روزنامه لبنانی ضمن مرتبط خواندن حمله تروریستی زاهدان با تلاش تازه آمریکا برای بازتولید داعش تاکید کرد، ایران ابزارهای خود را برای سرکوب توطئهها دارد.
به گزارش پایداری ملی، روزنامه لبنانی البناء در یادداشتی به قلم «وفیق ابراهیم» و با عنوان « آیا آمریکاییها شروع به انتقال داعش به اطراف ایران کردهاند»، تاکید کرد، ایران با طرق و ابزارهای خود توطئههای آمریکا برای تجزیه خاک خود را سرکوب میکند.
در ابتدای این یادداشت آمده است: رهبران نظامی ایالات متحده در پنتاگون و خاورمیانه بر این موضوع اتفاق نظر دارند که بازگشت داعش به میدان تروریسم بیش از شش ماه طول نمیکشد.
البناء نوشت: آنها به همین پیشبینی هم اکتفا نکردند و گفتند که البغدادی که از سال 2010 سازمان تروریستی داعش را رهبری کرده، هنوز زنده است و به طور مخفیانه به عراق منتقل شده، جایی که او در حال بازسازی زیرساختهای جنگی داعش است.
به عقیده نویسنده اما مساله شگفتآور چیزی است که پنتاگون هم آن را تایید میکند، اینکه داعش هنوز فعال است و فعالیتهای جدید و جغرافیای جدید خود را به روز میکند و منابعی از سرمایه گذاریهای مخفی در بیش از یک کشور در جهان، علاوه بر پولی که به صورت نقدی در اختیار دارد.
این روزنامه آورد: در ابتدا رسانهها و منابع اطلاعاتی نشان دادند که بیش از چهل هزار تروریست که در شمال سوریه مستقر بودند از طریق شرق سوریه به سمت جنوبیترین نقطه این کشور رفتند، واضح است که بپرسید: این افراد کجا رفتند؟ و چه کسی آنها را منتقل کرد؟ و چرا تنها خبر از چند هزار نفر از آنها به همراه هزاران نفر از کودکان و زنان اعلام شده است؟ چگونه آنها با جادوی یک جادوگر آمریکایی آب شدند و زیر زمین رفتند؟
البناء نوشت: مشخص کردن ملیتهای این تروریستها کافی است تا حجم و بزرگی آنها روشن شود. آنها تابعیت چین، روسیه، فرانسه، انگلیس، آلمان، بلژیک، آلبانی، کوزوو، هند، پاکستان، ترکیه، تونس، عراق، سوریه، مصر، مغرب، خلیج (فارس)، اندونزی، کردستان عراق، ترکیه، ایران، کانادا، استرالیا، لبنان و فلسطین و دهها کشور دیگر را داشتند.
این روزنامه ادامه داد: بنابراین طرفهایی، این تروریستها را در میادین سوریه و عراق دستگیر میکنند و آنها را در مهماننوازی خود نگاه می دارند تا آنها را در جغرافیای سیاسی جدید یا قدیمی با توجه به نیازهای سیاستهای آمریکا و برنامههای سرویس های امنیت ملی ایالات متحده، مجددا به کار گیرند، با توجه به اینکه این سرویسها پس از اعلام تصمیم ترامپ مبنی بر عقبنشینی از سوریه در وضعیت بسیار آشفته و سردرگمی هستند، اما به مرحله برنامهریزی درباره سرمایهگذاری جدید روی داعش رسیدهاند که به شکل غیرمستقیم در چارچوب طرح بزرگ آمریکاست.
البناء نوشت: این طرح تجدید شده دارای چهار بخش است که از خدمات کُردها در شرق سوریه شروع میشود که شامل کُشتن کسانی است که داوطلبانه تسلیم نمیشوند یا اسیر کردن کسانی که تسلیم میشوند سپس آنها را به اردوگاههای آمریکا منتقل میکنند و زنان، کودکان و سالخوردگان داعش را هم به جایی که از آنجا آمده بودند، کوچ میدهند.
به نوشته این روزنامه، بخش دوم این طرح، آزادی تروریستهای داعش است که یا به لحاظ انسانی یا بی قیدوشرط صورت میگیرد اما با نقشه دقیقی برای سرمایهگذاری غیرمستقیم روی آنها ارتباط دارد، وگرنه ما چگونه میتوانیم آزادی دو هزار تروریست را در مناطق افغانستان که تحت کنترل القاعده و طالبان است درک کنیم، در حالی که این دو گروه در حال مذاکره با آمریکاییها هستند؟ چگونه میتوانیم تحرکات آمریکا، عربستان و امارات در سیستان و بلوچستان و خوزستان و مناطق کُردنشین ایران و حمایت مالی از سازمان مجاهدین خلق ایران [منافقین] در اروپا برای تشدید فعالیت آن در مناطق فارسنشین ایران را درک کنیم.
البناء تاکید کرد: حمله تروریستی که دهها عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را در زاهدان استان سیستان و بلوچستان ایران کشته [و به شهادت رسانده] است، بزرگترین گواه بر تشدید حملات آمریکا و کشورهای عربی حاشیه خلیج [فارس] علیه ایران است.
نویسنده آورده است: سه حرکت موازی با یکدیگر وجود دارد که مربوط به سرمایهگذاری روی تروریسم برای ضربه زدن به ایران و فروپاشی داخلی آن است، در غیر این صورت، چگونه میتوان حملات داعش علیه ایران را توجیه کرد در حالی که آمریکاییها و کُردها ادعا میکنند که کسانی هستند که داعش را در سوریه و عراق را از بین بردهاند؟
این تحلیلگر افزود: حرکت اول درباره تصمیم ترامپ برای باقی گذاشتن نیروهایش در عراق است و اینکه این کشور را پایگاهی برای تحرکات نیروهای آمریکایی در خاورمیانه تبدیل کند، این امر مستلزم تداوم تجزیه عراق به منظور استفاده از خدمات برخی از سازمانهای مرتبط با سیاستهای ترکیه و عربستان سعودی در زمینه فراهم کردن محیطی است که پذیرای تروریسم باشد؛ این در واقع به دلیل شواهدی بر انتقال هزاران تروریست به برخی از مناطق کردستان، الانبار و الوسط است.
به باور نویسنده، دومین حرکت، مربوط به افغانستان است، جایی که مذاکرات موفقی با طالبان که با داعش ریشههای ایدئولوژیک دارد در حال انجام است و به موازات آن هزاران تروریست به مناطق مرزی نزدیک ایران انتقال داده شدند.
وی افزود: حرکت سوم به دنبال جذب عمران خان نخست وزیر فعلی پاکستان به محور سعودی آمریکایی است؛ گرچه در انتخابات اخیر پاکستان، او بر کاندیداهای عربستان سعودی فائق آمد، اما این بازی پول و معاملات است که مسیرها را عوض میکند.
البناء آورده است: محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به پاکستان میرود و معامله بیست میلیون دلاری امضا میکند آن هم پس از چند روز از گذشت عملیات تروریستی که معلوم شد داعشیهایی از پاکستان به سیستانوبلوچستان در ایران منتقل شدند تا این عملیات را در جاده خاش به زاهدان اجرا کنند و معامله برملا شد، گویی پاداش صاحبان سعودی داعش به عملیات تروریستی اخیر بوده است.
البناء تاکید کرد: بدین ترتیب آمریکاییها و دارودسته آنها از بین اعراب خلیج [فارس] حلقه محاصره ایران از عراق پاکستان و افغانستان و با تحریک داخل توسط مجاهدین خلق تکمیل کردند وکنفرانس ورشو نشان داد که نقشهای برای تجزیه ایران و احیای داعش و استفاده از آن در مناطق تازهای است.
این روزنامه آورده است: اما ایران ابزارهای خود را برای سرکوب توطئههای تجزیه این کشور یا جنگ مستقیم علیه آن در اختیار دارد و باید گفت در هر جنگ آتی روسیه هم حضور خواهد داشت، این چیزی است که اروپا هم از حالا از آن باخبرست و به همین دلیل به پروژه ترامپ اعتراض دارد.
به عقیده نویسنده تنها عربهای حاشیه خلیج فارس، مصر و اردن ابزارهایی هستند که به ایفای نقشی افتخار میکنند که تنها به نفع اسرائیل و تسلط آمریکا بر جهان است، در حالی که ملتهایشان را هنوز در زندانهای قرون وسطایی زندانی میکنند و حساب و کتابشان نزد ملتهایشان دشوار است.