در ایامی که فضای رسانهای کشور مشغول موضوعاتی مانند مسائل اقتصادی و برجام و همچنین کاندیدا شدن رئیس جمهور سابق دولتهای نهم و دهم و جلسه وی با رهبر انقلاب جهت مشورت برای حضور در این عرصه است، بیبیسی فارسی فرصت را مغتنم شمرده و شبیه انتخابات سال 94 و سال 88 حرکت به سمت دوقطبی کردن فضای جامعه را آغاز کرده است.
محمود احمدینژاد که از سال 84 تا 92 ریاست جمهوری ایران را برعهده داشت، نهم شهریورماه سال جاری به دیدار مقام معظم رهبری میرود و ایشان در نصیحتی، آقای احمدینژاد را از ورود به میدان انتخابات نهی میکنند؛ این نهی نیز به دلیل جلوگیری از دوقطبی شدن فضای جامعه بوده که این اتفاق در صورت وقوع برای کشور مضرّ خواهد بود.
حال پس از رسانهای شدن این جلسه توسط رهبر انقلاب در درس خارج فقه خود، بیبیسی فارسی که یکی از سوژههای خود (کاندیداتوری احمدینژاد) را برای حرکت جامعه به سمت دوقطبی شدن و ایجاد زمینه های شعلهور شدن از دست رفته میبیند، و دیگر نمیتواند دوقطبیهای دیگر مثل دوقطبی دولت غربزده – دولت کریمه، دوقطبی دولت آمریکایی – دولت اسلامی، دوقطبی دولت کدخدا – دولت امام زمان (عج) را پیاده کند، به دنبال دوقطبی کردن "رهبری - مردم" رفته تا اینگونه با دخالت خود زمینه آسیب و آشوب به کشور را فراهم کند.
بیبیسی در واقع از تلاش رهبر انقلاب برای جلوگیری از دو قطبی شدن کشور عصبانی است و میخواهد همه توان خود را برای دوقطبی کردن فضا نظیر آنچه در سال 88 انجام داد را به صحنه انتخابات 96 بیاورد.
بیبیسی فارسی با اینکه همیشه اعلام میکند که «این شبکه در انتخابات کاملا بیطرف عمل میکند»، اما هر دوره از انتخابات سعی میکند به شیوهای دخالت کند تا ابتدا نتیجه انتخابات را تحت تاثیر منافع انگلیس قرار دهد و در گام دوم هزینه برگزاری هر انتخابات را بعد از اعلام نتیجه آن با مهندسی و تحریک افکار عمومی برای جمهوری اسلامی افزایش دهد.
برای نمونه در جریان انتخابات 88 با شیوههایی گوناگون مانند اعلام مسیرهای راهپیمایی و ارسال اخبار جهتدار از آشوبهای 88 در جهت تحریک مردم، اقدام به برهم زدن امنیت ملی و دخالت در امور داخلی ایران نمود؛ در نمونه دیگر چند روز قبل از انتخابات ۷ اسفند ۹۴، بیبیسی فارسی در اقدامی که به نظر نمیرسد میان رسانههای حرفهای دنیا سابقه داشته باشد، با اعلام اسامی بعضی از نامزدها، از مردم ایران خواست که به آنها رأی ندهند، که این کار نیز دخالت مستقیم و آشکار در امور داخلی ایران محسوب میشود.
اکنون رسانه وابسته به دولت انگلیس پا را فراتر از قبل گذاشته و استراتژی اصلی خود را یعنی خدشه به جایگاه ولی فقیه با قرار دادن آن در مقابل دموکراسی مشخص کرده است؛ بیبیسی سعی در دیکتاتوری نشان دادن فضای حکومتی ایران دارد تا با تحریک مردم برای اعتراض با بهانه گرفتن حق خود از حاکمیت، یک فضای دو قطبی "رهبری - مردم" ایجاد کند تا در بهترین حالت یعنی سناریوی موفقیت حداکثری، بتواند مردم ایران را جهت اعتراض به جایگاه رهبری و ولایت فقیه به خیابان بکشد و کشور را بیشتر از سال 88 به آشوب بکشد، و در کمترین حالت ممکن یعنی سناریوی موفقیت حداقلی، بتواند از میزان اعتماد و علاقه مردم به نظام بکاهد که خروجی آن کاهش مشارکت مردم در انتخابات و کم شدن مشروعیت نظام خواهد بود.
اگر رسانههای کشور فارغ از جهتهای حزبی و سیاسی، به درستی برای مردم شرایط و مصلحت کشور و همچنین جایگاه رهبری به عنوان اصلیترین اهرم برقرار کننده ثبات در کشور را تبیین کنند، این اقدام میتواند به استراتژی بیبیسی و اقدامات مداخلهگرایانه این رسانه وابسته به دولت انگلیس حمله کرده و اثر مخرب آن را بهصورت حداکثری خنثی کند.
البته بعضی مسئولان و مردم بهویژه طرفداران رئیس جمهور سابق نیز باید با هوشیاری مراقب باشند تا در زمین بازی که رسانه دولتی انگلیس طراحی کرده، بازی نکنند تا انتخابات سال 96 بدون پرداخت هزینه اضافی، به سلامت برگزار شود که در نهایت از روند قدرت و پیشرفت ایران کاسته نشود.