۰۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۱
کد خبر: ۴۴۹۰۷
مروری بر کتاب هارالد ولزر استاد دانشگاه فلنسبورگ آلمان
«اعتقاد من بر آن است که ما شاهد انقلابی در علل دگیری‌ها و خشونت‌ها در قرن 21 خواهیم بود و بسیاری از اختلافات و تنش‌ها از تغییرات آب و هوایی به وجود خواهند آمد». این عبارت مربوط به هارالد ولزر استاد دانشگاه فلنسبورگ آلمان نویسنده کتاب "جنگ‌های آب و هوایی؛ چرا مردم در قرن 21 کشته می‌شوند " می‌باشد که در سال 2012 منتشر شده است
به گزارش پایداری ملی، «اعتقاد من بر آن است که ما شاهد انقلابی در علل دگیری‌ها و خشونت‌ها در قرن 21 خواهیم بود و بسیاری از اختلافات و تنش‌ها از تغییرات آب و هوایی به وجود خواهند آمد». این عبارت مربوط به هارالد ولزر استاد دانشگاه فلنسبورگ آلمان نویسنده کتاب "جنگ‌های آب و هوایی؛ چرا مردم در قرن 21 کشته می‌شوند " می‌باشد که در سال 2012 منتشر شده است. 

ولزر در این کتاب جنگ شورشیان دارفور در غرب سودان را به عنوان اولین جنگ آب و هوایی قلمداد می‌کند و تغییرات آب و هوایی که باعث قحطی و خشکسالی و در نتیجه رقابت بین گله‌داران و کشاورزان بر سر منابع محدود شد را نقطه شروع جنگ در این منطقه می‌داند. وی حتی جنبش‌ها و انقلاب‌هایی را که تحت عنوان بهار عربی از آنها یادآوری می‌کند بی‌ارتباط با مسائل اقلیمی و بالارفتن قیمت منابع غذایی نمی‌داند. او یادآوری می‌کند که چگونه استراتژیست‌های جنگ نیز از تغییرات اقلیمی رنج می‌برند و گرفتار شدن ارتش ایالات متحده در طوفان‌های شن و ماسه در افغانستان را مثال می‌زند.

همچنین اختلاف بین ایران و افغانستان بر سر حقابه و تغییر مسیر رودخانه‌ها را نمونه‌ای از تنش‌های آب و هوایی ذکر می‌کند. وی متذکر می‌شود که خشونت ناشی از تغییرات آب و هوایی لزوما جنگ بین دولت‌ها و تهدید تمامیت ارضی آنها نیست بلکه  در قالب کمبود آب آشامیدنی، مواد غذایی از دست رفتن سلامتی و شیوع بیماری‌ها و کیفیت پایین زندگی در سراسر جهان نمود پیدا می‌کند. 

ولزر در این کتاب سناریویی را مجسم می‌کند که در اثر تغییرات اقلیمی و فشار ناشی از کمبود منابع مهاجرت‌های گسترده در دستور کار مردم قرار می‌گیرد و این موج‌های عظیم مهاجرتی باعث ایجاد فشار بر مناطق مقصد مهاجران و ایاد آثار نامطلوب بر زندگی آنها خواهد شد که همین امر مداخله نظامی و دولتی را درپی خواهد داشت و بی‌ثباتی سیاسی اجتماعی و امنیتی را در سراسر جهان به دنبال خواهد داشت. ولزر در مصاحبه سال 2017 با نشریه آمریکایی وکس در تشریح کتاب خود می‌گوید: در قرن بیستم جنگ‌ها بر سر سرزمین اقتصاد و دین بود اما سرشت جنگ‌های قرن بیست و یکم کاملا متفاوت خواهد بود و تغییرات آب و هوا بانی آنهاست.

 وی بیان می‌کند که پیام او در این کتاب بسیار ساده و روشن است وقتی که شرایط بقای گروه‌ها در معرض تهدید قرار می‌گیرد درگیری‌های خشونت‌آمیز رخ خواهد داد. شما این را می‌توانید در زمانی که حوادث در حال وقوع هستند مشاهد کنید؛ مانند درگیری‌های ناشی از بیابان‌زایی و یا اختلاف بر سر منابع اما به خاطر داشته باشید که این ارتباط بین آب و هوا و درگیری به‌ندرت مستقیم و اغلب با واسطه است.

بسیاری از درگیری‌ها ممکن است دلیلی ایدئولوژیک داشته باشند اما ایدئولوژی همیشه یک توجیه سطحی از درگیری‌هاست. اگر به عمق ماجرا نزدیک شویم پی‌می‌بریم که کشمکش بر سر منابع و محدودیت‌های آنهاست. ولزر در این مصاحبه در پاسخ به سوالی در رابطه با امکان تغییر نگرش جامعه لیبرال غربی که بر اساس سیستم حریص افزایش رشد و بهره‌وری پیش می‌رود وجود دارد یا خیر پاسخ می‌دهد که این بزرگترین سوال قرن بیست و یکم است. در اینجا یک پارادوکس وجود دارد  لیبرال دموکراسی مدرن در بهبود زندگی افراد و جوامع موفق بوده اما این سیستم بر مبنای بهره‌برداری بی‌رحمانه از محیط زیست قرار دارد و فکر می‌کنم ما نیازمند یک نظریه جدید مدرنیته هستیم. یک مدل اجتماعی که قادر به کنار آمدن با این همه مشکلات اکولوژیکی روی میز باشد. 


کتاب و نظریه هارالد ولزر تنها نمونه‌ای از اظهارنظرهای نگران‌کننده درباره احتمال رخداد کشمکش‌های اقلیمی در آینده‌ای نزدیک است. در حقیقت شاهد طغیان یک سری کتاب و نوشته با عناوین نسبتا مشابه در ارتباط با گرمایش جهانی و تغییر اقلیم هستیم که همگی دیدگاه‌هایی شبیه به آخرالزمان را به تصویر می‌کشند. به نظر‌ می‌رسد جنگی که از آن با عناوین مختلفی مانند جنگ جهانی غذا، جنگ جهانی گرما، جنگ اقلیمی، جنگ نهنگ‌ها و ... از آن یاد می‌شود هم‌اکنون شروع شده است. در شرق افریقا این جنگ محسوس‌تر است و در این منطقه که تا سال 2050 جمعیت آن دو برابر خواهد شد جنگ تشدید خواهد شد.

 جریان‌های مهاجرتی از این مناطق به سمت اروپا و آسیا موید همین نکته است. کلو پاسکال از موسسه سلطنتی امور بین‌الملل لندن پیش‌بینی می‌کند که سیل، طوفان، موسمی¬های هند و تخریب کشاورزی‌ها پیامدهای عظیم ژئوپلتیک اقتصادی و امنیتی برای همه جهان به همراه خواهد داشت. به همین نحو جفری مزاو از موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک لندن عنوان می‌کند که تغییرات اقلیمی یک تهدید واقعی است و دولت‌هایی که درگیر درگیرهای داخلی هستند باید به مراتب بیشتر از آن بترسند. 

روزنامه ایندپندنت نیز در گزارش مفصلی را در سال 2016 به این موضوع پرداخت. در این گزارش دکتر کارل اسلوسنر از موسسه تحقیقات آلودگی آب و هوا پستدام عنوان می‌کند که بلایای طبیعی منتج از تغییر اقلیم یک پتانسیل مخرب است. وی می‌گوید بلایای طبیعی به طور مستقیم موجب وقوع جنگ نیستند اما خطر درگیری را افزایش می‌دهند. در واقع این کتب و گزارش‌ها باعث شد که برای اولین‌بار هیئت بین‌الدول تغییرات اقلیمی در سال 2013 فصلی را در گزارش خود به بحث امنیت و تهدیدات امنیتی ناشی از تغییر اقلیم اختصاص دهد و در نوامبر همان سال موسسه تحقیقات صلح کنفرانسی را در اسلو به همین مناسبت و در رابطه با موضوع امنیتی تغییر اقلیم برگزار کرد.
به هر حال امروزه جنگ اقلیمی یک واقعیت است. 

زمین به سرعت گرم می‌شود آب دریاها بالا می‌آید و برخی اقتصادهای ساحلی و تاسیسات گردشگری را در خود فرو می‌برد. اقیانوس‌ها نسبت به 50 سال گذشته بسیار گرمتر شده‌اند.‌سیلاب‌های مکرر در مناطق ساحلی اتفاق می‌افتد. تعداد طوفان‌ها و هوریکان‌ها و سونامی‌ها بیشتر و بیشتر شده است و میلیون‌ها نفر در معرض ناامنی غذایی ناشی از تغییر اقلیم هستند. علاوه بر این وضعیت نسبتا طبیعی باید به دستکاری‌های اقلیمی و زیست محیطی نیز اشاره کرد که به عنوان ابزارهای فشار در آینده‌ای نه‌چندان ‌دور به کار گرفته خواهند شد. در رابطه با همین موضوع ایالات متحده که از تمامی پیمان‌های آب و هوایی خارج شده مرکز تغییرات آب و هوایی و امنیت ملی را در درون سازمان سیا در سال 2009 تاسیس کرد و بودجه‌های هنگفتی را به آن اختصاص داده و به اذعان آلن روبوک استاد دانشگاه نیوجرسی سیا می‌خواهد دانش کنترل اقلیمی را به سلاحی برای جنگ‌های اقلیمی بدل کند. 

قطعا اگر امکانی باشد این سلاح را قبل از همه علیه ایران به کار خواهد گرفت و شواهد متعددی در دست است که برای ایجاد خشکسالی و بیابانی‌کردن ایران از هیچ تلاشی فروگذار نخواهند کرد. در این زمینه لازم است که  قبل از همه چیز ما جنگ اقلیمی را نه یک تخیل بلکه یک واقعیت بدانیم و پس از پذیرش و اجماع بر سر آن، آنگاه برنامه‌ها و طرح‌ریزی‌های واقع‌بینانه را برای مقابله با این جنگ داشته باشیم. جنگ اقلیمی بی‌تردید ابعاد و دامنه گسترده‌ای دارد و تنها دستکاری ابرها و بارورسازی و یا انحراف در مسیر آنها نیست. بلکه شامل شاخه‌های گوناگونی مانند در معرض نابودی قرار دادن، منقرض کردن گونه‌های گیاهی و جانوری، آلوده‌ کردن آب و خاک و اکوسیستم اکوتروریسم و پایین آوردن انعطاف‌پذیری محیط زیست، شیوع بیماری در مواد غذایی و غلات و چندین و چند ابزار دیگر نیز می‌شود.

ترجمه و تالیف: محمد علی‌زاده




گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر