۲۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
کد خبر: ۱۷۱۳۰
یک سال و اندی از ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری می‌گذرد، اما به اعتقاد عده‌ای از کارشناسان این حوزه، دولت یازدهم با وجود باتدبیر بودن نتوانسته کارنامه اقتصادی درخشانی را رقم بزند.
یک سال و اندی از ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری می‌گذرد، اما به اعتقاد عده‌ای از کارشناسان این حوزه، دولت یازدهم با وجود باتدبیر بودن نتوانسته کارنامه اقتصادی درخشانی را رقم بزند. به عبارتی دیگر، اجرایی شدن این نوع جدید اقتصادی تنها به شعار بسنده شده و هیچ‌یک از مصادیق آن جنبه عملی پیدا نکرده است. ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و استاد بازنشسته دانشگاه تهران، در یادداشتی، ضمن تأکید بر ابلاغیه رهبر انقلاب اسلامی در این باره که هیچ برنامه اقتصادی غیرمنطبق با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در دستور کار قرار نگیرد، به اقدامات و سیاست‌هایی که در دولت برای اجرایی شدن این سیاست درست یا نادرست انجام شده است، اشاره کرده است که مشروح آن را در ادامه می خوانیم.

اقتصاد مقاومتی یعنی استقلال اقتصادی! اما گزارش‌های رسیده هیچ اقدامی را که منطبق بر اقتصاد مقاومتی باشد، منعکس نمی‌کند و به جای آن در سه ساله اخیر وابستگی بیشتری را در حوزه اقتصاد احساس می‌کنیم.

در ایران حاضر هر کسی به‌دنبال آن است که حداکثر سود را از فعالیت اقتصادی خود داشته باشد، بدون آنکه به فکر کشور و اقتصاد باشد.

انسان‌ها در چنین شرایطی سودپرست خواهند شد و حتی اگر خصوصی‌سازی هم بخواهد رواج پیدا کند، مخالفت‌های قانونی سر راه آن پیدا می‌شود و بدین‌ترتیب هیچ چیزی در جای خود قرار نخواهد گرفت. در حالی که در وصیت‌نامه امام هرگونه اقدامی با سود غیراقتصادی، خلاف مبانی نظری محسوب می‌شود، اما در حال حاضر چنین امری به وضوح دیده می‌شود.

شعار "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" که به وفور نقش آزادی آن در قانون اساسی مطرح شده است، در حال حاضر معنای دیگری پیدا کرده است؛ به‌گونه‌ای که تمامی افراد به‌دنبال آن هستند که آزادی عقیده و آزادی به شیوه‌های نامشروع را در جامعه پرورش دهند، در حالی که لفظ شعار فوق، چیز دیگری است.

اقتصاد مقاومتی باید به گونه ای باشد که به گفته رهبر انقلاب باید به‌گونه‌ای با سیاست در کشور اجرا شود تا بتوانیم خودکفایی و خوداتکایی را رقم زده و در شرایط تحریم‌های فلج‌کننده بتوانیم از پس خودمان برآییم. اما در حال حاضر این رویکرد رنگ باخته است و خام‌فروشی و ترویج مصرف کالاهای خارجی که قیمتی پایین‌تر از محصولات تولیدشده در کشور دارند، در حال خودنمایی است.
تا زمانی که نفت خام و مواد پتروشیمی به‌صورت خام فروخته و دلار با قیمتی ارزان به تولیدکنندگان خارجی اعطا می‌شود، وضعیت ایران به همین‌گونه باقی خواهد ماند و امکان رقابتی وجود نخواهد داشت.

در واقع با قیمت دلاری که در حال حاضر صرف واردات محصولات خارجی می‌کنیم، مانند آن است که به قاچاقچیان یارانه می‌دهیم که دلار خارج کنند که این امر خود با مصادیق شعارهای مطرح‌شده در اقتصاد مقاومتی مغایر است.

در حالی که 15 میلیون بیکار در کشور وجود دارد و 30 میلیون فقیر و درمانده در انتظار یارانه ناچیز نقدی هستند، چطور می‌توان دم از پیشرفت زد و از تولیدات داخلی حمایت کرد؟

بر اساس اصل 44 قانون اساسی، دولت وظیفه دارد خوراک، پوشاک، مسکن و درمان را برای تمامی اقشار جامعه فراهم آورد، در حالی که مردم برای استفاده از حمایت‌های دولتی همچون بیمارستان باید مدت دو سال منتظر درمان بمانند یا برای آموزش دیدن در دانشگاه‌های دولتی راه‌های سختی را طی کنند، در حالی که بیمارستان‌های خصوصی و دانشگاه‌های خصوصی دروازه‌های بازی برای تمامی افراد جامعه دارند؛ بنابراین نمی‌توان گفت که قانون اساسی توانسته است به وظیفه خود به‌خوبی عمل کند.

در جامعه‌ای که خودپرستی، پول‌پرستی و پولدار کردن افراد دارا و فقیر کردن فقرا در چارچوب قانون اساسی عنوان می‌شود و اندیشه‌های امام راحل همچنان به اندازه شعار باقی مانده است، نمی‌توان دم از خودکفایی و اجرایی شدن شعارهای اقتصاد مقاومتی زد.

در جامعه آمریکایی تنها به مصرف مردم فکر می‌شود، در حالی که در جمهوری اسلامی ایران با رفتن شاه ملعون قرار بود مملکت به‌گونه‌ای اداره شود که مجلس، شورای نگهبان و دست‌اندرکاران اقداماتی را برای ثروت برابر انجام دهند؛ بنابراین احساس می‌شود که در شرایط حاضر کوتاهی صورت گرفته است.
تغییرات رئیس جمهوری در حال حاضر به‌گونه‌ای شده که هریک رفتارها و اقدامات دیگری را نقض می‌کنند، در حالی که باید دنباله‌روی وجود داشته باشد و رؤسای جمهور جدید بتوانند اقدامات انجام‌شده در دولت‌های گذشته را که شایسته بوده است را ادامه دهند.
برای خوداتکایی در اقتصاد، باید بتوانیم تولید را به‌گونه‌ای اداره کنیم که نیازمند دیگران نباشیم؛ بنابراین حمایت از بخش‌های تولیدی بزرگ‌ترین کاری است که باید انجام دهیم. یعنی دلار ایرانی را برای واردات صرف نکنیم، بلکه تلاش کنیم با حمایت از تولیدکنندگان داخلی بتوانیم گردش مالی مناسبی ایجاد کنیم و بدین‌ترتیب از سود زیادی ثروتمندان و فقیر شدن بیشتر فقرا بکاهیم.
کشاورزی یکی از بخش‌های محوری در تولید محسوب می‌شود که حمایت این قشر توسط دولت می‌تواند بزرگ‌ترین اقدام برای خوداتکایی کشور را فراهم آورد، اما متأسفانه دیده می‌شود که قیمت تمام‌شده کالاهای پرمصرف وارداتی بسیار پایین‌تر از آن چیزی است که کشاورز داخلی تولید می‌کند؛ بنابراین باز هم نظارت در این بخش ضعیف است.

اگر در اقدامی ایثارگرانه بتوانیم کالاهای خارجی نخریم و دولت از صنعت داخلی حمایت کند و علاوه بر آن قانون به‌گونه‌ای تغییر کند که مالیات بر خانه‌های خالی و کسانی که چندین مسکن دارند، گرفته شود، بدین‌ترتیب دولت می‌تواند از فقرا به معنای واقعی دفاع کند.

چرا باید ثروتمندان مشمول دریافت یارانه شوند، در حالی که اخذ مالیات از این قشر می‌تواند در خدمت تولید قرار گرفته و فضا را به‌گونه‌ای بهینه کند که مصادیق اقتصاد مقاومتی اتفاق افتاده و به اندیشه‌های امام راحل جامه عمل پوشیده شود.

در حالی که مقام معظم رهبری با هدف تأمین رشد پویا و دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز 20 ساله، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی با رویکرد جهادی را ابلاغ کردند، قرار بود ریاست جمهوری نیز تمامی معاونان و زیربخش‌های خود را برای اجرایی کردن این سیاست‌ها بسیج کنند، در حالی که به اعتقاد صاحب‌نظران، تاکنون این دولت نتوانسته در پیاده‌سازی و اجرای سیاست‌های اقتصادی مقاومتی نمره قبولی کسب کند و احتمال می‌رود که با روند بسیار لاک‌پشتی فعلی، معنای اقتصاد مقاومتی تغییر کند.

در این بین، اقتصاد مقاومتی یعنی رونق اقتصادی که با فعال کردن ظرفیت‌های درونی کشور حاصل می‌شود. یعنی اقتصادی که مقاوم است و با تحریکات جهانی و تکانه‌های ناشی از آن و همچنین زیر و رو کشیدن‌های سیاسی آمریکایی‌ها و غیرآمریکایی‌ها هیچ اتفاقی برایش نمی‌افتد و به‌دلیل آنکه اتکا به مردم دارد، آب از آب تکان نمی‌خورد، اما در حال حاضر شرایط بازار، اقتصاد و زندگی مردم تحت تأثیر پساتحریم قرار گرفته، به‌گونه‌ای که عده‌ای حتی برای خرید‌های خود در انتظار آن هستند که ببینند بالاخره مذاکرات به کجا می‌انجامد؛ در حالی که این تفکر نمی‌تواند زمینه‌های اجرایی شدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را فراهم آورد.

در شرایط حاضر که اقتصاد لیبرالی در ایران حاکم شده، نمی‌توان گفت که شعار اوایل انقلاب اسلامی جامه عمل پوشیده شده است، زیرا متأسفانه دیده شده است که نمایندگان مجلس با بسیاری از مفاد قانونی که به نفع مردم است، مخالفت می‌کنند و علاوه بر آن قاضیان خوش‌نام این کشور تحت تأثیر عواملی غیر از عدالت قرار گرفته، بدین‌ترتیب فساد بیداد می‌کند.

رسانه‌های این کشور نیز نتوانستند نقش خود را به‌درستی ایفا کنند، زیرا اطلاعات درستی را انعکاس ندادند و در مقابل مقاومت عده‌ای سکوت اختیار کردند؛ بنابراین باید گفت که در شرایط حاضر برای آنکه بتوانیم جوانب مختلف اقتصاد مقاومتی را در حال اجرا ببینیم، علاوه بر مردم، دولت، مجلس و تمامی دست‌اندرکاران کشوری باید رویه خود را عوض کرده و در خدمت تولید و جامعه قرار گیرند و بدین‌ترتیب باید به‌دنبال قاضیان خوش‌نام و افراد صاحب‌نام در این کشور بگردیم تا بتوانیم نمره ردی اقتصاد مقاومتی را به قبولی تبدیل کنیم.
هفته نامه سراج
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر