■ آیا رخداد مهمی در شرف وقوع است ■
در گفتوگو با سیاستگذاران، روزنامهنگاران، و تحلیلگران در مورد انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایران، این پرسش مطرح میشود که: آیا حقیقتا رخداد مهمی در شرف وقوع است؟ ایران پیش از هر چیز، کشوری با یک حکومت دینی اسلامی است، حکومتی که در آن رهبر، تصمیمگیرنده نهایی است و برای هر انتخابات از آغاز تا پایان، پیشاپیش برنامهریزیها و جهتدهیهای جزبهجزئی صورت گرفته است. اختیارات رئیسجمهور، آشکارا محدود است، و هر چقدر که نتایج انتخاباتهای پیشین ایران غیرقابل پیشبینی مینمود -برای مثال میتوان به سال 1997 اشاره کرد، هنگامی که یک روحانی اصلاحطلب توانست رقیب خود را که نامزد مورد علاقه حکومت بود، شکست دهد- این روند در نهایت به انتخاب مجدد و اعتراضآمیز «محمود احمدینژاد» در انتخابات سال 2009 ختم شد. میلیونها ایرانی که از سرعت غیرعادی و فاصله مشکوک پیروزی ظاهری احمدینژاد به خشم آمده بودند، به خیابانها ریختند.
■ انتخابات ایران چیزی بیش از یک صحنهآرایی سیاسی است ■
بنابراین فضا به گونهای است که تعبیر انتخابات 14 ژوئن ایران به صرف یک صحنهآرایی سیاسی، یا بیتاثیر قلمداد کردن خصومتهای رو به رشد موجود در داخل بدنه سیاسی ایران، کاملا قابل پذیرش به نظر میرسد. اما چنین برداشتی به طور قطع نادرست، و سوءتعبیر دیگری از جریانات پیچیده داخلی ایران است. با این حال عناصر پیشبینینشده نیز حقیقتا وجود خواهند داشت، و برآیند ظهور و همکنش چنین عناصری، در جریان سی و چهار سال نبرد قدرت در داخل ایران، پیامدهای بسیار مهمی برای آینده ایران و همچنین نقش این کشور در تحولات جهان به همراه داشته است.
■ این انتخابات نتیجه شگرفی بر آینده جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت ■
مشاهده رفتارهای عجیب و غریب احمدینژاد در طول هشت سال گذشته، هر چقدر هم که برای ما بیحاصل بوده باشد، دستکم برای چندمین بار به ما نشان خواهد داد که مقام ریاست جمهوری در ایران چندان هم تشریفاتی نیست. دفتر ریاست جمهوری، علیرغم فقدان مشروعیت انتخاباتی، محدودیتهای نهادی، و مراقبتهایی جدی از سوی نظامی که حول یک دستور کار الهی بنا شده است، توانست به عنوان سازمانی با قدرتی واقعی، در راستای شکل دادن به بستر سیاستهای داخلی و خارجی ایران فعالیت کند. این نهاد در حوزه تنظیم بودجه کشور، تعیین چارچوب فعالیتهای سیاست داخلی، جهتدهی به فضای اجتماعی و فرهنگی، و حتی تاثیرگذاری بر حساسترین ابعاد سیاستهای امنیتی ایران، نفوذ و قدرت قابل توجهی را از خود به نمایش گذاشت. شخصی که در ماه اوت آینده، بر جایگاه ریاست جمهوری ایران تکیه میزند، خود را بسیار نزدیک به راس قدرت احساس خواهد کرد، آن هم در زمانهای که کشور تحت فشارهای خارجی بیسابقه و جریان تغییر نسل در میان سران نظام، در اوج خود قرار دارد. و درست به همین دلیل، این انتخابات و نتیجه آن تاثیر شگرفی بر آینده جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت.
■ نتیجه انتخابات پیش رو تغییری در سیاستهای هستهای ایران ایجاد نخواهد کرد ■
تقریبا میتوان اطمینان داشت که انتخابات ماه ژوئن، منجر به ایجاد تغییری اساسی یا پیروزی اصلاحطلبان نخواهد شد، و شخصی که به عنوان رئیسجمهور ایران انتخاب شود، سیاستهای گذشته این کشور را در خصوص مهمترین موضوعات مورد توجه واشنگتن، به ویژه مساله هستهای، ادامه خواهد داد. با این حال، انتخابات -حتی انتخاباتهایی که با تقلب و دستکاری آرا همراه بودهاند- همیشه به منزله نقاط عطفی در چرخه عمر نظامهای سیاسی عمل کرده، و در ایران به کرات منجر به تغییر مسیر نظام انقلابی به سمت و سوی تازهای شدهاند. این تغییرات در ایران، گهگاه حسابشده و کاملا تحت کنترل بوده است، درست مانند سال 1989، که «علیاکبر هاشمی رفسنجانی» در عرصهای حقیقتا بیرقیب به میدان آمد تا بازسازیهای دوره پس از جنگ را رهبری کند. گاه نیز کاملا پیشبینی نشده بودهاند، مانند ظهور جنبش اصلاحطلبی یا حتی روی کار آمدن خود احمدینژاد که صدمات دردناکی به نهادهای سیاسی ایرانی وارد آورد.
■ مبارزه بر سر قدرت، به یکی از جریانات اساسی نظام تبدیل شده است ■
انقلاب ایران دستاورد ائتلاف عمیقا منشعبی بود که اعضایش با یکدیگر بر سر هیچ چیز، به جز مخالفت با شاه توافق نداشتند، و جمهوری اسلامی نیز در سرتاسر تاریخ چند دههای خود، رقابت شدید و پرافت و خیزی را برای دستیابی به نفوذ و قدرت بیشتر در میان گروههای رقیب تجربه کرده است. این مبارزه به یکی از جریانات اساسی نظام بدل شده، و این انتخابات فرصت مناسبی را برای ناظران خارجی فراهم خواهد کرد تا به بررسی وضعیت این بازی سیاسی بپردازند. از دید افراد داخل نظام، این رقابت به منزله گشایش دریچههای بیشماری برای حریفان بلندپرواز انتخاباتی، و گروههای رقیب است تا بتوانند با ورود به این معابر، جایگاهی برای تثبیت قدرت خود در آینده و تغییر فضای سیاسی ایران بیابند، درست همانگونه که خاتمی و احمدینژاد رفتار کردند. این انتخابات به ما خواهد گفت که سرنوشت هوادار دوآتشه نظام، علیاکبر هاشمی رفسنجانی؛ دورنمای جایگاه احتمالی احمدینژاد آرمانگرا و یکهتاز؛ و وضعیت ظهور یا افول گروهی از سران تازهنفس و بلندپرواز ایرانی چگونه خواهد بود.
■ میلیونهای ایرانی برای شرکت در انتخابات آینده بسیج خواهند شد ■
و از آنجا که میراث انقلاب و مبارزه صد ساله ایران برای حاکمیت نمایندگان مردم، حتی با وجود یک حکومت دینی در این کشور، مشارکت عمومی را به وظیفهای برای تمام ایرانیان بدل ساخته است، این انتخابات، میلیونها ایرانی را به گونهای بسیج خواهد کرد که اغلب حتی در برابر سرکوبهای سازماندهی شده نیز کنترلناپذیر نشان داده است. ما در طول چند هفته آینده، تمام وقایع و عوامل یادشده را به دقت مورد مشاهده قرار داده و در پی استنباط آثار این کمپین و پیامدهای آن بر تحولات داخلی ایران و درگیری کنونی این کشور با جامعه بینالمللی خواهیم بود.