گوگل با استفاده از اطلاعات افراد و فروش آنها ثروت فراوانی به دست میآورد و کشورها را به مستعمره مجازی آمریکا تبدیل میکند.
بر اساس تحقیق جدیدی که توسط سامی کامکار، تحلیلگر مسائل امنیتی انجام گرفته گوشیهای اندرویدی در هر چند ثانیه یکبار موقعیت خود را شناسایی کرده و حداقل چند بار در هر ساعت این دادهها را به گوگل مخابره مینمایند. این گوشیها همچنین نام، مکان و قدرت سیگنال هر نوع شبکه Wi-Fi نزدیک را نیز مخابره میکنند. شرکت گوگل تاکنون از ارائه توضیحی در مورد این اطلاعات امتناع کرده است اما میتوان تصور کرد در جهان گوگل، هیچ مکانی برای پنهان شدن وجود ندارد و این از مخاطرات زندگی در دنیای جدیدی است که مجموعهای از امکانات رایگان را صرفاً برای نقض حریم شخصی زندگی انسانی در اختیار ما قرار میدهد.
تأثیر مستقیم گوگل بر کاربران
در چنین شرایطی آیا هیچ عاقلی از اجاره زیرساخت اطلاعاتی خود به چنین جاسوس خبره و پیشرفتهای استقبال میکند؟ یک لحظه بایستید و به گذشته خود خیره شوید...گوگل چقدر از زندگی شما میداند؟ او میداند شما در انتخابات پیش رو شرکت میکنید؟ کدام گزینه به سلیقه شما نزدیک است؟ میتواند بر جستجوهای اینترنتی شما تأثیر بگذارد و اطلاعات دریافتیتان را کنترل کند؟ گوگل حتی بر تصمیمسازیهای شخصی زندگی ما نیز بسیار مؤثر است چرا که دوره جستجو در کتابخانهها و دائرهالمعارفهای حجیم و خاک گرفته به پایان رسیده است! فرض کنید شما یک خبرنگار، تاریخنگار یا پژوهشگر محقق هستید...هماکنون عبارت «Iran» را در گوگل جستجو کنید تا دقیقاً دریابید یک جستجوگر رایگان و ساده چگونه به تاریخ و تصور جهانیان از ما شکل میدهد! کمی جلوتر برویم...«Israel» را جستجو کنید... گوگل در سرویسهای مختلف، قوانین پیچیدهای دارد که بسیار بعید است با ذهن معمولی بتوان از پس محاسبات پیچیده آن برآمد اما در برآیند کلی حدس زدن نظرات شخصی گوگل کار سادهای است! به عبارت سادهتر گوگل یک «صهیونیست لیبرال» است که ارزشهای مشخص و معلوم در فضای جهانی دارد و هیچ دلیلی برای سانسور گرایشهای شخصی خود نمیبیند!
صهیونیستی به نام گوگل
بسیاری از کارمندان و مدیران ارشد گوگل صهیونیست هستند و برخلاف بسیاری از ساکنین کشورهای جهانسومی و در حال توسعه که هیچ نگرانی از این موضوع ندارند، خدمت گوگل به اسرائیل و سازمانهای جاسوسی به علت تسلط این شرکت بر فنّاوری برتر، برای سایر شهروندان جهان مهم است.
اولین کارمند گوگل و کارمندانی که بعدها در مراحل اولیه آغاز به کار شرکت استخدام شدند همگی یهودی بودند. کرگ سیلورشتاین اولین کارمندی بود که توسط لری پیج و سرگئی برین، مؤسسین گوگل، استخدام شد. اولین کارمند زن یهودی گوگل نیز سوزان ووجچیکی نام داشت که فضای اداری لازم برای آغاز فعالیتهای تجاری گوگل را فراهم نمود. از آن پس سوزان معاون مدیریت تولید شرکت گوگل شد. آن ووجچیکی، خواهر کوچکتر سوزان و متخصص بیوتکنولوژی، در ماه می2007، طی یک «مراسم سنتی یهودی» به نوشته روزنامه هاآرتص، با سرگئی برین، رئیس گوگل، ازدواج نمود. بدین ترتیب همهچیز در داخل قبیله باقی ماند!
در اولین کریسمس بهجای درخت کریسمس یک شمعدان در سالن شرکت قرار داده شد. چارلی آیرز، سرآشپز سابق گوگل، غذاهای سنتی یهودیان را تدارک میدید و شام عید پسح (عید یهودیان) را تبدیل به یکی از مراسمهای سنتی شرکت کرده بود. به نظر برخی از آمریکاییها، تمایل شرکت گوگل برای استخدام بهترین و درخشانترین نخبگان دانشگاهی را نیز میتوان یک سنت یهودی نامید. شاید بدین ترتیب عبارت «بد نباش!» نیز مفهومی یهودی باشد. این مفهوم که اشارهای به شعار کابالیستی «احیای جهان» است نشان از تعهد شرکت برای انجام امور بشردوستانه دارد. البته لیست مذکور بسیار طولانی است و بحث کیهان بسیار عمیقتر از هویت یهودی مدیران ارشد گوگل است.
در یک نظرسنجی انجامشده در آمریکا که ماه گذشته توسط شرکت Survata برگزار شد از مخاطبان خواسته شد نگرانیشان نسبت به دسترسی سازمانهای مختلف به اطلاعات شخصی آنلاین خود را با ارقام بین صفر (عدم نگرانی) تا 10 (نگرانی شدید) اعلام کنند. جالب آنکه نمرهای که کاربران به نگرانی از گوگل دادند (7/39) بود که از رتبه دریافتی سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA)، (7.06) بالاتر است و نشاندهنده آن است که آمریکاییها نسبت به گوگل بیش از سازمان جاسوسی انگشتنمایی همچون NSA احساس خطر میکنند.
نتایج این نظرسنجی، مکمل افشاگریهایی است که در سالهای اخیر توسط افرادی چون اسنودن و آسانژ انجام گرفته است. اسنودن که چند سال است با افشاگریهایش علیه اقدامات جاسوسی سازمان امنیت ملی آمریکا توجهات جهانی را به این سازمان جلب کرده، پیش از این گوگل و فیسبوک را به علت دسترسی آزاد به اطلاعات شخصی کاربران، دشمن حریم شخصی مردم قلمداد کرده بود.
خدمت به دوستان اسرائیل
آسانژ هم که مؤسس سایت افشاگر ویکیلیکس است پیشتر گوگل را در حد سازمان امنیت ملی آمریکا خوانده و گفته بود گوگل با جمعآوری و فروش اطلاعات شخصی کاربران، ثروت هنگفتی به دست آورده است. جالب اینجاست که در اطلاعات آشکار منتشرشده در بخش ارتباط با کاربران گوگل، این شرکت رسماً به این موضوع اعتراف میکند که همکاریهای گستردهای با دولتهای برخی کشورهای همسو با لیبرال سرمایهداری دارد و مثلاً اطلاعات نامطلوب مربوط به رهبران این جوامع و سازمانهای اطلاعاتی و حوادث تاریخی منفی را «سانسور» میکند؛ اما طبیعتاً هرگز چنین سانسوری به نفع کشورهای مستقلی همچون «ایران» صورت نخواهد گرفت و اتفاقاً گوگل ترجیح میدهد مثلاً به اعتراف خود با انفجار «بمب ویدئویی مرگ ندا آقا سلطان» در فضای سایبر، به سرنگونی و بدنامی حکومت مردمی کشورمان کمک کند. البته همیشه اقدامات تا این اندازه فاش نیست و تأثیرگذاری بر «تعاملات اطلاعاتی» و «جستجوهای کاربران» با هدف ایجاد تغییر در رأی و نظر آنها مخاطرات کمتری در حوزه «اعتماد عمومی» به همراه خواهد داشت. با این احتساب میتوان پیشبینی کرد گوگل در تحقیقات ما در مورد یک نامزد خاص انتخاباتی تأثیر گذاشته و به خواست مردم جهت دهد. شخصیتی را «محبوب» کرده و دیگری را «منفور و نامطلوب» جلوه دهد کما اینکه پیش از این نیز در انتخابات 88، دقیقاً گوگل در موقعیت «اتخاذ موضع» ایستاد و اریک اشمیت مدیر این شرکت اعلام کرد: «ما نمیتوانیم به ایران اجازه دهیم سهمی از مدیریت اینترنت جهانی داشته باشد (!)»
ترس کافی نیست!
پس اگر از گوگل نمیهراسیم و مطالبهای جدی برای راهاندازی هر چه سریعتر «شبکه ملی اطلاعات» در کشورمان نداریم، اشکالی در کار است. اگر گمان میکنیم برای مقابله با غول بیقانون اینترنت نمیتوان برنامهای ملی و پیشرفته تبیین کرد و به اجرا درآورد نیز باید بدانیم که توانایی متخصصین ایرانی را دستکم گرفتهایم! ما نیز مثل آلمانیها، انگلیسیها، روسها، چینیها، برزیلیها، هندیها، هلندیها و ترکها میتوانیم «زیرساخت ملی سایبری» داشته باشیم و مستعمره مجازی آمریکا نباشیم. فراموش نکنیم «اینترنت امن، حق مسلم ماست!» و هیچ دولتی حق ندارد تاریخ و آینده ما را با ابزارهای سایبری هوشمند دستکاری کند.