۰۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۹:۴۲
کد خبر: ۴۴۹۷۶
امریکن کانسروتیو نوشت جهت‌گیری سیاست خارجی آمریکا و جنگ‌های ناموفقی که این کشور به راه انداخت، اثبات می‌کند واشنگتن دیگر محلی از اعراب ندارد.

­به گزارش پایداری ملی، پایگاه اینترنتی ‹‹امریکن کانسروتیو›› در گزارشی نوشت: اگر در نیمه اول قرن بیستم انگلیسی‌ها با فرستادن کشتی‌های جنگی خود به مناطق مختلف جهان به اعمال قدرت مبادرت می‌ورزیدند، آمریکای نیمه دوم قرن بیستم نیز با روانه کردن ناو‌های هواپیمابر هسته‌ای خود همان کار را انجام می‌داد. از اواسط دهه ۱۹۴۰ به بعد، همگان گمان می‌کردند آمریکا قدرت برتر جهان است. اما تاریخ یک حکم کلی دارد این مسئله پایدار نیست.

اگر در این خصوص تردید‌هایی وجود داشت، پایان جنگ سرد آن تردید‌ها را از بین برد. با از بین رفتن دیوار برلین و فروپاشی کمونیسم، این موضوع در میان سیاستمداران، روزنامه نگاران و اندیشمندان سیاسی مطرح شد که برتری جهانی آمریکا تا چه اندازه گسترده و دائمی است؟

مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا، حدود ۲۰ سال پیش طی سخنانی به توجیه جنگ‌هایی می‌پرداخت که واشنگتن در آن‌ها ورود کرده بود. او در یکی از برنامه‌های تلویزیونی در فوریه ۱۹۹۸ گفت: ‹‹اگر ما مجبوریم از نیروی نظامی استفاده کنیم به دلیل آن است که ما آمریکا هستیم. ما ملتی هستیم که برای جهان لازم هستیم. ما در اوج قرار داریم. ما به آینده می‌اندیشیم.››

در آن زمان این ادعا مطرح بود که وجود آمریکا برای جهان امری ضروری است. اما اکنون به نظر می‌رسد آن ادعایی که مادلین آلبرایت مطرح می‌کرد و می‌گفت: ‹‹ما به آینده می‌اندیشیم›› و تاکیدی که وی بر ضروری بودن آمریکا برای جهان داشت موضوعیت ندارد. در واقع، از همان فوریه سال ۱۹۹۸ تا زمان حاضر، رخداد‌هایی حادث شده که نشان داده است آن چه که آلبرایت درباره تفوق و برتری آمریکا بر زبان آورد دیگر مصداق ندارد.

حملات تروریستی یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ و چندین جنگ ناموفقی که آمریکا به راه انداخت مواردی هستند که این مسئله را اثبات می‌کنند که آمریکا دیگر محلی از اعراب ندارد. مقامات آمریکایی تحولاتی را که رفاه مردم این کشور در قرن بیست و یکم را به مخاطره می‌اندازند نادیده می‌گیرند. از جمله این تحولات می‌توان به موضوع تغییرات آب و هوایی و تهدیدات سایبری اشاره کرد. نخبگان آمریکایی به جای آن که به این مسئله بیاندیشند که در ‹‹آینده›› چه اتفاقی خواهد افتاد، به یک هفته آینده هم نمی‌اندیشند. بدتر از آن، حتی در اندیشیدن به یک هفته دیگر هم به درستی عمل نمی‌کنند.

دونالد ترامپ در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا به انتقاد از سیاست خارجی آمریکا پرداخت و این انتقادات مورد استقبال مردم عادی آمریکا قرار گرفت و مبنایی برای موفقیت و پیروزی وی در رقابت‌های انتخاباتی شد. متاسفانه، دونالد ترامپ به محض آن که قدرت را در کاخ سفید به دست گرفت، آن انتقاداتی را که خود علیه سیاست خارجی آمریکا مطرح کرده بود به یک باره به فراموشی سپرد. فرمولی را که دونالد ترامپ در سیاست خارجی اش دنبال کرد تا ‹‹عظمت آمریکا را دوباره احیا کند›› به ایجاد دیوار حائل (در مرز مکزیک)، به راه انداختن جنگ‌های تجاری و مطرح کردن ایران به عنوان یک تهدید اساسی برای آمریکا خلاصه شد.

آمریکا اکنون در شرایط خاصی به سر می‌برد. نخبگان رسانه‌ای که گفتمان ملی را در آمریکا شکل می‌دهند به این نتیجه رسیده اند که هیچ چیزی برای آن‌ها به اندازه کنار رفتن دونالد ترامپ از قدرت اهمیت ندارد. انتخابات میان دوره‌ای کنگره آمریکا که باعث شد دموکرات‌ها بار دیگر کنترل مجلس نمایندگان را به دست بگیرند، نشان می‌دهد که افکار عمومی آمریکا خواستار آن است که دوران زمامداری ترامپ (هر چه زودتر) به پایان برسد. این موضوع در بحث‌های زودهنگامی که در خصوص انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا صورت می‌گیرد منعکس است.

انتظار می‌رود زنان و رنگین پوستان در رقابت‌های آتی ریاست جمهوری حضور فعالی داشته باشند. اما یک مسئله وجود دارد که احتمالا مغفول خواهد ماند و آن اصرار بر این ادعاست که آمریکا ‹‹قدرتمندترین کشور جهان است››، ادعایی که زمانی درباره جایگاه انگلیس نیز مطرح شده بود. زمانیکه ملکه ویکتوریا بر امپراتوری بریتانیا حکومت می‌کرد، گفته می‌شد آفتاب در قلمرو آن هیچ گاه غروب نمی‌کرد. اما زمانی که وی درگذشت، ملکه الیزات، یکی از نوادگان ملکه ویکتوریا، بر انگلیس حکومت می‌کرد. در این زمان، از آن امپراتوری گسترده اثری نبود. طنزآمیز است. این گونه رخداد‌ها چقدر سریع حادث می‌شوند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر