۱۷ تير ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۵
کد خبر: ۳۹۴۳
تأثیر متقابل رسانه و دین در جامعه‌ی دینی انکارناپذیر است. هم رسانه‌ها توانسته‌اند تأثیری عمیق و گسترده بر دین بگذارند و هم از سویی دیگر، مجبورند در کارکردهای ذاتی خویش، آموزه‌ها و خطوط قرمز دینی را مراعات کنند.
امروزه یکی از مهم‌ترین چالش‌های فراروی نظام سلطه، پیدایش انقلاب اسلامی است. با ظهور نظام مقدس اسلامی ایران، به عنوان شروعی برای احیای تمدن توحیدی، قدرت نرمی نمایان شد که در رویارویی تمام‌عیار با اهداف نظام سلطه قرار گرفت.

به زعم آنان، طراحی نقشه‌های مختلف، جنگ تحمیلی، ترور شخصیت‌های اصلی نظام اسلامی و تحریم‌های مختلف، بایستی زمینه‌ی از بین بردن این مانع بزرگ را فراهم می‌کرد؛ اما گذشت زمان نشان داد انقلاب اسلامی به لحاظ مبانی اعتقادی و فکری از چنان استحکامی برخوردار است که به این زودی قابل شکست نیست. بنابراین دشمنان اسلام تلاش دارند این بار تهاجم سنگین و سختی را به شیوه‌ای هوشمند اعمال کنند و از توان و ظرفیت رسانه‌ها به منظور تحمیل اراده و تهاجم علیه کشور ایران استفاده کنند.

روحانیت شیعه نیز بر اساس رسالت تاریخی و الهی خود، موظف است در این جنگ رسانه‌ای با آشنایی و استفاده از ابزار مورد نیاز این جنگ، هم توان دفاعی خود را افزایش دهد و هم به مبارزه‌ی جدی و روشنگری افکار عمومی بپردازد.

از آنجا که هجمه‌های رسانه‌ای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران از نوعی برنامه‌ریزی و هماهنگی نظام سلطه حکایت دارد، روحانیت به عنوان مرزداران و پشتیبانان دین، وظیفه دارند برای مقابله با این جریان سنگین، دارای طرح و برنامه باشند؛ چرا که دشمنان به خوبی دریافته‌اند که تحقق اهدافشان تنها با راه‌حل فرهنگی از طریق رسانه‌ها امکان‌پذیر است. آنان فهمیده‌اند که تنها با تغییر بنیان‌های جامعه می‌توانند نظام اسلامی را با شکست روبه‌رو سازند. در این مقاله تلاش شده است تا با طرح چگونگی نبرد رسانه‌ای نظام سلطه، وظایف روحانیت را در این عرصه تبیین نماییم.

 آموزش و تعلیم معارف اسلام از وظایف ذاتی روحانیت

آموزش و تعلیم معارف اسلام از وظایف ذاتی روحانیت است. این وظیفه پس از آغاز غیبت صغری، با تفویض رهبری امت اسلامی به فقهای شیعه از سوی ائمه (علیهم السلام) پررنگ شد. ارجاع مردم به روحانیت، نقش آنان را در هدایت فکری و اعتقادی مردم نمایان‌تر و برجسته‌تر کرد.

روحانیت شیعه توانست در طول تاریخ پُربرکت مرجعیت فکری و علمی خود، برای تبیین و ترویج و مبارزه با انواع شبهات، تمام تلاش خود را بنماید. از ویژگی‌های مهم روحانیت شیعه، مبارزه‌ی مستمر با ظالمان و استعمارگران تاریخ بوده است.

برپایی نظام مقدس جمهوری اسلامی توسط بزرگ‌ترین فقیه روزگار ما، نقش حوزه و روحانیت را در مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برجسته‌تر کرد. با حضور دین در صحنه‌های اجتماعی، نظام‌های استعماری در رویارویی تمام‌عیار فکری و اعتقادی و سیاسی با اندیشه‌ی ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) قرار گرفتند و این مسئله، روحانیت را به مبارزه‌ی جدی با آنان انداخت.

 گستره‌ی نیاز به روحانیت از مسائل فردی عبادی به تمامی عرصه‌های زندگی کشیده شد و دو جبهه‌ی بزرگ اسلام، به پرچم‌داری روحانیت و جبهه‌ی کفر و نفاق، با مدیریت سردمداران زر و زور جهانی، مقابل هم تشکیل شد. با تحولات علمی و تکنولوژیکی، صاحبان هر دو جبهه از ابزار ارتباطی پیشرفته برای تحقق اهداف خود استفاده می‌کنند. از منظر ارتباطات، جنگ نرم رسانه‌ای در این رویارویی بیش از گذشته، از جنگ سخت فیزیکی اهمیت یافته است.

