«رایان کراکر» سفیر اسبق آمریکا در عراق با «اندرو پاراسیلیتی» خبرنگار پایگاه خبری المانیتور گفتگویی اختصاصی را درباره نحوه کمک ایران به حل بحران سوریه و نیز امور عراق انجام داد.
بنابر این گزارش، کراکر که دیدارهایی را با مقامهای ایرانی در حین سالهای 2007 تا 2009 و زمانیکه سفیر وقت آمریکا در عراق بود برگزار کرده بود، اظهار داشت: مایلم تعامل با مقامهای ایرانی را درباره موضوع سوریه ببینم زیرا این کشور متحد جمهوری اسلامی است.
کراکر راجع به شبه نظامیان حزبالله لبنان گفت: این گروه بسیار هوشیارانه عمل میکند زیرا از سوی ایرانیان هدایت میشود و کاملا مراقب اوضاع است.
وی که پیشتر و درخلال سالهای 1988 تا 2001 سفیر آمریکا در سوریه بود با هشدار به کاخ سفید در زمینه افراط در زمینه حمایت از مواضع اپوزیسیون سوریه گفت: این عمل به منافع آمریکا لطمه میزند.
او در حالیکه نسبت به تنش در کرکوک و بین اعراب و اکراد عراقی نگران است در عین حال نسبت به آینده عراق نیز خوشبین میباشد.
کراکر همچنین در گفتگو با پایگاه خبری ـ تحلیلی المانیتور که بخش اول آن در ذیل ارائه میشود به دولت اوباما نصیحت کرد تا بر همکاری راهبردی بین آمریکا و عراق افزوده و با این کشور همچون «یک متحد» برخورد نماید.
* مواضع آمریکا در قبال سوریه/ باید از انقلاب ایران عبرت بگیریم
کراکر در این زمینه گفت: این مسئله با موردی ضروری که داشتن اطلاعات و تحلیل موثق است آغاز میشود. شما میتوانید به انقلابهای رخ داده بنگرید که ادامه تحولات برخلاف تصور ما بودند. همانند انقلاب فرانسه یا انقلاب سال 79 ایران، ما در ابتدا بر این باور بودیم که قادریم بعد از انقلاب نیز با انقلابیون ارتباط برقرار نماییم اما در اشتباه بودیم زیرا نتوانستیم به تحلیل رویدادها بپردازیم. بنابر این نباید این اشتباه را در باره سوریه مرتکب شویم.
محتاط عمل کردن به مفهوم عدم فعالیت نیست. این همان کاری است که البته «هیلاری کلینتون» انجام داد و در نشست قطر شرکت کرد.
ما باید مثلا اهالی آمریکا را نیز در این کار دخیل کنیم. در کل باید ارزیابی خوبی از آنها (اپوزیسیون سوریه) و این که چه کسانی هستند و قصدشان چیست و مخالفان آنها نیز چه کسانی هستند صورت پذیرد. اما باید بگویم که تاکنون این موارد را انجام ندادهایم. این بهخاطر این نیست که تنبلی کردهایم بلکه بهخاطر سخت بودن این عمل است.
اینجا مکانی است که متحدان منطقهای ما قادرند نقش حیاتی را ایفا کنند. ما باید در این رابطه با ترکیه، اردن و اسرائیل در تماس باشیم. در این بین بهطور پراکنده و با احتیاط با لبنانیها، عراقیها و کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز در تعامل باشیم. آنها در این رابطه بیشتر دخیل هستند.
* تلاشهای دیپلماتیک درباره سوریه/ باید عاجزانه از ایران کمک بخواهیم
کراکر در این باره گفت: کشورهای منطقهای چه ما بخواهیم بیا نخواهیم درصدد راهاندازی طرحهای ابتکاری در این باره هستند. برای آمریکا همیشه بهتر است که درگیر مسئله بوده و حس همکاری و مشارکت در نگرانی، اهداف مشترک و شکل دادن به رویکردها را داشته باشد. من بر این باورم که این مسئله برای ایران نیز جذاب است. من مایلم که آمریکا با دیگران به ویژه ایرانیان درباره سوریه تعامل داشته باشد.
سوریه کشوری بود که در زمان جنگ عراق بر علیه ایران در کنار جمهوری اسلامی ایستاد. در سال 1982 و به هنگام تجاوز اسرائیل به لبنان بود که ایران و سوریه حزبالله را شکل دادند. البته شاید این برای ایران چندان پیشنهاد راهبردی جذابی نباشد. شاید حمایت بیحد و حصر از حکومت «اسد» برای حفظ منافع طولانی ایران بهترین انتخاب از دید آنها باشد.
من نمیدانم که آنها چه تصوری دارند اما به هرحال گفتگو با ایرانی که نفوذ بیشتری را در این کشور دارد بهتر است و آنگاه بدین طریق خواهیم توانست پیامهای خاص خود را نیز انتقال دهیم.
وی افزود: من منظورم این است که دولت اوباما آشکارا در آغاز دوره ریاست جمهوری خود در سال 2009 اعلام داشت که آماده گفتگو با ایران است. اکنون بهترین زمان برای بیان این است که ما آماده گفتگو هستیم پس بیاییم تا گفتگوها را آغاز کنیم. شاید بتوانیم همانند افغانستان سال 2001 با ایران در مورد سوریه نیز به توافق برسیم.
ما میدانیم که حزب الله لبنان بسیار هوشیارانه عمل میکند زیرا از سوی ایران هدایت میشود. ایرانیان نیز مطمئن نیستند که در چه موقعیتی قرار خواهند گرفت یا این مسئله چگونه ادامه پیدا خواهد کرد اما به هرحال الان زمان خوبی برای گفتگو با ایران است.
* نقش ایران در عراق/ عراقیها نسبت به حسن نیت ایران آگاه هستند
کراکر در این باره نیز اظهار داشت: ما از آمادگی خود برای گفتگو با ایرانها درباره عراق خبر دادهایم. در خلال سالهای 2007 تا 2009 زمانی که در عراق بودم چند نوبت بین من و همتای ایرانیام گفتگوهایی صورت گرفت.
تداوم بحران در سوریه برای عراق خوب نیست و اهالی این کشور نیز خواهان مشاهده کشت و کشتار در سوریه نیستند. تنش بین ترکیه و عراق نیز نسبتا بهخاطر سوریه و بخشی نیز بهخاطر روابط ترکیه با کردهای عراقی است. بنابراین تصورم میکنم باید عراقیها را بیشتر به سوی ایران گسیل داشت اما نه به اندازهای که ایرانیها در عراق حضور طولانی داشته باشند.
اما این یک وضعیتی بسیار پیچیده است که اگر ما مایل به مشاهده این مسئله هستیم باید اطمینان حاصل کنیم که درحال گفتگوی راهبردی با آنها هستیم نه این که تنها به آنها بگوییم که با اتخاذ مواضع شدیدتر موجبات سقوط حکومت اسد را فراهم آورند. باید از آنها بپرسیم که نگرانیهای شما بابت چیست؟ ترس شما از چیست و پیش بینی شما نسبت به آینده چیست؟
منظورم این است که ما شرکای راهبردی هستیم و توافقنامهای با آنها داریم که چنین چیزی را بیان میکند. البته ما باید در این رابطه با ایران مشورت داشته باشیم. شاید عراقیها چندان دل خوشی از آنها نداشته باشند اما با این حال آنها را به خوبی میشناسند.