گعده زنان اصلاحطلب درباره «ازدواج سفید و صیغه»
به تازگی گزارشی را از یک نشست پیرامون ازدواج سفید یا «همباشی» منتشر کرد که در آن تعدادی از چهرههای زن اصلاحطلب حضور داشتهاند.
پروانه سلحشوری، از نمایندگان چپ مجلس، طی اظهاراتی در این نشست گفته است: به نظر میرسد آنها (دختر و پسر) ترجیح میدهند به این شیوه در کنار یکدیگر باشند و مباحث اقتصادی برای این گروه بسیار پر رنگ است. فرض بر این است که مشکل اقتصادی جوانان را به این شکل به یکدیگر گره میزند تا به هم خانگی روی بیاورند.
او همچنین تصریح میکند:
شهناز سجادی، دستیار حقوق شهروندی معاونت رئیس جمهور در امور زنان و خانواده نیز طی اظهاراتی در این نشست گفت بعد از انقلاب صیغه موقت آسیبی جدی برای تزلزل خانواده به شمار میرود.
او همچنین اظهار میکند:
*اظهارات این خانمها نشان میدهد که اساسا مسئله آنها چیز دیگریست نه ازدواج سفید یا همباشی که به هیچ وجه در ایران عمومیت ندارد و به دلیل کم بودن، آشکار هم نیست.
ربط دادن مسئله ازدواج سفید به مسائل اقتصادی و یا تشابه قانون و حقوق میان زن و مرد نیز حرفهای درستی به نظر نمیرسند.
چه اینکه روشن است که دو نفر که زندگی با یکدیگر را انتخاب میکنند، تمکن اقتصادی لازم برای این زیستن را هم دارند.
و یا مثلا مشخص نیست خروج علی الرأس خانمها از کشور چه ربط مشخصی به تمایل به همباشی دارد؟!
در ماجرای ازدواج موقت یا صیغه هم که مورد بیان خانم سجادی قرار گرفته، لازم به اشاره است که این صحبتها چیز جدیدی نیست و همواره یکی از جدیترین مسائل مورد اشاره اصلاحطلبان در بحث روابط مشروع، مذمت و تقبیح قانون ازدواج موقت است. جالب آنکه در همین صحبتها مشاهده میشود که نسوان محترم بر جدیگرفتن همباشی تأکید دارند اما ازدواج موقت را عامل تزلزل عنوان میکنند!
***
فرصت حاکمیت برای «اصلاحات نرم» در حال اتمام است!
فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاحطلب اخیراً در بخشی از مصاحبه خود با رویداد24 گفته است: با توجه به وضعیت موجود اعتقادم بر این است که بحران و اعتراضات مردمی گستردهتر خواهد شد. من در گذشته نیز پیشبینی کرده بودم که با موج گسترده و عظیمی از اعتراضات خیابانی مواجه خواهیم شد که در دیماه گذشته بخشی از آن را دیدیم و در ماههای آینده نیز این اعتراضات بیشتر خواهد شد و اگر به صورت جدی به این موضوع پرداخته نشود، میتواند برای کشور به یک بحران ملی و امنیتی تبدیل شود که ریشههای آن به نارضایتیهای عمومی، فشارهای داخلی و باور اینکه سیستم داخلی دچار فساد گسترده است برمیگردد.
او در ادامه صحبتهای خود با اشاره به افزایش انتقادها از جریان اصلاحطلب که گفته میشود به نظر میرسد با طرح مسائلی همچون رفع حصر، به فکر معیشت و شرایط زندگی مردم نیستند، اظهار میکند:
*ما به آقای زاهد و همفکران ایشان توصیه میکنیم به محدود شدن فرصت نظام اسلامی دلخوش نباشند.
البته همفکران زاهد، در سال 88 نیز به زعم خود فرصت نظام را محدود کردند و در این تصور بودند که سران عالی نظام مخیّر و مضطر شدهاند اما گذشت زمان و بصیرت مردم نشان داد اتفاقا این جریان خاص بوده است که با ایجاد فتنه 88 و حمایت از اغتشاشات، خود را در بن بست قرار داد و فرصتش را محدود کرد.
فرصت محدودی که تمام هم شد و این تمام شدن داغ ننگ «حمایت از اغتشاشات سال 88»، «تحریم انتخابات مجلس نهم» و «حصر و انزوای سران جریان چپ در ایران» را تا همیشه بر پیشانی اصلاحات حک کرد.
درباره بیشتر شدن اغتشاشات خیابانی در ماههای آینده؛ غیر از فیاض زاهد، کسان دیگری از اصلاحطلبان نیز اشارهها و صحبتهایی داشتهاند.
صحبتهایی که برخی محافل تحلیلی معتقدند نوعی ژست همراهی در لابهلای آنها به چشم میخورد.
محسن هاشمی[3]، سعید حجاریان، محمدرضا تاجیک و عبدالله ناصری[4] از جمله کسانی هستند که طی ماههای گذشته و بویژه پس از اغتشاشات دیماه 96، از این گفتهاند که این اغتشاشات تکرار میشود و شدّت بیشتری هم بر علیه نظام اسلامی خواهد داشت!
جالب آنکه علیرضا علویتبار، از دیگر معاریف جریان سیاسی خاص، در زمینه این اغتشاشات احتمالی مورد اشاره حتی از واژه «میلیونی» هم استفاده کرده است.[5]
ذکر این نکته گفتنیست، که بخش زیادی از نارضایتی برخی افراد ریشه در ایجاد شدن یک حالت روانی دارد که تماما در قالب پروژههایی مثل تزریق ناامیدی، مفسدنمایی از نظام اسلامی و ایجاد حسّ نارضایتی، توسط جریان خاص وارد ذهن این افراد شده است.
و گرنه اوضاع کشور اگرچه با مشکلاتی عادی مواجه است اما هرگز دچار بحران نیست و ایران اسلامی در بسیاری از شاخصهای اقتصادی از نمرات قابل قبول و مثبتی برخوردار است.
در مسئله فساد نیز باید دانست که فساد همواره و در هر حکومتی وجود دارد و تصور یک حکومت بدون فساد، تصور درستی نیست.
فیالواقع در بحث فساد باید دانست که امر اصلی برخورد با آن است نه وقوع آن. زیرا مسئله فساد به دلیل مرتبط بودن با نفسانیت انسانها، هرگز قابل کوبش صد در صدی نیست و همواره امکان وقوع دارد. کما اینکه در دولت امام معصوم(ع) نیز وقوع یافت.
مبحث «شیوع فساد» نیز جزو مقولاتی است که جریان خاص وارد ذهن کسانی از مردم کرده است و گرنه اساساً اندازه گیری وقوع فساد ممکن نیست که فرضی برای شیوع آن وجود داشته باشد.
البته ممکن است مواردی از فساد مثل «احتکار» در بازهای از زمانها بیشتر به چشم بیاید که این مسئله نیز به دلیل فراهم شدن مقطعی زمینه وقوع فساد است نه به دلیل شیوع فساد!
***
ادامه سریال «آفریقانمایی» از ایران با وجود هشدارهای رهبر انقلاب!
فرشاد مؤمنی، اقتصاددان و از چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان طی اظهاراتی در یک نشست هماندیشی اقتصادی که اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، گفته است:
«دو پدیده کمر سیاست و اخلاق را در جامعه شکسته؛ یکی قاچاق و دیگری فساد اخلاقی است. اما تنها طرف حساب قوه مجریه نیست اگرچه به اعتبار ویژگیهای خاص مربوط به قوه مجریه یک رکن تعیین شده و مهم است. کارنامهای که سه دهه گذشته رقم خورد از یک سلسله روند بحرانساز پرده برمیدارد که برآیند طرز اندیشه و طرز ساختار قدرت است و معطوف به قوه مجریه نیست.»
او همچنین با اشاره به اینکه رانت در کشور گسترده شده و مافیای رسانهای هم دارد؛ خطاب به مقامات دولتی که خواستار برگزاری جلسه با استادان دانشگاه هستند، تصریح میکند: لطف کنید پای دانشگاهیها را به این سیستم غیرمتعارف باز نکنید![6]
*مؤمنی، پیش از این هم طی اظهاراتی گفته بود: ما از موازین و بنیان های اولیه انقلاب عدول کرده ایم و دچار این بحران ها شده ایم. به ویژه در حیطه اقتصادی دور زدن قانون اساسی باعث گرفتاری به این بحران ها شده است.[7]
قبل از او، عباس عبدی، دیگر چهره اصلاحطلب نیز در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا تأکید کرد: جامعه ایران به بنبست رسیده و نمیتواند به بقای خود ادامه دهد![8]
علت اینهمه سیاهنمایی ستاد مشترک اصلاحات و اعتدال از فضای عمومی جامعه ایران در ظاهر امر مشخص نیست...
ما به جایگاه علمی آقای مؤمنی احترام میگذاریم اما منطق قضیه این است که در جامعهای که کمر سیاست و اخلاق آن شکسته باشد دیگر تریبونی نیست که در اختیار امثال آقای مؤمنی قرار گیرد تا در آن به طرح موضع علیه سیاست بپردازند!
در جامعه دچار انکسار سیاست و اخلاق، هیچ انتخاباتی برگزار نمیشود، ناامنی حکمفرما میشود، مقرارت منع آمد و شد وضع میشود، کشور یا تجزیه میشود یا در خطر تجزیه قرار میگیرد، کودتا حاکمیت را تهدید میکند، تسویه حسابهای خیابانی و مافیایی شکل میگیرد و غیره.
پس قاعدتا فرض آقای مؤمنی نمیتواند صحیح باشد چون ایران اسلامی هماکنون شاهد هیچگونه از این رخدادها نیست.
بله! در جامعه و کشور ما هم مثل تمام ممالک دنیا پدیدههایی مثل قاچاق و فساد اخلاقی وجود دارد. اما اولا این پدیدهها همهگیر نیستند و شیوع ندارند و ثانیاً عزم حاکمیت کشور، برخورد جدی با این مقولات است.
در واقع صحبت این اقتصاددان کشورمان هنگامی درست است که عزمی در حاکمیت برای برخورد با این مقولات همیشگی وجود نداشته باشد.
پیرامون علت سیاهنمایی ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان از اوضاع کشور نیز مخاطبان محترم را به مصاحبه اخیر «محمد عطریانفر»، فعال اصلاحطلب و از چهرههای شهیر حزب کارگزاران با روزنامه اعتماد ارجاع میدهیم.
او در این مصاحبه به تفصیل توضیح میدهد که چگونه «اعتمادزدایی» سبب ایجاد «نارضایتی عمومی» و در ادامه موجب انکسار نظام میشود.[9]
فرض قابل اثبات ما نیز همانطور که بارها و در وبلاگ مشرق اشاره کردهایم این است که اعتمادزدایی مورد اشاره عطریانفر یک رفتار تعمدی است که از سوی برخی جریانات خاص در داخل کشور در حال انجام است.
همانطور که مثلا میبینیم از یک تریبون کوچک، ندایی برمیخیزد که چه نشستهاید که فساد اخلاقی، کمر سیاست کشور را شکسته است! و رسانههای اصلاحطلب نیز به آن پوشش ویژه میدهند.
جالب آنکه تنها چند روز بیشتر از بیانات مهم رهبر انقلاب در هشدار پیرامون سیاهنمایی و خطر القای ناامیدی[10] نمیگذرد که شاهد صحبتهایی مثل شکسته شدن کمر سیاست و اخلاق در ایران، سونامی فقر و اغتشاش در چند ماه آینده و گرسنگی مردم هستیم![11] صحبتهایی که به زعم ما هدفی جز «آفریقانمایی از ایران» و شبیه کردن کشور در ذهن مردم به کشورهای بحرانزدهای مثل آنگولا و سودان و غیره ندارند یا قاعدتا به چنین نتیجهای منجر میشوند.
ناگفته پیداست که اگر روند این سیاهنماییهای بیمبنا و تعمّدی قطع نشود، ساکنان بهشت هم حتی به تصور «زیست جهنمی» میرسند.