه صورت گرفت شاهدی بر این مدعاست. دستگیری سرکرده گروهک جند الشیطان، ناکامی گروهک پژاک، دستگیری چند جاسوس اسرائیلی و تسخیر پهپاد آمریکایی نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد استراتژی دایم پارادایم در حوزه سیاست خارجی و دیپلماتیک ناکارآمد بوده است.

در حوزه نظامی نیز باوجود تهدیدهای دائمی آمریکا علیه ایران به همگان ثابت شده که ادعایی بیش نیست و در حال حاضر کشورمان جزء ۵ کشور امن جهان از لحاظ ضریب امنیتی است.

این شکست‌ها باعث شد تا باراک اوباما به مقام معظم رهبری نامه بزند که این خود عقب نشینی فاحش از سوی غرب و آمریکاست. علاوه بر آن در نشست ۱۳۹۰استانبول حکم ولایت فقیه در رابطه با این‌که جمهوری اسلامی بدنبال سلاح اتمی نیست و در دکترین دفاعی ایران سلاح اتمی جایگاهی ندارد در نظام حقوق بین الملل مبنای تشخیص حقوقی قرار گرفت.

همواره در نظام حقوق بین الملل، مبنای تصمیم‌گیری‌ها، حق و حقوق کشورها در قانون اساسی و یا قوانین عمومی ترسیم شده و مجالس و پارلمان‌ها آن قانون را مبنا قرار دادند و نسبت به آن قوانین تصمیم‌ گرفته می‌شود. مثلاَ در زمینه پروتکل الحاقی می‌گفتند که باید مجلس ایران تصویب کند تا ما قبول کنیم. اما وقتی مقام معظم رهبری فرمودند که در دکترین دفاعی کشور سلاح اتمی هیچ جایگاهی ندارد، در اجلاس استانبول این نکته از سوی گروه ۵+۱ مورد توجه قرار گرفت و عملاَ معنایش این بود که حکم ولایت فقیه در طراز گزاره‌های قانونی در حقوق بین الملل مبنا قرار گرفته است.

در حوزه اقتصادی مدیریت ویژه مقام معظم رهبری این بوده است که شعارهایی که در چند سال اخیر اعلام شده،‌ رویکرد و ماهیت اقتصادی داشته‌اند. در علوم استراتژیک به این نوع تصمیم‌سازی ترنت گذاری گفته می‌شود. ترنت گذاری‌ها در افق‌های چند ساله صورت می‌گیرد و شعارهای سالی که مقام معظم رهبری تعیین می‌کند اصطلاحاَ ترنت گذاری و نوعی آماج گذاری است که در جهت‌گیری کلی یک کشور را معین می‌‌کند.

این که مقام معظم رهبری در چند سال اخیر دائما بر روی مقوله‌های اقتصادی، تلاش و تمرکز کشور را هدایت کردند ناظر بر این نکته است بوده که ما بایستی از جریان اقتصادی سلطه در جهان فاصله بگیریم و نوعی استقلال اقتصادی داشته باشیم.

از این‌رو که دشمن تلاش می‌کند ما را تحت فشار قرار بدهد و ما را در شرایطی ایزوله کند و بانک‌ها، صنایع، شخصیت‌های اقتصادی و صنعتی ما را تحریم کند و دانشمندان اتمی را ترور کند، رهبر معظم انقلاب در صدد هستند از این‌ تهدیدی که بوجود آمده فرصتی بیافرینند که این فرصت ایجاد یک نوع اعتماد به نفس ملی در عرصه‌های اقتصادی، ایجاد یک نوع رویکرد مردم به کالاهای داخلی، اعتماد به نفس در صنعت‌گر داخلی، بازتولید صنایع مورد نیاز مردم و از این جهت تهدیدی که صورت گرفته در حوزه اقتصادی و تحریم‌هایی شده در استراتژی دایم پارادایم که از قبل هم بوده ولی اخیراَ‌ شدت گرفته، با مدیریت مقام معظم رهبری نظام در پی تبدیل تهدیدها به نوعی فرصت برای کشور است.

۹- استراتژی هویج سمی

گام بعدی در ادامه سال ۲۰۰۸ و در قالب استراتژی هویج سمی برداشته شد. در اینجا هدف بازگشایی دفتر دیپلماتیک در ایران تا آمریکا بتواند به طور مستقیم با مردم ایران ارتباط برقرار کند و در کنار این مسئله با جامعه اصلاح طلبان میانه رو درباره رئیس حکومت(رئیس جمهور) گفتگو کند که این تدبیر نیز شکست خورد. در واقع جامعه غرب می خواست با تغییر مسئولین ارشد نظام (با توجه وجود ظرفیت انتخابات۸۸) دیدگاه های خود را در سیاست خارجی از جمله موضوع هسته ای پیاده کند. تلاش هایی که برای ایجاد دفتر حافظ منافع آمریکا در تهران در سال ۸۷ انجام شد، ارتباط های سفارت خانه های اروپایی در تهران با برخی جناح های سیاسی در جریان انتخابات در همین راستا بوده است.

در اواخرآبان ۱۳۸۷ هاآرتص نوشت: ویلیام برنز معاون سیاسی وزارت خارجه آمریکا گفت: ما در بحث بازگشایی دفتر حافظ منافع، استراتژی «هویج سمی» را دنبال می کنیم. هویج سمی به آمریکا این امکان را می دهد با مردم ایران ارتباط مستقیم برقرار کند و علاوه بر این بتواند با «جامعه اصلاح طلبان میانه رو» درباره رئیس جمهور گفت وگو کند.

۱۰- استراتژی آژاکس ۲ بازسازی کودتای ۲۸ مرداد

در مارس ۲۰۰۰، مادلین آلبرلیت وزیر خارجه وقت آمریکا، به این موضوع اذعان کرد که دولت آیزنهاور تغییر رژیم در ایران در سال ۱۹۵۳ را سازماندهی کرده بود و این رویداد تاریخی، دلیل احساس بد فعلی ایرانی‌ها در قبال ایالات متحده آمریکا را مشخص می‌کند.

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا‍ نیز در سخنرانی خود در قاهره به طور رسمی به این موضوع اعتراف کرد که در اواسط جنگ سرد ، ایالات متحده آمریکا در سقوط دولت منتخب در ایران نقش داشته است.

در آن زمان ایران محمدرضا پهلوی حاکم ایران بود. او از سوی انگلیسی‌هایی که پدرش را مجبور کرده بودند استعفا کند، بر تخت پادشاهی نشست. با این حال محمدرضا شاه مجبور بود که با محمد مصدق نخست وزیر ملی گرای ایران مقابله کند. مصدق با کمک آیت الله کاشانی نفت ایران را ملی کرد. پس از آن انگلیسی‌های خشمگین، ایالات متحده را متقاعد کردند که لازم است مخالفت‌ها پیش از آنکه باعث شود ایران به یک کشور کمونیستی تبدیل شود، سرکوب و جلوی مخالفان در ایران گرفته شود.

پس از آن بود که سازمان سیا برای سرنگونی دولت مصدق با کمک شاه ایران عملیات آژاکس را ترتیب داد و پس از سرنگونی دولت مصدق، سپهبد فضل‌الله زاهدی را به جای مصدق در مسند قدرت قرار داد. زاهدی مسئول به راه انداختن خشن‌ترین رژیم ترور در آن زمان بود.

عملیات آژاکس در ۲۸ مرداد۱۳۳۲ توسط دونالد ویلبریکِ باستان‌شناس، کرمیت روزولت مورخ (پسر بزرگ تئودور روزولت) و ژنرال نورمن شواتزکوف رهبری شد. این عملیات نمونه بارز تلاش برای اقدامات خرابکارانه بود. تحت این عملیات تظاهراتی انجام شد که ۸۰۰۰ نفر توسط سازمان سیا برای نشان دادن تصاویر مصنوعی از شرایط ایران در رسانه‌های غرب استخدام شده بودند.

پس از انتخابات ۱۳۸۸ ریاست جمهوری ایران، تظاهرات‌ گسترده‌ای در خیابانها در اعتراض به نتایج آن برگزار شد که طرفداران محمود احمدی نژاد را در یک سو و طرفداران میرحسین موسوی و اکبر هاشمی رفسنجانی را در سوی دیگر قرار داد.

یکبار دیگر حوادث ایران باعث شد تا زمینه استفاده از روشهای ابتکاری خرابکارانه سازمان سیا فراهم شود. سازمان سیا در سال ۲۰۰۹ به سلاح جدیدی روی آورده است: کنترل موبایل‌ها. از زمان راه‌اندازی سیستم موبایل‌ها، توانایی‌های سرویس‌های مخفی آمریکا و انگلیس در رهگیری موبایل افراد افزایش یافت.

