در طول هفت سال گذشته سامانهی دفاع هوایی سوریه تنها یک جنگندهی اسرائیلی را ساقط کرده است، درحالیکه در مقابل اسرائیل دهها هدف را با سلاحهای هدایتشونده زده و تاسیسات و تسلیحات پیشرفتهی سوریه را نابود کرده است.
ساعات پایانی روز
هشتم و اوایل روز نهم می ۲۰۱۸، در مرز اسرائیل و سوریه، نیروی قدس سپاه
ایران، با استفاده از چندین سامانهی پرتاب، بیست راکت غیرهدایتشوندهی
فجر۵ را به سمت اسرائیل شلیک کرد. سامانهی دفاعی گنبد آهنین اسرائیل
توانست چهار راکت را سرنگون کند؛ مابقی این راکتها نتوانستند به مقصد
برسند و در خاک سوریه سقوط کردند.
چند ساعت بعد، حدود ده پرتابگر سطحبهسطح و ۲۸ جنگندهی
F-۱۵I و F-۱۶I هفتاد موشک کروز و بمب هدایتشونده را به سمت پایگاههای
تدارکاتی و پاسگاههای ایرانی در سرتاسر سوریه شلیک کردند. سامانهی پرتاب
راکت ایرانیها از بین رفت و وقتی دفاع هوایی سوریه میخواست وارد عمل شود،
نیروهای اسرائیلی پنج آتشبار آن را هم از بین بردند.
درگیری نهم میاولین درگیری مستقیم بین اسرائیل و ایران
بهحساب میآید. این واقعه احتمالاً پیامد خارجشدن واشنگتن از توافق
هستهای یک روز قبل از حمله است. بههرحال، پیگیران اخبار منطقه به یاد
دارند که جنگندههای اسرائیلی همان روز یک کاروان ایرانی را در سوریه هدف
قرار داده بودند. حملات دیگری هم در روزهای ۶ میو ۲۹ آوریل موجب کشتهشدن
نیروهای ایرانی و سوری شده بود، که در میان آنها احتمالاً یک سردار
ایرانی هم بوده است. در این حملات یک آتشبار s-۲۰۰ نیز نابود شد. طبق بعضی
محاسبات، از سال ۲۰۱۲ به این سو، اسرائیل بیش از ۱۵۰ بار به خاک سوریه حمله
کرده است. هدف خیلی از این حملات جلوگیری از ارسال تجهیزات پیشرفتهی
تسلیحاتی به حزبالله و یا در پاسخ به حملات مرزی بوده است.
نقطهها را که به هم وصل کنیم، تصویر نهایی نشان میدهد که
تبادل آتش نهم میدرواقع نقطهی اوج سالها جنگ نیابتی است. نیروهای
ایرانی و حزبالله که توانستهاند جلوی سقوط دولت بشار اسد را بگیرند،
اکنون بهشدت مشغول محیاکردن حضور طولانیمدت در سوریه و انتقال تسلیحات
پیشرفته به سوریه و حزبالله هستند. از جملهی این تسلیحات میتوان به
پهپاد، سامانههای موشکی سطح به هوا و آتشبار راکت اشاره کرد. هزمان،
جنگندههای اسرائیلی در تلاش هستند تا قبل از آنکه این سامانههای تسلیحاتی
نصب شوند و امنیتشان تضمین شود آنها را نابود کنند. بهنظر میرسد
بالاخره خروج آمریکا از توافق هستهای ایران را وادار کرده است تا اجازهی
حملهی مستقیم به اسرائیل را بدهد، هرچند که این حملهی انتقامجویانه به
هدفش نرسید.
این اتفاقی معمولی نیست که دو قدرت منطقهای بدون داشتن
مرزی مشترک چنین با هم گلاویز شوند. بااینحال، یک رشته از رویدادهای
تاریخی باعث شده که که تقابل نظامی این دو قدرت آشکارتر از همیشه شود. در
سال ۲۰۱۱، بهار عربی سرتاسر خاورمیانه را درنوردید و ثبات سیاسی بسیاری از
کشورها را به هم ریخت. در سوریهی ضربهدیده از خشکسالی بهار عربی جرقهی
جنگی داخلی را زد. تا سال ۲۰۱۲، دمشق کنترل بسیاری از مسیرهای کشور را از
دست داد و به گروههای نامتحدی از مبارزین سنی عرب و کرد تقدیم کرد.
تهران هرآنچه از دستش برمیآمد انجام داد تا اسد را حفظ
کند. سربازان و افسران سپاه قدس به سوریه اعزام شدند تا نیروهای دولت
سوریه را آموزش دهند و در نبردها هدایت کنند. اما با پخششدن شورشیان،
ارتش ازهمپاشیدهی سوریه به نیروی جنگی بیشتری نیاز پیدا کرده بود؛
بههمینخاطر، در سال ۲۰۱۲، حدود ۳۰۰۰ جنگجوی حزبالله از مرزهای لبنان
وارد شدند تا از جانب اسد با این شورشیان بجنگند.
حقیقت این است که حتی حمایت ایران و حزبالله هم برای برد
اسد کافی نبود، اما بههرحال پشتیبانی حیاتیای از او کردند. مداخلهی
نظامی روسیه و نیروهای این کشور (که از پاییز ۲۰۱۵ شروع شد) بود که
نهایتاً ورق را برگرداند. سوریه آخرین پایگاه بزرگ روسیه در خاورمیانه است،
که بهطور مشخص میتوان به پایگاه دریایی لاذقیه اشاره کرد. روسیه اینطور
با خود حساب کرد که نه تنها با مداخلهی نظامی در جنگ میتواند سرمایهی
سوریه را برای خود حفظ کند، که این فرصت را هم به دست میآورد تا تعداد
زیادی از سامانههای تسلیحاتی خود را آزمایش کند، سامانههایی که پیش از
این در هیچ نبردی استفاده نشده بودند و بههمینخاطر روسیه میتوانست برای
مشتریان خارجی خود قابلیتهای آنها را در عمل تبلیغ کند.
اکنون قدرت اسد تضمین شده، و معلوم است که زیرساختهایی
که ایران برای پایگاههای خود بهوجود آورده قرار است در سوریه باقی
بماند، و همچنین مشخص است که ایران قصد دارد با استفاده از این زیرساختها
برای حزبالله پهپاد و آتشبار و تسلیحات ضدهوایی و ضدتانک بفرستد تا نفوذ
نظامی اسرائیل را به چالش بکشند. این واقعیتها باعث شده که اسرائیل به
بمبارانهای خود شدت بدهد و جلوی این ساختوسازها را بگیرد، حملاتی که گاه
پیشدستانه است و گاه واکنشی.
تابدینجا، این تبادل آتش بیشتر یکطرفه بوده: در طول
هفت سال گذشته سامانهی دفاع هوایی سوریه تنها یک جنگندهی اسرائیلی را
ساقط کرده است، درحالیکه در مقابل اسرائیل دهها هدف را با سلاحهای
هدایتشونده زده و تاسیسات و تسلیحات پیشرفتهی سوریه را نابود کرده است.
بااینحال، نیروهای ایرانی و نیروهای حزبالله همچنان با پهپادها و
آتشبارهای خود به آزمودن تجهیزات دفاعی اسرائیل ادامه خواهند داد؛
بنابراین بعید نیست که جنگ نیابتی دوباره زمانی شدت بگیرد.