«امارات متحده ظرف 250 سال گذشته 57 بار با عربستان سعودی جنگ داشته است. سعودی ها دوستان عزیز ما نیستند، بلکه فقط برای دستیابی به تفاهم به آنها نیاز داریم..».جملات فوق از زبان «محمد بن زاید آل نهیان»، ولی عهد ابوظبی جاری شده است.
«امارات متحده ظرف 250 سال گذشته 57 بار با عربستان سعودی جنگ داشته است. سعودی ها دوستان عزیز ما نیستند، بلکه فقط برای دستیابی به تفاهم به آنها نیاز داریم..».
جملات فوق بخشی از یکی از اسناد افشا شده توسط ویکی لیکس است که از زبان «محمد بن زاید آل نهیان»، ولی عهد ابوظبی جاری شده است.
کسانی که روابط دو کشور امارات و عربستان را دنبال می کنند، بین آنها که دو کشور بزرگ را در میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تشکیل می دهند، ائتلافی عمیق ملاحظه می کنند، مانند حمایت سیاسی، مالی و معنوی ریاض و ابو ظبی از ارتش مصر که منتهی به کودتای ارتش این کشور علیه «محمد مرسی»، رئیس جمهوری منتخب مصر از جماعت اخوان المسلمین شد. اما در پس این ائتلاف، اختلافات بسیاری نهفته است که می توان به اختصار آنها را در موارد زیر ملاحظه کرد:
- اختلافات مرزی
اختلافات مرزی از جمله مشکلات موجود بین امارات و عربستان است و نمونه بارز آن را می توان درباره منطقه «خور العديد» ملاحظه کرد که نه تنها دارای بُعد سیاسی و استراتژیک است، بلکه با شرایط تاسیس و شکل گیری کشور امارات متحده عربی ارتباط پیدا می کند.
اوج اختلافات این دو کشور عربی برسر خور العدید به سال های 2009 و 2010 میلادی باز می گردد، هنگامی که دو قایق نظامی اماراتی به یک قایق سعودی حمله کرده و افراد آن را به اسارت گرفتند.
- نزدیکی امارات متحده به ایران
براساس گزارش ها امارات در سال 2010 میلادی دومین شریک بزرگ تجاری ایران بود، در حالی که در مقابل روابط عربستان و ایران طی سال های اخیر همواره روند نزولی و سردی داشته است. بنابراین طبیعی است که روابط نزدیک و صمیمانه امارات و ایران هیچ گاه خوشایند عربستان نبوده و آن را خطری علیه خود در منطقه می داند.
براساس آمارهای موجود 8 هزار شرکت ایرانی در امارات فعالیت تجاری و بازرگانی دارند و در این میان شیخ نشین دبی از جایگاه ویژه ای در این رابطه برخوردار است، به خصوص اگر توجه داشته باشیم که 17.4 درصد ساکنان دبی ایرانی الاصل هستند.
همچنین 15 درصد املاک دبی به ارزش 300 میلیارد دلار از آن ایرانیان است. بنابراین برخلاف مواضع مشترک ریاض و ابو ظبی درخصوص مصر و حمایت از اقدام نظامیان در این کشور و دشمنی با جماعت اخوان المسلمین، در قبال ایران شاهد تعارض مواضع بین دو طرف هستیم.
- منازعات منطقه ای که امارات آغازگر آن بود و موضع ابو ظبی در قبال نظام کنونی مصر
امارات متحده عربی از سال 1974 میلادی رقابتی منطقه ای را با عربستان آغاز کرد که تا دوره انقلاب های عربی در سال 2011 میلادی ادامه داشت، به عنوان مثال در مصر شاهد حمایت امارات از ژنرال «عبد الفتاح السيسي»، رئیس جمهوری کنونی و وزیر سابق دفاع مصر و در لیبی شاهده حمایت از ژنرال «خليفة حفتر» و در تونس تلاش برای غلبه بر انقلاب مردمی این کشور و همچنین در یمن مقابله با نفوذ عربستان سعودی در این کشور بودیم.
