بلند شدن دود سفید از دودکش های هتل «کوبورگ» سبب شد بسیاری از شرکت های بین المللی، از «فولکس واگن» و «زیمنس» گرفته تا «پژو» و «توتال» یک موضوع مشترک را در دستور کار خود قرار دهند و آن بازگشت به اقتصاد ایران بود. حال پرسش اینجا است که آیا این بازگشت، برای شرکت های داخلی فرصت است یا تهدید؟
از سال 2010 میلادی با تنگ تر شدن حلقه ی تحریم های غرب، 2
اتفاق بزرگ برای اقتصاد ایران رخ داد؛ نخست اینکه نقش ایران در بازار
انرژی جهان کمرنگ شد و دوم این که شرکت های بین المللی فعال در حوزه های
مختلف اقتصادی، پروژه ها را نیمه کاره رها و ایران را ترک کردند. در این
میان، نخستین زیان دیده خود شرکت های غربی بودند اما نمی توان کتمان کرد که
حوزه های مختلف اقتصادی ما از جمله صنعت نفت، حمل و نقل و صنعت خودرو نیز
به خاطر قطع همکاری این شرکت ها با چالش هایی روبرو شد.
با خروج
غربی ها، طرح های توسعه ی برخی از میدان های نفت و گاز نیمه کاره رها و
تامین تجهیزات مورد نیاز نوسازی هواپیماها و حمل و نقل ریلی با مشکل مواجه
شد. همچنین، صنعت خودرو به دلیل مشکل های پیش روی تامین قطعه، ناگزیر روند
کاهش کیفیت را در پیش گرفت.
در ادامه ی آنچه گفته شد و در ارتباط با تهدیدها و فرصت های فعالیت دوباره ی شرکت های خارجی در ایران نکته هایی لازم به بیان است:
1-
خروج غربی ها از اقتصاد ایران، 2 پیامد کلی برای شرکت های داخلی به دنبال
داشت. اولین پیامد این بود که شرکت های داخلی ضعیف در غیاب رقیبان قدرتمند
خارجی امکان حضور در پروژه ها و طرح های بزرگ را پیدا کردند. این رخداد که
در صورت آمادگی و توانمندی شرکت های داخلی می توانست فرصت ساز باشد موجب شد
در برخی حوزه های اقتصادی از جمله تولید دکل های نفتی و اجرای پروژه های
حمل و نقل ناکامی هایی به بار آید. به رغم ناآمادگی شرکت های داخلی برای
پذیرش مسوولیت های جدید، به تدریج برخی از این شرکت ها پس از تحمل و تحمیل
هزینه های ناکارآمدی به سمت توانمند شدن گام برداشتند که این پیامد دوم
خروج غربی ها از اقتصاد ایران بود.
در این سال ها، شرکت هایی قارچ
گونه از زمین سر بر آوردند و بدون شرکت در مناقصه پروژه گرفتند و البته
عاجز از اجرای آن، کار را نیمه کاره رها کردند. در برابر، شرکت هایی هم
بودند که برای کمک به اقتصاد ایران، آستین ها را بالا زدند و آنچه را تا
دیروز ناشدنی بود شدنی کردند. در این میان می توان به شرکت «مپنا» فعال در
زمینه ی توسعه و ساخت نیروگاه های حرارتی، «شرکت توسعه منابع آب و نیروی
ایران» در زمینه ی سدسازی و مهندسی و همچنین «شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات
دریایی» در حوزه ی ساخت تجهیزات فراساحل نفت اشاره کرد.
2- امروز،
پنج سال از زمان شکل گیری سازمان تحریم ها می گذرد و شرایط نیز تغییر کرده
است. آن هایی که شبانه ایران را ترک کردند امروز برای بازگشت، از یکدیگر
سبقت می گیرند. آنچنان که گفته و دیده می شود در این فرایند اروپایی ها
تاکنون پیشرو بوده اند. در یک ماه گذشته نشستی با نمایندگان 40 شرکت
اروپایی برای حضور در صنعت نفت ایران برگزار شده است. شرکت های بزرگ
«لینده»، «مرسدس دایملر»، «باسف»، «جی آی زد»، زیمنس و فولکس واگن از
آلمان، «زیگمار گابریل» معاون صدراعظم این کشور را در سفر اخیرش به ایران
همراهی کردند و نمایندگان شرکت پژو نیز قبل از حضور «لوران فابیوس» وزیر
امور خارجه ی فرانسه برای دیدار و مذاکره با خودروسازان وارد ایران شدند.
بازگشت
غربی ها به اقتصاد ایران می تواند آثار متفاوتی برای شرکت های داخلی داشته
باشد. این بازگشت می تواند برای برخی فرصت و برای برخی نیز تهدید قلمداد
شود. با نگاهی به قبل از اعمال تحریم ها می بینیم که حضور شرکت های بین
المللی در گذشته علاوه بر افزایش حجم سرمایه گذاری در صنایع مختلف، انتقال
دانش را نیز به همراه داشت. به عنوان نمونه شرکت نروژی «استت اویل» در
توسعه ی میدان های نفتی با «پژوهشگاه صنعت نفت» وارد فرایند مشارکت و
همکاری شد و زمینه ی انتقال دانش را فراهم کرد. به این ترتیب حضور شرکت های
خارجی از این منظر فرصتی مناسب برای رشد شرکت های داخلی به حساب می آید.
در
این ارتباط، «عباس علی آبادی» مدیر عامل مپنا در پاسخ به این پرسش که آیا
مپنا از ورود شرکت های بزرگ ساخت نیروگاه مثل زیمنس به ایران حمایت می کند،
گفته است: زیمنس همکار مپنا است و سال ها با این شرکت همکاری داشته است و
به نظر من ورود شرکت های بزرگ به ایران هیچ تهدیدی برای کشور محسوب نمی
شود.
3- افزون بر انتقال دانش، همکاری با شرکت های مطرح بین المللی
راه را برای تامین برخی از تجهیزات و قطعات مورد نیاز صنایع مختلف هموار می
کند؛ تجهیراتی که ساخت آن در داخل کشور از صرفه ی اقتصادی برخوردار نیست
یا هنوز توانمندی تولید آن در کشور به وجود نیامده است. به عنوان نمونه،
برخی پیمانکاران نفتی زمانی که بخش دریایی و خشکی یک فاز از میدان گازی
«پارس جنوبی» را به پایان می بردند، دیگر به بخاطر نیامدن یک کمپرسور
(دستگاه متراکم کننده) ماه ها در پایان پروژه با تاخیر روبرو نخواهند شد.
4-
از دیگر فرصت های پیش آمده برای شرکت های داخلی باید به امکان دسترسی بیش
از گذشته به بازارهای خارجی اشاره کرد. تولیدکنندگان داخلی با برطرف شدن
مانع های مالی و همچنین موانع دیگر بازرگانی از جمله حمل و نقل، می توانند
به بازارهای جهانی دسترسی داشته باشند. بنابر این، برنامه ریزی در این
زمینه یکی از اولویت هایی است که شرکت های داخلی باید به آن توجهی ویژه
داشته باشند.
5- حضور شرکت های خارجی فضای فعالیت در زمینه های
مختلف اقتصادی را رقابتی می کند و به این ترتیب، آن دسته از شرکت هایی که
تا پیش از این، کالا و خدمات خود را گران قیمت، بی کیفیت و آن هم خارج از
برنامه ی زمان بندی شده به کارفرما ارایه می کردند، متوجه می شوند یا باید
در فرایند تولید کالا و ارایه ی خدمات خود تغییر ایجاد کنند و یا با ادامه ی
روند قبلی، منتظر کنار زده شدن باشند.
سخن آخر اینکه، بازگشت شرکت
های بین المللی به اقتصاد ایران رخدادی مطلوب خواهد بود اما نباید کتمان
کرد که این بازگشت، فضایی را که در سال های اخیر و در غیاب شرکت های خارجی
برای داخلی ها مهیا شده تغییر می دهد و می تواند برای برخی از آنها حکم
تهدید داشته باشد. این شرکت ها باید بتوانند از آنچه امروز آنرا تهدید می
دانند، یک فرصت بسازند چرا که همچون گذشته نمی توانند بالا بودن قیمت های
تمام شده، دیرکردها و همینطور پایین بودن سطح کیفی کالا و خدمات خود را با
بهانه ی «تحریم» توجیه کنند.