با تبدیل شدن مذاکرات هسته ای ایران به پروسه ای پیچیده و طولانی مدت و پابرجا بودن شکاف دیدگاه ها و انتظارات میان طرفین، روز به روز این سوال به طور جدی تری مطرح می شود که چرا غرب و به طور خاص آمریکا نتوانسته با ایران به توافق برسد. نشریه «کریستین ساینس مانیتور» دیدگاه برخی کارشناسان در این زمینه را بازتاب داده است.
ا تبدیل شدن مذاکرات هسته ای ایران به
پروسه ای پیچیده و طولانی مدت و پابرجا بودن شکاف دیدگاه ها و انتظارات
میان طرفین، روز به روز این سوال به طور جدی تری مطرح می شود که چرا غرب و
به طور خاص آمریکا نتوانسته با ایران به توافق برسد. نشریه «کریستین ساینس
مانیتور» دیدگاه برخی کارشناسان در این زمینه را بازتاب داده است.
به
گزارش «تابناک»، نشریه آمریکایی «کریستین ساینس مانیتور» در مطلبی به آسیب
شناسی روند مذاکرات هسته ای با ایران پرداخته و می نویسد تلاش دولت اوباما
در مقابل برنامه هسته ای ایران، به طور خاص بر ابزارهای تنبیهی متمرکز شده
و تلاش دیپلماتیک زیادی در این عرصه انجام نمی گیرد. به همین دلیل،
منتقدان معتقدند ممکن است این رویکرد دولت آمریکا اصل مذاکرات را به مخاطره
بیندازد.
«اسکات
پترسون»، تحلیلگر این نشریه اشاره می کند دولت اوباما مجموعه ای از تحریم
های شدید را علیه بانک مرکزی و بخش نفتی ایران اعمال کرده و هدفش، فشار بر
ایران به منظور رها کردن برنامه هسته ای این کشور بوده است.
با
این حال، یک سال مذاکرات فشرده میان ایران و قدرت های جهانی تنها به
پیشرفت اندکی منجر شده است. اکنون، شماری از مقامات ارشد سابق و نیز
تحلیلگران آمریکایی این ایده را مطرح می کنند که دلمشغولی کاخ سفید نسبت به
مسیر فشار، ممکن است اثر معکوس داشته باشد و از دولت آمریکا می خواهند با
تغییر جهت به سوی مسیر دیپلماتیک، توازن را برقرار سازد.
«جان
لیمبرت»، معاون وزارت خارجه آمریکا در سال های 2009 و 2010 می گوید:
«زمانی که آن ها درباره به اصطلاح سیاست دوجهتی صحبت می کردند، من در وزارت
خارجه بودم. مشخص بود که کل موضوع بی معنی است. هرگز دو جهت در میان
نبود... بحث تحریم ها همه هوای موجود در اتاق را گرفته بود. 95 درصد ماجرا،
تحریم بود و تازه آن روزها اوضاع بهتر بود».
لیمبرت
که در جریان تسخیر سفارت آمریکا پس از انقلاب اسلامی مدتی به عنوان گروگان
در ایران حضور داشته، می افزاید: «یکی از دلایل تمرکز بر تحریم ها آن است
که ما می دانیم چطور آن را انجام دهیم. این موضوع برای ما آشناست. علاوه بر
این، برای انجام آن نیازی به تعامل با ایرانی ها نداریم؛ بلکه با انگلیس،
سازمان ملل، روس ها و چینی ها تعامل می کنیم».
وی
در تکمیل اظهارات خود می گوید: «با وجود تأکید بر دیپلماسی با ایران، این
کار سخت است. هیچ کس نمی داند چطور این کار را انجام دهد و هر بار که ما آن
را امتحان می کنیم، شکست می خوریم و هر بار که شکست می خوریم، کار را رها
کرده و مشغول انجام آن چیزی می شویم که بهتر بلدیم».
اما
لیمبرت تنها منتقد سیاست های دولت آمریکا نیست. «تام پیکرینگ»، معاون
سیاسی پیشین وزارت خارجه آمریکا نیز می گوید: «وقتش رسیده که دولت به همان
میزان که به موضوع تحریم ها و استفاده احتمالی از نیروی نظامی تأکید می
کند، روی موضوع مذاکرات نیز سرمایه گذاری کند».
می
افزاید: «نخست و پیش از هر چیز، ما معتقدیم که رئیس جمهور باید چنین
تصمیمی را بگیرد و بگوید "من به دنبال توافق هستم". سپس به افرادش دستور
بدهد در جهت رسیدن به چنین توافقی حرکت کنند».
لیمبرت
و پیکرینگ جزء 35 نفری بودند که اخیراً با تهیه و تأیید گزارشی درباره
ایران، خواستار تغییر جهت سیاست های آمریکا در قبال این کشور شدند. از جمله
دیگر افراد این فهرست می توان به «زبیگنیو برژینسکی»، مشاور امنیت ملی
دولت «کارتر» و «رایان کروکر»، سفیر پیشین آمریکا در عراق و افغانستان
اشاره کرد.
تحلیلگر
مانیتور با اشاره به این موضوع می نویسد به نظر می رسد پیام این 35 نفر،
راه خود را به درون کاخ سفید پیدا کرده است؛ زیرا با وجود مخالفت های
موجود، «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا چند روز پیش از کنگره خواست تا دست
نگه دارد: «در حال حاضر نیازی به افزایش فشارها نیست... باید پنجره را جهت
تلاش برای کار بر روی کانال دیپلماتیک باز بگذارید».
در
گزارش تهیه شده توسط «پروژه ایران» که توسط 35 نفر مذکور به امضا رسیده،
ضمن تأکید بر جلب فرصت ها در زمینه دیپلماسی، آمده بود هرچند ممکن است
سیاست های آمریکا موجب کند شدن توسعه برنامه هسته ای ایران شده باشد، اما
در عین حال، با افزایش مقاومت حکومت ایران در مقابل فشارها، موجب کاسته شدن
از گزینه های تعاملی نیز می شود».
این
گزارش همچنین بیان می کرد که بعید است فشارها به تنهایی به تغییر تصمیمات
حکومت ایران منجر شود. در عین حال، دیپلماسی قوی تر که شامل تعهد به کاهش
تحریم در ازای همکاری معتبر باشد، می تواند به حصول توافق منجر شود.
اما
یکی از مسائل مهم در روند مذاکرات ایران، ماهیت پیشنهاد 1+5 است که از سوی
ایران غیرمنصفانه ارزیابی می شود. «جیمز دابینز»، معاون وزارت خارجه
آمریکا در دوره جرج بوش می گوید: «احتمالاً پاسخ این مسئله بسیار ساده است.
ما باید پیشنهادمان درباره تخفیف تحریم ها را جذاب تر کنیم». به اعتقاد
وی، تحریم ها باید به حال تعلیق دربیاید و در مقابل، ایران نیز آمادگی خود
را برای تعامل نشان دهد.
اما
مانیتور اشاره می کند که «پروژه ایران»، تنها نهادی نیست که به انتقاد از
سیاست های آمریکا پرداخته است. اوایل ماه جاری میلادی نیز اندیشکده «شورای
آتلانتیک» از دولت آمریکا خواست با تهیه یک نقشه راه، قدم های متقابل و
برنامه مناسب خود برای برداشته شدن تحریم ها را تهیه کند.
علاوه
بر این، «موسسه صلح بین المللی کارنگی» و «فدراسیون دانشمندان آمریکایی»
این ماه اعلام کردند: «تمرکز غالب واشنگتن بر اجبار و تهدیدات نظامی،
سیاستگذاران آمریکایی را در منگنه قرار داده است».
«گروه
بین المللی بحران» نیز با انتشار گزارشی در ماه فوریه اشاره کرد ایران و
غرب، موضوع تحریم ها را از دو زاویه متفاوت مورد توجه قرار می دهند. در
شرایطی که آمریکا و اروپا بر اساس تحلیل هزینه- فایده معتقدند که ایران
نهایتاً به خاطر سختی ها تسلیم خواهد شد، دیدگاه غالب در تهران این است که
رنج کشیدن از تحریم ها بهتر از تسلیم شدن در مقابل آن هاست.
به
هر حال، در حال حاضر این دیدگاه در میان کارشناسان و سیاستمداران آمریکایی
رو به رشد است که سیاست های اوباما در مقابل ایران شکست خورده است. افرادی
از قبیل «ولی نصر» نیز به این نکته اشاره می کنند و معتقدند سیاست اوباما
نه تنها رفتار ایران را تغییر نداده، بلکه این کشور را به تسریع تلاش های
هسته ای خود تشویق کرده است.
در
نهایت، «جیمز والش»، متخصص عدم اشاعه هسته ای در دانشگاه «ام آی تی» می
گوید: «ما باید کاری انجام دهیم که ایرانی ها انتظار آن را ندارند. این کار
سبب می شود آن ها اندکی تأمل کرده و بگویند شاید آمریکایی ها جدی باشند».
وی
می افزاید: «تنها راهی که از طریق آن می توان این کار سخت را به انجام
رساند، این است که رئیس جمهور ایالات متحده شخصاً وارد عمل شود. به جز این،
ما همچنان به تکرار آنچه پیشتر انجام دادیم، ادامه خواهیم داد و هر بار
تنها اوضاع بدتر خواهد شد».