۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۲۰:۳۹
کد خبر: ۲۶۵۸
پیوند زدن سناریوی تحریم‌ها با انتخابات و معطوف کردن آن به نتیجه انتخابات بخشی از سناریوی غرب برای اثر‌گذاری بر انتظارات و مطالبات مردم و به تبع آن در گفتمان جریان‌ها و کاندیدا‌های فعال در عرصه انتخابات است.

روزنامه جوان امروز یکشنبه 08/02/92 نوشت: پس از اظهارات هفته گذشته جان کری، وزیر امور خارجه امریکا در نشست کمیته روابط خارجی سنای امریکا که طی آن از سناتور‌های این کشور در‌خواست کرده بود که تا زمان بر‌گزاری انتخابات ایران از وضع تحریم‌های شدید‌تر علیه ایران خود‌داری کنند، ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلیس نیز از اتحادیه اروپا در‌‌خواست می‌کند که این اتحادیه نیز از تشدید تحریم‌های جدید‌تر علیه ایران تا زمان انتخابات خود‌داری کند.

اگر‌چه در عمل، دستگاه‌های تصمیم‌ساز و اجرایی دولت‌های مذکور و دیگر هم‌پیمانان آنها در تشدید تحریم‌ها چیزی کم نگذاشته و نمی‌گذارند و تمام ظرفیت خود را برای افزایش تحریم‌ها به کار گرفته‌اند، اما سؤال اساسی این است که در شرایطی که در روند تلاش‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران در آستانه انتخابات هیچ وقفه‌ای ایجاد نشده که غربی‌ها به بهانه آن این موضع را گرفته باشند، دلیل آنها در این موضع‌گیری چیست؟ در جریان فتنه بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری و درست زمانی که عوامل فتنه در داخل شعار‌های اساسی انقلاب را هدف قرار دادند، کنگره امریکا رسماً به میدان آمد و با اختصاص بودجه 55 میلیون دلاری عملاً مدیریت تحرکات افراطیون در داخل و خارج را به پنتاگون سپرد، اما بصیرت عمیق مردم و پاسخ قاطع آنها در 9 دی سبب شد مدتی بعد، خانم کلینتون وزیر خارجه وقت امریکا به شکست خود در مواجهه با مردم ایران اعتراف کند و بگوید که در آن ماجرا امریکا هر‌آنچه از دستش بر‌می‌آمد کرد، اما موفق نشد. حال و در آستانه انتخابات یاز‌دهم، جان کری ضمن توصیه به سنا در خودداری از افزایش تحریم‌ها شرایط داخلی جمهوری اسلامی ایران تا زمان بر‌‌گزاری انتخابات را مبهم توصیف کرده و اظهار می‌دارد که به نظرم اکنون زمانی است که باید خویشتنداری به خرج دهیم. امری کلیدی است، ما باید در رابطه با این مسئله با یکدیگر همکاری داشته باشیم. در زمینه چرایی اتخاذ مواضع جدید به نکاتی چند می‌توان اشاره کرد:

1- اذعان غربی‌ها به تشدید تحریم‌ها علیه مردم ایران و با هدف شکست اراده و مقاومت مردم ایران علاوه بر بازتاب‌های منفی در داخل ایران علیه نظام سلطه که نتیجه طبیعی آن حمایت از نظام اسلامی در مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب است، در داخل کشور‌های غربی و نخبگان آن نیز با بازتاب‌های منفی مواجه شد، به گونه‌ای که اعتراض دبیر‌کل ساز‌مان ملل و بسیاری از نهاد‌های مردمی در این کشور‌ها و دیگر کشور‌های جهان را در بر‌داشته است، طرح این مواضع می‌تواند با هدف تغییر دیدگاه‌ها در داخل و خارج مطرح شده باشد.

2- امریکا و انگلیس و دیگر قدرت‌های غربی تمام ظرفیت ممکن خود را بر تشدید تحریم‌ها علیه ایران به کار گرفته و عرصه دیگری برای تشدید تحریم‌ها باقی نگذاشته‌اند. این امر در حالی است که در عین اینکه جو بایدن، معاون اوباما از به کار‌گیری بی‌نظیر‌ترین تحریم تاریخ علیه ایران سخن می‌گوید، وزارت خزانه‌داری امریکا اعتراف می‌کند که ایران با بهره‌گیری از روش‌های گوناگون نه تنها تحریم‌ها را دور زده، بلکه آنها را به فرصت تبدیل کرده است.

3- پیوند زدن سناریوی تحریم‌ها با انتخابات و معطوف کردن آن به نتیجه انتخابات بخشی از سناریوی غرب برای اثر‌گذاری بر انتظارات و مطالبات مردم و به تبع آن در گفتمان جریان‌ها و کاندیدا‌های فعال در عرصه انتخابات است. از منظر نظام سلطه تبدیل عرصه انتخابات به عرصه تقابل گفتمان سازش با گفتمان مقاومت می‌تواند آزمونی برای سنجش پیامد‌های تحریم بوده و بستری باشد تا آنها القائات و مطالبات خود را در فر‌‌آیند تحولات آینده سیاسی کشور به پیش ببرند.

4- طی هفته‌های اخیر به رغم اینکه هنوز آرایش سیاسی عرصه انتخابات مشخص نشده، برخی از کاندیدا‌هایی که خود را در تراز ریاست جمهوری می‌بینند، با اشاره به بحث مذاکرات، به گونه‌ای صحبت می‌کنند که گویا نقش روشنی برای خود در این پازل دشمن می‌بینند و مواضع منفعلانه‌ای را مطرح می‌کنند که می‌تواند دشمنان را در تداوم استراتژی مصمم‌تر کند.

5- مذاکرات آلماتی 2 و ناتوانی گروه 1+5 در اتخاذ تصمیم در برابر پیشنهادات منطقی ایران نشان داد که هدف آنها در مذاکرات، رسیدن به توافق و حل موضوع پرونده هسته‌ای ایران نیست،‌بلکه آنها این مذاکرات را فرصتی می‌دانند برای اثرگذاری بر فرآیندهای سیاسی داخلی و مدیریت افکار عمومی مردم ایران، تا از آن طریق بتوانند وزنه مدافعان گفتمان سازش و تسلیم را در داخل افزایش دهند.

با مروری بر «راهبرد‌»های ناموفق دشمنان در انتخابات گذشته نظیر تلاش برای کاهش مشارکت مردم، سازماندهی گروهک‌های ضدانقلاب برای ایجاد چالش‌های امنیتی در نقاط آسیب‌پذیر، ‌زیر سؤال بردن سلامت و صحت انتخابات و ایجاد آشوب‌هایی نظیر فتنه 88 ، چرایی تمرکز آنها بر این راهبرد را می‌توان بیشتر درک کرد، اگر‌چه تکرار اقدامات ناموفق گذشته متناسب با نوع عملکرد فعالان و جریان داخلی هم دور از انتظار نیست.

6- و آخر اینکه در بررسی چرایی انتخاب شعار «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» در سال 92، در یادداشت‌های گذشته به نکاتی چند اشاره شد، اما این مؤلفه جدید نیز پاسخی دیگر به چرایی انتخاب شعار باشد، چرا که تحقق این حماسه و بر‌تری گفتمان مقاومت در برابر گفتمان سازش، نه تنها آرایش گروه‌ها و جریان‌های داخلی را جهت می‌بخشد، بلکه تجلی آن پاسخ روشن مردم ایران به استراتژی فشار و تحریم دشمنان است و می‌توان انتظار داشت که تحقق حماسه و برگزاری انتخاباتی امن و سالم و با مشارکت پرشور مردم و انتخاب رئیس جمهوری ولایی و توانمند،‌می‌تواند نقطه پایانی بر توهم دشمن برای تسلیم ایران باشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر