توافق هسته یی ایران و گروه 1+5 می تواند چارچوبی باشد برای ایجاد یک رژیم امنیتی منطقه یی کنترل و خلع سلاح های کشتار جمعی و طراحی یک سازوکار کنترل نظم درون منطقه ای که راه را برای حل منازعات خاورمیانه و حرکت کشورهای این منطقه به سوی همکاری های منطقه یی فراهم می کند.
منطقه خاورمیانه را می توان از معدود مناطقی به شمار آورد که در نظام بین
الملل پساجنگ سرد الگوی حاکم بر روابط کشورهای آن، همچنان رقابت و تنش است و
بخش زیادی از انرژی کشورهای این منطقه صرف این تنش ها می شود.
در
دنیای روابط بین الملل پساجنگ سرد، نظام بین الملل به سوی گسترش منطقه
گرایی و اهمیت یابی وزن مناطق در محاسبات سیاسی-امنیتی و اقتصادی کشورها
رفته است و کشورها تلاش می کنند در فضایی که جهانی شدن به شدت رو به گسترش
است، برای محافظت از آسیب های جهانی شدن و بهره برداری از مواهب آن، به سوی
همگرایی های منطقه ای بروند.
به همین دلیل بلوک های منطقه ای در
مناطق مختلف شکل گرفته است. «نفتا» در آمریکای شمالی، «مرکوسور» در آمریکای
لاتین، «آ.س.آن» در جنوب شرق آسیا و «اتحادیه آفریقا» در قاره ی آفریقا
همگی نمونه هایی از سازمان های منطقه ای هستند که با تلاش های عقلانیت محور
کشورهای واقع در این مناطق و برای افزایش تعاملات اقتصادی میان آنها و
دستیابی به سود جمعی بیشتر در جهان پساجنگ سرد ایجاد شده است.
اما
در این میان، خاورمیانه همچنان از عقب مانده ترین مناطق در شکل دادن به
همکاری های منطقه ای است و آنچه مشخصه اصلی این منطقه را تشکیل می دهد،
اختلاف های قومی-مذهبی میان ملت ها و جنگ های سرزمینی-مرزی میان کشورهای
این منطقه است.
این منطقه با حجم گسترده ای از چالش های حل نشده
تاریخی روبرو شده که در کنار اهمیت منابع نفت و گاز آن برای قدرت های
جهانی، فضای مساعدی را برای تشدید محیطی تنش آفرین ایجاد کرده است.
بر
کسی پوشیده نیست که در کنار چالش دولت-ملت سازی و وجود دولت های بدون ملت و
ملت های بدون دولت، حضور رژیم صهیونیستی و سیاست های نژادپرستانه این رژیم
مهم ترین چالش امنیتی این منطقه از دهه ها پیش تاکنون است که نه فقط خود
عامل دستکم هشت جنگ منطقه ای بوده، بلکه پای بازیگران قدرتمند بیرونی را
نیز به منطقه باز کرده و بر ژرف تر شدن چالش های موجود در این منطقه افزوده
است.
بنابراین وجود اختلاف های قومی-مذهبی و سرزمینی-مرزی، نبود
دولت های ملت پایه و وجود رژیم صهیونیستی را می توان از مهم ترین چالش های
امنیتی در منطقه خاورمیانه به شمار آورد که در دهه های گذشته عامل بنیادین
کشمکش های درون منطقه ای در خاورمیانه بوده اند.
در چنین شرایطی،
نبود یک نظم منطقه ای برای مدیریت بحران ها از یک سو به تشدید مداخلات
خارجی در منطقه منجر شده و از سوی دیگر به تشدید خریدهای تسلیحاتی و دامن
زدن به مسابقه تسلیحاتی میان کشورهای رقیب انجامیده است.
این در
حالی است که وجود زرادخانه های هسته ای رژیم صهیونیستی و تهدیدهای پی در پی
این رژیم علیه همسایگانش ترس امنیتی کشورهای منطقه را تشدید کرده و بر
دامنه مسابقه تسلیحاتی در این منطقه افزوده است.
ورود یک متغیر تازه
با عنوان «تروریسم» طی سال های پس از حادثه یازدهم سپتامبر 1380 نیز فضای
تنش آلود منطقه ای را با دخالت نظامی آمریکا در عراق و افغانستان تشدید و
منطقه را به 2 بلوک «سازش» و «مقاومت» تقسیم کرد.
در چنین شرایطی،
بحران های منطقه ای بیش از پیش فضای رقابت کشورها را تشدید کرده است، بر
دامنه دشمنی میان کشورها افزوده و حضور عامل مداخله گر فرامنطقه ای را
تقویت کرده است.
این امر راه را بر هر گونه فضای همکاری جویانه در
منطقه بسته است و الگوهای روابط در خاورمیانه بیش از آنکه گرد مسائل همکاری
جویانه اقتصادی بچرخد، با محور مسائل چالش زای امنیتی می گردد. به همین
دلیل است که روابط اقتصادی کشورهای منطقه با یکدیگر کمتر از 10 درصد کل
روابط تجاری این کشورها را تشکیل می دهد و بخش زیادی از این روابط با
کشورهای بیرون از منطقه است.
