۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۸
کد خبر: ۲۰۰۱۶
اینستاگرام به عنوان یکی از پر مخاطب‌ترین شبکه های اجتماعی، تاثیر بسزایی بر فرهنگ جوامع مختلف از جمله فرهنگ اصیل ایرانی گذاشته است.
شبکه‌های اجتماعی با تاکید بر یکسان‌سازی علایق، سلایق و اندیشه‌ها، نگرش‌های مسلط در این فضا را به کاربرانشان تسری می‌دهند. ابتدا شبکه‌هایی چون اورکات و یاهو 360 فعالیت را در این همسان‌سازی آغاز کردند و امروز این سکان به شبکه‌های اجتماعی عکس محور رسیده است[1]:


میزان رشد کاربران در 6 ماهه پایانی سال 2014

کاربران موبایلی شبکه‌های اجتماعی غیربومی تنها مصرف کننده ایده، نگرش و تولیدات گردانندگان این شبکه‌ها هستند. این محصولات فرهنگی نه تنها موجب انسجام فرهنگی و بومی ما نشده، بلکه خطر تفکیک، تمایز و غربی شدن مضاعف را نیز به همراه دارد.

در ابتدا که شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر متن بود، دانستن زبان مشترک و بین المللی امتیاز ویژه‌ای محسوب می‌شد اما انتقال به شبکه‌های اجتماعی عکس محور، این مسئله را تا حد زیادی مرتفع کرد. این مساله موجب شد تا در نهایت الگودهی از فرهنگ غرب به فرهنگ شرق تسهیل گردد.

عکس دارای یک زبان مشترک برای همه کاربران اعم از زبان‌ها و فرهنگ‌های متفاوت است و از این منظر از شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر متن جذاب تر و کاربر پسندتر است. در این میان اینستاگرام به دلیل آنکه در ایران مسدود نیست و با توجه به رشد صعودی ضریب نفوذ تلفن‌های هوشمند، اقبال بالایی در جذب مخاطب و کاربر داشته است.

فعالیت در این شبکه اجتماعی نیز همانند سایر شبکه های اجتماعی در محورهای مختلفی چون سرگرمی، کسب و کار، ترویج عقاید، هنر، تبلیغات اتفاق می افتد که با هشتگ‌گذاری امکان جستجو و دستیابی به سوژه به راحتی میسر است. این دسترسی و کاربری آسان موجب شد که اینستاگرام به یک ابزار پرطرفدار در ایران تبدیل شود و فضا را برای تغییر نگرش و رویکرد زندگی فراهم کند.

واضح است که تغییر اگر مثبت و تکاملی باشد، هرگز با مخالفت مواجه نمی‌شود اما در فضایی مانند اینستاگرام، تغییر جهت به سمت همسان‌سازی جهانی و ارتزاق از یک سبک و سیاق مشترک است. سبک و سیاقی پیشینه‌اش به فرهنگ غرب و سرمایه‌داری باز می‌گردد.

در فرهنگ سرمایه‌داری، مصرف، به عنوان یک امتیاز برای کسب منزلت اجتماعی به شمار می‌رود و هرچه نمایش این مصرف به گونه‌ای متفاوت‌تر و خاص‌تر باشد، فرد احساس خوشایندتری خواهد داشت. مسئله نمایش خود از مظاهر این فرهنگ در دنیای امروزی است که داشته‌ها باید به صورت برجسته و کاملا مسحوس به نمایش گذاشته شود تا فرد از طریق آنان کسب امتیاز اجتماعی کند.

اینستاگرام در یک برهه زمانی کوتاه توانست در بطن خانواده‌ها نفوذ کند و مرزهای حریم خصوصی را بر هم بزند. حریم خصوصی فرد و خانواده‌ با با ورود به دنیای مجازی بازتعریف می شود و خطوط قرمزی که پیش از این در زندگی شرقی و اسلامی هموطنان ما وجود داشت، از بین رفت.

اینستاگرام یک ابزار است که می‌توان استفاده‌های متنوع و مفیدتری از ان هم داشت اما کاربر ایرانی بیشتر به مشابه سازی خود با دیگران و به خصوص غرب تمایل دارد. تصویر از گشت و گذارهای مدرن، مشابه سازی اعیاد و رخدادهای جهانی مانند هشت مارس، مسابقات فوتبال، حوادث پاریس و غیره نه در راستای فرهنگ ایرانی و نه در راستای فرهنگ اسلامی است بلکه بومی شده فرهنگ غرب در ایران است.

مهمترین وجه تغییر الگوی سبک زندگی، گذر از درون‌گرایی فرهنگ ایرانی- اسلامی به برون گرایی غربی بود. فرد دیگر خود را مقید به حضور در جمع امن خانواده نمی‌داند و دیده شدن و مود تایید واقع شدن، برایش اولویت می یابد.

بعد از مدتی برای افراد خانواده مفهوم «محرم اسرار» از بین می روند و گوشه گوشه خانه و لحظات مهم خانوادگی، برای مخاطبین ارسال می‌شود، مخاطبانی که از روی تفنن و کسب لذت، صفحه دوستان خود را نگاه می‌کند.

در کل می‌توان به برخی از تاثیرات شبکه اینستاگرام بر سبک زندگی ایرانی- اسلامی اشاره کرد:

 -از بین رفتن حیای عمومی

به مرور با گذاشتن عکسهایی از زندگی خصوصی و شخصی فرد در فضای عمومی با هدف دیده شدن و نمایش خود، حیای فردی از بین رفت و واکنش به مسائلی که تا چندی قبل برای فرد اهمیت داشت، به شدت کاسته شد. امروز مشاهده عکس خصوصی خانواده، مراسم عقد، گردش و ... در اینستاگرام به امری عادی تبدیل شده و گاها افراد به خصوص در سنین پایین‌تر برای بیشتر دیده شدن و جذب لایک و کامنت، به سمت الگوبرداری از مدل‌های غربی حرکت می‌کنند. روند کم شدن پوشش به گونه‌ای که گویی فرد در میان اعضای نزدیک خانواده حضور دارد، از مهمترین تاثیرات جانبی حضور در این فضا است.

برخی دیگر نیز که الزامات و محدودیت‌هایی در گذاشتن عکس‌های شخصی دارند، با متن‌ها و تعاملات‌شان با دیگر کاربران، به محو کردن فضای حیای عمومی اهتمام دارند.

 -همسان‌سازی

تاثیر دیگر اینستاگرام مبنی بر همسان‌سازی علایق بود. یک جور فکر کردن و یک جور دیدن دنیا، فرصت مناسب‌تری برای نسخه‌پیچی ایجاد می‌کند و به تبع حکومت بر افکار عمومی راحت تر خواهد بود.

اینستاگرام به عنوان یکی از ابزارهای تغییر ذائقه مخاطب، توانست مرزهای فرهنگی را از بین برده و یکسان سازی زیست اجتماعی و تشکیل شهروند جهانی کمک کند. عکس‌های متعدد از یک شیوه لباس پوشیدن، یک سبک غذا، یک پدیده جهانی در سطح مجازی و ... در راستای این همسان سازی بود. با تدوام این روند، الگوی سبک زندگی همانی خواهد شد که به اهداف سیاسی و اقتصادی غرب، نزدیک است. زیرا مخاطب خود را ملزم به رفتار در این الگوها و چارچوب‌ها می‌داند.

 -کسب لذت بیشتر، هدف زندگی در اینستاگرام

در اینستاگرام اهداف در حوزه کسب لذت بیشتر قرار می‌گیرند. فرد همواره تصاویری از لحظات خوب، مهمانی، مسافرت، کافه گردی، گشت و گذار در شهر و یا متعلقات خود را قرار می‌دهد. کسب لذت بیشتر، مهمترین هدف در اینستاگرام شناخته می‌شود. چندی قبل که صفحه ای با نام «بچه پولدارهای تهران» در اینستاگرام تاسیس شد که در آن قصد داشتند تمایز تفریحات و خوشگذرانی‌هایشان از دیگران نشان دهند.

تمایزبخشی به طبقه اجتماعی و بازنمایی از تفریحات منحصر به فرد، هسان سازی سبک پوشش و آرایش برای قرار گرفتن در گروه‌های خاص از دیگر پیامدهای منفی اما رو به رشد در اینستاگرام است.

 -قهرمانان بی‌نام اینستاگرام

در حلقه عکس دوستان اینستاگرامی، مورد سند واقع شدن اهمیتی فوق العاده دارد و فرد برای خوشایند مخاطب، متحمل وقت گذاشتن برای تهیه عکس مناسب و ویرایش آن می‌شود. استفاده ابزاری از خود، بخصوص در بین کاربران زن، بیشتر به چشم می‌خورد. زنانی که تنها با استفاده از جسم زنانه و رنگ و لعاب مدل‌های غربی سعی در جمع کردن مخاطب دارند.

می‌توان این برهه از ارتباطات جهانی را دوران انتقال قدرت سخت به نرم خواند. تنها راه افزایش قدرت و حضور فعال در عرصه بین الملل استفاده از دیپلماسی فرهنگی و تکوین خودباوری به صورت خلاقانه، منسجم و معطوف به هدف است.


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر