مهاجرت یکی از پدیده های مهم اجتماعی است که امروزه به ویژه در کشورهای جهان سوم مورد توجه است و افزایش سریع جمعیت شهرها، نبود امکانات شهری متناسب، ایجاد محله های حاشیه نشینی و فقر و کمبود بهداشت، گریبانگیر بیشترکشورهای جهان سوم شده است.
مهاجرت
یکی از پدیده های مهم اجتماعی است که امروزه به ویژه در کشورهای جهان سوم
مورد توجه است و افزایش سریع جمعیت شهرها، نبود امکانات شهری متناسب، ایجاد
محله های حاشیه نشینی و فقر و کمبود بهداشت، گریبانگیر بیشترکشورهای جهان
سوم شده است.ایران
هم از جمله کشورهایی است که با سیر روز افزون مهاجرت روستانشینان به شهرها
مواجه است و با مشکلات و پیامدهای ناشی از این مهاجرت، دست و پنجه نرم می
کند.
این
مهاجران هم در مبدا و هم در مقصد، مسائل و مشکلاتی از جمله بروز نابسامانی
های متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کم
کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و
زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود می آورند. در
حال حاضر 70 درصد جمعیت ایران در شهرها زندگی می کنند که این آمار، آمار
مناسبی نیست؛ چون مسیر آبادانی شهرها از روستاها می گذرد و اگر روستاها
آباد نشوند، شهرها نیز نمی توانند به خوبی مسیر توسعه و آبادانی را طی
کنند.
تولیدات
کشاورزی، اساس و پایه پیشرفت کشورهستند که این تولیدات نیز نتیجه تلاش
روستاییان هستند و راه آبادانی شهرها این است که روستاها آباد شوند اگرچه
پیشانی کشور شهرها هستند، نباید از روستاها نیز غافل شد. مشکلات
اقتصادی مهمترین علت مهاجرت روستاییان به شهرها است و نبود درآمد کافی،
نبود شغل، فرار از بیکاری و تامین معیشت خانواده، این قشر را وادار به
مهاجرت می کند. سن مهاجرت معمولا بین 15 تا 30 سال است و در صورت ادامه این روند، تعداد افراد کهن سال در روستاها افزایش می یابد. تا زمانی که این روند ادامه دارد نمی توان از مهاجرت ممانعت به عمل آورد.
مهاجرت
به معنای جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است.
مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای مانند
فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود
امنیت مهاجرت میکنند. دلیل دوم میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکنندهٔ
مقصد مهاجرت مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر، مسکن
بهتر و آزادیهای سیاسی بهتر باشد.
اگرچه
مهاجرت بشر برای مدت صدها هزار سال وجود داشته و دارد، «مهاجرت» در مفهوم
مدرن به حرکت و کوچ افراد از یک ملیت- کشور به کشور دیگر، که در آنجا
شهروند نیستند، محسوب میشود. مهاجرت بهطور ضمنی به اقامت درازمدت با
مهاجرت اطلاق میشود توریستها و بازدید کنندگان موقتی و کوتاه مدت بهعنوان
مهاجر شناخته نمیشوند؛ اما با وجود این، مهاجرت فصلی کارگران و نیروی کار
(بهطور نمونه برای مدت کمتر از یک سال) اغلب بهعنوان شکلی از مهاجرت به
حساب میآیند. میزان جهانی مهاجرت، درشرایط کامل بالا ولی در شرایط مرتبط
پایین است. بر طبق آمار تخمینی سازمان ملل متحد در حدود ۱۹۰ میلیون مهاجر
بینالمللی در سال ۲۰۰۵ وجود داشتهاست، که ۳٪ از کل جمعیت دنیا را شامل
میشود. ۹۷٪ بقیه جمعیت دنیا در کشورها و محلهایی زندگی میکنند که به دنیا
آمدهاند یا بهطور خانوادگی زندگی کردهاند.
عقاید
جدید درباره مهاجرت به توسعه و پیشرفت مربوط میشود، مخصوصا در قرن نوزدهم
میلادی به ملیتها و کشورهایی با معیارهای مشخص شهروندی پاسپورت وکنترل
دائم و مستمر مرزها وحدود و قانون ملیت وجود داشتهاست. شهروندی و تابعیت
یک کشور- ملیت به یک نفر خارجی و بیگانه حق اقامت در آن کشور و منطقه
میداد، ولی اقامت بخاطر مهاجرت منوط به شرایط بود که توسط قانون مهاجرت
تعیین میشود. مهاجرت بدون تایید رسمی میتواند طبق این قوانین یک خلاف
تلقی شود و حتی اگر آن بهعنوان خلاف تعریف نشود، دولتها معمولاً برای
مهاجرت غیر قانونی بازداشت و حبس تعیین میکنند. این ملیت ها- کشورها
همچنین مهاجرت را یک مورد سیاسی، با تعریف وطن و تابعیت اصلی یک ملت را که
به عنوان میراث شراکتی نژادی و یا فرهنگی اصلی بهشمار میآید، در بیشتر
موارد مهاجرت شرایط نژادی و فرهنگی مختلفی پیدا میکند. این مسئله باعث
تنشهای اجتماعی ترس و واهمه از خارجی و برخورد و مقابله با هویت ملی
وبومی، در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به حساب میآید.
نبود
زیر ساخت های مناسب در روستاها از جمله جاده، مدرسه، اشتیاق روستاییان به
آموزش فرزندان در مقاطع بالاتر، چشم و هم چشمی و وجود امکانات اجتماعی از
جمله سالن های ورزشی و مکان های تفریحی در شهرها را از عوامل اجتماعی
مهاجرت است.عدم
امکان استفاده از زمین های کشاورزی تا عمق 5 کیلومتری از نقطه صفر مرزی و
وجود مین و مکان های پاکسازی نشده، سالانه مشکلاتی را برای بچه های
روستاهای مرزی، مانند نقص عضو به وجود می آورد که از جمله عوامل سیاسی
مهاجرت تلقی می شود. تقسیم بندی زمین های کشاورزی بین وارثان و کمبود آب کشاورزی نیز می تواند به مهاجرت بیانجامد. نبود
الگوی مناسب کشت با وجود مصرف آب، پرداخت هزینه و صرف وقت، باعث می شود
محصولات باغی کشاورزان با نازل ترین قیمت در بازار به فروش برسد.
بر
این اساس تولید شغل و ایجاد اشتغال پایدار در روستا و ایجاد صنایع تبدیلی
با توجه به نیاز منطقه می تواند از روند روبه رشد مهاجرت جلوگیری کند. ایجاد
زیر ساخت های مناسب مانند احداث جاده و افزایش سهم 46 درصدی موجود به
میانگین کشوری 67 درصد با اعتبارات مناسب می تواند موثر واقع شود. نبود
مدارس مقاطع بالاتر از ابتدایی را در روستاها یکی دیگر از عوامل روی آوردن
روستاییان به شهرها می باشد لذا باید تلاش کنیم روستاها را به مدارس و
امکانات آموزشی مورد نیاز مجهز کنیم. صدور
مجوز برای کشاورزی در نقاط مرزی و استفاده از زمین های کشاورزی پاکسازی
شده از وجود مین و ایجاد امنیت بیشتر در نقاط مرزی در کاهش مهاجرت موثر
است. واگذاری
زمین های منابع طبیعی و قابل کشت به روستاییان، جلوگیری از تقسیم زمین های
موجود به قطعات کوچکتر و در نتیجه حفر چاه کمتر در صرفه جویی از مصرف آب،
ایجاد صنایع کوچک و زود بازده و همچنین احداث صنایع تبدیلی متناسب با نوع
محصول منطقه از جمله راه کارهای موثر در جلوگیری از روند مهاجرت به شهرها
است. از
سال 94 دولت تدبیر و امید، اقدام به اعطای تسهیلات با نرخ 4 تا 8 درصد و
در نقاط مرزی با نرخ صفر درصد به طرح های مشارکتی روستاییان و صاحبان صنایع
در نقاط روستایی کرده که با استقبال خوبی مواجه شده است و در صورت تداوم
آن، در آینده نزدیک شاهد مهاجرت معکوس از شهر به روستا خواهیم بود.