دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به سخنان رئیسجمهور ایران خطاب به ایالات متحده مبنی بر اینکه «با دم شیر بازی نکنید» واکنش نشان داد.
ترامپ در توییتر در اظهارنظری گستاخانه نوشت: «دیگر هیچ وقت ایالات
متحده را تهدید نکن، وگرنه با عواقبی مواجه میشوی که مشابه آن قبلاً بر سر
عده انگشتشماری در تاریخ آمده است. ما دیگر کشوری نیستیم که صحبتهای
جنون آمیز شما درباره خشونت و مرگ را تاب بیاوریم. محتاط باش».
عصبانیت ترامپ کاملا قابل درک است. آمریکا که در جای جای منطقه از
جمهوری اسلامی سیلیهای سختی خورده و به ادبیات چاکرمنشانه پادشاهان
کشورهای عربی عادت کرده است، باید هم چنین عصبانی باشد، عربده بکشد و لاف
بزند.
ترامپ بهتر است به جای لاف زدن، گفتوگویی هر چند کوتاه با ۱۰
کماندوی نیروی دریایی کشورش که دی ماه ۹۴ دست از پا خطا کردند و وارد
آبهای سرزمینی ایران در خلیجفارس شده و به اسارت درآمدند انجام دهد و یا
حداقل فیلم کامل نحوه تسلیم شدن آنها را یک بار دیگر ببیند.
این سخنان ضدایرانی ترامپ چند ساعت پس از سخنرانی سراسر ضدایرانی
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در کتابخانه ریاستجمهوری رونالد ریگان مطرح
شد.
پمپئو گفت: همانطور که ترامپ گفته ما مایل به گفتگو با رژیم ایران
هستیم، اما رهایی از فشارهای آمریکا تنها زمانی صورت خواهد گرفت که ما
شاهد تغییرات ملموس، مشهود و ماندگار در سیاستهای تهران باشیم.
وی اعمال تحریمها را مهمترین محور کارزار فشار دولت آمریکا علیه
ایران خواند و از تمامی کشورها خواست به این کارزار بپیوندند. وی همچنین
گفت: دولت آمریکا به دنبال آن است تا واردات نفت از ایران را به نزدیکترین
حد تا صفر برساند.
وزیر خارجه آمریکا در بخشی از ادعاهای خود از حکومت ایران به عنوان
«کابوس» نام برد و با اشاره به تحریم آیتالله «صادق لاریجانی»، رئیسقوه
قضائیه ایران و شماری دیگر از مقامهای بلندپایه ایرانی گفت: ابایی از
برخورد با حکومت [ایران [ در بالاترین سطوحش نداریم.
پمپئو با تکرار شایعات و دروغهای دست چندم سلطنت طلبهای فراری-
جماعتی که با چپاول اموال ملت ایران از کشورگریختند- مدعی شد: میزان فساد و
ثروت در میان سران حکومت نشان میدهد که ایران توسط چیزی که بیشتر شبیه
مافیا است تا دولت، اداره میشود.
وی به طور مستقیم به برنامههای دولت
آمریکا برای تغییر نظام ایراناشاره نکرد، اما از افزایش تلاشها در
واشنگتن برای پخش برنامههای تلویزیونی و رادیویی به زبان فارسی خبر داد که
هدف آن احتمالاً ایجاد ناآرامی در ایران است.
وزیر خارجه آمریکا گفت: «شورای کارفرمایان پخش» (نهاد وابسته به
وزارت خارجه آمریکا) در حال ایجاد یک کانال فارسیزبان ۲۴ ساعته برای پخش
برنامههای تلویزیونی و رادیویی و فعالیت در فضای دیجیتال و رسانههای
اجتماعی است.
پمپئو ضمن دعوت از تمامی کشورها برای پیوستن به کارزار آمریکا برای
فشار علیه ایران، تصریح کرد که دولت ترامپ «دوست دارد» با حکومت ایران
گفتگو کند. وی همچنین مدعی شد که دولت آمریکا قصد دارد واردات نفت از ایران
را تا آنجا که امکان دارد به صفر نزدیک کند.
سیاهی لشکر!
برخی از رسانهها ادعا کردند که
پمپئو در جمع ایرانیان مقیم آمریکا سخنرانی کرده است. اما یک خبرنگار
آمریکایی فاش کرد اکثریت کسانی که به عنوان ایرانیان آمریکا در نشست وزیر
خارجه این کشور با ایرانیان شرکت کردند، آمریکایی بودند.
«لورا روزن»، خبرنگار المانیتور، در توئیتی نوشت: «سخنرانی که امروز
پمپئو با نام سخنرانی درجمع ایرانیان مقیم کالیفرنیا انجام داد؛ تنها ۱۵
تا ۲۰ درصد افراد شرکتکننده در آن ایرانی- آمریکاییها بودند و مابقی
آمریکاییهای جمهوریخواه بودهاند».در حقیقت این افراد، سیاهی لشکر
آمریکایی پمپئو به نام ایرانیان بودند.
نشانگر درماندگی
بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت
امور خارجه ضمن محکوم کردن اظهارات سخیف و بیپایه و اساس مایک پمپئو، وزیر
خارجه آمریکا در جمع گروهی از آمریکایی - ایرانیان مقیم این کشور در
کالیفرنیا اظهار داشت: سخنرانی مزورانه و سخیف وزیر خارجه آمریکا در این
جمع که صرفا یک اقدام ابزاری و تبلیغاتی بود، بیش از همیشه نشانگر درماندگی
بیحد و حصر دولت آمریکا در شرایط پس از خروج غیرقانونی این کشور از برجام
و عدم دستیابی به اهداف خود از این اقدام یک سویه و نابخردانه و انزوای
جهانی ناشی از آن است.
به گزارش فارس، قاسمی با اشاره به تزویر،
فریبکاری و تناقضهای بیشمار در اعمال شدیدترین تحریم های ظالمانه و
غیرقانونی علیه منافع مردم ایران و تروریست خواندن آنها و همچنین قرار
دادن نام آنها در لیست کشورهایی که شهروندان آنها مشمول محدودیت و
ممنوعیت ورود به آمریکا هستند از یک سو و طرح ادعاهای آکنده از فریب و
نیرنگ و به نمایش گذاشتن نقش دروغین و ریاکارانه دوستی برای مردم ایران به
سوابق طولانی مداخلات پرهزینه، اما عبرت آموز دولتهای مختلف آمریکا در
امور داخلی ایراناشاره کرد و گفت: هیچ ایرانی آزادهای که دل در گرو
سربلندی، عزت و تکریم ایران زمین و هویت شکوهمند ایرانی خود دارد، کودتای
۲۸ مرداد که منجر به سرنگونی دولت مردمی و قانونی در سال ٣٢شد، حمایت
بیدریغ از تروریستهای جنایتکار و گروههای تجزیهطلب وابسته، حمایت از
صدام در تحمیل جنگ هشت ساله علیه ملت بزرگ ایران، سرنگونی هواپیمای
مسافربری ایران بر فراز آبهای خلیجفارس و دهها اقدام و رفتار ضدایرانی
دیگر از سوی دولتهای آمریکا را فراموش نخواهد کرد. در تزویز و عدم صداقت
دولتمردان فعلی آمریکا همین بس که میان گفتار و کردار و رفتار پیدا و پنهان
آنان فرسنگها فاصله وجود دارد و نه تنها با مردم ایران بلکه با مردم خویش
نیز صداقت ندارند.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در واکنش به تهدیدهای
ترامپ تاکید کرد:آقای ترامپ به آقای روحانی گفته است مراقب باش. شما که بیش
از ۵۰ هزار نیرو زیر تیغ ایران دارید و اینگونه دیوانه وار تهدید
میکنید، باید مراقب باشید.
تحریم و مذاکره!
پمپئو با رفتاری مزورانه از
یکسو بر تحریم و فشار بر مردم ایران تاکید کرده و از سوی دیگر مدعی شده
است که دولت ترامپ تمایل دارد تا با ایران مذاکره کند!
تصمیمسازان و اندیشکدههای آمریکایی بارها در تحلیلهای خود، دو راهکار تعامل و فشار را به شکل موازی توصیه کردهاند.
«جورج کنان» دیپلمات کارکشته که معاونت سفیر آمریکا در شوروی را در
کارنامه خود دارد، معتقد بود که واشنگتن در کنار رقابت، تضعیف و مهار مسکو
باید رابطه و گفتگو با شوروی را نیز پیش ببرد. آنچه در سالهای پایانی عمر
اتحاد جماهیر شوروی رخ داد و در نهایت به فروپاشی آن منجر شد، درستی نظریه
جرج کنان را اثبات کرد. واشنگتن در آن سالها از در مذاکره و گفتوگوی به
اصطلاح سازنده و در جهت کاهش تنشها با رقیب خود درآمد. کنان معتقد بود اگر
این سیاست از ابتدا به اجرا گذاشته میشد، جنگ سرد نیم قرن به طول
نمیانجامید و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خیلی زودتر از اینها اتفاق
میافتاد.
چندی پیش نشریه آتلانتیک در مقالهای به سیاست دولت ترامپ در مقابل
جمهوری اسلامی پرداخته و با تایید مواضع خشن کاخ سفید علیه تهران، تاکید
کرد که این رویکرد به تنهایی کافی نیست؛ «دو سیاست متضاد در برخی مواقع
میتوانند مکمل یکدیگر باشند و هنوز برای ترامپ دیر نشده است تا رویه خود
را تغییر دهد. در این راستا ترامپ میتواند از درسهای باقیمانده از سیاست
آمریکا در قبال شوروی بهره ببرد که بر پایه آن استراتژی بلندمدت «مهار
صبورانه، ولی هوشمندانه» پی گرفته شد و در نتیجه آن آمریکا به پیروزی در
برابر شوروی دست یافت».
نوآم چامسکی، منتقد و تحلیلگر آمریکایی چندی پیش در مصاحبه با
پایگاه خبری «اکنون دموکراسی» گفته بود: «نکته مهم درباره ایران که باید
بحث را با آن آغاز کرد این است که در حدود ۶۰ سال اخیر یک روز نبوده است که
آمریکا ایرانیان را شکنجه نکرده باشد. این از کودتای نظامی آغاز شد که
دولت پارلمانی ایران را در سال ۱۹۵۳ سرنگون کرد و باعث روی کار آمدن شاه که
یک دیکتاتور بیرحم بود، شد. سازمان عفو بینالملل او را یکی از بدترین و
تندروترین شکنجه گران جهان نامیده است. وقتی شاه در سال ۱۹۷۹ سقوط کرد
آمریکا تقریبا بلافاصله به حمایت از صدام در حمله به ایران پرداخت. صدام
صدها هزار نفر را در ایران کشت و از تسلیحات شیمیایی استفاده کرد و آمریکا
از این اقدام حمایت کرد. صدام محبوب دولت ریگان و بوش بود. پس از جنگ
ایران در معرض تحریمهای شدید قرار گرفت و این تحریمها تا به امروز ادامه
دارد؛ بنابراین ما اکنون یک سابقه بیش از ۶۰ ساله در زمینه شکنجه ایران
داریم. ما به آن توجهی نمیکنیم، ولی مطمئن باشید که آنها توجه میکنند و
حق هم دارند».
ببر کاغذی
گنده گوییهای رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا بسان شغالی است که در فضای مهآلود، ادای ببر را در میآورد.
چندی
پیش «مکس فیشر» تحلیلگر نیویورک تایمز در مطلبی نوشته بود: «ایران تبدیل
به چالشی جهانی برای ماهیت آمریکا شده است. چالشی که صرف وجود آن، زیر سؤال
برنده هژمونی آمریکاست و واشنگتن را دیوانه میکند».
«هارولد رود» تحلیلگر سابق پنتاگون نیز چندی پیش در اظهار نظری که
در وبگاه «الگماینر» منتشر شد، نوشته بود: «ما امروزه در موقعیتی هستیم که
نه تنها در جهان اسلام بلکه در کل دنیا، آمریکا را بسان ببر کاغذی
میبینند».
آمریکا اکنون به نمایشگاهی بزرگ از شکستهای پیدرپی تبدیل
شده است. چندی پیش «فارن پالیسی» در گزارشی به قلم «استفان والت» درباره
ناکامیهای آمریکا در لشکرکشی به افغانستان نوشته بود: «به طور خلاصه
میتوان گفت: آمریکا محکوم به شکست در جنگ افغانستان است، زیرا با آمادگی
کامل وارد زمین بازی نشد. در واقع تمامی تلاشهایی که از سوی آمریکا به کار
بسته شد چیزی نبود جز یکاشتباه بزرگ». «لسآنجلس تایمز» نیز چندی پیش با
اشاره به ناکامی واشنگتن در حمله به عراق نوشته بود: «ده سال پس از تهاجم
ایالات متحده به عراق، برنده ژئوپلتیک این جنگ، دشمن آمریکاییها یعنی
«ایران» بوده است».
حتی تغییر استراتژی نبرد مستقیم به جنگ نیابتی نیز
نتوانست روند ناکامی واشنگتن را متوقف کند. «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه
پیشین آمریکا در کتاب خاطرات خود نوشته: «قرار بود ما در روز پنجم ماه
ژوئیه سال ۲۰۱۳ [چهاردهم تیر ماه ۱۳۹۲]در نشستی با دوستان اروپایی خود دولت
اسلامی را به رسمیت بشناسیم. من به ۱۱۲ کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و
توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی بلافاصله
پس از تشکیل آن توضیح دهم، اما بهیکباره همهچیز در برابر چشمان ما فرو
ریخت». در حال حاضر کمر گروهکهای تکفیری تروریستی مورد حمایت آمریکا، در
منطقه توسط محور مقاومت به فرماندهی سردار قاسم سلیمانی شکسته است.
پیشتر
آمریکائیها اعلام کرده بودند نابودی داعش و گروههای تروریستی بین ۲۰ تا
۳۰ سال طول میکشد و قاسم سلیمانی فرمانده پیروز مقاومت که آمریکاییها او
را به اسم ژنرال سلیمانی میشناسند، کار داعش را ۲۴ سال زودتر از
برنامهریزی آمریکاییها به پایان رساند و محاسبات و برنامهریزی
آمریکاییها را از بین برد و با این پیروزی به شهادت مجله نیوزویک، پیش از
آنکه داعش را زیر پا بگذارد، هیمنه آمریکا را شکست.
پس از ناکامی در افغانستان و عراق و لبنان و سوریه، اینک سریال ناکامیهای ببر کاغذی به یمن رسیده است.
در
حال حاضر آمریکا و گاو شیرده ترامپ- آلسعود- با گذشت بیش از سه سال،
بارها با ضربات سنگین گروههای شبهنظامی در یمن- که در محاصره و تحریم
قرار دارند- تحقیر شده است و در مقابل بزدلانه به کشتار زنان و کودکان یمنی
اقدام کرده است.
آمریکاییها برای رسیدن به اهداف خود هیچ اهرمی جز
تحریم و جنگ اقتصادی در دست ندارند و هر چه جز این میگویند و بگویند لافی
بیش نیست. امروز هم مدیران کشور و هم مردم به خوبی میدانند که اغلب مشکلات
و مسائل اقتصادی کشور ناشی از ضعفها، نقایص، سوءمدیریتها و کمکاریهای
داخلی خودمان است و تحریم تنها اثر تشدیدکننده مشکلات و ایجاد مانع بر سر
راهحلها را دارد و اصالت اولیه ندارد.
آرزو به گور!
آمریکا
میخواهد نفوذ منطقهای ایران را از بین ببرد، برنامه و توانایی صلحآمیز
هستهای ایران را محو کند و قدرت موشکی ما را مهار و محدود کند. برای یک
سیاستمدار آمریکایی آرزوهای خوبی است، اما ترامپ و پمپئو نباید فراموش
کنند که روسای جمهور و وزرای خارجه پیش از آنها نیز مشابه همین رویاها را
داشتهاند.
نشریه معروف ویکلی استاندارد- خرداد ۹۱- در گزارشی نوشت:
«دیدگاه کاخ سفید درباره نقش دولت آمریکا در منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) به
دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی شبیه است. به قول آیتالله خمینی دولت
آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».
شش رئیسجمهور پیشین آمریکا با همین
ادبیات دشمنی علیه ملت ایران، در ۴۰ سال گذشته خباثت به خرج دادند و رجز
خواندند، اما مُردند یا در تاریخ گم شدند. ترامپ، هفتمین و البته
نادانترین و لودهترین آنهاست. ۴۰ سال قبل، دست ملت ما بسته بود، اما در
یک دهه گذشته، به برکت گسترش محور مقاومت، هر جا که اراده کردهایم، از
عراق تا سوریه و لبنان و یمن- حقارت آمریکا را مستقیم یا غیرمستقیم، به
نمایش گذاشتهایم.
ترامپ میتواند لاف بزند و لُغُز بخواند. اما آنجا که
پای عمل و هماوردی در میان است، کسی بیشتر آسیب میخورد که خانهاش
شیشهای است. شیشه حیات آمریکا در همین منطقه زیر چشم و دستان قدرتمند
ماست.
رهبر معظم انقلاب- ۱۹ اردیبهشت ۹۷- در دانشگاه فرهنگیان فرمودند:
«این شخص]دونالد ترامپ [ علاوهبر بیش از ده دروغ آشکار، ملت ایران و
جمهوری اسلامی را هم تهدید کرد که بنده از طرف ملت ایران به او میگویم
«شما غلط میکنید» ... آنچه اتفاق افتاده، یعنی رفتار زشت و سخیف
رئیسجمهور آمریکا خلاف انتظار ما نیست. این رفتار در دوران رؤسای جمهور
قبل هم وجود داشت و در هر دورهای یکجور بوده است. ملت ایران با قدرت
ایستاده و آن رؤسای جمهور قبلی مُردند و استخوانهایشان هم پوسید و جمهوری
اسلامی همچنان هست. این آقا هم خاک خواهد شد و بدنش خوراک مار و مور میشود
و جمهوری اسلامی همچنان خواهد ایستاد.»
ایشان همچنین - ۲۷ تیر ۹۴-
درباره لفاظیهای دولت اوباما علیه ایران تاکید کرده بودند: «پنج
رئیسجمهور دیگر]آمریکا]از اوّل انقلاب تا امروز، در این آرزو که جمهوری
اسلامی را تسلیم کنند یا مُردند یا در تاریخ گم شدند، شما هم مثل آنها؛ شما
هم این آرزو را هرگز به دست نخواهید آورد که ایران اسلامی را تسلیم کنید.»
گرچه
بلوفهای ترامپ و مقامات کاخ سفید برای دوشیدن بیشتر رژیمهای مرتجع حاشیه
خلیجفارس کارایی دارد، اما بیشک او هفتمین رئیسجمهور آمریکاست که آرزوی
تسلیم ایران اسلامی را به گور میبرد.
رزونامه کیهان