۰۸ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۸:۲۲
کد خبر: ۳۲۳۰
هنگامی که می‌بینیم افراد دیگر به گونه خاصی می‌اندیشند یا رفتار می‌کنند، ترغیب می‌شویم همانگونه بیندیشیم یا رفتار کنیم، اما گاهی رسانه‌های غربی با تحریف واقعیت‌ها ازاین گرایش روانی برای کنترل ذهن استفاده می‌کنند.

رسانه‌های غربی و به خصوص رسانه دولتی بی‌بی‌سی، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران برنامه‌های ویژه‌ای برای اثرگذاری بر اذهان مخاطبان، از طریق تحریف واقعیت‌ها تدارک دیده‌اند.

فنون کنترل ذهن و دستکاری اذهان توده از جمله روش‌هایی هستند که رسانه‌ها به کرات از آنها برای متقاعد کردن مخاطبانشان، در راستای اهدافی که دارند، استفاده می‌کنند.

دستکاری اذهان توده به استفاده از تکنیک‌هایی بر اساس اصول روان‌شناسی توده گفته می‌شود که برای درگیر کردن، کنترل یا اثرگذاری بر تمایلات عامه مردم به کار می‌رود تا آنها را به سمت انجام رفتارهای خاصی هدایت کند.

در این گزارش که در چند قسمت تقدیم خوانندگان گرامی می‌گردد، ابتدا چندین فن عملیات روانی که رسانه‌های غربی، به ویژه رسانه دولتی بی‌بی‌سی از آنها برای دستکاری اذهان مخاطبان استفاده می‌کنند را بررسی خواهیم کرد و سپس استفاده این رسانه‌ها از این فنون در گزارش‌های مربوط به انتخابات ریاست جمهوری ایران را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

در قسمت‌های پیشین این گزارش که بحث فنون عملیات روانی و کنترل ذهن بی‌بی‌سی فارسی را مورد بحث قرار دادیم به ترتیب فنون «حمله شخصی»، «توسل به مرجعیت» و «توسل به هیجانات منفی» از فنون کنترل ذهن را مورد بررسی قرار دادیم. در این قسمت چهارمین فنی که رسانه‌ها از آن برای کنترل ذهن مخاطبانشان استفاده می‌کنند را بررسی می‌کنیم. این روش، «توسل به اکثریت» نام دارد.

چهارمین فن کنترل ذهن: توسل به اکثریت

این فن کنترل ذهن که با نامهای مختلفی مثل «توسل به توده»، «توسل به باورها»، «توسل به دموکراسی» «مغالطه همرأیی» شناخته شده هنگامی رخ می‌دهد که گزاره‌ای فقط به استناد آنکه اکثریت یک گروه آن را درست می‌دانند (نه بر اساس تجزیه و تحلیل منطقی اطلاعات زیربنایی) صحیح دانسته شود.

در تبلیغات کالاها یا محصولات، با نمونه‌های این دستکاری‌های ذهنی زیاد مواجه می‌شویم : وقتی می‌شنویم «همه پپسی می‌نوشند» یا اکثر مردم از فلان محصول استفاده می‌کنند، احساسی داریم که ما هم نباید از قافله عقب بمانیم.

در اینجا دو سوال پیش می‌آید: اول اینکه چرا «توسل به نظر اکثریت» نوعی مغالطه یا فن دستکاری ذهن است، وقتی اداره حکومت بر پایه خواسته اکثریت مردم روشی مناسب‌تر از روشهای

هنگامی که می‌بینیم افراد دیگر به گونه خاصی می‌اندیشند یا رفتار می‌کنند، ما هم ترغیب می‌شویم همانگونه باشیم. رسانه‌ها گاه از این گرایش سوء استفاده می‌کنند
دیگر تشخیص داده می‌شود؟ سوال دوم اینکه توسل به اکثریت چگونه بر نحوه رفتار و نگرش مردم اثر می‌گذارد و آنها را وادار یا ترغیب می‌کند به گونه‌ای خاص بیندیشند یا رفتار کنند؟

درباره سوال اول، واقعیت این است که اکثریت، می‌توانند معتقد به چیزی باشند که درست یا مطلوب نیست؛ بنابراین اینکه بگوییم چیزی خوب یا درست است به دلیل آنکه دیگران هم آن را خوب یا درست می‌دانند، نوعی مغلطه ذهنی یا انحراف از واقعیت است، همان‌طور که اعتقاد صاف نبودن زمین در عصر گالیله «درست» نبود و  مردمسالاری‌های «ایتالیای فاشیستی» و «آلمان نازی» هم تبعات مطلوبی نداشتند و در نهایت به «استبداد اکثریت» ختم شدند. (البته از این واقعیاتی که گفته شد نمی‌توان نتیجه گرفت که اداره امور یک کشور بر مبنای نظر اکثریت مردم درست نیست یا بد است.)

با این حال، مردم غالباً به یکدیگر تأسّی می‌کنند: در رأی‌گیری‌های عمومی رأی‌دهندگان به گروه یا فردی که حدس زده می‌شود برنده می‌شود، تمایل پیدا می‌کنند؛ بسیار دیده شده که مردمان بسیاری ترانه‌ای را محبوب می‌دانند که دیگران هم آن را می‌پسندند. در واقع موضوع سوال دوم هم همین است که چرا نگرش‌های مردم از دیگران اثر می‌پذیرد و این اثرپذیری به چه شکلی صورت می‌گیرد؟

روان‌شناسان اجتماعی پاسخ‌هایی برای این سوال دارند. «سالومون اش»، روان‌شناس برجسته آمریکایی و «مظفر شریف»،

روان‌شناسان اجتماعی دلایل گرایش انسان به همرنگی با جماعت را بررسی کرده‌اند.
روان‌شناس معروف ترکیه‌ای در آزمایش‌هایی جداگانه که درباره «همرنگی با جماعت» و تأثیر اجتماع بر شکل‌گیری نگرش‌ها و ادراکات افراد  انجام دادند متوجه شدند افراد هنگامی که در گروه قرار می‌گیرند، باورها و ادراک‌های متفاوتی نسبت به حالتی دارند که به صورت تنها در معرض یک موضوع مورد قضاوت قرار گیرند.  

«مظفر شریف» آزمایش جالبی بر روی یک پدیده ادراکی به نام «حرکت خودزاد» انجام داد. مقصود از این اثر که در واقع یک خطای ادراکی است این است که یک نقطه نورانی غیرمتحرک در اتاقی کاملاً تاریک، متحرک به نظر می‌آید. مردم معمولاً وقتی در اتاقی تاریک قرار می‌گیرند که در آن یک نقطه نورانی ثابت وجود دارد، قضاوت‌های متفاوتی درباره میزان و جهت حرکت نورانی مطرح می‌کنند.

شریف ابتدا آزمودنی‌ها را تنها به اتاق تاریک می‌برد و از آنها می‌خواست میزان و جهت حرکت نقطه نورانی را تعیین کنند. تفاوت‌های زیادی در پاسخ‌های افراد دیده می‌شد. میزان حرکت از نظر برخی در حدود چند سانتی‌متر و از نظر برخی دیگر ده‌ها سانتی‌متر بود.

بعد شریف چندین آزمودنی را در گروه‌های کوچک گرد هم آورد و از آنان خواست همان تکلیف را تکرار کنند. آزمودنی‌ها باید با صدای بلند نظرشان درباره میزان حرکت نقطه نورانی را اعلام می کردند. نتیجه این است که با تکرار آزمایش، در هر یک از گروه‌ها قضاوت افراد به هم نزدیک می‌شود و نظر اعضای هر گروه روی یک برآورد به هم نزدیک می‌شود: برخی از گروه‌ها روی یک برآورد بالا، برخی روی برآوردی پایین و برخی روی برآوردی بینابین همگرا می‌شوند (شکل زیر).

