جهان مجازی به دلیل دیوارههای کوتاهی که دارد، امکان بروز رفتارهای هنجارشکنانه را افزایش میدهد. تنها در صورت فرهنگسازی و نهادینهسازی این فضا است که میتواند از بروز چنین رفتارهایی جلوگیری کند.
تئوریهای ابتدایی درباره پدیده اینترنت، از شکلگیری فضایی یاد میکند که این فضا بصورت مجازی روابط افراد را رقم میزند. شاید نامگذاری این محیط به فضای مجازی نیز به همین دلیل باشد. در ابتدا، پیدایش اینترنت صرفاً بهمنظور انتقال اطلاعات درونشبکهای و تنها میان دو دستگاه صورت گرفت اما ادامه آن روند در کنار رشد روزافزون ابزار تکنولوژیک ارتباطی شرایطی را رقم زد که افراد از دوردستترین نقاط نیز دیدن به عمل آورند. چنین محیطی فضای رسمی جامعه را برهم زد و شرایطی را بوجود آورد که هم جنبههای مثبت و هم جنبههای منفی به خود دید. از میان ویژگیهایی که فضای مجازی دارد میتوان به دو مورد «همهزمانی» و «همهمکانی» اشاره کرد.
همهزمانی: شاید اگر کار شما به یکی از ادارات دولتی مربوط شود، مجبور شوید طی یک برنامهریزی منظم، یک روز خود یا ساعاتی از روز را برای انجام آن کار اختصاص دهید. اگر شانس با شما یار باشد، کار شما همان روز تمام خواهد شد و اگر بدشانس باشید، کارتان به فرایند بوروکراتیک اداری واخواهد ماند. همه اینها را در کنار ساعات کاری ادارات قرار دهید. اینترنت این امکان را به وجود آورده است که بدون در نظرگیری زمان، برخی از امور خود را از این طریق انجام دهید.
همهمکانی: بازگردیم به شیوه سنتی رفتار اداری؛ در شیوه مرسوم برای هر ادارهای لازم است ساختمانی اختصاص داده شود. ما در اطراف خود این ساختمانهای اداری را بسیار دیدهایم. بهعلاوه در شهرهای بزرگ ادارات دفاتر و شعبههای متعددی قرار میدهند که این بسته به میزان رجوع افراد به آنهاست. برای آنکه کار اداری شما انجام شود، شما باید حضوری در این مکانها اقدام به فعالیت کنید. خانه یا محل کار افراد، دورترین مکانی است که فضای مجازی در اختیار آنها قرار داده است تا از آن طریق فعالیتهای اداری خود را انجام دهند. تنها زحمت انجام این قسم کارها یک مودم و یک لبتاپ است. در کنار موارد فوق برطرف شدن بحثهای محیط زیستی، صرفهجویی در مصرف کاغذ، خرید زمان و مشکلات آلودگی را اضافه کنید.
زندگی دوم
فضای مجازی روزبهروز ابعاد جدیدتری را به خود میگیرد بهنحوی که میتوان گفت زندگی افراد بهصورت مجازی در این فضا نیز استمرار دارد و علاوهبر اینکه به نیازی مهم برای فرد و جامعه بدل شده است، امکان کنشگری را نیز به کاربران از این فضا داده است. پس زندگی علاوهبر اینکه در دنیای واقعی جریان دارد در فضای مجازی نیز استمرار دارد و همه قواعد و رفتارهایی که در دنیای واقعی انتظار میرود در فضای مجازی نیز امکان ظهور و بروز دارد. این رفتارها را میتوان هم داخلی و هم خارجی دانست. برای مثال، اطلاعات که مادهخام این فضا را تشکیل میدهد، در معرض سرقت و سوءاستفاده برخی قرار میگیرد. در کنار این مورد، اینترنت امکان سفر به همه جهان را برای ما فراهم میآورد و اصلیترین نتیجه این امر، ارتباط فرهنگی بین استفاده کنندگان از این فضاست. حال اگر حکومتی قصد داشته باشد فرهنگ خود را به جامعهای تزریق کند، اینترنت و فضای مجازی این امکان را به او میدهد تا اهداف خود را پیش ببرد. دیپلماسی اینترنتی ترکیبی است که این حالت را نشان میدهد.
قواعد زیستجهان فضای مجازی
در هر جایی که انسان بهعنوان کنشگر حاضر بوده، قواعدی وجود داشته است تا بر رفتار او حاکم باشد. از دیرباز همواره برای هر پدیدهای قوانین و قواعد مشخصی تدوین میشده است که آنها برای حفظ اصول و نظم جامعه لازم و ضروری بوده است. برخی از این قوانین، از جنس قوانین وضعی هستند که توسط افراد صاحب قدرت برای اداره جامعه تدوین شدهاند؛ اما برخی دیگر از این قوانین از جنس هنجارهای رفتاری هستند که توسط جامعه ایجاد میشود؛ جامعه اصلیترین نیروهای کنترلکننده افراد بوده و هست.
تخطی از این ارزشها با واکنش نیروهای فرهنگی و اجتماعی روبهرو میشود. بنابراین جامعه خود معنادهنده به این ارزشها بود و خود نیز از آنها مراقبت میکرد. در فضای مجازی نیز ازآنجاییکه زندگی دوم افراد را رقم زده است، وجود چنین قواعد نظارتی و اجتماعی لازم و ضروری است.
پس میتوان گفت، امروزه با گسترش فناوریها و فراگیر شدن شبکههای اجتماعی جدید که باعث ارتباطات زیادی بین افراد میشود، ضرورت داشتن دانش استفاده از این ابزارها و نرم افزارها و همچنین تدوین قواعد حاکم بر زیست در این فضا بیشتر محسوس است. بهعلاوه نکته حائز اهمیت این است که هرکدام از وسایل ارتباطی نوظهور و هر نرم افزاری که تولید میشود، فلسفه و قوانین خاص خود را دارد، ضمن اینکه انتقال دهنده نوعی فرهنگ در لایههای عمیقتر است، فرهنگی که در بسیاری از موارد تناسبی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما ندارد.
تدوین چارچوبی برای کنشگری در زندگی دوم افراد، ضرورتی و اجتنابناپذیر است. این امر را در دو کلانحوزه دولت و جامعه میتواند صادق دانست. سیاستگذاری در این حوزه همواره مورد توجه دولتها بوده است؛ اما دولت به سبب جایگاهی که دارد بهصرف تأمین زیرساختها و تدوین سیاست بسنده میکند؛ اما آنچه امروز در اکثر کشورهای پیشرو در این زمینه رایج است، کنترل والدین (parental control) است. این شیوه کنترل به دنبال رفع شکاف دیجیتالی بین نسلهاست. در این مدل والدین در مرحله اول با ماهیت این فضا و نحوه کنشگری در آن آشنا میشوند و براساس آن متناسب با شناخت خود از محیط و فرد، قواعد زیستی در این جهان را برای خود و اطرافیان با استفاده از روشهای آموزشی درونخانوادهای اجرا میکنند.
قوانین دیگری نیز میتواند در این فضا حاکم باشد. تعداد این قوانین میتواند به تعداد قوانین موجود در جامعه باشد و حتی بیشتر. برخی از این قواعد ناظر بر تصمیمگیریهای سیاسی و برخی دیگر ناظر بر رفتار خود افراد در این فضاست. برای مثال شناخت اقتضائات فضای مجازی و آگاهی نسبت به آسیبها و فوائد آن از قواعد ضروری این فضاست. در عین اینکه فضای مجازی جذابیتهای زیادی دارد باید برای استفاده از این فضا، هدف مشخصی داشت و تنها برای گذران وقت به آن وارد نشویم.
حفظ و رعایت اصول رفتاری جامعه در این فضا نیز از دیگر قواعد حاکم بر جهان مجازی است. جهان مجازی به دلیل دیوارههای کوتاهی که دارد، امکان بروز رفتارهای هنجارشکنانه را افزایش میدهد. تنها در صورت فرهنگسازی و نهادینهسازی این فضا است که میتواند از بروز چنین رفتارهایی جلوگیری کند. بیشک، اگر سازوکار مناسبی برای ایجاد چنین مدلی از جانب سازمانهای دولتی برپا شود و ضرورت این امر برای مردم تبیین شود، علاوه بر اینکه از این حرکت استقبالهای فراوانی خواهد شد، ثمرات فراوانی خواهد داشت.