این رقابت درحالی از سوی امارات صورت می گرفت که اصلا خوشایند کشوری همچون عربستان سعودی نبود که خواهان تقسیم موقعیت سیاسی و استراتژیکی اش در منطقه با کشور دیگری باشد.
ظهور امارات به عنوان رقیبی برای عربستان در منطقه مهمی همچون خلیج فارس، ریاض را بر آن داشت تا در برخی پرونده های منطقه ای با ابو ظبی تعامل داشته باشد، اما این به معنای اتفاق نظر و همراهی و همدلی این دو کشور با یکدیگر نیست.
در این میان مصر پس از انقلاب 25 ژانویه 2011 و سرنگونی رژیم حسنی مبارک جایگاه و اهمیت ویژه ای هم برای امارات و هم برای عربستان دارد، چراکه هردو کشور بر این باورند، ایران تلاش دارد، همچون عراق و سوریه و لبنان و یمن، مصر را نیز به عرصه جولانگاه وخود تبدیل کند.
اگرچه هریک از این دو کشور نیز خواهان یکه تازی به تنهایی در مصر است، «خالد الدخیل»، نویسنده سعودی در این خصوص می نویسد که امارات همواره سعی دارد، خود را به عنوان کشور قدرتمند منطقه و جایگزین عربستان معرفی کند.
الدخیل در ادامه به سندی اشاره می کند که پایگاه ویکی لیکس آن را منتشر کرده و تاریخ آن به سال 2008 میلادی باز می گردد. در این سند آمده است که «عبد الله بن زاید»، وزیر خارجه امارات همواره تلاش داشت، آمریکایی ها را علیه سعودی ها تحریک کند.
مصر یکی از مهمترین موضوعات مورد اختلاف بین دو کشور به ویژه پس از به قدرت رسیدن «سلمان بن عبد العزيز» به عنوان پادشاه جدید عربستان پس از مرگ «عبد الله» است.
اولین نشانه های این اختلاف را حمله رسانه های مصری علیه عربستان در مقابل تلاش برای بهبود وجهه امارات متحده بود و این پروسه توسط «ابراهیم عیسی»، از اربابان رسانه مصر و نزدیک به حکومت این کشور کلید خورد. لیبی، سوریه و یمن از دیگر پرونده های مورد اختلاف بین دو کشور بود.
- اختلاف برسر یمن و عملیات طوفان قاطع
بسیاری از گزارش های مطبوعاتی به این نکته اشاره می کردند که امارات به «علي عبد الله صالح»، رئیس جمهوری برکنار شده یمن و پسرش اطلاعاتی درباره موعد آغاز عملیات طوفان قاطع داده بودند و این موضوع شامل حمله عربستان به خانه صالح و پسرش نیز می شد.
به این ترتیب یمن به یکی از مهمترین پرونده های چالش زای بین امارات و عربستان تبدیل شده است و اگرچه امارات مشارکت خود در عملیات طوفان قاطع را اعلام کرده، اما در خفا به علي عبد الله صالح کمک می کرده است.
هم اکنون در یمن بحث برسر این است که «أحمد»، پسر علي عبد الله صالح به عنوان رئيس جمهوری یمن یا شورای ریاستی یا یکی از اعضای آن نامزد شود، تمام این اقدامات با تلاش امارات صورت می گرفت که با مخالفت جنبش «انصار الله» مواجه شد. بالطبع این اقدامات امارات در یمن اصلا خوشایند عربستان نیست که این کشور را همواره حیات خلوت خود می داند.
- اختلافات شدید و حساس دولتمردان سعودی و اماراتی
به موارد فوق باید اختلافات شدید و حساس دولتمردان سعودی و اماراتی را نیز اضافه کرد، به عنوان مثال محمد بن زايد همواره نگاهی تحقیر آمیز به برخی از مسئولان سعودی از جمله شاهزاده نايف بن عبد العزيز، وزیر وقت داخلی عربستان داشته و همواره اصل و نسب وی را به میمون ارجاع می داده است.
با مرگ عبد الله و به قدرت رسیدن سلمان سیاست داخلی و خارجی عربستان شاهد تحولات بزرگ و مهمی بوده که ضربه ای بزرگ به محمد بن زاید بود، انتصاب شاهزاده محمد بن نايف به عنوان جانشین جدید ولی عهد عربستان و برکناری خالد التويجري از دیوان سلطنتی و برکناری متعب پسر عبد الله، پادشاه سابق که به نوعی با بن زاید همراهی داشتند، برای امارات گران آمد.
نگرانی های امارات به اینجا ختم نشد، بلکه یکی از اسناد ویکی لیکس افشا می کند که 50 تا 80 درصد ارتش 60 هزار نفری امارات تحت فرمان یکی از مفتی های مکه است و به این وسیله به رشد وهابیت افراط گرا در منطقه اشاره می کند و این نگرانی های بسیاری برای خاندان حاکم بر امارات ایجاد کرد و آنها را واداشت تا برای تامین امنیت و حکومت خود به شرکت های امنیتی خصوصی خارجی و عمدتا آمریکایی از جمله بلک واتر روی بیاورد.
- اختلاف بر سر موضوع سوریه
منابع آگاه دیپلماتیک در گفتگو با روزنامه «الرای الیوم» افشا کردند که اختلافاتی تکنیکی، امنیتی و سیاسی بین دو کشور عربستان سعودی و امارات متحده در خصوص تحولات جاری در پرونده سوریه وجود دارد.
این منابع تصریح کردند که این اختلافات در موضع گیری و تعامل به پرونده سوریه به ویژه بخش حمایت و کمک مالی به گروه های مسلح تروریستی فعال در این کشور با توجه به عدم توقف و یا روشن شدن وضعیت عملیات «طوفان قاطع» علیه یمن مربوط می شود.
به گفته این منابع امارات از جبهه عملیاتی جنوب سوریه در مبارزه با نظام در سوریه حمایت می کند، اما خواهان براندازی دولت «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه نیست، بلکه خواهان محاصره دمشق و تحت فشار گذاشتن آن است تا در نهایت بپذیرد، در راستای یک برنامه سیاسی بشار اسد از قدرت کناره گیری کند.
به این ترتیب ابو ظبی مخالف ادامه درگیری های مسلحانه تحت عنوان براندازی نظام در سوریه است که به گفته این منابع تا حدودی به صیغه مورد نظر روسیه درباره بحران سوریه نزدیک است.
- اختلاف موضع در قبال ترکیه
همانگونه که نزدیکی امارات به ایران موجبات نگرانی عربستان را فراهم می آورد، در آن سوی روابط نزدیک ترکیه و عربستان نیز برای امارات نگران کننده است. می توان اختلاف مواضع آنکارا و ابو ظبی را به شکلی ویژه در مصر مشاهده کرد، در حالی که امارات از حکومت السیسی حمایت می کند، در مقابل ترکیه خواهان بازگشت اخوان المسلمین به قدرت است.
افشاگری های اخیر
جدای از تمام موارد فوق الذکر طی روزهای اخیر «مهنا الحبیل»، نویسنده سعودی پرده از اختلافات جدید دیگری بین امارات و عربستان برداشت و در این خصوص طی مطلبی نوشت که برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که دارای مواضع مشترکی با ایران هستند، عربستان سعودی را خطری مستقیم و بزرگ برای برخی از پرونده های منطقه ای ملاحظه می کنند.
الحبیل در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی «توئیتر» نوشت که برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با ایران دارای موضع مشترکی هستند و اختلاف نظری مستقیم و عیان با عربستان سعودی در پرونده های مهم عربی دارند و این موضوع به شکلی ویژه پس از سفر «خالد مشعل»، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس به ریاض مشاهده می شود.
این نویسنده سعودی بر این باور است که این اختلافات بزرگ بدون تردید بر روابط این کشورها با یکدیگر به زیان عربستان و به سود ایران به ویژه در پرونده یمن تاثیر خواهد گذاشت.