سنبل آبی تهدیدی برای گیلان نیست بلکه تهدیدی برای کل کشور و ناپایدار کردن اقتصاد ایران است. این گیاه میتواند گردشگری را مختل کرده و ورود پرندگان مهاجر به تالابها را با مشکل مواجه کند. حتی زمینه خفگی و نابودی آبزیان را فراهم کند. به این ترتیب کار به جایی میرسد که جوامع محلی و حاشیهنشینان تالابها، ناگزیر به مهاجرت خواهند شد.
سنبل آبی تهدیدی برای گیلان نیست بلکه تهدیدی برای کل کشور و ناپایدار کردن اقتصاد ایران است. این گیاه میتواند گردشگری را مختل کرده و ورود پرندگان مهاجر به تالابها را با مشکل مواجه کند. حتی زمینه خفگی و نابودی آبزیان را فراهم کند. به این ترتیب کار به جایی میرسد که جوامع محلی و حاشیهنشینان تالابها، ناگزیر به مهاجرت خواهند شد.
به گزارش پایداری ملی ،سنبل آبی گونهای غیر ایرانی است که در حال توسعه در آبگیرها و تالابهای شمال کشور است. بیم آن میرود که این گیاه بیگانه که دلیل ورود آن به کشور هنوز مشخص نیست، چون آزولا علاوهبر اشغال تالابها به مزارع برنج مردم هم راه یابد. ولی الله مظفریان عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع احتمال میدهد بذر سنبل آبی از طریق برنجهای وارداتی به کشور راه یافته باشد. مدیر کل محیطزیست گیلان نیز از ورود این گونه مهاجم به تالابهای غرب مازندران خبر میدهد.
قربانعلی محمدپور، مدیر کل محیط زیست گیلان با اشاره به آغاز عملیات پاکسازی تالاب ملاسرای شفت از روز جمعه، به انتشار گزارشهایی درباره مشاهده سنبل آبی در تالابهای غرب مازندران اشاره میکند. اما سنبل آبی چیست و چرا برای محیط زیست ایران دردسرساز شده است.
ولیالله مظفریان میگوید: در سال 90 این گونه آبزی را در پهنه وسیعی از تالاب عینک مشاهده کردم. سنبل آبی با نام علمی (Eichhnia cassipe) گیاه آبدوست مناطق گرم و مرطوبت جهان است که معمولاً در جنوب شرق آسیا در ژاپن و کره به فراوانی یافت میشود. در باغهای گیاهشناسی این مناطق به عنوان گیاه زینتی و آبزی در برکهها نگهداری میشود. وی اضافه میکند: من نخستین بار به حالت زنده این گیاه را در سفر به ژاپن و بازدید از باغ گیاه شناسی توکیو دیدم.
مظفریان با اشاره به اینکه برای شناسایی جنس و گونه سنبل آبی با همکاری یکی از محققان مرکز تحقیقات برنج بارها به تالاب عینک مراجعه کرده تا گل این گونه آبی را هم مشاهده و با کشت بذر آن به نام علمی گونه دست یابد، درباره منشأ اولیه ورود سنبل آبی به ایران میگوید: در ابتدا و قبل از شناسایی کامل گونه حدس میزدم از جنوب آمریکا و احتمالاً بذر این گونه همراه با برنجهای ونزوئلایی به ایران وارد شده و به تالابهای کشور راه یافتهاست. وی ادامه میدهد: بعد از اینکه به دفعات این نمونه را بررسی کردیم و نام گونه آن شناسایی شد، در نمایشگاه گل و گیاه دیدم که تعدادی افراد، این گیاه غیر بومی را با نام سنبل آبی به عنوان یک گیاه زینتی میفروشند. البته این عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع تاکید میکند: بیشتر احتمال میدهم بذر سنبل آبی از طریق برنجهای تایلندی یا کرهای به کشور وارد شده و کشت و کار این برنجها در خزانه سبب شده که به پهنههای آبی گیلان راه پیدا کند.
وی اضافه میکند: اگر این گونه در قالب گل زینتی به کشور وارد شده بود، باید در گلخانهها وجود داشت اما برای نخستین بار مشاهده کردم که پهنه وسیعی از تالاب عینک توسط این گونه پوشانده شده است.
در خبرهای رسمی و گاهی در فضای مجازی اطلاعاتی درباره سرطانزا بودن سنبل آبی یا تولید آرسنیک توسط این گیاه منتشر میشود که تا حدودی انگیزه افراد عادی برای مشارکت در مبارزه فیزیکی با این گونه مهاجم غیر بومی را تقویت میکند اما مظفریان میگوید: درباره درجه سمی بودن سنبل آبی هیچ کس در ایران مطالعه نکرده است در جنوب شرق آسیا هم به سمیت گیاه توجهی نشده است. بنابراین به دلیل نبود اطلاعات فعلاً تاییدی برای این مسأله ندارم.
وی بیان میکند: احتمالاً در جنوب شرق آسیا به دلیل نظارتهای بیشتر از ورود سنبل آبی به مزارع برنج جلوگیری شده است. اما آنچه مسلم است در ایران به این دلیل که بخشی از فاضلاب کشاورزی وارد تالابها میشود، مواد غذایی در آب به وفور یافت شده و زمینه توسعه سنبل آبی را فراهم میکند. این عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع با اشاره به اینکه سنبل آبی زمینه حذف گیاهان آبزی بومی را فراهم کرده، تاکید میکند: تحولات حذف گیاهان آبزی در ایران خیلی شدید است. سال 68 در تالاب انزلی گیاهان آبزی وجود داشت که 2 سال قبل در رصد این تالاب، قابل مشاهده نبودند. سنبل آبی به دلیل رشد بیش از حد بخشی از مردابهای کشور را اشغال کرده و جای گیاهان کوچکتری را که در آب شناور بودند پر میکند.
سازمانهای مردم نهاد پیشرو در جمعآوری سنبل آبی
سازمان حفظ نباتات متولی رسمی کنترل ورود آفات و بیماریهای گیاهی به کشور است و برای واردات هر گونه گیاه، نیاز به کسب مجوز از این سازمان است. اما گونهای مانند سنبل آبی که امروز بلای جان اکوسیستمهای طبیعی کشور شده مجوز ورود دریافت کرده و در اکثر موارد مسوولیت تخریبهای ناشی از ورود این گونههای خسارتزا به گردن قاچاق انداخته میشود زیرا مسوولان سازمان حفظ نباتات اعلام میکنند که مجوز واردات گل و گیاه زینتی به ایران را صادر نکردهاند. البته آنها برای برخورد با توزیعکنندگان گیاهان زینتی قاچاق هم هیچ اقدام خاصی انجام نمیدهند. این روزها سازمانهای مردمنهاد گیلان بسیج شدهاند تا اجازه توسعه این گونه غیربومی را در تالابهای ایران ندهند. خانم تهمینه شمشادی، مدیرعامل جمعیت زنان و و جوانان حافظ محیط زیست گیلان، 2 سازمان مردم نهاد «سرزمین ایدهآل ما» و «سبزکاران» را پیشگام در جمعآوری سنبل آبی از تالابهای گیلان معرفی میکند.
وی ادامه میدهد: این 2 تشکل هر یک با حدود 40 تا 50 عضو، قبل از بخشهای دولتی به جمعآوری سنبل آبی اقدام کردند. شمشادی میگوید: تلاش میکنیم با مشارکت گسترده اجازه ندهیم سنبل آبی هم به سرنوشت آزولا دچار شود. در حال حاضر تمام تالابهای گیلان مملو از آزولاست و توسعه سنبل آبی برای کشاورزی منطقه مشکلساز خواهد بود. وی اضافه میکند: در آغاز راه جمعآوری سنبل آبی قرار بود آن را تبدیل به کمپوست کنند اما بعد تصمیم گرفته شد این گونه به شیوه درستی امحا شود. البته درباره آخرین اقدامات برای حذف گیاهانی که از تالابها توسط مردم جمعآوری شده اطلاعات کافی در دسترس ندارم. سازمانهای مردم نهاد گیاهان جمعآوری شده را به محل خاصی تحویل میدهند.
ایجاد اخلال در زندگی پرندگان
درباره وضعیت امحای سنبل آبی پس از جمعآوری توسط سازمانهای مردم نهاد، آقای قربانعلی محمدپور، مدیر کل محیط زیست گیلان میگوید: این گیاهان داخل پلاستیکهای ویژهای جمعآوری و دفن میشوند. وی درباره گسترش این گونه آبزی در کشور بیان میکند: 320 هکتار از تالاب انزلی توسط این گیاه غیر بومی اشغال شده بود که دیماه سال گذشته با همکاری مردم و تشکلهای غیر دولتی، شکارچیان مجاز، سازمان حفظ نباتات، زندانیان، سازمان پدافند غیر عامل و غیره جمعآوری شد. 11 هکتار از تالاب عینک رشت نیز پاکسازی شده و از روز جمعه با حضور خانم معصومه ابتکار رییس سازمان حفاظت محیط زیست و با کمک نیروهای بخش منابع طبیعی، پاکسازی تالاب ملاسرای شفت در دستور کار قرار گرفته است.
محمدپور اعلام میکند: سنبل آبی تهدیدی برای گیلان نیست بلکه تهدیدی برای کل کشور و ناپایدار کردن اقتصاد ایران است. این گیاه میتواند گردشگری را مختل کرده و ورود پرندگان مهاجر به تالابها را با مشکل مواجه کند. حتی زمینه خفگی و نابودی آبزیان را فراهم کند. به این ترتیب کار به جایی میرسد که جوامع محلی و حاشیهنشینان تالابها، ناگزیر به مهاجرت خواهند شد.