در راستای تشدید رقابت های منطقه ای
میان کشورهای خاورمیانه و در امتداد بلوک بندی جریان مقاومت و سازش، یکی از
موضوع هایی که در یک دهه گذشته به عاملی در دست برخی کشورها برای دامن زدن
به کشمکش ها و دشمنی های منطقه تبدیل شده، برنامه صلح آمیز هسته ای جمهوری
اسلامی ایران است که زیر فشار آمریکا، کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی به
یک تهدید خودساخته امنیتی تبدیل شده است.
البته تهران همواره بر
این امر تاکید کرده برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران یک برنامه صلح آمیز
و در راستای بهره گیری از ظرفیت های صلح آمیز انرژی هسته ای است و برای
اثبات این موضوع همواره آمادگی خود را برای شفاف سازی ابعاد آن اعلام کرده
است.
در این راستا، جمهوری اسلامی ایران در سال های گذشته از هیچ
گونه همکاری با نهادهای بین المللی برای شفاف سازی ابعاد برنامه هسته ای
خود دریغ نکرده است.
در چنین چارچوبی، دولت یازدهم از زمان آغاز به
کار تمام تلاش خود را برای امنیت زدایی از برنامه هسته ای به کار برده است
و از همان آغاز، گفت و گو با گروه 1+5 را برای دستیابی به چنین هدفی آغاز
کرد.
مساله ای که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد، اثر توافق
هسته ای تهران و گروه 1+5 بر حل بسیاری از چالش های امنیتی خاورمیانه،
ایجاد یک رژیم امنیتی برای خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتار جمعی و به
دنبال آن، ایجاد رژیم کنترل تسلیحات در منطقه، شکل دادن به یک سازوکار
کنترل نظم برای رویارویی با بحران های منطقه ای و سرانجام حرکت به سوی
گسترش همکاری های منطقه ای و منطقه گرایی در خاورمیانه است.
در این
راستا، نخستین پیامد امنیت زدایی از برنامه صلح آمیز هسته ای ایران پایان
دادن به سوء استفاده برخی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای از فضای تنش آلود
ساختگی در محیط امنیتی ایران به ویژه در حوزه خلیج فارس است. این مساله
زمانی اهمیت پیدا می کند که بدانیم بسیاری از کشورهای منطقه به بهانه واهی
رویارویی با ابعاد نظامی برنامه هسته ای تهران، به خریدهای گسترده تسلیحاتی
دست زده اند؛ امری که به شدت به رقابت تسلیحاتی در منطقه دامن می زند.
این
امر می تواند بخش زیادی از منابع انسانی و مالی منطقه را که تاکنون صرف
خریدهای نظامی می شده است به سوی توسعه زیرساخت های اقتصادی و خدماتی هدایت
کند.
در سوی دیگر، توافق ایران و 1+5 به عنوان یک الگوی کارآمد و
عملی می تواند به ایجاد یک رژیم خلع و کنترل سلاح منطقه ای کمک بسیاری کند.
خلع سلاح هسته ای رژیم صهیونیستی می تواند از پیامدهای بلندمدت شکلگیری
چنین رژیمی باشد.
در تداوم چنین جریانی، شکلگیری یک رژیم کنترل و
خلع سلاح فراهم کننده زمینه های لازم برای ایجاد بسترهای مورد نیاز یک
سازوکار نظم درون منطقه ای است. این مساله به ویژه زمانی اهمیت پیدا می کند
که بدانیم از عوامل بنیادین نبود این سازوکار نظم منطقه ای در خاورمیانه،
دخالت قدرت های بیرونی و نبود فضای اعتمادساز میان کشورهای منطقه است.
شکلگیری یک رژیم امنیتی می تواند مشکل نبود اعتماد را به خوبی پاسخگو باشد.
دستاورد بلندمدت چنین تحولاتی خود را در ایجاد یک عقلانیت منطقه
ای واقع نگر برای تقویت علایق منطقه ای کشورها و گذار به سوی همکاری منطقه
ای و «منطقه بودگی» نشان می دهد.
این مساله به ویژه در برهه کنونی
که تروریسم و گروه های خرابکار در عراق، سوریه، لبنان، لیبی، شبه جزیره
سینا و یمن به شدت در حال از میان بردن حاکمیت و اقتدار دولت ها هستند،
بسیار پراهمیت تلقی می شود.
اشاره به این نکته ضروری است که تداوم
رقابت ها و جنگ های نیابتی که میان برخی کشورهای منطقه شکل گرفته است، نه
فقط بخش زیادی از انرژی کشورها را تحلیل می برد بلکه به دنبال تشدید فضای
ناامنی و ناامیدی میان ملت ها، گرایش آنها به سوی گروه های تروریستی را نیز
افزایش می دهد.
بنابراین می توان گفت توافق هسته ای ایران و گروه
1+5 می تواند آغازگر روندی باشد که با تکیه بر ایجاد رژیم های امنیتی منطقه
ای، فضای مساعدی برای حل بحران های کنونی منطقه ای ایجاد کند و از این
راه، منطقه خاورمیانه را نیز همراستا با بسیاری از مناطق دیگر به سوی
افزایش همکاری های منطقه ای و منطقه گرایی سوق دهد.