آن چه در تحلیل رسانه ها درباره اوضاع منطقه دیده می شود این است که ایران بحث هسته ای را مطرح کرد و برای تثبیت حق هسته ای خود جنگی دیپلماتیک به راه انداخت و حاضر شد برای مدتی طولانی فشارهای اقتصادی و مالی را تحمل کند و قطعی روابط با جامعه جهانی را بپذیرد در مقابل در زیر پرده این مذاکرات نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش دهد. ایران از پرونده "استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای" استفاده کرد تا به هدف خود که همان تبدیل شدن به ابرقدرتی است که می تواند منطقه را ببلعد، برسد. در این چارچوب از آن جا که هدف روشن و مقدس است، همه چیز برای ایران جنبه ثانوی به خود گرفتند، حتی متحدان نزدیک ایران مثل بشار اسد و نوری مالکی و عبدالملک حوثی و غیره همگی تبدیل به برگه های فشار ایران در مواقع لزوم شدند.
محمد عروة القیسی در مقاله ای که در 26 ژوئیه 2015 نوشته است در این زمینه می گوید: «پیگیری پرونده هسته ای ایران همچنان از سوی اوباما ادامه دارد. حالا این مذاکرات به لحظه حساس خود رسیده است و جامعه جهانی و مجموعه 1+5 می روند تا ایران هسته ای را به رسمیت بشناسند و به دنبال آن در روابط خود با تهران تجدید نظر کنند و تعریفی جدید ارائه دهند. همان طور که جان کری، وزیر امور خارجه امریکا نیز تاکید کرده است. او گفته ما توانستیم مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای شویم، توافقی که ما با ایران امضا می کنیم قاطع و تاثیرگذار است، توافقی که می تواند مسیر تاریخ را عوض کند.»
وی در ادامه می افزاید: «در این میان اتفاقاتی ناگهانی رخ داده است. این تحولات به قدری شگفت آورند که گویی که در حال تماشای فیلم سینمایی هستیم. داعش عراق را به اشغال خود در آورده و بر موصل و ثروت های بانکی آن مسلط شده و صحنه ای دراماتیک به وجود آورده است در حالی که منجی عراقی ها نه امریکایی ها بلکه سردار قاسم سلیمانی است.»
در حالی که به نظر می رسد راه حلی برای بحران های منطقه ای دیده نمی شود و قرار نیست قلب ها برای حل این بحران ها به یکدیگر نزدیک شوند، صحبت از نزدیکی ایران – امریکا – بریتانیا مطرح شده است. بریتانیا قصد دارد به زودی سفارت خود را در تهران بازگشایی کند در حالی که ایران خود را آماده ورود به کارزار مبارزه با تروریسم، که این روزها به اولویت جامعه جهانی تبدیل شده است، می کند. به این ترتیب ظرف یک شب و روز صحبت از تبدیل شدن ایران به متحد اول غرب در مبارزه با تروریسم به میان آمده است.
امروزه نظریه غالب بر این است که ایران بزرگترین برنده معجون موسوم به "داعش" است، نه از این بابت که به واسطه آن توانسته حکومت سوریه را از سقوط نجات دهد و مخالفان آن را ناکارامد نشان دهد، بلکه به این دلیل که اشغال عراق و سوریه توسط داعش و نفوذ آن در دیگر کشورهای منطقه ایران را از انزوای بین المللی خارج کرد و سبب شد واشنگتن در برابر تهران زانو بزند و به آن امتیاز دهد. واشنگتن خوب می داند که نفوذ ایران در منطقه و در میان کشورهای عربی چقدر بالا است، هر چه باشد همچنان نفوذ بی حد و حصر ایران در سرزمین عراق را که از سال 2005 صعودی بی نظیر داشته است به خاطر دارد.
در عربستان سعودی، رسانه ها اشاره می کنند که ایران تلاش دارد گام های مستحکمی در مناطق جدید خاورمیانه بردارد، حالا که عراق و سوریه به دو منطقه بلامنازع حیطه نفوذی ایران تبدیل شده اند، تهران با امضای توافق نهایی می رود تا مناطق دیگری را نیز به زیر چتر خود بیاورد. ایران می خواهد تحت عنوان مبارزه با داعش نفوذ خود را به فراتر از دریای مدیترانه و به آن سوی جهان عرب و خاورمیانه برساند و امضای توافق نهایی نه تنها به معنای اعتراف رسمی ایران قدرتمند از سوی جامعه جهانی است بلکه باعث ایجاد حلقه جدیدی از دوستان ایران خواهد شد.
منبع: ایلاف