تغییر معادله نفت / امنیت ، نیاز به نقش آفرینی ایران در حل بحران ها و آشکار شدن ماهیت تهدیدآمیز دیکتاتوری آل سعود ، عصبانیت بیمارگونه آل سعود را در برداشته است .
رسانه های بیگانه پس از توافق هسته ای ایران و پنج بعلاوه یک و اجرایی شدن آن ، رفتار عربستان را مورد بررسی قرار داده اند و در بیان چرایی عصبانیت ریاض و تنش آفرینی اش در رابطه با تهران بر آمده اند .
عربستان همواره پس از انقلاب اسلامی سیاست های ناسالمی را در ارتباط با جمهوری اسلامی اتخاذ کرده است حمایت از رژِیم صدام معدوم گرفته تا تلاش برای تغییر نام خلیج فارس ، بی احترامی پی در پی به حجاج ایرانی ، تلاش برای ضربه زدن به منافع ایران در منطقه ، نزدیکی به رژیم صهیونیستی برای ضربه زدن به محورمقاومت و جلوگیری از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای بخش کوچکی از طیف اقدامات ضد ایرانی سران آل سعود طی 37سال گذشته بوده است.
اما در ماههای اخیر به ویژه پس از مرگ عبدالله و پس از توافق هسته ای ، تنش آفرینی ریاض از فاز تنش های نهفته خارج و به صورت بیمارگونه ای با تصمیم به قطع رابطه با تهران و تلاش برای رویارویی با ایران ، توجه بسیاری از محافل سیاسی و رسانه ای را به خود جلب کرده است .
بسیاری از محافل سیاسی و تحلیلگران غربی با تمرکز بر رفتار سران آل سعود در صدد تحلیل این رفتار بر آمده اند و در بیان چرایی این رفتار بیمارگونه نکاتی را مورد توجه قرار داده اند که اشاره به آنها خالی از لطف نیست .
بیشتر تحلیلگران در ارزیابی رفتار آل سعود در ارتباط با ایران ، پیشینه روابط عربستان با امریکا را درچارچوب معادله نفت / امنیت مورد تاکید قرار داده اند و به این نکته اشاره کرده اند که پیش از این در چارچوب این معادله ، هرگز هیچ بحثی در باره ارزش های مشترک با عربستان که بیشتر چون نسخه متمدنانه ای از داعش است، مطرح نبوده ، آل سعود اداره کننده نظام خودکامه ای بوده که مخالفت سیاسی، آزادی بیان، آزادی مذهب و استقلال اجتماعی در آن ممنوع است اما امریکای مدعی دموکراسی به سبب نیاز به نفت همواره به عربستان به عنوان متحدی استراتژیک در منطقه توجه می کرده است .
از سویی وقوع انقلاب اسلامی در ایران سبب شده بود تا امریکا به ریاض به عنوان مولفه ای برای مهار ایران نگاه و نفوذ معنوی انقلاب اسلامی را در منطقه در چارچوب ایران هراسی کنترل کند هر چند بنابر اذعان نیوزویک خطر فروپاشی آل سعود ناشی از تهدید ایران نبوده بلکه بازتاب ضعف های داخلی بوده که حل آن فراتر از توان واشنگتن است: سرکوب عمومی به دست آل سعود و نمونه مشخص آن ، بدرفتاری با اقلیت شیعه از جمله اعدام اخیر شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعه که خواهان مخالفت مسالمت آمیز با پادشاهی سعودی بود.
اما بر اساس دیدگاه تحلیلگران غربی در حال حاضر دگرگونی هایی در معادله نفت / امنیت رخ داده بطوریکه بازار انرژی در جهان رو به گسترش است؛ آمریکا به زودی به صادر کننده نفت بدل خواهد شد و علاوه بر این، توافق هسته ای فرصت هایی را پدید آورده است که نگاه غرب را به ایران متوجه سازد و همه این ها از مواردی است که سران آل سعود را به اتخاذ رفتارهای بیمارگونه عصبی علیه ایران وادار کرده است .
علاوه بر این عربستان آشکارا فراتر از مرزهایش ارزش های دموکراسی را زیر پا می گذارد. عربستان در بحرین به سرکوب اکثریت شیعه آن کشور کمک می کند. متون آموزه های افراطی در مدارس دینی سراسر جهان در عربستان تهیه می شود ، پول سعودی ها صرف حمایت از شبکه های تروریستی نظیر القاعده می شود و شهروندان سعودی به عنوان عامل اجرای حملات تروریستی یازدهم سپتامبر وبسیاری از حملات تروریستی در نقاط مختلف جهان شناخته شده اند . حمایت های مشابهی از افراط گری های خشونت آمیز از سوی عربستان ادامه دارد و رفتارهای منطقه ای این کشور نیز به منافع آمریکا لطمه زده است.
آل سعود برای سرنگونی بشار اسد در سوریه بدون نگرانی از این که چه کسی قدرت را پس از او در دست خواهد گرفت، فشار می آورد. در یمن هم سعودی ها خیزش مردمی را به مناقشه ای فرقه گرایانه بدل کرده اند و همه این موارد غربی ها را بر آن داشته است تا دیدگاه خود را درباره این خاندان تغییر دهند و پس از توافق هسته ای به سوی ایران متمایل شوند .
از سویی از منظر رسانه های غربی از جمله روزنامه فاینشنال تایمز دوره پساتحریم و باز شدن درهای ایران به بازار جهانی صحنه دیگری از دلخوری های ریاض را به دنبال داشته است چرا که ایران حتی تحت تحریم های بین المللی نیز در منطقه از عربستان پیشی گرفته و از صرف سرمایه اندک خود بیش از نفعی که سعودی ها از میلیاردها دلار پول خود برده اند نتیجه می گیرد.
و در آخر نیزتحلیلگران نتیجه گیری کرده اند در شرایطی که ایران در حال پذیرش ازسوی جامعه جهانی برای نقش آفرینی در محاسبات ژئوپلتیک جهان است رابطه افراط گرایی جهادی و وهابی گری سعودی به شدت زیر ذره بین قرار گرفته و از این رو عصبانیت عربستان شکل بیمارگونه ای به خود گرفته است .