موضوع نفوذ اقتصادی مساله ای است که این روزها با توجه به، به فرجام رسیدن تدریجی برجام مهمتر و قابل توجه تر شده است. هرچند در تعابیر مقام معظم رهبری «نفوذ» بیشتر صبغه فکری، عقیدتی و فرهنگی دارد با این حال در برخی موارد این نفوذ فکری به حوزه اقتصاد نیز کشیده می شود و در برخی موارد دیگر دشمن تمرکز خود را مستقیما بر مساله نفوذ اقتصادی قرار می دهد.
موضوع نفوذ اقتصادی مساله ای است که این روزها با توجه به، به فرجام رسیدن
تدریجی برجام مهمتر و قابل توجه تر شده است. هرچند در تعابیر مقام معظم
رهبری «نفوذ» بیشتر صبغه فکری، عقیدتی و فرهنگی دارد با این حال در برخی
موارد این نفوذ فکری به حوزه اقتصاد نیز کشیده می شود و در برخی موارد دیگر
دشمن تمرکز خود را مستقیما بر مساله نفوذ اقتصادی قرار می دهد. از همین رو
و برای بررسی هرچه بیشتر منافذ رسوخ دشمن به حوزه اقتصادی، گفتگویی با
دکتر یحیی آل اسحاق، وزیر بازرگانی دولت ششم و رئیس سابق اتاق بازرگانی
تهران انجام گرفته. در این مصاحبه، دکتر آل اسحاق از یک سو به ابعاد
ساختاری و اجرایی نفوذ اقتصادی می پردازد و از سوی دیگر، به نقش بینش ها در
روی دادن این رسوخ خطرناک. چکیده این مصاحبه در ذیل از مد نظر شما می
گذرد.
• جناب آل اسحاق، تعبیری که شما از معنای نفوذ اقتصادی دارید چیست؟!
من
در ابتدا می خواهم تاکید کنم این تفکر که دشمن دست از دشمنی با ملت ایران
برداشته است تفکر غلط و ناصوابی است. دشمن همان دشمن است اما ابزار و
تاکتیک های آن برای مهار انقلاب اسلامی تغییر کرده است. آنها تاکنون از هر
ابزاری برای توقف شعاع تاثیرگذاری انقلاب اسلامی بهره برده اند و اکنون نیز
جنگ فرهنگی و اقتصادی را در اولویت خود قرار داده اند. داستان تحریم ها
میدان جنگ دشمن در حوزه اقتصادی با ایران بود که خوشبختانه اگرچه هزینه های
سنگینی را بر اقتصاد ایران تحمیل کرد اما نتوانست به هدف نهایی خود که
فروپاشی اقتصاد ایران است، دست یابد.
من فکر می کنم در شرایط فعلی
که دشمن از تاثیرات تحریم در فروپاشی اقتصاد ناامید شده، رو به رویکردهای
ایجابی در حوزه اقتصادی آورده است که نفوذ اقتصادی نیز در همین زمینه قابل
تحلیل است. در واقع اکنون این خطر جدی وجود دارد که دشمن از طریق تعامل
اقتصادی، هدف خود یعنی فروپاشی اقتصاد ایران را پیگیری کند.
• به نظر شما دشمن در راهبرد نفوذ از چه ابزارهایی استفاده می کند؟!
ببینید،
مساله نفوذ دارای ابعاد متعددی است اما به نظر من یکی از مهمترین مصادیق
نفوذ اقتصادی دشمن در اختیار گرفتن زمام کالاهای استراتژیک کشور است. به هر
حال هر اقتصادی برای رتق و فتق امور جاری خود یک نیازهای اساسی دارد. مثل
گندم، روغن، برنج و ... که عمدتا تحت عنوان کالاهای اساسی از آنها یاد می
شود. اکنون این خطر وجود دارد که دشمن با استفاده از وابستگان خود چرخه
تامین این کالاها را زیر چتر خود بگیرد و در بزنگاه ها از این مجرا برای
نفوذ استفاده کند. دشمن نشان داده است در مقاطع مورد نیاز، از هیچ اقدامی
فروگذار نمی کند. یادمان نمی رود که در اوج تحریم ها غربی ها از ارائه مواد
مورد نیاز برای تهیه عکس های رادیولوژی هم به ایران امتناع می کردند!
•
یکی از مواردی که اکنون برخی از صاحب نظران در خصوص مساله نفوذ مطرح می
کنند مساله مشارکت اقتصادی با طرف های خارجی است. به نظر شما این بخش تا چه
میزان می تواند بسترساز نفوذ باشد و در این مسیر باید چه ملاحظاتی را در
نظر گرفت؟!
بله، من هم موافقم که این شراکت اقتصادی بدون در نظر
گرفتن ضوابط خاص می تواند بسترساز نفوذ باشد. این مساله در خصوص موضوع
شراکت و اعطای نمایندگی بسیار جدی است. در این شرایط دستگاه های امنیتی و
قانونی باید ملاحظات لازم را لحاظ کنند. از سوی دیگر باید دقت نظر داشته
باشیم که در طی این مشارکت در نهایت صنعت و فناوری و تولید ما مشروط به
حضور طرف خارجی نباشد. برای مثال، در قضیه ساخت نیروگاه بوشهر ما یک تجربه
تلخ داریم، زیرا وقتی طرف های غربی کار را نیمه تمام رها کردند طرف ایرانی
که اطلاع لازم از نحوه طراحی و ساخت این پروژه را نداشت نتوانست ادامه کار
را پیگیری کند و لذا طرح و ساخت نیروگاه دوباره از ابتدا آغاز شد.
• به نظر شما آیا می توان تبعیت از نسخه های تجویزی توسعه ای را نیز عملا مصداق نفوذ به حساب آورد؟
یکی
از مصادیق مهم نفوذ اقتصادی که توام با نفوذ فکری و عقیدی است تاثیرگذاری
بر محافل تصمیم سازی و تصمیم گیری است. اتاق های خاصی هستند که فکر اقتصادی
تولید می کنند و اگر این اتاق ها تحت تاثیر الگوهای غربی قرار بگیرند،
خواه ناخواه فضای اقتصادی کشور را به سمتی می برند که نفوذ به طور خودکار
اجرایی شود. متاسفانه در دوره هایی همین تفکرات به اصطلاح اقتصادی پیاده
سازی شد و اقتصاد ایران نیز هزینه های سنگینی را پرداخت کرد. برای مثال
اکنون نظام بانکی کشور دارای مشکلات اساسی است اما اینکه بخواهیم این سیستم
را مطابق مدل های غربی نوسازی کنیم، بیرون آمدن از چاله و افتادن به چاه
است.
یکی دیگر از چالش ها در این زمینه تبعیت مراکز تولید علم
اقتصاد از الگوهای غربی است که نمود آن در ایران کم نیست. متاسفانه گاهی
ساعت دانشجویان اقتصادی ما با ساعت غرب تنظیم است و اساسا فکر اقتصادی
متمایل به پایتخت های اروپایی است. در چنین شرایطی چطور می توانیم راه های
نفوذ اقتصادی دشمن را مسدود سازیم؟
• شما در سالهای نه چندان
دور وزیر بازرگانی دولت بوده اید. به نظر شما اگر قرار باشد به تمام
تعاملات اقتصادی با نگاه نفوذ نگریسته شود، اساسا فضای اقتصادی می تواند
پیشرفتی را تجربه کند؟
همه ما معتقدیم که نمی توان دور فضای
اقتصادی کشور را دیوار کشید و اساسا امر اقتصاد منوط به توسعه تجارت است.
در طول دوران تحریم نیز ما خسارت های هنگفتی به دلیل دوری از بازارهای
جهانی پرداخت کرده ایم و کسی منکر آن نیست. اساس صحبت سر قطع روابط اقتصادی
با دنیای خارج نیست بلکه اصل تقویت این ارتباطات با لحاظ برخی شرایط ویژه
است. الگوی اقتصاد مقاومتی نیز بر مبنای اقتصاد درونزای برون نگر تدوین شده
است. بحث ما سر این است که برخی تلاش دارند یک دوگانه آرمان-منافع ایجاد
کنند و مدعی بشوند که اگر قرار است دنبال منافع اقتصادی برویم، باید آرمان
هایمان را کنار بگذاریم و وادادگی را تجربه کنیم. ما معتقدیم اتفاقا زمانی
منافع کشور تامین می شود که رویکردهای آرمانی در اولویت قرار بگیرد. نسخه
ما برای رشد و توسعه نسخه اسلامی است که عدالت را مقدم بر توسعه قلمداد می
کند. مدل های بانک جهانی اساسا به عدالت توجه ای ندارند و ما توسعه بدون
عدالت را نمی خواهیم.
• برخی از کارشناسان معتقدند فضای پسابرجام بسترساز نفوذ اقتصادی دشمن است. تحلیل شما در این زمینه چیست؟
من
در ابتدا باید این نقد را مطرح کنم که دولت بیش از حد انتظارات و توقعات
جامعه را نسبت به تاثیرات برجام در اقتصاد ایران بالا برده است و اکنون
مردم انتظار دارند که با نهایی شدن توافق گشایش ویژه ای در سطح کیفی زندگی
آنها روی دهد. این در حالی است که تنها 30 درصد از مشکلات اقتصاد ایران به
مساله تحریم باز می گردد که بخشی از آن قرار است رفع شود. لذا همچنان بیش
از 70 درصد چالش های اقتصادی کشور پابرجاست و هیچ تغییر محسوسی نداشته است.
خود این مساله به نظر من اگر همچنان مدیریت نشود، می تواند بستر ساز نفوذ
اقتصادی شود. چرا که دولت زیر بار فشار مطالبات مردمی مجبور به کوتاه آمدن
در برابر سیل واردات کالاهای مصرفی خارجی می شود و این یعنی شکسته شدن کمر
تولید داخلی. از سوی دیگر، به هر تقدیر با اجرایی شدن برجام فضا برای حضور
شرکت های غربی در ایران هموار تر می شود و این می تواند بستر ساز نفوذ شود.
• شما بهترین راهکار در زمینه مقابله با نفوذ اقتصاد دشمن را چه می دانید؟
ببینید،
طی سه دهه گذشته نظام کریمانه به دولت ها اجازه داده است تا نسخه های
اقتصادی خود را برای بهبود زندگی مردم به کار ببرند و ما نیز در طی این سه
دهه گذشته تقریبا تمام مدل های اقتصادی از متمایل به راست و بازار تا گرایش
های چپ و اقتصاد دولتی را به چشم خود دیده ایم. اگرچه این تغییر راهبردها
هزینه هایی داشته است اما مثل یک آزمون و خطا ما را به این نقطه رسانده است
که حل مشکلات اقتصادی ایران هیچ چاره ای به جز یک الگوی بومی ندارد.
اکنون
تقریبا قاطبه کارشناسان، اقتصاددانان و مدیران تاکید می کنند که الگوی
اقتصاد مقاومتی یک الگوی جامع و مانع برای رشد اقتصادی کشور است اما مهم آن
است که این مدل در عمل اجرایی سازی شود. رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز
چندین بار تذکر داده اند که نسبت به روند اجرای اقتصاد مقاومتی رضایت
ندارند. اکنون کشور در آستانه دو اتفاق مهم قرار دارد که یکی تدوین برنامه
ششم توسعه و دیگری بسته شدن بودجه سال 95 است. اگر یک عزم جدی در بین دولت و
مجلس و همچنین یک مطالبه عمومی بین افکار عمومی وجود داشته باشد این دو
سند اگر بر مبنای اقتصاد مقاومتی تهیه شود بخش عمده ای از چالش ها را می
تواند مرتفع سازد. بدون شک در حوزه مقابله با نفوذ اقتصاد دشمن هم این
الگوی اقتصاد مقاومتی است که می تواند کارساز باشد و ضمن حفظ تعامل با
دنیای خارج، اقتصاد را نیز در مقابل نفوذ واکسینه کند.