فرهنگ و سیاست از جمله مسائلی است که در حوزهی اقتصاد بسیار تأثیرگذار است و در صورتی که نادیده انگاشته شوند، اقتصاد مقاومتی نمیتواند به تمام معنا اجرایی شود و موفق باشد. از همین رو، پرداختن به ابعاد اجتماعی و سیاسی اقتصاد مقاومتی میتواند بسیار راهگشا باشد.
از دیگر سو، برای خلق حماسهی اقتصادی در صورتی که کلنگر نباشیم و تنها بر مسائل صرفاً اقتصادی تکیه شود و از سایر ابعاد غفلت شود، میتوان این گونه برداشت نمود که حماسهی اقتصادی نیز با عدم موفقیت همراه شود. در ابتدا، میبایست رابطهی اقتصاد مقاومتی و حماسهی اقتصادی ترسیم شود و سپس به برخی از ابعاد غیراقتصادی اقتصاد مقاومتی به عنوان زیر ساخت حماسهی اقتصادی پرداخت.
جهش سطح تولید ملی و رفع معضلات اقتصادی، همچون بیکاری و تورم و نیز اهمیت توسعهی اقتصادی در مسیر دستیابی نظام اسلامی به مأموریتهای متعالی خود نیازی به اثبات ندارد و واضح است که هر اصلاح و پیشرفتی در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند داشتن توان و نیروی اقتصادی کافی در کشور است. قدرت اقتصاد یک کشور نیز متجلی در سطح تولید و توان رفع نیازهای اقتصادی در کنار حضور و مشارکت فعال در عرصهی اقتصاد منطقهای و بینالمللی است.
از این منظر میتوان مدعی شد که هر نوع حماسهسازی در اقتصاد، نهایتاً، باید منجر به جهش ظرفیتهای تولیدی و ایجاد جاذبه در زمینهی فعالیتهای تولیدی به جای سوداگری و سفتهبازی شود. حماسهی اقتصادی یعنی گذار از یک اقتصاد وابسته و آسیبپذیر در برابر نوسانات، به اقتصادی مقاوم که در آن زنجیرهی تولید در اقتصاد کامل و غیروابسته باشد.
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با جمعی از کارگران، با اشاره به اهمیت خلق حماسه اقتصادی، اقتصاد مقاومتی را یکی از الزامات سیاستگذاری اقتصادی کشور بیان فرمودند. حماسهی اقتصادی را میتوان نتیجه و نمود عینی راهبرد اقتصاد مقاومتی دانست که میتواند ظرفیتهای بالقوهی اقتصاد را بالفعل کند و نهایتاً به جهش در سطح تولید ملی منجر شود[۱]. اقتصاد مقاومتی علاوه بر پیشنیازها و ابعاد اقتصادی، نیازمند در نظر داشتن ابعاد غیراقتصادی دیگری نیز هست. برخی از ابعاد اقتصاد مقاومتی و حماسهی اقتصادی در ادامه اشاره خواهد شد.
1. الگوی مدیریت جهادی
در ابتدای انقلاب، با ایجاد نهادهایی مانند جهاد سازندگی، مدیریت جهادی در کشور به نحو احسن شکل گرفت. در آن برهه بسیاری از امور، که از سوی برخی از کشورهای خارجی و برخی عوامل داخلی با مشکل مواجه شده بود، با کمترین هزینه برای انقلاب با مدیریت جهادی پشت سر گذاشته شد. نهادهایی مانند جهاد سازندگی، که شیوهی نوینی از مدیریت را به عرصهی نمایش گذاشت، در تمام سالهای ابتدایی انقلاب توانست جایگزین مناسبی برای مدیریت نوین در عرصهی کلان کشور شود و بسیاری از مشکلات را از دوش مردم بردارد. در صورتی که بپذیریم سبک مدیریت فعلی توانایی حل مشکلات کنونی جامعه را ندارد، به نقطهای از تصمیم گیری خواهیم رسید که بازگشت به مدیریت جهادی میتواند گرهگشا باشد.
با توجه به اینکه مصرف سنجیده و بهینه در آموزههای دینی نیز مورد تأکید واقع شده و الگو و شیوهی زندگی رهبران دینی سادهزیستی بوده است، اهمیت پرهیز از اسراف و اتلاف و افراط در مصرف و در پیش گرفتن صرفهجویی و قناعت مشخص میگردد.
امروز هم برای گذر از تحریمهای کشورهای غربی، باید با احیای فرهنگ مدیریت جهادی در همهی بخشها از این برههی زمانی، که جبههی استکبار در پی ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی است، موفق عبور کنیم.
2. مصرف تولیدات داخلی و اصلاح الگوی مصرف
در عرصهی رقابت تولیدات داخلی و کالاهای خارجی، اولویت دادن به مصرف تولیدات ایرانی و پرهیز از مصرف کالاهای خارجی کمک شایانی به اقتصاد مقاومتی میکند. تولیدکنندگان داخلی نیز با افزایش کیفیت محصولات و کالاهایشان و تعیین قیمتی مناسب، میباید نظرات مردم را به مصرف کالای ایرانی جلب نمایند. تولیدکنندگان بایستی کیفیت کالاهای خود را نسبت به تولیدات خارجی بالا ببرند و امنیت خاطر مصرف کالای ایرانی را افزایش دهند.
نقش فرهنگسازی و افزایش آگاهی بین مردم جامعه را به مصرف بهینه و سنجیده نزدیک میسازد. رسانههای عمومی و صداوسیما و مطبوعات باید در زمینهی مصرف بهینه فرهنگسازی نمایند. برخی معتقدند اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه مردم الگوی مصرف خود را تغییر دهند و از مصرف کالای خارجی به سمت مصرف کالای داخلی حرکت کنند.
با توجه به اینکه مصرف سنجیده و بهینه در آموزههای دینی نیز مورد تأکید واقع شده و الگو و شیوهی زندگی رهبران دینی سادهزیستی بوده است، اهمیت پرهیز از اسراف و اتلاف و افراط در مصرف و در پیش گرفتن صرفهجویی و قناعت مشخص میگردد. صرفهجویی شامل بخش دولتی، بخش خصوصی و مردم میشود و تمام افراد و ارگانها و سازمانهای جامعه میباید الگوی مصرف بهینه را در پیش گیرند.
3. مسئلهی وحدت و انسجام ملی
در کنار تمام مؤلفهها و سرفصلهای اقتصاد مقاومتی، آنچه بیشتر اهمیت مییابد، مسئلهی وحدت و انسجام ملی و اتحاد تمامی عرصههای دولتی، خصوصی و مردمی جامعه است. با اتحاد و ارتباط متقابل و همبستگی، کارایی و کارکرد اقتصاد جامعه افزایش مییابد. تعاون و همکاری مردم از یک سو ارتباط متقابل نهادها و سازمانهای جامعه، موجب رفع مشکلات و نیل به اهداف میگردد. اتحاد و ارتباط درهمتنیدهی ارگانها و سازمانها با یکدیگر و با مردم میتواند اقتصاد مقاومتی را تحقق بخشد.
در کنار تمام مؤلفهها و سرفصلهای اقتصاد مقاومتی، آنچه بیشتر اهمیت مییابد، مسئلهی وحدت و انسجام ملی و اتحاد تمامی عرصههای دولتی، خصوصی و مردمی جامعه است. با اتحاد و ارتباط متقابل و همبستگی، کارایی و کارکرد اقتصاد جامعه افزایش مییابد.
وحدت همیشه رکن رکین استقلال و پیشرفت و توصیهی مهم قرآن و بزرگان بوده است؛ اما در شرایط حماسهی اقتصادی، وحدت حکم خون را برای بدن دارد. نمیتوان فرمان حماسهی اقتصادی را شنید و همچنان بر طبل منازعات پوچ و بیحاصل کوبید. برای گذر از شرایط فعلی، که نیازمند یک اقتصاد مقاومتی پویا هستیم، میبایست همهی مسئولین با حفظ وحدت در پی تحقق بخشیدن به حماسهی اقتصادی باشند.
4. مبارزه با رانتخواری و فساد
یکی از اصلیترین معضلات جامعهی ما، که به دلیل وابستگی به نفت در جامعه شکل گرفته است، ایجاد روحیهی رانتخواری میباشد که در سدهی گذشته لطمات زیادی را بر جامعه و اقتصاد کشور وارد نموده است. در نسبت بین فساد و اقتصاد مقاومتی، شاید این نکته فوقالعاده قابل اهمیت باشد که یکی از شرایط توفیق اقتصاد مقاومتی ارتقای سرمایهی اجتماعی و اعتماد عمومی به سلامت حاکمان است و دیگری این است که با توجه به ضرورت انضباط مالی در بودجهی دولت و هزینهکرد مدیران اجرایی، باید شرایطی فراهم شود که هدررفت اقتصاد ملی به حداقل برسد.
فساد اقتصادی به معنای دسترسی به منابع و مواهب اقتصادی بدون پرداخت مابهازای آن است. به بیان دیگر، اگر افرادی بتوانند بدون ایفای نقش در چرخهی تولید به ثروت دست پیدا کنند، در این صورت فساد اقتصادی رخ داده است. در واقع، در این تعریف، مفهوم فساد اقتصادی وسیعتر از مواردی چون اختلاس یا امور تبهکارانه است و هر گونه مبادلهای را که خارج از جریان مولد تولید ثروت باشد، در بر میگیرد. با این تعاریف از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی میتوان ارتباط بین تورم، نقدینگی و فساد اقتصادی را در شرایط فعلی اقتصاد ایران تشریح کرد.
عدم تقارنهای اطلاعاتی رانتهای مختلف اعتباری، انحصاری و غیره منشأ بروز این گونه رفتارها هستند. در اقتصاد مبتنی بر دلالی و سوداگری، بخش مولد بیشترین آسیب را میبیند و سازوکار اقتصاد به سمت بروز حبابهای قیمتی و نوسانهای شدید سوق مییابد. چنین اقتصادی در مواجهه با فشار خارجی کمترین پایداری و مقاومت را دارد و به سرعت متلاشی میشود.
5. اجرای برنامههای بالادستی
در پیش گرفتن اقتصاد مقاومتی به عنوان یک راهبرد در برابر فشارها و تحریمهای خارجی وقتی به نتیجهی مطلوب خواهد انجامید که موانع بازدارنده حرکت اقتصاد به سوی اهداف تعریفشده در اسناد بالادستی نظیر سند چشمانداز ۲۰ساله و برنامهی پنجم توسعه برداشته شود. از این رو، حرکت در مسیر برنامههای میانمدت و بلندمدت میتواند یکی از اصلیترین راهبردهای سیاسی باشد که در اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی مفید فایده واقع شود. از طرف دیگر، موضوع پایبندی به این اسناد بالادستی از سوی مسئولین و مجریان یکی دیگر از موضوعاتی است که در صورت نگاهی سطحی به آن، لطمهی قابل توجهی به اقتصاد مقاومتی خواهد زد.
6. چابکسازی دولت
یکی از اصلیترین مسائل سیاسی، که در اقتصاد مقاومتی میبایست مورد توجه قرار گیرد، کوچکسازی دولت و به اعتبار دیگر کاهش بوروکراسی موجود برای روانسازی در مسائلی است که در اقتصاد مقاومتی میتواند تأثیرگذار باشد. دولت در حالت کنونی یک مانع جدی برای تحقق حماسهی اقتصادی، که رکن اصلی آن واگذاری آن به بخش خصوصی و توانمندسازی مردم است، میباشد. به عبارت دیگر، تا دولت چابک نشود و بوروکراسی اداری موجود جای خود را به دولت الکترونیک ندهد، نمیتوان انتظار داشت اقتصاد به دست مردم سامان یابد و دولت، هم به عنوان یک مصرفکنندهی بزرگ و هم به عنوان یک تولیدکننده، بزرگترین رقیب بخش خصوصی باشد و هیچ نهاد غیردولتی توانایی مقابله و رقابت با آن را نداشته باشد.
از این رو، چابک و کوچکسازی دولت برای ایجاد فضای تحرک برای بخش خصوصی و مردم در اقتصاد میتواند از اصلیترین ابعاد اقتصاد مقاومتی و حماسهی اقتصادی باشد.
پینوشت:
[۱] . http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=4996