زندگی دنیای امروز به شدت سنگینی سایه‌ی رسانه‌های جهانی را در خود احساس می‌کند. نظام سلطه با در اختیار داشتن قدرت و ثروت جهانی و انحصار جهانی رسانه‌ها، یک نوع امپریالیسم فرهنگی و خبری را در جهان حاکم کرده است. روحانیت نیز وظایف سنگینی را در مقابله با نظام سلطه احساس می‌کند (باصری، ۱۳۸۹، ص ۱۱۰).

 ویژگی‌های رسانه‌ی دینی

تأثیر متقابل رسانه و دین در جامعه‌ی دینی انکارناپذیر است. هم رسانه‌ها توانسته‌اند تأثیری عمیق و گسترده بر دین بگذارند و هم از سویی دیگر، مجبورند در کارکردهای ذاتی خویش آموزه‌ها و خطوط قرمز دینی را مراعات کنند. در حوزه‌ی رسانه، سال‌هاست اندیشمندان مرتبط با رسانه، فرهنگ و دین، با علایق و انگیزه‌های متفاوت، به مسائل مشترکی رو آورده‌اند و به تأمل در باب ماهیت رسانه، فرهنگ دینی و هم‌نشینی و تضادهای احتمالی این دو پرداخته‌اند.

مفهوم رسانه‌ی دینی یکی از نسبت‌هایی است که بایستی دقیقاً تعریف شود تا بتوان به موضوع ویژگی‌های رسانه‌ی دینی بپردازیم. به منظور تبیین رسانه‌ی دینی، ما نیازمند تعریف رسانه و دین و در نهایت، رسانه‌ی دینی هستیم.

البته در ایران امروز، بررسی‌های اجمالی نشان می‌دهد در نظام جمهوری اسلامی ایران، در کنار مفهوم رسانه‌ی دینی، به پدیده‌ی پُرمعنای دیگری چون دین رسانه‌ای نیز باید توجه کرد. مقصود از رسانه همان وسایل ارتباط‌جمعی است. گرچه راجع به دین تعاریف متعددی صورت گرفته است، اما مقصود ما از دین قوانین و مقرراتی است که مشتمل بر اعتقادات، اخلاقیات و احکام مقدس اسلامی است که سعادت آخرت انسان‌ها را تضمین می‌کند (طباطبایی، ۱۳۶۱، ص ۲۴).

بنابراین آگاهی و ناآگاهی با ماهیت رسانه و ماهیت دین، ممکن است دین را رسانه‌ای یا رسانه را دینی کند و منتج به «رسانه‌ی دینی» یا «دین رسانه‌ای» شود.درست به همین دلیل است که توجه به ماهیت رسانه‌های جدید، در راستای تبلیغات دینی، در مرکز تحلیل‌ها قرار گرفته و دیدگاه‌های موافق و مخالف شکل یافته است.

 گفته می‌شود با بررسی‌های تاریخی و تاریخچه‌ی ظهور رسانه‌‌ها و کارکردهای مذهبی آن‌ها، می‌توان به دو رویکرد اساسی در این رابطه دست یافت. یک دیدگاه که با توجه به ماهیت رسانه، نگران غلبه‌ی الزامات رسانه‌ی مدرن و به اصطلاح، پیدایی «دین رسانه‌ای» است، نگاه منفی به مسئله دارد؛ معتقد به تباین، تضاد و تقابل بین دین و رسانه است و معتقد است دین یک نهاد سنتی است که به توزیع معرفت می‌پردازد و باید به آن مثل سایر نهاد‌های سنتی نگریسته شود.

تأثیر متقابل رسانه و دین در جامعه‌ی دینی انکارناپذیر است. هم رسانه‌ها توانسته‌اند تأثیری عمیق و گسترده بر دین بگذارند و هم از سویی دیگر، مجبورند در کارکردهای ذاتی خویش آموزه‌ها و خطوط قرمز دینی را مراعات کنند. در حوزه‌ی رسانه، سال‌هاست اندیشمندان مرتبط با رسانه، فرهنگ و دین، با علایق و انگیزه‌های متفاوت، به مسائل مشترکی رو آورده‌اند و به تأمل در باب ماهیت رسانه، فرهنگ دینی و هم‌نشینی و تضادهای احتمالی این دو پرداخته‌اند.

اما رسانه‌ مفهومی مدرن است که دارای کارکردهای کاملاً جدید است و با دین تباین دارد. از این منظر، رسانه نیز همانند دین و البته در عرض آن، به توزیع معرفت می‌پردازد و به رابطه‌ی انسان با محیط پیرامون خود شکل می‌بخشد. در این رویکرد، رسانه در دنیای جدید رقیب دین است و می‌کوشد جای دین را بگیرد.

دیدگاه دوم که از ضرورت رسانه‌ی دینی و امکان دینی شدن رسانه سخن می‌گوید، معتقد است نه تنها بین رسانه و دین ارتباط تنگاتنگی برقرار است، بلکه تحقیقات نشان داده است رسانه‌‌‌ها مقوم دین‌داری در دوره‌های مختلف بوده‌اند؛ به طوری که پیوند این دو به زمان‌های بسیار دور، یعنی نخستین روایت‌ها از اسطوره‌ها و دیوارنوشته‌ها و سنگ‌نبشته‌ها نیز برمی‌گردد.

 نگارش و قرائت‌های هنرمندانه‌‌ی متون دینی به عنوان نماد هزاران سال پیوند میان دین و ارتباطات تلقی می‌شود. حضور دین و آثار دینی در هنر، موسیقی، نسخ خطی و نقاشی، به سال‌های بسیار دور در تمدن‌های دینی و اسلام برمی‌گردد. از این دیدگاه، موقعیت مذهب در عصر رسانه‌ها نشان می‌دهد که دین با نفوذ در تمامی زوایای اندیشه و عقل آدمی، بیشترین ارزش‌های ضروری را گردآوری می‌کند تا با جذب شیوه‌های ارتباطی و فناوری‌های نوین میان انسان‌های پیرو آن، ارتباط برقرار کرده و به نوعی خود را با شرایط جدید سازگار سازد.

به نظر می‌رسد که دیدگاه دوم، نظر موجهی است و در عین حال، تقدیر تاریخی ادیان در نسبت با رسانه‌های جدید نیز هست. از این رو، می‌توان رسانه‌ی دینی و دین رسانه‌ای را این گونه تعریف کرد؛ دین رسانه‌ای عبارت از همان مضامین و آموزه‌های انحصاری دینی است که از رسانه صرفاً به منزله‌ی ابزار انتقال این معانی بهره می‌گیرد. رسانه‌ی دینی عبارت از بهره‌گیری از رسانه‌ها در جهت تحقق اهداف و غایات و آرمان‌های دینی است (حسینی، ۱۳۸۶، ص ۱۴۷).

 خصوصیات رسانه‌ی دینی

 ۱٫ هدف رسانه‌ی دینی انسان‌سازی است

اصلی‌ترین ویژگی رسانه‌ی دینی آن است که با تولید و پخش برنامه‌ها، به دنبال تربیت انسان‌ها برای رسیدن به رشد و کمال است؛ بر خلاف رسانه‌ی غیردینی که بیشترین هدف آن ایجاد سرگرمی و تفریح است. هدف اصلی، سازندگی مردم است که اسلام می‌خواهد (بیانات رهبری در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۷۰).

 ۲٫ تحقق ارزش‌ها و اصول الهی در زندگی اجتماعی

یکی دیگر از ویژگی‌های رسانه‌ی ‌دینی، تبیین و ترویج و نهادینه کردن ارزش‌های الهی در بین مخاطبان است. از این رو، سالم‌سازی برنامه‌ها و تقویت هر چه بیشتر جهت‌گیری‌های اسلامی و تربیتی، در اولویت قرار دارند (بیانات رهبری در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۶۳).

 ۳٫ رهبری، راهنمایی و اصلاح جامعه

وجه تمایز رسانه‌ی دینی با سایر رسانه‌ها در خدمتگزاری برای اصلاح جامعه است. رسانه‌ی دینی وظیفه دارد فعالیت‌های خود را با اهداف و نیازهای جامعه منطبق سازد (بیانات رهبری در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۸۳) و هدایتگر جامعه در جهت خیر و صلاح است (بیانات رهبری در تاریخ ۵ مهر ۱۳۷۳). رسانه‌ی دینی بیشتر بر جنبه‌ی ارشاد و هدایت مردم به سمت ارزش‌های اسلامی‌ایرانی گرایش دارد و با طرح اندیشه‌های صحیح، نقش هدایت افکار عمومی جامعه را بر عهده دارد.

 

برهان


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر