۲۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۴
کد خبر: ۱۶۱۶۸
نقش ژئوپلیتیک ایران از دیرباز تاکنون غیرقابل اغماض بوده است؛ به‌گونه‌ای‌که در میان کشورهای واقع‌شده در مسیر راه ابریشم جدید، ایران یکی از کشورهایی است که توانایی ایفای نقش مثبت و سازنده را در توسعه ارتباطات و مناسبات میان کشورهای آسیایی داراست.
طرح «راه ابریشم جدید» که در چند سال اخیر موضوع بحث کارشناسان حوزه‌های اقتصاد سیاسی و ژئوپلیتیک بین‌المللی در رسانه‌ها بوده است، اساساً شامل دو شاخۀ اصلی آبی و خاکی می‌شود. این جاده از شهر پرقدمت «شی آن» چین آغاز می‌شود و با پشت‌سر گذاشتن راه‌های اصلی و فرعی بسیار و چندگانه از کشورهای پیش رو عبور می‌کند و درنهایت، سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا را به‌هم پیوند می‌زند.

بررسی موضوعاتی مانند: عرصۀ رقابت چین و آمریکا در اقتصاد بین‌الملل، افزایش نفوذ چین در اقتصاد آسیا و رشد چشمگیر فعالیت‌های اقتصادی و تجاری چین در آفریقا در مقایسه با سایر قدرت‌ها به‌خصوص ایالات متحده آمریکا نشان می‌دهد که چین با احیای جاده ابریشم و ترسیم یک کمربند اقتصادی، دسترسی بازارهای جهانی را تسهیل و گسترش یک کریدور حمل ‌و نقل بین‌المللی و قابل اتکاء با هزینه‌های مقرون‌به‌صرفه‌تر را در راستای منافع ملی خود تدوین کرده است. سرمایه‌گذاری چهل میلیارد دلاری چین در «صندوق سرمایه‌گذاری راه ابریشم» و درخواست از سایر کشورها برای پیوستن به این صندوق حاکی از اهمیت احیای جاده ابریشم در دیدگاه چینی است. اهمیت این طرح تا آنجاست که پکن قصد دارد این پروژه را با طرح وسیع‌تری به نام «منطقۀ آزاد تجاری آسیا‌پاسیفیک» (FTAAP) متصل و مرتبط سازد.

درحالی‌که چین با طرح‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها و فعالیت‌های دیپلماتیک، نقش عامل اصلی را در احیای راه ابریشم بازی می‌کند، نقش عوامل دیگر که منافع آنها از این رهگذر قابل تعقیب است، قابل بررسی به ‌نظر می‌رسد. ایران به ‌دلیل احراز دو ویژگی شامل: «موقعیت جغرافیایی و استراتژیک» و «منابع انرژی نفت و گاز فراوان» به‌ عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در احیای جاده ابریشم تلقی می‌شود. در ‌نتیجه، بررسی اهمیت، جایگاه و نقش ایران در احیای جاده ابریشم، نه‌تنها برای سیاستگذاران و تصمیم‌گیران داخلی، بلکه برای دولتمردان و بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی که در این پروژه عظیم سهیم‌اند، قابل اعتناست.


1. نقش و اهمیت ایران از منظر چین

صرف‌نظر از روابط تاریخی و ریشه‌دار میان چین و ایران، سیاست موازنه قوا در نظام بین‌الملل با عبارت «رقابت شرق و غرب» از یک‌سو و «نفوذ ژئواستراتژیک به مناطق دور از دسترس زمینی» یعنی خلیج فارس از سوی‌ دیگر، ایران را به مرکز ثقل برخی از منافع استراتژیک و کلیدی چین تبدیل کرده است. گسترش روابط پکن و تهران در سال‌های اخیر به‌گونه‌ای بوده است که از همکاری در حوزه‌های انرژی و تجارت فراتر رفته و وارد زمینه‌های دفاعی و تکنولوژی تسلیحاتی و موشکی نیز شده است.

افزایش همکاری‌های ایران و چین به‌ویژه پس از تحریم‌های هسته‌ای و گسترش فعالیت شرکت‌های چینی در زمینه‌های گوناگون در بازارهای تولیدی و تجاری تا آنجا پیش رفته است که اکنون چین به بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران تبدیل شده است. در همین راستا، ایران سومین تأمین‌کننده نفت خام چین محسوب می‌شود و بخشی از نیازهای این کشور در زمینه انرژی را تأمین می‌کند. روند تجارت فیمابین از سال 2000 به بعد افزایشی است، تا جایی‌که در سال 2014 حجم تجارت میان دو کشور به مبلغ 52 میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل آن حدود دوازده میلیارد دلار افزایش را نشان می‌دهد. علاوه‌بر بعد اقتصادی و تجاری، تبدیل شدن ایران به یک قدرت منطقه‌ای و لاینحل ماندن مسائل متعدد منطقه بدون حضور ایران باعث شده است که مقامات پکن به ایران به‌عنوان یکی از بازیگران اثرگذار منطقه‌ای بنگرند. با این توصیف، روابط مساعد چین با ایران و نقش مثبت این کشور در پیشرفت پرونده هسته‌ای ایران نشان از اهمیت ایران در ذهن دولتمردان پکن دارد.


2. نقش ایران در منطقه‌گرایی با دید اقتصادی و تجارت

یکی از سیاست‌هایی که کشورهای پیرامون راه ابریشم جدید به‌کار می‌گیرند تا بر مشکلات و چالش‌های مشترک و مشابه فائق آیند، اتخاذ سیاست‌های همگرایانه است. با توجه به ماهیت کمربند جدید و امکانات بالقوه، کشورهای در مسیر آن همگرایی با دید بهره‌وری اقتصادی و تجاری قابل تجویز به‌نظر می‌رسد.

از این منظر، گسترش روابط تجاری ایران با کشورهای مستقر در مسیر جادۀ ابریشم با رویکرد منطقه‌گرایی موجب می‌شود تا به‌جای تأمین کالای مورد نیاز از طریق سایر کشورها، مبادله کالایی درون‌منطقه‌ای و به تبع آن، رقابتی شدن قیمت‌ها شکل بگیرد. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با احیای مسیر راه ابریشم، پیشنهاد تفاهم‌نامه‌های مشترک با تعرفه‌های سطح پایین و جذاب ارائه دهد. همچنین با برطرف کردن عوامل افزایش هزینه مبادله کالا میان کشورهای مسیر جاده ابریشم، انتفاع جمعی حاصل می‌شود.


3. نقش سازندۀ ژئوپلیتیک

نقش ژئوپلیتیک ایران از دیرباز تاکنون غیرقابل اغماض بوده است؛ به‌گونه‌ای‌که در میان کشورهای واقع‌شده در مسیر راه ابریشم جدید، ایران یکی از کشورهایی است که توانایی ایفای نقش مثبت و سازنده را در توسعه ارتباطات و مناسبات میان کشورهای آسیایی داراست. هرچند با زوال نسبی جادۀ ابریشم قدیم بسیاری از کشورهای مستقر در مسیر آن به حاشیه رانده شدند، ایران همچنان نقش مهم ژئوپلیتیک خود را ایفا کرده است. در شرایط کنونی، ایران با توجه به مزیت‌هایی مانند: داشتن کوتاه‌ترین مسیر به‌سوی اروپا می‌تواند نقش ارزنده‌ای در ترانزیت کالا پس از احیا و تکمیل جاده ابریشم ایفا کند. همچنین فروپاشی شوروی و به‌تبع آن، استقلال کشورهای آسیای مرکزی جایگاه ایران را در احیای راه ابریشم پررنگ کرده است. اهمیت چنین جایگاهی به محصور بودن منطقه آسیای مرکزی و قفقاز در خشکی و مطرح شدن ایران به‌عنوان تنها گزینه موجود برای دسترسی به خلیج فارس و آب‌های آزاد برای کشورهای این منطقه مربوط می‌شود. نقش جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان مرکزی برای روابط اقتصادی و سیاسی در آسیای مرکزی و قفقاز، از سویی اهمیت جغرافیایی و ژئوپولیتیک این کشور را نشان می‌دهد و از سوی ‌دیگر، به کشورهای این منطقه گوشزد می‌کند که دسترسی به اقتصاد بخش مهمی از جهان از طریق مسیرهای زمینی، دریایی و هوایی نیازمند سیاست‌گذاری‌های همگرایانه و گشودن دست دوستی با ایران است.


4. نقش ایران در خطوط انتقال انرژی

ارزش و اهمیت جمهوری اسلامی ایران در خطوط انتقال نفت و گاز نیز حائز اهمیت است. در حالی‌که بیشترین حجم ترکیبی ذخایر نفت و گاز جهان به ایران تعلق دارد، پیشنهاد همکاری با ایران در حوزه انرژی از سوی دو رقیب منطقه‌ای، یعنی هند و چین گویای این واقعیت است که ایران یکی از تعیین‌کنندگان جریان انرژی در راستای تقویت جادۀ ابریشم جدید به‌شمار می‌رود. هرچند واردکنندگان بزرگ منطقه‌ای نفت و گاز در حال حاضر از خطوط انتقال انرژی به اندازه کافی بهره‌مندند، کشش بازار منطقه‌ای همچنان منتظر حضور فعال‌تر شبکه‌های انرژی ایران در منطقه است. پیشنهاد اخیر چین در راستای امتداد خط لوله ایران ـ پاکستان به‌منظور اتصال با شبکه انرژی چین و بهره‌برداری بیشتر از آن دلیلی بر این ادعا تصور می‌شود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر