بالا گرفتن تنش میان ریاض و دوحه و قطع روابط دیپلماتیک آنان آتش زیر خاکستری بود که با دخالت قدرتهای فرامنطقهای شعلهور شد.
به گزارش پایداری ملی، قطع روابط عربستان و چند کشور عربی با قطر این روزها در صدر اخبار بین المللی قرار گرفته است. برخی صاحبنظران اقدام عربستان و همپیمانانش در قطع رابطه با دوحه را بیارتباط با سفر اخیر ترامپ رئیس جمهور آمریکا به خاورمیانه نمیدانند و معتقدند وی در ایجاد شکاف بیسابقه بین اعراب نقش اصلی را ایفا کرده است.
چیزی که مسلم است اجلاس ریاض علیرغم ظاهر فریبیهای رسانهای، توطئههای بسیاری را در دلارهای آمریکایی پروراند که از جمله این دسیسهها ادب کردن دوحه به دلیل چندین دهه سرپیچی محض از فرمان سلطه گران عربستانی بود. از حدود بیست سال پیش قطر تلاش کرد خودش را از زیر چتر عربستان خارج کند، مخصوصاً زمانی که شبکه الجزیره قطر قدرت گرفت این تمایز خودش را بیشتر نشان داد.
در واقع سعودیها - که خودشان را حاکم بلامنازع و رهبر شورای همکاری و پدرخوانده جهان عرب میدانند باعملی از سوی قطر مواجه شدند که بوی استقلال میداد. قطریها به مدد ثروت سرشاری که از گاز داشتند سعی کردن خود را از سلطه عربستان خارج کرده و در موازنه سعودیها و در کسوت لیدری جهان عرب حرکت کنند. این حرکت دوحه کم کم سعودیها را بر آن داشت تا در صدد مقابله با این رفتار برآیند.
حضور دونالد ترامپ در عربستان پالسهایی را به سمت حاکمان سعودی فرستاد که با حمایتهای کاخ سفید میتوانند با قطر برخورد کنند.
اختلافات عربستان و قطر از کجا آغاز شد؟
قطر کشوری عربی در جنوب غربی قاره آسیاست که در شرق شبه جزیره عربستان و در بخش جنوبی خلیج فارس واقع شده است که خود شبهجزیرهای کوچکتر واقع در شبه جزیره عربستان است که خلیج فارس آن را از غرب و شمال و شرق در بر گرفته است و تنها مرز زمینی قطر با عربستان سعودی است و مرز دریایی مشترک با کشورهای ایران، کویت، عراق، عربستان، بحرین و امارات متحده عربی دارد. جمعیت قطر اندکی بیش از ۲ میلیون نفر است و مساحت آن ۴۹۳، ۱۱ کیلومتر مربع است، اما این کشور دارای ذخایر گسترده گازی است. مجله فوربس قطر را ثروتمندترین کشور جهان معرفی کرده است.
قطر بالاترین شاخص توسعه انسانی بین کشورهای جهان عرب را داراست، این کشور طی سالهای گذشته تلاش زیادی برای تبدیل شدن به یک وزنه سیاسی منطقهای و در نتیجه کاستن از تنشهای موجودیتی فراروی خود داشته است.
رقابت بر سر رهبری منطقه عربی
در پی بروز انقلابهای مردمی در منطقه عربی و بروز جنگ داخلی در سوریه، دولتهای حاشیه خلیج فارس از یک طرف برای جلوگیری از سرایت انقلابهای مردمی و تضمین موجودیت خود و از طرف دیگر برای افزایش نقش مؤثر منطقهای، رقابت پنهانی را نسبت به دیگر واحدهای سیاسی برای برجسته کردن خود و حذف تدریجی قدرتهای سنتی منطقه آغاز کردند. این رقابت به ویژه در نزد ترکیه و عربستان و قطر و امارات برجستهتر از دیگر بازیگران منطقهای است. حمد بن خلیفه امیر سابق قطر طی سالهای اولیه بحران سوریه به نیابت از آمریکا پرونده این کشور را در اختیار گرفته و بیشترین تلاش خود را برای براندازی دولت سوریه به کار گرفت. اما با شکست در حذف دولت سوریه، این پرونده از دست قطر خارج شد و به تبع آن کودتایی نرم در قطر شکل گرفته و قدرت به امیر تمیم فرزند شیخ حمد واگذار شد.
اقدامات قطر برای راهاندازی شبکه الجزیره، میزبانی کنفرانس اقتصادی آسیایی آفریقایی در دوحه در سال ۱۹۹۷ و تلاش فراوان برای گرفتن میزبانی جام جهانی به این رویکرد باز میگردد. جاهطلبیهای قطر طی سالهای اخیر نگرانی پادشاهی سعودی را به دنبال داشته و در چندین دوره روابط دوجانبه را بحرانی کرده است.
کودتاهای صورت گرفته در قطر نیز نقش مهمی در مناسبات این کشور با عربستان داشته است، قطر تا زمان شیخ خلیفه آل ثانی روابط خوبی با عربستان داشت. اما روی کار آمدن شیخ حمد باعث افزایش تنش میان دو طرف شد، کار به جایی رسید که عربستان در سال ۱۹۹۶ با برنامهریزی کودتایی ناموفق تلاش کرد بار دیگر شیخ خلیفه را روی کار آورد. همین موضوع باعث افزایش تنش میان دو طرف شد.
مناطق مورد تنازع قطر و عربستان
گر چه قطر در سال ۱۹۷۱ به استقلال رسید، اما ریشه اختلافات دو کشور به اوایل قرن بیستم باز می گردد. عربستان از دیرباز مدعی مالکیت ۲۳ مایل از سواحل جنوب شرقی قطر است و دو کشور در مورد مرزهای جنوب غربی و خلیج "سلوا" واقع در این منطقه نیز با یکدیگر اختلافات ارضی دارند. بنابراین اختلافات مرزی و سرزمینی میان دو کشور از خلیج "سلوا" واقع در جنوب غربی قطر آغاز و تا "خورالعدید" واقع در جنوب خاوری قطر امتداد مییابد. این اختلافات در پارهای مواقع بهویژه در آگوست ۱۹۹۲ به بروز درگیریهای مرزی میان دو طرف هم منجر شده که در نتیجه آن دو نظامی قطری و یک نظامی سعودی کشته شدند.
همچنین از سال ۱۹۶۵ تاکنون دو کشور عربستان و قطر در نقطه "ابو الخفوس" با یکدیگر درگیری دارند. منطقه الخفوس در نزدیکی راهی قرار دارد که به یک پایگاه دریایی منتهی میشود که عربستان سعودی آن را در "خور العدید" ایجاد کرد. خور العدید خلیج کوچکی است که در جنوب قطر واقع شده است که پیش از قرار گرفتن آن تحت حاکمیت عربستان سعودی از آن کشور امارات متحده عربی بود. منطقه ابوالخفوس از این جهت برای قطر مهم شمرده میشود که از این طریق میتواند به امارات، بزرگترین شریک تجاری خود مرتبط شود و قطریها اعتقاد دارند، تصرف این منطقه توسط عربستان موجب میشود، تمام راههای زمینی قطر به عربستان منتهی شود و برای ارتباط و دستیابی به کشور امارات باید از خاک عربستان عبور کنند.
همچنین از دیگر نقاط محل اختلاف عربستان و قطر جزیره "حالول" است. فاصله دریایی این جزیره از "خارک" ۲۵۰ کیلومتر و از جزایر "قوین" ۲۲۹ کیلومتر است. حالول در شرق قطر واقع شده و میدانهای نفتی "مَهزَم" و "العِدّ الشَرقی" از جمله چاههای نفتی نزدیک به آن هستند. جزیره حالول همچنین دارای ذخایر و تأسیسات نفتی است.
در ادامه این اختلافها در آغاز سال ۲۰۰۵ دولت قطر تابعیت قطری حدود ۴ هزار نفر از قبیله "بنی مره" را به اتهام دست داشتن در ناآرامیهای سال ۱۹۹۷ لغو و تمامی داراییهای آنها را ضبط و آنها را از قطر اخراج کرد. قبیله بنی مره را باید از جمله قبایل عربستان برشمرد که افرادی از آن از سالها پیش در مناطق جنوبی قطر سکنی گزیده و پس از تشکیل کشوری به نام قطربه تابعیت این کشور در آمده بودند، اما پس از بروز اختلافات ارضی و مرزی میان قطر و عربستان، دوحه در اقدامی تابعیت قطری حدود ۴ هزار نفر از افراد این قبیله را لغو کرد، به طوری که تعداد زیادی از این افراد به سمت مناطق شرقی عربستان رفتند و تعداد دیگری در صحرا سکونت گزیدند.
اخوان المسلمین محور اختلافات قطر و عربستان
یکی از عوامل اختلافات ریاض و دوحه در مورد جنبش جهانی اخوان المسلمین است. پس از تحولات ۲۰۱۱؛ حمایت قطر از اخوان المسلمین از یک طرف و تلاش عربستان در قرار دادن این گروه در ردیف سازمان های تروریستی در سال ۲۰۱۴ به اختلافات جدی میان دوطرف درجریان نشست شورای همکاری خلیج فارس در مارس ۲۰۱۴ منجر شد. این اختلافات در نهایت به خروج سفرای عربستان، امارات و بحرین از قطر انجامید. اوج این اختلافات زمانی آشکار شد که بندر بن سلطان در جریان نشست هماهنگی مربوط پشتیبانی نظامی مخالفان سوری مشروعیت کشور قطر را مورد حمله قرار داده و می گوید: قطر صرفا ۳۰۰ نفر و یک کانال تلویزیونی است و نمی توان از آن بعنوان یک کشور یاد کرد." طبعا وقتی صحبت از اخوان المسلمین مطرح می شود، پای ترکیه نیز به میان کشیده می شود، این کشور نیز یکی از رقبای اصلی عربستان در منطقه به شمار می رود. بخشی از این اختلافات نیز در عرصه سوریه خود را نشان میدهد.
مواضع متناقض عربستان و قطر به همراه ترکیه در خصوص مشارکت مخالفان مسلح سوریه در مذاکرات اخیر بحران این کشور حاکی از شکاف های عمده و اختلافات عمیق میان دو طرف است. برخی تحلیلگران مسائل سیاسی از نقش ترکیه در تنش در روابط عربستان و قطر خبر می دهند. این گمانه زنی به ویژه هنگام تقویت میشود که میبینیم ترکیه در کنار روابط سیاسی، توسعه مناسبات نظامی و اقتصادی با قطر را در اولویت قرار داده است.
سطح بالای تردد دیپلماتیک بین آنکارا و دوحه و به ویژه اظهارات اخیر سفیر ترکیه در قطر مبنی بر تهدیدات مشترک و ضرورت باز تشکیل ائتلاف جدید بین ترکیه و قطر در کنار تاسیس پایگاه های مشترک نظامی چند منظوره در دو کشور، با هدف تخاصم متقابل با ریاض مطرح شده است. تنش در روابط دوحه و ریاض علاوه بر منافع منطقهای این دو کشور و شاخصهای شخصیتی سران آنها، تابعی از منافع و برنامههای آمریکایی_ صهیونیستی و برخی تسویه حسابهای منطقهای و مناقشات سرزمینی تاریخی است.