قانونی که اتحادیه اروپا برای مقابله با تحریمهای آمریکا پیش بینی کرده نسخه جدیدی است از قانونی به نام "Blocking Statute" که اتحادیه اروپا سال ۱۹۹۶ در برابر تحریمهای کوبا توسط آمریکا تصویب کرده بود.
در سال ۱۹۹۶ نیز آمریکا سیاست تحریمی خود را علیه کوبا برخلاف میل و بدون همراهی اروپا وضع کرده بود. اروپا با وضع آن قانون، در برابر سیاست آمریکا مقاومت کرد. در آن زمان، رئیس جمهوری وقت آمریکا، بیل کلینتون ناگزیر به عقبنشینی شد و شرکتهای اروپایی را از مجازات معاف کرد. از آن زمان البته مدت زیادی میگذرد و این بار موضوع بر سر بیل کلینتون نیست، بلکه سر نخ ماجرا دست دونالد ترامپ است.
این پرسش مطرح است آیا اروپا قادر خواهد بود مقابل تحریمهای امریکا علیه ایران موضعی قدرتمند اتخاذ کند و آیا قوانین مسدودساز اروپا برای حمایت از شرکتهای اروپایی مقابل تحریمهای امریکا علیه ایران کارا خواهد بود؟
«بان» استاد دانشگاه هاروارد در مدرسه کندی و از اساتید برجسته هسته ای به شمار می رود. وی مشاور «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا در دولت اوباما بوده است.
*برخی معتقد هستند قانونی که اتحادیه اروپا برای مقابله با تحریمهای آمریکا پیش بینی کرده، در عمل تاثیری بر تحریمها و کاستن فشار ناشی از آنها ندارد و این قانون نسخه جدیدی از قانون "Blocking Statute" است که اتحادیه اروپا سال ۱۹۹۶ در برابر تحریمهای کوبا توسط آمریکا تصویب کرده بود. کارایی این قانون را در جهت حمایت از ایران در مقابل تحریمهای امریکا تا چه اندازه می دانید؟
رهبران اتحادیه اروپا خواهان ادامه همکاری اقتصادی اروپا با ایران بوده و می خواهند بسیاری از مزایای برجام را برای ایران تا حد ممکن حفظ کنند.
آنها در تلاش هستند تا راه حل های ابتکاری برای ادامه همکاری با ایران با وجود تحریم های ایالات متحده در نظر بگیرند - همانطور که در چند هفته پیش در بیانیه مشترک آنها با ایران بیان شد.
*درسال ۱۹۹۶ نیز آمریکا سیاست تحریمی خود را علیه کوبا برخلاف میل و بدون همراهی اروپا وضع کرده بود. اروپا با وضع آن قانون، در برابر سیاست آمریکا مقاومت کرد. آیا در حال حاضر نیز اروپا قادر هست مقابل آمریکا چنین مقاومتی داشته باشد؟
تصمیم نادرست دولت ترامپ برای اعمال مجدد تحریم های ایالات متحده علیه ایران احتمالا تاثیر زیادی بر تصمیمات بسیاری از شرکت ها در مورد سرمایه گذاری و تجارت دارد. در حقیقت، شرکت ها با یک انتخاب قاطع مواجه می شوند: آیا آنها می خواهند گزینه انجام فعالیت تجاری در بازار ایالات متحده آمریکا و استفاده از سیستم مالی این کشور را حفظ کنند یا می خواهند با ایران تجارت کنند؟
با توجه به حجم عظیم بازار ایالات متحده و اهمیت سیستم مالی آن برای معاملات بین المللی در سراسر جهان، اکثر شرکت ها به ناچار تصمیم می گیرند کاری انجام ندهند که موجب اعمال تحریم های ایالات متحده علیه آنها شود که این یعنی عدم سرمایه گذاری در ایران، عدم تامین مالی معاملات با ایران یا خرید نفت از ایران.
*آزادی عملکرد و انتخاب شرکتها در شمار حقوق بنیادینی است که اتحادیه اروپا نیز تمایلی به محدود کردن این حقوق ندارد. با این وجود اتحادیه اروپا چگونه قادر خواهد بود این شرکتها را ملزم به همکاری با ایران کند؟ آیا اساسا اتحادیه اروپا می تواند چنین مکانیسمی را ایجاد و شرکتهای اروپایی را ملزم به همکاری با ایران کند؟
اکثر شرکت های اروپایی و اکثر شرکتها در جاهای دیگر، شرکت های خصوصی هستند که متعلق به دولت یا تحت کنترل آنها نبوده و آزاد هستند که تصمیمات تجاری و سرمایه گذاری خود را اتخاذ کنند.
دولت های اروپایی می توانند سعی کنند آنها را متقاعد ساخته و برخی حمایت های حقوقی و سوبسیدها را ارائه دهند، اما در نهایت آنها با موضوع دشوار مقابله با تهدید خروج از بازارهای امریکا مواجه می شوند (و حتی توقیف دارایی های آنها در ایالات متحده امریکا).
با این حال، احتمال دارد تلاش های پیچیده ای از طرف هم شرکت ها و هم دولت ها در کشورهای مختلف برای جلوگیری از این تحریم ها شکل بگیرد. شرکت هایی ممکن است تاسیس شوند که هیچ تجارتی با ایالات متحده آمریکا نداشته و ارتباطی با سیستم مالی آن ندارند و بنابراین هیچ بیزینس یا دارایی در ایالات متحده ندارند که واشنگتن بتواند آن را تحریم کند.
ممکن است تلاش هایی برای «مبادله پرچم» به وجود آید که در طی آن یک کشور یا شرکت کالایی را از ایران (برای مثال نفت) می خرد و سپس آن را به عنوان واردات از کشوری دیگر برچسب می زند. برای مثال چین ممکن است نفت ایران را خریداری کند و سپس آن را به عنوان نفت چینی به سایر نقاط به فروش رساند.
با توجه به این که هم اروپا و هم چین هم اکنون با ایالات متحده در خصوص تجارت اختلاف دارند – با این واقعیت که امریکا تعرفه هایی را بر هم اروپا و هم چین اعمال می کند - تعجب آور نیست اگر واکنش به تحریمهای ایالات متحده از سوی شرکتهای اروپایی یا چینی به اختلافات تجاری آنها در شکل اعمال تعرفه بر کالاهای ایالات متحده برای مقابله با مجازات های تحریم ها سرایت کند.
این تصویر گاهی پیچیده و گیج کننده خواهد بود و پیش بینی اینکه تاثیر آن بر اقتصاد ایران چقدر جدی خواهد بود سخت است.
در نهایت من امیدوارم دولت ایالات متحده به سیاستی منطقی بازگردد و اینکه طرفین برجام در تطابق خود با این توافق تجدید نظر نموده و در مورد ترتیبات همکاری های بلندمدت که منافع ملی آنها را تامین نموده و تجارت را تسهیل می کند مذاکره کنند؛ در حالی که خطرات اشاعه هسته ای که کشورهای دیگر از برنامه هسته ای ایران دریافت می کنند، کاهش می دهد.