«مظفر شریف» یک هفته بعد، یا پس از گذشت مدت زمانی بیشتر، مجدداً آزمودنی‌ها را به اتاق تاریک دعوت می‌کرد و می‌دید که نظر آنها باز هم همانی است که درگروه اولیه تجربه کرده بودند. این روان‌شناس ترکیه‌ای در نهایت به این نتیجه رسید که آزمودنی‌ها به

در آزمایش‌های شریف، آزمودنی‌ها تحت تأثیر گروه حرکتی را ادراک می‌کردند که اصلاً وجود نداشت
شیوه‌ای مطابق آنچه در گروه آموخته بودند به جهان می‌نگریستند.

 

 

نتیجه اینکه استعداد تأسی به نظر دیگران در انسانها وجود دارد و آنها هنگامی که متقاعد شوند دیگران به گونه‌ای خاص می‌اندیشند یا رفتار می‌کنند، ترغیب می‌شوند به شیوه‌ای مشابه آنها جهان را ببینند.

نتیجه بحث اینکه، اول، استناد به نظر اکثریت برای اثبات صحت یک ایده یا بحث، نوعی انحراف و دستکاری ذهنی است؛ و دوم، در مردم نوعی استعداد یا گرایش ذاتی برای این انحراف ذهنی وجود دارد؛ و همین استعداد است که ابزار دست برخی رسانه‌ها برای کنترل ذهن مخاطب قرار می‌گیرد.

رسانه‌ها، به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه برنامه‌هایی برای سوء استفاده از این استعداد دارند. آنها معمولاً تلاش می‌کنند طوری وانمود کنند که آنچه می‌گویند همان چیزی است که بیشتر مردم به آن معتقدند و هر انسانی با عقل سلیم دیگر هم، همان‌طور می‌اندیشد.

تلاش برای القای اینکه اکثر مردم ایران با سیاستهای هسته‌ای این کشور مخالفند، بیشتر آنها تمایلی به شرکت در انتخابات یا مراسم‌های گرامی‌داشت انقلاب ندارند و یا حتی بیشتر آنها از یک جریان سیاسی خاص همسو با منافع آن رسانه حمایت می‌کنند، بخشی از پروژه عملیات روانی رسانه‌های غربی، به ویژه بی‌بی‌سی، در بحث‌های مرتبط با ایران است برای دور کردن ذهن مخاطبان از تجزیه و تحلیل منطقی اطلاعات زیربنایی و سوق دادن آنها به سمت قضاوت‌های غیرواقعی.

نکته دیگری که همواره باید به خاطر داشت این است که همپای استفاده از این روش، ممکن است تلاش موازی دیگری هم برای تحریف اینکه اکثریت چگونه فکر می‌کنند، وجود داشته باشد. به سخن دیگر، در حالی که گاه مشخص است بیشتر مردم درباره یک موضوع چه نظری دارند بی‌بی‌سی فارسی تلاش می‌کند اینطور القا کند که نباید به آنچه دیده یا شنیده می‌شود اعتماد کرد و اکثریت مردم به گونه دیگری می‌اندیشند که این رسانه می‌گوید و این همان روش درست فکر کردن است.

تصویر زیر مربوط به تظاهرات میلیونی مردم در 22 بهمن سال 91 است.

«کسری ناجی»، گزارشگر بی‌بی‌سی فارسی این واقعه را اینطور گزارش می‌دهد: «این تصاویر تلویزیون دولتی ایران از اجتماع طرفداران حکومت در میدان آزادی تهران در سی و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی است. گزارش شده است که صدها هزار نفر در شهرهای بزرگ کشور به دعوت مقام‌های کشور دست به راهپیمایی زدند.»

گزارشگر بی‌بی‌سی فارسی در بخش دیگری پس از پخش قسمتی از گزارش گوینده صدا و سیمای ایران گفت: «اغراق‌های گوینده تلویزیون دولتی ایران نمی‌تواند بر شرایط بحرانی کشور به خصوص اختلافات داخلی سرپوش بگذارد.»

«تصاویر تلویزیون دولتی ایران»، «اجتماع طرفداران حکومت»، «صدها هزار نفر»، «در شهرهای بزرگ»، «به دعوت مقام‌های کشور» و «اغراق‌های گوینده تلویزیون دولتی ایران» کدهایی هستند که به مخاطب این نکته را القا می‌کنند که اکثریت مردم ایران نظری غیر از آنچه دیده می‌شود دارند و جمعیت حاضر، عده قلیلی از «طرفداران حکومت» هستند که «به دعوت مقام‌های کشور»، آن هم تنها در «شهرهای بزرگ» به خیابان آمده‌اند و تمام اینها از «تلویزیون دولت ایران» پخش شده که تازه گزارشگرش آنها را با چاشنی «اغراق» هم همراه کرده است. با این حال، تمام اینها اهمیتی ندارند و آنچه اهمیت دارد، «اختلافات داخلی ایران» است و بی‌بی‌سی فارسی هم رسانه‌ای بی‌طرف و متعهد به گردش آزاد اطلاعات است که اخبار مربوط به این رویداد را با بی‌طرفی محض پوشش داده است.

نمونه‌های توسل به نظر اکثریت برای دستکاری باورها و نگرش‌های مخاطبان در بی‌بی‌سی فارسی، البته کم نیستند و در غالب مواردی که بحث از نظرسنجی یا فضای افکار عمومی درباره موضوعی وجود داشته باشد (مانند انتخابات یا نظر جامعه درباره برنامه هسته‌ای ایران) این رسانه با مهارت خاصی از این تکنیک استفاده می‌کند. به نمونه دیگری از استفاده از این فن توجه کنید.  

تیرماه سال 91 شبکه خبر تلویزیون ایران اقدام به یک نظرسنجی کرد که در آن از مخاطبان خواسته بود بگویند «کدام شیوه را در قبال تحریم یکجانبه غرب ضد ایران، ترجیح می‌دهند»؟

63 درصد از شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی به گزینه «توقف غنی‌سازی اورانیوم در برابر لغو تدریجی تحریم‌های بین‌المللی» رأی داده بودند، 19 درصد خواستار «اقدام تلافی‌جویانه ایران در بستن تنگه هرمز» شده بودند و 18 درصد نیز گزینه «مقاومت در برابر تحریم‌های یکجانبه برای حفظ حقوق هسته‌ای» را انتخاب کردند.

البته سایت شبکه خبر یک روز بعد درباره این نظرسنجی توضیحاتی ارائه و اعلام کرد علت به دست آمدن این نتیجه این بوده که در زمان نظرسنجی سایت این شبکه خبری هک شده است. توضیح درباره اینکه چه اتفاقی در این نظرسنجی افتاده یا اینکه آیا توضیحات شبکه خبر صحت دارند یا خیر، موضوع این بحث نیست، اما اینکه رسانه دولتی بی‌بی‌سی با چه تحریف‌هایی تلاش کرده شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی را نماینده جامعه ایران نشان دهد، همان بحث کنترل ذهن با توسل به اکثریت است که تا اینجا از آن سخن گفته‌ایم.

در زیر ابتدا نگاهی می‌اندازیم به نحوه پوشش بی‌بی‌سی فارسی از این خبر و سپس اطلاعاتی را بررسی خواهیم کرد که در این گزارش‌ها تحریف شده‌اند تا به مخاطب اینگونه القاء شود که نظر اکثر مردم هم مطابق با نتیجه‌ای است که در همین نظرسنجی به دست آمده است.

بی‌بی‌سی فارسی در اولین خبری که از این موضوع منتشر کرد، ضمن اشاره به نتایج این نظرسنجی نوشت: « تعداد شرکت کنندگان در این نظرسنجی مشخص نیست. سایت شبکه خبر (شبکه 6)، از سایت های پربیننده رسمی در ایران محسوب می شود و روزانه ده‌ها هزار بازدیدکننده دارد.» 

پس از آنکه سایت شبکه خبر ایران درباره این نظرسنجی و هک شدن سایتش توضیحاتی منتشر کرد، بی‌بی‌سی فارسی در گزارش دیگری با عنوان «رمزگشایی از نظرسنجی هسته‌ای تلویزیون ایران» باز هم تلاش کرد نتایج این نظرسنجی را به باور جامعه ایران عمومیت دهد.

اولین مسئله‌ای که در تحلیل منطقی این نظرسنجی باید در نظر گرفت و رسانه دولتی بی‌بی‌سی، احتمالاً آگاهانه آن را مخفی کرده این است که حتی اگر سایت شبکه خبر مورد حمله هکری قرار نگرفته بود، باز هم نظرسنجی‌های اینترنتی به دلیل محدودیت دامنه مخاطبان و نیز امکان تقلب‌های فنی، از جامعیت لازم برخوردار نیستند و مبنای علمی ندارند.

اما در گزارش بی‌بی‌سی یک اشکال بزرگتر و یک تلاش آشکارتر برای کنترل ذهن با توسل به اکثریت هم هست: شبکه تلویزیونی دولت انگلیس مدعی شده «سایت شبکه خبر (شبکه 6) از سایت‌های رسمی پربیننده در ایران محسوب می‌شود».

واقعیتی که بی‌بی‌سی در این ادعا آن را ظاهراً به عمد پنهان کرده تفاوت قائل نشدن بین شبکه خبر تلویزیون ایران (شبکه 6) و سایت اینترنتی این شبکه است.

این نکته درستی است که شبکه خبر تلویزیون ایران پرمخاطب و دارای مخاطب فراوانی است اما آیا سایت اینترنتی این شبکه که نظرسنجی (هک شده) مورد اشاره بی بی سی در آن انجام شده هم اینگونه است؟

یک بررسی ساده در موتورهای جستجوی اینترنتی نشان می دهد که که برخلاف ادعای بی بی سی ، سایت شبکه خبر بازدید بسیار محدودی نسبت به بسیاری از سایت های خبری و غیر خبری ایرانی دارد؛ به طور کلی این سایت در میان رسانه های مکتوب چندان صاحب وزن نیست چرا که شبکه خبر بیشتر به عنوان یک رسانه تصویری شناخته می شود نه یک سایت اینترنتی.

آمارهای سایت «آلکسا» نیز همین مطلب را ثابت می‌کند. بر اساس آمار آلکسا ، رتبه سایت شبکه خبر تلویزیون(irinn.ir) در ایران 573 است. یعنی این سایت حتی جزو 500 پایگاه پرمخاطب تر ایران قرار ندارد.

بر اساس رتبه‌بندی «الکسا»، سایت شبکه خبر (IRNN.1R) حتی جزو 500 سایت پربیننده ایران هم نیست

مقایسه نمودار مخاطبین سایت شبکه خبر تلویزیون با پربیننده ترین سایت خبری ایران - سایت ورزش 3 که آن هم به شبکه 3 تلویزیون ایران منسوب است- به خوبی نادرستی ادعای بی بی سی را آشکار می سازد. خط قرمز مربوط به سایت ورزش3 و خط آبی ته نمودار (نزدیکی های صفر!) مربوط به مخاطبین سایت شبکه خبر است.

 

مقایسه نموداری مخاطبان سایت شبکه خبر با یک سایت پر بیننده ایرانی (ورزش3)

بنابراین، چنانکه می‌بینیم رسانه بی‌بی‌سی تلاش کرده با تحریف واقعیت‌ها به مخاطبانش اینطور القا کند که اکثر مردم به گونه‌ای فکر می‌کنند که این رسانه می‌گوید. 

بر اساس آنچه گفتیم در انسانها آمادگی روانی خاصی وجود دارد برای آنکه در نگرش‌ها و باورهایش تحت تأثیر اکثریت قرار گیرد. برخی رسانه‌ها، از جمله بی‌بی‌سی فارسی از این آمادگی روانی فرد برای کنترل ذهن وی استفاده می‌کنند.

آگاهی از نحوه استفاده رسانه‌ها از توسل به اکثریت برای دستکاری ذهن مخاطب را باید اولین گام برای اجتناب از تأثیرپذیری از این روش کنترل ذهن دانست. ضمن اینکه باید همواره بدانیم در ما استعداد خاصی هم برای تأسی به نظرات دیگران در مواقع تصمیم‌گیری یا در مواردی که در مورد موضوعی مردد هستیم، وجود دارد. تلاش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس شواهد و مدارک قانع‌کننده، فارغ از آنکه دیگران چه می‌گویند، راه غلبه بر این گرایش ذهنی است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر