چند سالي است كه با ارائه آمارهاي مربوط به كاهش زاد و ولد و افزايش ميانگين سن ايرانيها و خيز به سمت پيري جمعيت، توجه مقامات عالي رتبه كشور به اين قضيه معطوف شده است.
يك: چند سالي است كه با ارائه آمارهاي مربوط به كاهش زاد و ولد و افزايش
ميانگين سن ايرانيها و خيز به سمت پيري جمعيت، توجه مقامات عالي رتبه كشور
به اين قضيه معطوف شده است. همچنان كه در چند سال گذشته عاليترين مقام
رسمي كشور در اين باره هشدار داده و از مسئولان خواستهاند كه در اين باره
به دنبال راهكارهايي باشند.
به دنبال اين هشدارها بود كه سال گذشته مجلس
شوراي اسلامي طرحي را به اين منظور تصويب كرد. آبان ماه سال گذشته، مجلس
كليات «طرح جامع جمعيت و تعالي خانواده» را در مجلس شوراي اسلامي تصويب
کرد و وظايف و مسئوليتهايي را كه نهادهاي مختلف كشور در اين باره
عهدهدار هستند، احصا كرد.
البته در همان موقع منتقدان نسبت به اجراي اين
قانون با توجه به بار مالي زياد آن - بار مالي طرح را 45 هزار ميليارد
تومان عنوان كردند، ضمن اينكه اگر طرح اجرا شود، هر سال حمايتهاي مالي
بايد تجديد شود – ابراز ترديد كردند، گرچه اگر كمي جامعتر نگاه كنيم،
متوجه اين قضيه هم خواهيم بود كه صرفاً محدوديتهاي مالي سايه خود را روي
اين طرح نينداخته، بلكه بيشتر نوع تفكر آدمهاي اين روزگار چه اشخاص حقيقي و
چه اشخاص حقوقي درباره زاد و ولد يك محدوديت عمده به حساب ميآيد.
به
عبارت ديگر حتي اگر مشوقهاي مالي لازم و تسهيلات و مرخصي زايمان تا ديگر
مشوقها به تمام و كمال پرداخت شود كه البته با توجه به شرايط اقتصادي كشور
دور از انتظار است، اما موضوع اصلي همچنان بر سر نگرش آدمهاست كه مسلماً
در برنامهريزيها بايد مدنظر قرار بگيرد.
دو: ما چارهاي نداريم جز
اينكه واقعبينانهتر به اهداف جمعيتي نگاه كنيم. اگر تا چند دهه پيش
آدمها مثلاً چيزي به نام تفريح و سفرهاي هفتگي، ماهانه و سفرهاي خارجي را
نميشناختند و جدي نميگرفتند اما امروز آدمها از هر فرصتي براي شادی
استفاده ميكنند.
اگر زنان ما تا همين چند دهه پيش چيزي به اسم ورزش را
نميشناختند، امروز بسياري از دختران و زنان ورزش روزانه را در كلانشهرها
جدي گرفتهاند و بارداري و باروري را امري مزاحم ميبينند. اگر تا سه دهه
پيش آمار زنان و دختراني كه به دنبال تحصيلات عالي به ويژه تا مقطع دكتري
بودند، بسيار پايين بود اما امروز وضعيت متفاوت است، بنابراين زنان و
دختران سالهاي زيادي از دوران مجردي يا حتي تأهل را در ادامه تحصيل
ميگذرانند.
اشاره به اين مؤلفهها به خاطر اين است كه يادآوري شود برخورد
شعاري و هيجاني و موسمي با موضوع افزايش جمعيت نميتواند چندان راهگشا
باشد، همچنان كه شما ميبينيد وجود پديدههاي مختلف و رخدادهاي سياسي به
رسانهها اجازه نميدهد كه در اين باره دست به جريانسازي بزنند، مگر اينكه
رهبر معظم انقلاب در ديداري به اين موضوع اشاراتي داشته باشند تا چند روزي
در فضاي تحليل رسانهاي كشور قرار بگيرد و دوباره به فراموشي سپرده شود.
سه:
تصور ميكنم اگر ميخواهيم به درك واقعبينانهاي از موضوع افزايش جمعيت
در ايران برسيم، همه توقعات نبايد در خانوادهها تلنبار شود كه اگر اين
گونه باشد، خانواده اين انتظارات را پس خواهد زد، مثلاً وقتي در جامعهاي
اخلاق رنگ ميبازد و در بالاترين سطوح مديريتي مسئولان با لحنهاي تند با
هم از در ستيزه ميآيند تا نزاعها و بداخلاقيهايي كه در سطوح پايين رخ
ميدهد، همه اينها سيگنالهايي است كه به سمت پدر و مادرهاي فردا فرستاده
ميشود كه حتيالامكان ديرتر بچهدار شوند و كمتر، چون آنها افق روبهرو را
چندان روشن نميبينند. حتي اگر به واقع اينطور نباشد.