۰۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۳
کد خبر: ۳۳۰۲۵
تا قبل از اجرایی شــدن برجــام تصور و تلقــی این بود که برجام تمام تحریم های اقتصادی کــه علیه ایران در ســال های گذشته وضع شده است را برخواهد داشت و منجر به از بین رفتن نظام و ســاختار تحریم ها خواهد شد.
تا قبل از اجرایی شدن برجام تصور و تلقی این بود که برجام تمام تحریم‌های اقتصادی که علیه ایران در سال‌های گذشته وضع شده است را برخواهد داشت و منجر به از بین رفتن نظام و ساختار تحریم‌ها خواهد شد. اما با گذر زمان این واقعیت روشن شد که این تلقی، درست و صحیح نبوده است. به عبارت دیگر، برجام بر مسئله تحریم‌ها اثرگذار بود، ولی این تأثیرگذاری را می‌توان محدود و جزئی، مشخص و انتخاب شده، دانست.

از طرفی، تفاوت زیادی بین منافعی که ایران از برجام در ذهن داشت با آن چیزی که در متن قرارداد نوشته شده بود، وجود داشت. در این دو سال همه به این نکته پی بردند که انتظارات مبتنی بر واقعیت برجام نبوده است و منافع ایران در حالی که به صورت کامل به تعهدات خود پایبند بوده است به صورت کامل از برجام به دست نیامد. اما این مدارای ایران در قبال برجام سبب شده هزینه‌ای به اندازه جری‌تر شدن آمریکا داشته باشد و رئیس جمهور این کشور با تهدیدات خود و افزایش فشار حداکثری بر کشورهای دیگر سبب شود مواردی نظیر خرید نفت از ایران، کاهش و رفع تحریم‌های کلان بانکی و موضوعات تجاری و سرمایه گذاری در ایران را تحت تأثیر قرار دهد. این رفتارهای ترامپ نیازمند اتخاذ رویکرد تهاجمی از سوی ایران است نه رویکرد انفعالی.

از طرفی دیگر، صحبت و گفت‌وگو صرف با کشورهای دیگر منجر به کاهش تحریم‌ها از سوی آمریکا نخواهد شد و اروپایی‌ها نیز نشان داده‌اند که همراه با آمریکا و در زمین این کشور بازی می‌کنند و به آن‌ها نیز نمی‌توان امیدی داشت.

عملکرد آمریکا در نقض برجام و ارائه تحریم‌های جدید برای افراد و نهادهای مختلف بر همگان آشکار و نمایان می‌باشد و آن تلقی که درباره تأثیر برجام بر حوزه اقتصاد وجود داشت، تلقی درستی نبود و با واقعیت برجام همخوانی نداشت. از طرفی، ادامه برجام طبق شرط هایی که مقام معظم رهبری در زمان اجرای آن اعلام کردند، قابل قبول نیست؛ زیرا وقتی منافع ایران در برجام تأمین نمی‌شود، باقی ماندن در این توافق معنادار نخواهد بود. رهبری در شروط خود مبنی بر اجرای برجام به این نکته اشاره کرده بودند که ایجاد هرگونه تحریم برای ایران در هر زمینه از سوی کشورهای مقابل، موجب خواهد شد، برجام نقض شود.

از سوی دیگر، در فضای بعد از برجام واقعیتی که مشاهده می‌شود این است که فضای مبهمی درباره برجام وجود دارد و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز برای ادامه کار با ایران دچار تردید هستند. بانک‌های بزرگ خارجی اصلاً با ایران همکاری نمی‌کنند و دلیل آن همین میزان تحریم‌های بالایی است که وجود دارد. بدون تردید تحریم ها، آثار مستقیم برجام بخصوص در دسترسی به منابع ارزی که برای ایران مهم است را به طور کامل از بین می‌برد و می‌توان با صراحت بیان کرد که برجام به سمت بی خاصیت شدن در حال پیشرفت است.

همچنین در مدت زمانی که از اجرایی شدن برجام می‌گذرد سرعت تصویب تحریم‌ها توسط آمریکا روز به روز در حال افزایش است و در بازه‌های زمانی کوتاه مدتی تحریم‌های جدید علیه ایران صورت می‌گیرد و نه تنها تحریم‌ها از حیث کمی افزایش پیدا می‌کنند، بلکه بر شدت آن‌ها نیز افزوده می‌شود.

آمریکا احساس می‌کند که ایران به دلیل وابستگی که به برجام پیدا کرده است و نمی‌خواهد برجام از بین برود، می‌تواند فشار بیشتری به ایران تحمیل کند، ولی در این مقطع از لحاظ راهبردی حتماً باید یک اقدام متناسب در تقابل با تحریم‌ها از سوی ایران صورت بگیرد که این ادراک و تلقی در سیاستمداران آمریکا تثبیت نشود و مجبور شوند که این تلقی را تغییر دهند، اما اینکه این راهبرد، موفق خواهد بود یا نه، به اقدام‌های پدافندی که ایران در حوزه اقتصاد انجام دهد بر می‌گردد؛ زیرا آمریکا تمرکز خود را بر موضوعات اقتصادی قرار داده است به عبارتی اگر سیاستمداران در حوزه اقتصاد اقدام‌های خوبی انجام دهند و به این نکته توجه کنند که تحریم‌های اقتصادی زمانی کم اثر خواهند شد که اقتصاد ایران اقتصادی درون زا شود و روابط حداکثری با کشورهای همسایه که نقطه اتکای مناسبی برای توسعه روابط اقتصادی هستند، نه اروپایی ها، برقرار کنند؛ زیرا اروپایی‌ها به هیچ وجه قابل اتکا نیستند و نشان داده‌اند که تبعیت کامل از آمریکا دارند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر