در اوضاع نابه سامان اشتغال، حضور پر رنگ شرکت های اینترنتی با نصب آگهی های تبلیغاتی بر روی دیوارهای شهر به چشم می خورد. به راستی اعتماد به این مجموعه های بی نام و نشان جایز است؟علت گرایش جویندگان شغل دوم چیست؟
زمانی که شرایط اقتصادی سخت و دشوار میشود، همه به تقلا یافتن شغل دوم میافتند. اگر تا 10 سال گذشته خانوار کارگری میتوانست از طریق دریافت حداقل دستمزد ماهانه تا 50 درصد از هزینه های خود را تأمین کند، این نسبت رفته رفته کاهش یافته است و کارشناسان بازار کار معتقدند، دستمزدهای مصوب شورای عالی کار در هر سال چیزی حدود 40 درصد از نیازهای ماهانه یک خانوار کارگری را تأمین میکند و 60 درصد کسری وجود دارد.
همین امر موجب میشود تا فرد به دنبال کار دوم باشد و حداقل نیازهای روزانه خود را فراهم سازد. این تلاطم زمانی رخ می دهد که فرد اولین تلنگرها و ضربات فقر را در زندگی اش احساس کند. در حالی که اکنون کمتر کسی سرمایه لازم برای ایجاد شغل را دارد تلاش میکند تا از طریق زحمت و تلاش بیشتر کسری درآمد خود را جستجو کند.
اما تمام این مسائل باعث شده است تا بازاریابی الکترونیک رواج یابد. منظور از بازاریابی الکترونیک بکارگیری کانال های الکترونیکی ارتباط با مشتریان به منظور نشر پیامهای بازاریابی است.
« دوستانی که دارای کاری و شغلی هستند میتوانند به صورت تلفنی یا حضوری، نیمه وقت، تمام وقت و یا ساعتی با ما همکاری کنند و ماهانه درآمد یک میلیون تومانی داشته باشند»
این بخشی از آگهی یک شرکت بازاریابی اینترنتی است که «شغل دوم با حقوق یک میلیون تومان » را تیتر آگهی خود کرده است. یکی از آسیبهای این آگهی ها بی نام و نشان بودن شرکت یا مجموعه ای است که مسئول این آگهی های تبلیغاتی است. فردی که با شماره مورد نظر به عنوان کارجو تماس میگیرد نمیداند که آیا این ماجرا کلاهبرداری است؟ اطمینان به این شرکت تا چه اندازه جایز است؟نظارتی از سوی سازمان مشخصی بر نحوه فعالیت مجموعه صاحب آگهی تبلیغاتی وجود دارد یا خیر؟
به اعتقاد کارشناسان بازار کار یکی از دلایل گرایش مردم به سمت مشاغل دوم عدم داشتن مزد واقعی نیروی کار است. متأسفانه دستمزد نیروی کار در شرایط فعلی با واقعیت همسان نیست. نتایج بررسی بانک مرکزی نشان می دهد که در سال گذشته هزینه سالانه یک خانوار ایرانی 32میلیون و 876 هزار تومان و درآمد سالانه همان خانوار 31میلیون و 393هزار تومان بوده بنابراین خانوارهای ایرانی در سال گذشته یک میلیون و 483 هزار تومان کسری داشتند. همین امر باعث گرایش مردم به مشاغل دیگر میشود.
برخی عدم رضایت از شغل اول را از علل گرایش افراد به سمت شغلهای دیگر میدانند و برخی دیگر از کافی نبودن درآمد شغل اول سخن میگویند اما به زعم کارشناسان بازار کار، مهمترین دلیل دو شغله بودن افراد به ویژه کسانی که در ردههای پایین شغلی هستند، مشکلات معیشتی و عدم تأمین نیازهای خود و خانواده است که ناچار به شغل دوم روی میآورند.
هادی ابوی سخنگوی کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور میگوید: با شرایط فعلی زندگیها به قدری سخت شده که تعداد افراد شاغل در بسیاری از خانوادهها به بیش از یک نفر افزایش پیدا کرده تا جایی که حتی زنان خانه نیز پا به پای مردان برای گذران زندگی کار میکنند.
وی میافزاید: یکی از توجیهاتی که در مورد اشتغال افراد دو شغله و بعضاً سه شغله میشنویم این است که از تجارب آنها در کار استفاده میشود در حالی که وقتی به بحران بیکاری در کشور نگاه میکنیم چارهای جز ساماندهی دو شغلهها نداریم.
به اعتقاد سخنگوی کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور، بالا بردن سن بازنشستگی یکی از عوامل موثر بر پدیده دو شغله بودن است چرا که فرد بازنشسته بعد از 30 سال کار و تلاش باید به گونهای زندگی کند که در دوران فراغت از کار نیازی به رفتن مجدد بر سرکار نداشته باشد اما بر خلاف تصور، خرج و مخارج و هزینههای افراد بازنشسته به مراتب بیشتر از دوران کار است و اغلب برای تامین هزینههای زندگی و درمان، شغل دومی برای خود برمیگزینند.
انجام چند شغل توسط یک فرد باعث سلب فرصتهای شغلی از افراد فاقد کار می شود و به گسترش بیکاری دامن میزند از این رو انتظار میرود دولتها با اتخاذ سیاستهایی راهکار مناسب برای حمایت و صیانت از نیروی کار داده باشند تا پدیده دو شغله و چند شغله بودن در جامعه کمرنگ شود.