در ساعت ۱۶ و ۳۰ دقیقه روز یکشنبه هفتم تیر ماه ۱۳۶۶ چند فروند هواپیمای بعثی سکوت شهر کوچک سردشت در غرب کشور را شکستند و ۷ بمب خردل در نقاط مختلف شهر انداختند که ۲ بمب در بازار شهر و ۲ بمب دیگر در منطقه مسکونی افتاد؛ ۳ بمب دیگر نیز در باغهای مجاور شهر فرود آمد.
روز ۷ تیر در حافظه تاریخی ایرانیان، روز غمبار و اندوهناکی است؛ در ۷ تیر ۱۳۶۰ در نتیجه جنایت منافقین کوردل و عمال مستکبرین، ۷۲ تن از یاران صدیق امام راحل از جمله آیت الله بهشتی شهید شدند و شش سال بعد در ۷ تیر ۱۳۶۶ یکی دیگر از بازوان مستکبرین در منطقه یعنی صدام جنایتکار مردم سردشت را بمباران شیمیایی کرد.
در ساعت ۱۶ و ۳۰ دقیقه روز یکشنبه هفتم تیر ماه ۱۳۶۶ چند فروند هواپیمای بعثی سکوت شهر کوچک سردشت در غرب کشور را شکستند و ۷ بمب خردل در نقاط مختلف شهر انداختند که ۲ بمب در بازار شهر و ۲ بمب دیگر در منطقه مسکونی افتاد؛ ۳ بمب دیگر نیز در باغهای مجاور شهر فرود آمد.
بیمارستان و نقاهتگاه شهر نیز در مسیر جریان هوای آلوده قرار گرفت و برخی از پزشکان و پرستاران پس از چند ساعت به دلیل آلوده شدن، مجبور به ترک آنجا شدند. برق و مخابرات قطع و کلیه فعالیتهای خدماتی شهر فلج شده بود، زیرا اکثر کاکنان محلی مصدوم شده بودند. کادر پزشکی بهداری سپاه با کمک نیروهای محلی توانستند از دو حمام شهر به عنوان دو ایستگاه رفع آلودگی جهت استقرار زنان و مردان استفاده کنند. ماشینهای آتش نشانی نیز مسئولیت تدارک آب حمامهای شهر را عهده دار بودند. سالن ورزشی شهر به عنوان یک نقاهتگاه ۱۵۰ تخته مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به ماهیت اثر گاز خردل (برخلاف گاز اعصاب که ناگهان همه بیماران در همان ساعت اول مراجعه میکنند) ساعت ساعت بر تعداد مصدومین افزوده میشد. در نقاهتگاه درمانهای اولیه انجام گرفته و مصدومین پس از پایدارشدن نسبی علائم حیاتی به شهرهای دیگر اعزام میشدند.
آلودگی مواد غذایی، میوه جات، سبزیجات، مزارع و آبها و حتی حیوانات باعث برخی مسمومیتهای گوارشی شده بود. گلههای گاو و گوسفند که تنها سرمایه برخی از خانوادهها محسوب میشد از بین رفته بودند و محصول برخی مزارع آلوده و غیر قابل استفاده بود.
یک روز پس از حادثه، مصدومان بدحال با چندین پرواز از ارومیه و تبریز به تهران منتقل شدند. صحنه بسیار ناراحت کنندهای در فرودگاه تهران وجود داشت که تحمل آن برای خلبانان و خدمه هواپیماهای نظامی نیز دشوار بود. کودکانی در سنین مختلف با چشمان ورم کرده به سختی ناله میکردند و سعی داشتند از مادران خود دور نیفتند. تعداد زیادی از مصدومان بد حال به بیمارستان منتقل شدند. برخی کودکان در حال اغماء بودند.
از شهر ۱۲۰۰۰ نفری سردشت طبق آمارهای رسمی ۸۰۲۵ نفر مصدوم شدند که این آمار شامل مصدومین خفیف نیز میشد. حداقل ۴۵۰۰ نفر از مصدومین نیاز به درمان داشتند. ۳۰۰۰ نفر آنها در شهر سردشت به صورت سرپایی درمان شده و سپس در روستاهای مجاور مدتی را سپری کردند تا آلودگی شهر کاملا" مرتفع گشت.
مابقی مصدومین که ۱۵۰۰ نفر میشدند در حال وخیم تری بوده و نیاز به بیمارستان داشتند و لذا به خارج از سردشت اعزام شدند. ۶۰۰ نفر از این گروه ۱۵۰۰ نفری به تهران و مابقی به چند شهر شمال غربی کشور اعزام شدند. تعدادی از هموطنان شهید شدند و و بسیاری هفتههای زیادی را در بیمارستان گذراندند و اکنون نیز از عوارض شدید ریوی و چشمی و پوستی رنج میبرند. کل آمار شهدا ۱۳۰ نفر بود که ۲۰ نفرآنها در سردشت در همان دقایق و ساعات نخستین پس از بمباران شهید شدند، ۱۰ نفردر حین انتقال از سردشت به شهادت رسیدند و ۱۰۰ نفر طی مدت یک ماه پس از حادثه بتدریج در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای مختلف کشور به شهادت رسیدند.
علی رغم اینکه پیرامون جنایت جنگی ارتش بعث عراق در بمباران سردشت گزارشات متعددی به انضمام تصاویر دلخراش قربانیان این حادثه برای شورای امنیت سازمان ملل ارسال شد، اما هیچ هیئت کارشناسی برای بررسی این فاجعه از سوی سازمان ملل مدعی برقراری صلح، اعزام نشد.
تاثیر پارامترهاى هواشناسى بر روى عملکرد گازهاى شیمیایى در روز فاجعه
درجه حرارت
بررسىهاى آمارى نشان مىداد دماى هواى سردشت در روز حادثه ۵ - ۴ درجه از دماى محل ایستگاه که در بالاى کوه گرده سور (شهر سردشت در دامنه این کوه واقع شده است) بیشتر بود و درجه حرارت احتمالاً در داخل و خیابانهاى شهر به ۴۵ درجه رسیده بود و بر اساس قوانین فیزیکى و شیمیایى، واکنش و عملکرد مواد از جمله گازهاى شیمیایى در جذب و ترکیب و اثر متقابل بر هم و مواد دیگر در درجه حرارتهاى بالا سریعتر است.
رطوبت نسبى
با توجه به این نکته که واکنشهاى شیمیایى در مجاورت رطوبت و محیطهاى مایع سریعتر انجام مىگیرند و هر چه رطوبت کمتر باشد امکان پراکنش و تحرک مولکولهاى گازى بیشتر میشود و هنگام پراکنده شدن در فضاى بیشترى پخش مىشوند، در روز حادثه نیز به علت کم بودن رطوبت نسبى به پراکنده شدن بیشتر آلودگىهاى حاصل از انفجار بمبهاى شیمیایى کمک و دامنه پراکنش آنها را زیادتر کرده بود.
سرعت و سمت باد
عامل اصلى حرکت مولکولهاى هوا و ترکیبات اتمسفر و مخلوط کردن هواى دور کره زمین باد است. هر چه سرعت حرکت هوا بیشتر باشد ذرات موجود در هوا مسافت بیشترى در لحظه سپرى خواهند کرد. با توجه به اینکه در روز حادثه باد و جریان هوا از سمت جنوب و جنوب غربى شهر بوده پس از بمباران و با عنایت به بالا بودن درجه حرارت و خشکى هوا در فاصله زمانى اصابت بمبها تا زمانى که عملیات پدافند شیمیایى به وسیله نیروهاى نظامى انجام گرفت، حدوداً ده دقیقه پس از بمباران، پراکنش مواد و آلودگىهاى شیمیایى قسمت زیادى از شهر را فراگرفته و پخش شد و مىتوان گفت: در قسمت عمده بافت مسکونى شهر گازهاى شیمیایى پخش شده است. ضمناً با عنایت به اینکه شهر سردشت در دامنه کوه «گرده سور» قرار گرفته و با نگرش به دو پدیده باد دشت و باد کوه در هواشناسى، از سمت شهر جریانى با درجه حرارت زیاد به سوى کوه وجود داشته است که این امر نیز در هنگام بمباران به پراکنش بیشتر ذرات و مواد شیمیایى کمک کرده است.
براساس مشاهدات، گرم بودن هوا و کم بودن رطوبت در روز فاجعه دو عامل اصلى عرق کردن بدن در نهایت باعث مرطوب شدن پوست شده است پس ذرات و مواد شیمیایى که با پوست در تماس بودهاند و یا به همراه تنفس به داخل ریهها وارد شدهاند در محیط مربوط که مناسب براى واکنش شیمیایى است واقع شدهاند، یعنى رطوبت پوست در اثر تعریق و رطوبت داخل ریهها به عنوان کاتالیزور براى این واکنشها بوده است.
سابقه ارتش بعث در بمباران شیمیایی
البته ارتش بعث عراق پیش از بمباران شیمیایی سردشت به کرات از این عمل که مصداق بارز جنایت جنگی محسوب میشود برای هدف قرار دادن غیر نظامیان استفاده کرده بود؛ اولین باری که ارتش عراق از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده کرد مربوط به ۲۷ مهرماه ۱۳۵۹ در منطقه جنوب (استان خوزستان) بود. در این سال عراق چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاولزا (گاز خردل) استفاده کرد که یک مصدوم و ۲۰ شهید به دنبال داشت.
حملات شیمیایی ارتش بعث در سالهای ۶۰ و ۶۱ همزمان با عملیاتهای پیاپی رزمندگان ایرانی گسترش یافت. در سال ۱۳۶۰ عراق ۶ بار از این سلاح مرگبار و غیرانسانی استفاده کرد که باز در همان منطقه (جبهههای جنوب) و از همان نوع تاولزا بود و این بار ۱۰۱ نفر به شهادت رسیدند.
در سال ۱۳۶۱، در جریان عملیات والفجر مقدماتی ۱۲ بار مناطق غرب و جنوب مورد اصابت بمبهای شیمیایی قرار گرفت. جبهه میانی، غرب و شمال غرب و بخشی از استانهای ایلام، آذربایجان غربی، اردبیل، باختران، کردستان و سلیمانیه در عملیاتهای والفجر ۲ و ۴ در سال ۱۳۶۲، ۶۴ بار مورد اصابت بمبهای شیمیایی از نوع تاولزا (خردل) و اعصاب (تابون) قرار گرفتند. بر اثر این حملات صدها نفر شهید و هزاران نفر مصدوم شدند.
در سال ۶۲ سلاحهای شیمیایی تعداد زیادی از اهالی غیرنظامی مناطق مزبور را مصدوم و نابینا کرد. از اول فروردین تا ۲۷ اسفند ۱۳۶۳، ۲۲۲۵ نفر مصدوم و ۴۰ شهید در عملیاتهای خیبر و بدر حاصل اصابت ۵۸ بار بمبهای تاولزا، اعصاب، خفه کننده و آلوده کننده خون است. سال ۱۳۶۴، در عملیاتهای والفجر ۸ و ابتدای والفجر ۹ در مناطق جنوب ۷۶ بار سلاح شیمیایی به کار رفت که حاصل آن ۷۷ شهید و حدود ۱۱ هزار و ۶۴۴ نفر مصدوم بود.
عراق در پاسخ به حملات نیروهای ایرانی و به خاطر شکست سنگین در عملیاتهای کربلای دو، چهار، پنج و شش ۱۰۲ بار از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد که ۴۷۲۰ نفر مصدوم و ۱۰۷ نفر به شهادت رسیدند.
در سال ۱۳۶۵ عراق در مناطق شلمچه، سردشت، خوزستان، بصره، کردستان، دیاله و ایلام ۴۳ بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد که ۹۴۴۰ مصدوم ۴۴۲ شهید حاصل این حملات بود.
در سال پایانی جنگ، ۳۴ حمله شیمیایی در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت شده است که آخرین بار آن بعد از قطعنامه ۵۹۸ در تاریخ سوم شهریور در عملیات بازپسگیری «فاو» اتفاق افتاد. بر اساس آمارهای رسمی نهادهای مسوول در این رابطه تعداد کل شهدای حملات شیمیایی در طول جنگ حدود ۲۶۰۰ شهید و تعداد کل مصدومان نظامی و غیرنظامی حملات شیمیایی ۱۰۷ هزار نفر و تعداد جانبازان شیمیایی (که در حال حاضر تحت پوشش بنیاد جانبازان هستند) حدود ۴۵ هزار نفر است.
در حالی که ۳۰ سال است از حمله عراق به سردشت میگذرد کسانی که نجات پیدا کردند هنوز از درد ناشی از بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق رنج میبرند و با آثار و پیامدهای این بمباران دست به گریبان هستند.