تشویق به خرید و ارزش قائل شدن برای خرید کالاهای تولید داخل افزون بر آن که زمینه را برای اشتغال و رفاه قشرهای مختلف جامعه فراهم می کند، می تواند در دنیای کنونی که شی ء سروری رواج پیدا کرده، زمینه را برای بازگشت انسان به اصل خویش فراهم کند.
برند گرایی و پوشیدن مارک های خارجی این روزها به مشخصه ای برای نشان دادن پایگاه اجتماعی برخی از افراد تبدیل شده است. رواج چنین ایده ای در میان قشرهای مرفه و پیروی دیگر افراد جامعه از آنان موجب شده تا تولید ملی به صورت مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر این سبک زندگی قرار گیرد و دورانی از رکود را سپری کند.
نمودهای این تاثیر پذیری را می توان در فراوانی کالاهایی ببینیم که با برند خارجی در بازار ایران مشاهده می شود.
برای ارزش بخشی به تولید ملی و کالای ایرانی یادآوری چند نکته لازم و ضروری است؛
1- در دنیای کنونی که هویت به عنوان حلقه گمشده بسیاری از جوامع محسوب می شود، یکی از راهکارها برای بهبود این وضعیت، هویت سازی تولید ملی است. تبلیغات دنیای سرمایه داری و خودباختگی برخی از فرهنگ ها در مقابل این تبلیغات، موجب شده تا «خود را به رنگ دیگران کردن» به ارزش و هویت برای برخی از قشرهای ما تبدیل شود.
جوانانی ایرانی در برخی از مواقع افتخار می کنند که لباس خارجی به تن دارد؛ یا تولیدکننده داخلی آنچنان دچار ناامیدی از تولید خود است که نمی تواند مارک داخلی استفاده کند و بر روی کالایش برچسب خارجی میزند.
نخستین لازمه هویت بخشی به کالای تولید داخلی ایجاد تعصب است زمانی که در زمینه تولید ملی و هویت بخشی به آن تعصب شکل گیرد می توان مدعی بود که مردم به صورت خودجوش به سمت خرید کالای داخلی خواهند رفت.
2- ایجاد ذهنیت مثبت در زمینه تولید ملی یکی دیگر از کارهایی است که خرید تولید ملی را افزایش می دهد. اگر این ذهنیت در جامعه ما ایجاد شود و استفاده از تولید ملی رشد و شکوفایی اقتصادی به بار خواهد آورد به یقین قشر زیادی از تولید داخلی استفاده خواهند کرد.
باید این باور در ذهن شهروندان فرهنگ سازیِ شود که رفاه قشر تولید کننده و کارگران جامعه ایرانی بر خرید کالای داخلی وابسته است. زمانی که شهروندان به این باور برسند که خرید تولید ملی موجب شکوفایی اقتصادی و افزایش اشتغال است، می توان انتظار داشت که آینده شغلی و شکوفایی اقتصادی بر مُد پوشی های زودگذر غلبه کند.
3- همخوانی تولید ملی با فرهنگ بومی جامعه می تواند زمینه را برای هویت بخشی به کالای تولید داخل فراهم کند. تولید ملی هر جامعه ای باید بر پایه فرهنگ معنوی آن جامعه شکل گیرد تا در بلند مدت دچار «تاخر فرهنگی» که جامعه شناسان از آن به عنوان ناهمخوانی فرهنگ مادی و معنوی یاد می کنند، نشویم.
از آنجا که فرهنگ معنوی بدنه اصلی یک فرهنگ ملی است اگر کالاهای تولید داخلی با فرهنگ بومی و معنوی جامعه ما همخوانی داشته باشد می توان انتظار داشت با توجه به برخی خصوصیات ذاتی شهروندان جامعه، مردم استقبال بیشتری از تولیدات ملی داشته باشند اما اگر نمودهای فرهنگی که در تولید ملی به کار می رود بیگانه با فرهنگ و تاریخ جامعه باشد به یقین میزان استقبال از کالاهای وارداتی بیشتر از تولید ملی است.
4- ابلاغیه سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری را می توان منشور کاملی برای حمایت از تولید ملی محسوب شود. در بند هشتم این ابلاغیه مقام معظم رهبری بر گفتمان سازی برای تولید ملی تاکید فراوانی داشته اند.
براساس تعریف، گفتمان، ارائه فکریِ منسجم و منظم و قابل دفاع مبتنی بر فرهنگ و اعتقادات یک جامعه است که از سوی یک رهبر، فعال سیاسی یا فعال فرهنگی تبیین می شود.
حال که سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به عنوان یکی از مهمترین بسترهای رونق تولید ملی، از سوی مقام معظم رهبری اعلام شده است می توان با تشکیل کمسیون های مختلف زمینه را برای گفتمان سازی استفاده از تولید ملی فراهم کرد.
رسانه های جمعی، ائمه جمعه، آموزش و پرورش، محیط های دانشگاهی، پایگاه های مقاومت بسیج و سازمان تبلیغات اسلامی از جمله نهادها و سازمان های مردم نهادی هستند که می توانند به خوبی از عهده گفتمان سازی برای خرید تولید ملی برآیند. در این زمینه صداوسیما نقش پررنگ تری نسبت به سایر دستگاه ها دارد. این رسانه قادر است ابزار قدرتمندی برای ترغیب مردم به خرید کالای ملی باشد.
5- برای هویت بخشی به تولید ملی مشکلات فروانی وجود دارد. یکی از موانع پیش روی هویت بخشی به تولید ملی بحث «کالاوارگی» یا «شی سروری» است. در جامعه یی که تمام هم و غم مردم دسترسی به کالاهای آنچنانی و نشان دادن شخصیت خود با لباس و دیگر وسایل زندگی است، نمی توان انتظار داشت که فرهنگ چشم و هم چشمی در آن رواج پیدا نکند.
شی سروری در جامعه موجب کاهش اعتماد به نفس در بین برخی طبقات جامعه می شود. افرادی که اسیر کالا وارگی هستند در مقابل دیگران و جایگاه خود در جامعه احساس حقارت می کنند و برای جبران این حقارت با خرید وسایل آنچنانی و استفاده از وسایل گران بها سعی می کنند خود را بالاتر از جایگاهی که دارند نشان دهند.
6- یکی دیگر از مشکلات پیش روی ترغیب شهروندان به خرید کالای داخلی کیفیت برخی از این کالاها است. زمانی می توان ادعا کرد که مردم نسبت به کالای داخلی اعتماد دارند که شهروندان به این باور برسند که کیفیت کالای داخلی با هزینه کرد آنان همخوانی دارد. اگر این روند در جامعه شکل نگیرد خرید کالای ایرانی در حد شعار باقی خواهد ماند.
اما اگر تولید ملی کشور در شرایطی قرار گیرد که بازار فروش کالاهای داخلی به جولانگاهی برای عرصه جنس های بی کیفیت و تقلبی تبدیل شود به یقین مردم دلزده از این رویه، به دنبال هزینه - فایده خواهند رفت و روی ناخوش خود به تولید ملی نشان می دهند.