یک روزنامه نگار صهیونیست در جدیدترین کتاب خود از نقشه چند سال پیش موساد برای ترور 15 دانشمند هسته ای ایران و نیز صرف هزینه دو میلیارد دلاری تل آویو جهت «مقدمات» حمله هوایی علیه ایران پرده برداشت.
به گزارش پایداری ملی، تارنمای آمریکایی پولیتیکو با انتشار بخش هایی از کتاب این روزنامه نگار صهیونیستی نوشت: ترور دانشمندان هسته ای، بخشی از راهبرد اسرائیل برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای بود.
«رونن برگمن» (Ronen Bergman) نویسنده و روزنامه نگار پژوهشگر صهیونیستی در کتابی جدید الانتشار با عنوان «برخیز و اول بکش: تاریخ سری ترورهای هدفمند اسرائیل»، نقشه حمله هوایی تل آویو به ایران و برنامه ریزی موساد برای ترور دانشمندان هسته ای ایران را افشا کرده است.
تارنمای پولیتیکو بخش هایی از این کتاب را که دربرگیرنده اطلاعاتی دست اول از اقدام های ضد ایرانی رژیم صهیونیستی است، برای نخستین بار منتشر کرده است.
پولیتیکو نوشت: معاون موساد در مه 2003 (اردیبهشت - خرداد سال 1382) نقشه ای فوق محرمانه به یک سازمان اطلاعاتی جاسوسی ارائه داد که حاصل تلاشی چهارماهه و حاوی راهبرد فوق محرمانه اسرائیل برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح های هسته ای بود.
پولیتیکو با اشاره به سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا و دیدار با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا علیه توافق هسته ای ایران نوشت اکنون که این دو علیه توافق هسته ای ایران نقشه می کشند، ارزش آن را دارد تا بار دیگر به این فصل از تاریخ نگاهی بیندازیم.
این تارنمای آمریکایی ادامه داد «تمیر پردو» معاون رئیس وقت موساد مدعی شده بود: «فرض ابتدایی بر این است که کشوری پیشرفته و غنی چون ایران که به دنبال دستیابی به بمب اتمی است، در نهایت به آن دست خواهد یافت. به عبارت دیگر، توقف ناگهانی این پروژه تنها می تواند نتیجه تغییر دیدگاه یا تغییر هویت مواضع سیاسی در ایران باشد.»
معاون رئیس وقت موساد به سه راهکار پیش روی رژیم صهیونیستی اشاره کرده و گفته بود: «در این وضعیت، سه راهکار پیش روی اسرائیل است. اول این که ایران را فتح کند. دوم، رژیم ایران را تغییر دهد و راه سوم این که جو سیاسی حاکم بر ایران را متقاعد کند، هزینه ای که با دنبال کردن پروژه هسته ای پرداخت خواهد کرد، بیشتر از دستاوردهای حاصل از متوقف کردن آن است و با توجه به اینکه دو راهکار اول واقع بینانه نبودند، تنها راهکار سوم باقی ماند تا با اقدامات عینی و پنهانی آنقدر فشار وارد شود تا به سادگی تسلیم شوند.»
پولیتیکو در ادامه به نقل از «مئیر داگان» رئیس پیشین موساد نوشت:« تا زمانی که به این نتیجه برسند، باید بارها و بارها از ابزارهایی برای به تاخیر انداختن دستیابی آنان به بمب هسته ای استفاده کنیم تا در زمان تسلیم، هنوز به بمب مسلح نشده باشند.»
به نوشته این رسانه آمریکایی، داگان طرح معاون خود را تایید و آن را به «راهبردی پنج جانبه شامل فشار دیپلماتیک سنگین بین المللی، تحریم های اقتصادی، حمایت از گروه های مخالف ایران، اختلال در حمل و نقل تجهیزات و مواد خام برای برنامه هسته ای و در نهایت اجرای چند عملیات سری چون خرابکاری در تاسیسات و ترور چهره های اصلی این برنامه، تبدیل کرد.»
پولیتیکو با بیان اینکه «تاکنون به وسعت این تلاش ها بویژه عملیات سری اسرائیل که شامل ترور دانشمندان ایرانی بود، پرداخته نشده است»، نوشت: فکر پشت این تلاش های یکپارچه، به تاخیرانداختن پروژه هسته ای ایران بود. یا تحریم ها باعث بروز بحران اقتصادی جدی می شدند که رهبران ایران را به توقف این پروژه وادار می کرد یا گروههای مخالف، قدرت کافی به دست می آوردند.
این رسانه آمریکایی ادامه داد: به منظور حمایت از این تلاش ها، در راستای قرارداد همکاری میان جرج دبلیو بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا و ایهود اولمرت نخست وزیر وقت اسرائیل، همکاری چهارجانبه ای میان سازمان های سیا، آژانس امنیت ملی آمریکا (ان اس ای)، موساد و آمان (سازمان ضداطلاعات ارتش اسرائیل) ایجاد شد. این در حالی است که چنین قراردادی حتی در میان کشورهایی که از روابط خیلی خوبی برخوردارند، غیرمعمول است.
پولیتیکو به نقل از کتاب رونن برگمن ادامه داد: سازمان های اطلاعاتی و وزارت خزانه داری آمریکا در کنار واحد اطلاعات اقتصادی و مالی موساد موسوم به «واحد نیزه»، کارزاری شامل اقدامات اقتصادی را برای آسیب زدن به پروژه اتمی ایران، آغاز کردند. واشنگتن و تل آویو همچنین کوشش کردند تجهیزاتی که ایران برای تکمیل این پروژه می خرید، به ویژه اقلام و کالاهایی را که خود ایران توان تولیدشان را نداشت، ردیابی کرده و از رسیدن این محموله ها به مقصد جلوگیری کنند که این کارزار به مدت چند سال یعنی از هنگام ریاست جمهوری بوش تا دوره باراک اوباما، ادامه پیدا کرد اما ایرانیان «سرسخت» بودند.
به گزارش پولیتیکو، روزنامه نگار اسرائیلی در کتاب خود آورده است: «موساد و سازمان های اطلاعاتی آمریکا و فرانسه در سال 2009 دریافتند که ایران تاسیسات غنی سازی اورانیوم دیگری، در نزدیکی شهر قم، ساخته است. اوباما سه ماه بعد، در یک برنامه نمایشی، از وجود این نیروگاه غنی سازی پرده برداشت و آن را محکوم کرد. بنابراین؛ تحریم های اقتصادی تهران تشدید شد. افزون بر این، عملیات خرابکارانه مشترک، بارها تجهیزات مورد استفاده در پروژه اتمی ایران را از کار انداخت. رایانه ها کار نمی کردند، ترانسفورماتورها سوختند و سانتریفیوژها به درستی کار نمی کردند.»
پولیتیکو ادامه داد: آخرین جزء نقشه داگان (رئیس پیشین موساد) که همانا ترور دانشمندان ایرانی بود، به تنهایی توسط موساد اجرا شد. زیرا به گفته منابع آگاه مانند برخی از مقامات ارشد سازمان سیا، داگان می دانست که آمریکا با مشارکت در این نقشه موافقت نخواهد کرد. موساد فهرستی 15 نفره از پژوهشگران و دانشمندان اصلی برنامه اتمی ایران، تهیه کرد. سازمان های اطلاعاتی ایران معتقدند که «پردو» (معاون پیشین موساد) تنها چند ماه پس از آن که به عنوان جانشین داگان منصوب شد، سیاست ترورهای هدفمند را از سر گرفت.
پولیتیکو با اشاره به ترورد دانشمندان ایران در 2011 نوشت: طبق قانون آمریکا، ترور دانشمندان فارغ از پروژه ای که بر روی آن کار می کنند، غیرقانونی است، بنابراین واشنگتن هیچگاه از این اقدامات آگاهی نداشت و نمی خواست که اطلاعاتی داشته باشد.
این رسانه آمریکا در بخش دیگری از گزارش خود با اشاره به اعمال تحریم های سنگین علیه جمهوری اسلامی ایران نوشت: اما این امر نتانیاهو را از آماده سازی برای حمله نظامی به ایران منصرف نکرد. برخی از مقامات بلندپایه اسرائیل بر این باورند که نتانیاهو تنها می خواست اوباما چنین فکر کند که اسرائیل قصد حمله به ایران دارد و متقاعد شود از آنجا که آمریکا در نهایت درگیر این جنگ خواهد شد، در نتیجه بهتر است خود آغازگر پیکار باشد تا بتواند زمان بندی آن را در اختیار داشته باشد. دولت اوباما نگران بود که حمله اسرائیل به ایران، باعث افزایش قیمت نفت و بروز هرج و مرج در خاورمیانه شده و شانس رئیس جمهوری (وقت) را برای انتخاب مجدد در انتخابات سال 2012 آمریکا از بین ببرد.
پولیتیکو به نقل از کتاب روزنامه نگار صهیونیستی افزود: آنها به نیروی دفاعی اسرائیل و سازمان های اطلاعاتی دستور دادند که آماده عملیات بزرگ حمله هوایی تمام عیار در قلب ایران شوند. حدود 2 میلیارد دلار صرف مقدمات حمله و ضد حمله متعاقب آن شد. اسرائیلی ها معتقد بودند که این ضد حمله را هواپیماها یا موشک های ایرانی یا نایبش حزب الله لبنان انجام خواهند داد. حزب الله می توانست از 50 هزار موشک زرادخانه خود استفاده کند، یا آنکه به اهداف اسرائیلی حمله کنند.