در ژوئیه ۲۰۰۸ و پس از تبادل زندانیان میان اسرائیل و حزب‌الله، عوامل سیا و موساد و سرویس‌های جاسوسی انگلیس ده ها هزار تماس با موبایل‌های لبنانی‌ها گرفتند. در این تماس‌ها به مردم لبنان نسبت به شرکت در فعالیتهای مقاومت هشدار داده شد و حزب‌الله نیز تحقیر شد. وزیرارتباطلات لبنان سپس به خاطر نقض تمامیت ارضی لبنان با این اقدام به سازمان ملل شکایت کرد. پس از آن بود که به ده ها هزار لبنانی و سوریه‌ای در اکتبر ۲۰۰۸ تلفن زده شد و به آنها پیشنهاد ۱۰ میلیونی برای دادن هر نوع اطلاعات در مورد مکان و آزادی زندانیان اسرائیل داده شد. به افرادی که به این کار تمایل داشتند، شماره‌ای در انگلیس داده شد تا با آن شماره برای همکاری تماس بگیرند.

حال این روش در ایران برای گسترش اخبار تکان‌دهنده و افزایش رعب و وحشت و خشونت‌ها توسط عوامل اطلاعاتی ضد نظام ایران انجام شده است.

اول اینکه در شب‌های انتخابات ریاست جمهوری ایران، اس. ام. اس‌هایی فرستاده شد مبنی بر پیروزی میرحسین موسوی. با این اوصاف و پس از اعلام نتایج رسمی و پیروزی احمدی نژاد، به نظر می‌رسید که این نتیجه چیزی شبیه تقلب در انتخابات بود. با این حال سه روز پیش از آن موسوی و دوستانش پیروزی احمدی نژاد را قطعی می‌دانستند و تلاش کردند تا بگویند این پیروزی به وسیله اقدامات مغشوش‌کننده حاصل شده است.

علی اکبر هشمی رفسنجانی نیز شکایت خود را در نامه‌ای اعلام کرد. موسسات نظرسنجی آمریکا نیز پیشتازی ۲۰ درصدی احمدی نژاد بر موسوی را پیش بینی کرده بودند و بدین ترتیب پیروزی موسوی هرگز امکان پذیر نبود.

دوم اینکه شهروندان ایرانی در اینترنت برای چت کردن در فیس بوک و یا عضو شدن در تویتر انتخاب شدند. آنها اطلاعاتی- چه درست و چه غلط- در مورد گسترش بحران سیاسی و تظاهرات‌ها دریافت می‌کردند. اخباری از درگیری‌های مسلحانه و شمار کشته‌شدگان که هنوز تایید نشده بود، در فیس بوک و تویتر منتشر شد. پیام‌هایی در اینترنت از تهدید به مرگ و ورود نیروهای پلیس به خانه‌ها توسط افرادی که نمی‌شد آنها را شناخت و یا محل آنها را کشف کرد در اینترنت منتشر شد.

هدف از انتشار یکسری پیام‌ها در تویتر ایجاد اغتشاش و سردرگمی‌ها برای افزایش اعتراض‌های ایرانی‌ها و ایجاد درگیری‌های بیشتر میان یکدیگر بوده است.

در عین حال عوامل نظامی ارتش آمریکا در هر جایی از جهان به دقت نظاره‌گر اوضاع در تهران بودند. آنها تلاش کردند تا کارآمدی این روش خرابکارانه را در ایران مورد ارزیابی قرار بدهند. آشکارا روند بی‌ثبات کردن ایران به ویژه تهران تحت این طرح سیا عملی شد.

۱۱- استراتژی "مده‌آ "

” مده‌آ داستان دختر پادشاهی است که عاشق دشمن پدر خویش می شود دشمنی که به کشور پدر آمده تا پوست قوچ طلایی که مظهر نیرو و قدرت خاصی برای کشور پدرش می باشد را از وی گرفته و یا برباید. مده‌آ با کمک به دشمن در اجرای نقشه از پیش طراحی شده به کشور و پدر خود خیانت می‌کند.

مده‌آ که از جادوگری نیز بهره مند می باشد عاشق جیسون می شود و در این مسیر به جیسون کمک می کند، روغنی به وی می دهد تا جیسون بر بدن خویش مالیده تا نفس اژدها وی را نسوزاند.

هنگامی که که سربازانی که از دندان های اژدها به وجود آمده اند به تعقیب جیسون و گروهش که با کمک مده‌آ و برادرش پوست طلایی را دزدیده اند می آیند مده‌آ ابزاری را به جیسون می دهد تا آن را به میان سربازان انداخته و باعث می‌شود که سربازان با خودشان مشغول جنگیدن شوند.

در پایان مده‌آ وقتی پدر خویش را به همراه سپاهیانش در تعقیب خود و جیسون می بیند با بی رحمی تمام برادر خود را نیز می کشد و هر تکه ای از آن را بر سر راه پدر می افکند و پدرش را به این وسیله معطل می کند تا بتواند با جیسون فرار کند، زیرا او از پادشاه یونانی خوب آموخته است که می توان یک مرد را به وسیله فرزندانش به خوبی تحت تاثیر قرار داد. ”

تراژدی مده‌آ با موسیقی ایرانی

مده‌آ اخیراً توسط خانم آنت بنینگ ( عضو آکادمی اسکار که پیش از انتخابات برای دیدار با هنرمندان ایرانی به کشورمان سفر کرده بود!) در جشنواره بین المللی تئاتر شهر لس آنجلس به صحنه رفت و آنت بنینگ نیز نقش مده آ را در این نمایشنامه ایفا کرده و گروه هنرمندان ایرانی نیز در روز پنجم سفر خود بنا به دعوت آکادمی اسکار به دیدن این نمایشنامه رفتند.

این نمایشنامه که با موزیک متن ایرانی در لس آنجلس به صحنه رفت گویای واقعیتی تلخ است، واقعیتی که برآمده از تبعات یک رابطه عشقی مخرب است ، رابطه ای که یک زن می تواند به خاطر رسیدن به هدفش تا چه حد دچار بی رحمی در عمل گردد.

موسیقی متن این نمایشنامه توسط گروه موسیقی سنتی ایرانی "لیان ” که نوازندگان آن همگی ساکن شهر لس آنجلس هستند به طور زنده اجرا می شود.

گروه "لیان آنسامبل ” ازهفت موسیقی دان و آهنگساز و نوازنده ایرانی و آمریکایی تشکیل شده است که هومن پورمهدی و پیرایه پورآفر از پایه گذاران اصلی آن محسوب می شوند. موسیقی این گروه به نوعی موسیقی تجربی و تلفیقی است از موسیقی سنتی ایران و جاز آمریکایی و این نخستین بار است که گروه لیان بر روی صحنه یک نمایش به طور زنده به اجرای موسیقی می پردازد.

نمایش مده‌آ که توسط "لنکا یودوویکی "، کارگردان تئاتر و اپرای بین المللی کارگردانی شده است یکی از برنامه های تهیه شده توسط دانشگاه لس آنجلس است که تحت عنوان "UCLA Live ” و بخشی از جشنواره تئاتر بین المللی در سالن تئاتر "فرویید ” این دانشگاه به روی صحنه آمده است.

یودوویکی با استفاده از یک ترجمان جدید از اثر کلاسیک اوریپید که در سال ۱۹۹۴ منتشر شده، مده‌آیی بوجود آورده است که از مرزهای زمانی می گذرد وتا حدود زیادی معاصر است و درآن از جنبه های کلاسیک نمایشنامه های یونان باستان، از جمله هم سرایی ۱۲ زن بازیگر استفاده شده است. این نمایش علاوه بر اجرای زنده موسیقی ایرانی برروی صحنه توسط گروه لیان، از جلوه های ویژه صحنه ای کم نظیری نیز برخوردار است.

عوامل اجرایی که در پروژه مده‌آ به عنوان صحنه گردان دوران بعد از انتخابات دهم بوده اند شامل بسیاری از زنان سیاسیون و هنرمندان در داخل و خارج هستند و نکته ای که یکی از مدعیان پیروزی در انتخابات نیز در گفتار خویش به آن اشاره نموده، نقش فعالیت های هنری در این جریان ها بوده است.

پروژه مده‌آ چند محور اصلی دارد که از جمله آنها می توان به ایجاد شیفتگی در طرف مقابل برای جذب و وارد شدن به جلای وطن (شامل خروج از کشور، خروج از حاکمیت) اشاره کرد.

در فاز دوم، افراد در هر دو حالت، برای جذب و پشتیبانی توسط عامل جذب و یا عدم پیگرد توسط حاکمیت، حاضر خواهند بود از نزدیک ترین افراد و داشته های نظام به عنوان ثمره ها و فرزندان انقلاب، برای زمین گیر کردن مجموعه انقلاب، نظام و مسئولین استفاده کنند.

دشمن در آن زمان (جیسون در نمایشنامه) به خوبی از این مسئله بهره برده و تا حد ممکن آنان را وادار خواهد کرد تا این ثمره ها و فرزندان را برای خلاصی خود و یا ارضا شدن نفرت خویش، قربانی کنند و با این وسیله هزینه انقلاب و نظام اسلامی را بالا ببرند.

زنان به عنوان محور عملیات سایه و بعضاً آشکار، به خوبی در این سناریو به کار گرفته می شوند. با معرفی رهنورد به عنوان مغز متفکر اغتشاشات اخیر ایران توسط نشریه فارین پالیسی اجرای پروژه مده‌آ (medea) در ایران تایید شد. در این پروژه به نقش محوری گروهی از دختران و همسران سیاستمداران ایرانی در حوادث و آشوبهای بعد از انتخابات و صحنه گردانی این افراد اشاره شد.

مجله آمریکایی فارین پالیسی در لیست ۱۰۰ متفکر جهان،”بن برنانکی ” رئیس بانک مرکزی آمریکا را اولین نفر، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا را دومین نفر و سومین نفر را زهرا رهنورد، همسر میر حسین موسوی، کاندیدای شکست خورده انتخابات دهم ریاست جمهوری، به عنوان مغز متفکر جنبش سبز ایران معرفی کرده است.

مده‌آی ایرانی نیز طبق تصریح نشریه فارین پالیسی، در کودتای مخملی ایران نقش مغز متفکر را داشته است. گفتنی است بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات و معلوم شدن ناکامی بزرگ موسوی و جبهه پشت پرده حامی وی، زهرا رهنورد (مغز متفکر جنبش سبز!!) به مصاحبه با شبکه بی بی سی پرداخت و مدعی شد چون من لرستانی و همسرم آذربایجانی است پس معنی ندارد موسوی حتی در این دو استان رأی نیاورده باشد. این مغز متفکر!! در توضیح اظهارات عالمانه!! خود گفت: مگر می شود مردم لرستان به داماد خود!! رأی ندهند؟! و توضیح نداد که وقتی مردم غیور لر به کروبی که فرزند لرستان است بی محلی می کنند، شوهر زهرا رهنورد و به قول وی «داماد» آنها که جای خود دارد!

در جریان انتخابات شاهد بودیم که دختران و همسران برخی از سیاستمداران با سابقه!!! با صحنه گردانی، اقدام به ایجاد تردید در نتایج انتخابات و تحریک مردم به ایجاد اغتشاش کردند. زنانی که سیاست را نه عرصه‌ای برای خدمت به کشور، بلکه عرصه‌ای برای جاه‌ طلبی‌های سیاسی یافته‌اند.

خط زنانه اغتشاشات تنها در حوزه داخلی فعال نبود، بلکه در حوزه خارجی نیز شیرین عبادی، ژیلا بنی یعقوب(برنده جایزه جهانی موسوم به آزادی در بیان سال ۲۰۰۹) ، نازنین بنیادی، شیرین نشاط (سازنده فیلم زنان بدون مردان که روایتی از نقش زنان در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است)، زهرا امیر ابراهیمی (بازیگر تئاتر ضد ایرانی رویای طاهرگان خاموش) و بسیاری دیگر از مده‌آهای ایرانی حضور دارند.

اساساً نقش زنان در موضوعاتی از این دست هم در تاریخ اسلامی و هم در ایران مسبوق به سابقه است، "جعده ” همسر امام حسن (ع) و قاتل ایشان نقش مده‌آ گونه دارد.

در تاریخ معاصر ایران نیز می توان به مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه اشاره کرد که علیه امیرکبیر کودتای نرم را ترتیب داد. از دیگر نمونه ها نیز می توان به اشرف پهلوی و نقش وی در متقاعد کردن شاه برای انجام کودتا علیه دکتر مصدق سخن به میان آورد.

خط اصلی پروژه مده‌آ این نکته اساسی است که مردان را از طریق فرزندان بهتر می توان تحت تاثیر قرار داد. مرد هم می‌تواند مصداق شخصی داشته باشد و هم مصداق حقوقی و معنایی بیابد.به عبارتی می توان از یک دولت و نظام تشبیه به مرد نمود و ثمره ها و دستاوردهای آن نیز می تواند به مثابه فرزندان آن تعبیر نمود.

 در سال‌ها و دهه‌های آینده تمام این رقابت‌هایی که صورت گرفته و خنثی شده نمونه‌هایی است که در دانشگاه‌های جهان تدریس خواهد شد و این را باید به فال نیک گرفت که در وسط معرکه‌ای هستیم که در خنثی کردن توطئه زورمداران،‌رهبران ما قادر هستند استراتژی‌های بسیار پیچیده را به این گونه خنثی کنند.

تعدد و تنوع این برنامه ها خود بیانگر این است که نظام سلطه پس از شکست در یکی از این استراتژی ها استراتژی دیگری را جایگزین می کند. اما آنچه مسلم است این که تمامی این پروژه ها و راهبردها به خاطر در صحنه بودن ملت ایران و هدایت هوشمندانه رهبر فرزانه انقلاب به شکست منتهی شده و خواهد شد.


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر