غلامرضا علیزاده در ارتباط با تنوع جرائم در بازههای سنی مختلف گفت: در میان جوانان ضرب و شتم و دعواها جرایم متداولتری است که این اختلافات در نهایت به تشکیل پرونده و دادگاهها ختم میشود.
وی اضافه کرد: معمولا موبایل دزدی و زورگیری، شرخری و خرد کردن چکها، کیف قاپی و در واقع جرائمی که به سرعت و تحرک بیشتری نیاز دارد در بین جوانان بیشتر دیده میشود؛ همچنین فروش مواد و ساقیگری نیز بیشتر در میان جوانان رواج دارد.
این جامعه شناس اضافه کرد: پارهای از جرائم مانند جعل و دست بردن در اسناد نیز بیشتر در سنین بالاتر و سالمندان دیده میشود که علت آن به تجربه این افراد باز میگردد.
وی در ارتباط با جرائم کودکان خردسال نیز گفت: این کودکان آسیب دیدگان اجتماع هستند و از آنها برای نقل و انتقالات مواد مخدر استفاده میشود؛ زیرا کودکان پوشش مناسبی برای خارج شدن از دید پلیس هستند؛ همچنین از آنها به دلیل اینکه دستهای کوچکی دارند در جیب بری نیز استفادههای زیادی میشود.
وی اضافه کرد: در عین حال سوء استفادههای جنسی از کودکان هم میتواند زمینه ساز بزهکاری باشد، زیرا زمینههای خشونت را در کودکان به وجود میآورد.
علیزاده در ارتباط با کاهش سن پدیدههای آسیب شناختی تصریح کرد: متاسفانه به دلیل بی توجهی و نداشتن برنامهریزیهای علمی و ساده گذشتن از موضوعات این چنینی سن اعتیاد و فحشا و دیگر پدیدهها نیز کاهش یافته، همچنین فراوانیاش در میان گروه سنی پایینتر بیشتر شده است.
وی گفت: نوع بزهها در گروههای بی بضاعت با گروههای متمول تفاوت دارد. جرائم افراد نیازمند در سطوح پایینتری نسبت به گروههای متمول انجام میگیرد، زیرا بعضی افراد ثروتمند به دلیل نفوذ مالی، بعد از اختلاسها و اعمال اینچنینی مسائل را حل میکنند، بنابراین بخشی از جرائم موجود در کشور از اذهان پوشیده میماند و در جامعه مطرح نمیشود بنابراین بزههای گروه تهیدست با فراوانی بیشتری دیده میشود.
این جامعه شناس اضافه کرد: اصولا بخش بزرگی از پدیدههای آسیب شناختی به دلیل اختلافات طبقاتی موجود کشور است، زیرا زمانی که افرادی یک شبه به امکانات وسیع اجتماعی دست مییابند سعی میکنند به دیگران مسلط شوند و دیگران را برده اجتماعی خود قرار دهند، به دلیل همین شرایط به سمت و سوی نیازهای جدیدی پیش میرود که این نیازها معمولا انسانهای تهیدست را طعمه قرار میدهد؛ در مجموع این افراد به خاطر فقر و تهیدستی خود مجازات میشوند.
به گفته علیزاده، انگیزههای روانی سهم کمی در بزهکاری دارند، مگر کسانی که مخدرهای شیمیایی مصرف میکنند و دچار هذیان، تصورات واهی و موهوم میشوند و در این حالت دست به جنایت بزنند. بخشی دیگر نیز بیمارانی هستند که بنابر نوع آن حالتهای تهاجمی دارند؛ اما بیشترین عامل بزهکاری مسائل اجتماعی است که تحت تاثیر مسائل اقتصادی شکل میگیرد.
وی مهمترین عامل بزهکاری را بیکاری عنوان کرد و گفت: در صورت اشتغال، افراد احساس ایمنی داشته و کمتر به سمت بزهکاری کشش مییابد.
علیزاده با تأکید بر اینکه گذران اوقات فراغت کم هزینه نیز میتواند جوششهای درونی جوانان را برونریز کند، ادامه داد: هم اکنون در کشور ۹میلیون بیسواد مطلق وجود دارد؛ با فقیرتر شدن خانوادهها امکان تحصیل کمتر شده و طبیعتا زمینه کافی برای گرایش به پدیدههای بزهکاری زیاد میشود، بنابراین ایجاد امکانات آموزشی و سواد آموزی نیز یکی از راههای مبارزه با بزهکاری است.
این کارشناس در ارتباط با زمینه سازی برای اشتغال افراد سابقهدار نیز گفت: این افراد باید جذب کارهایی شوند که در محیطهای مشخصی مثل کارگاههای زندان و تعاونیهای تولیدی ـ. صنعتی ـ. خدماتی فعالیت کنند و زیر نظر هیات امنایی از بهزیستی، کمیته امداد و ... بتوانند وارد چرخه زندگی طبیعی شوند در غیر اینصورت دوباره به روند قبلی بر میگردند، این در حالیست که باید محصولات و خدمات چنین افرادی بازاریابی شده تا وارد فرایند زندگی عادی شوند.