مؤسس ویکی لیکس آن را یک سیستم غیرقابل سانسور برای افشای انبوه و غیرقابل ردیابی اسناد و تحلیل عمومی آنها میداند اما میان برخی کشورهای قاره آسیا، خصوصاً چین و تایلند، این باور قوی وجود دارد که ویکی لیکس با عملیات جنگ سایبری و جاسوسی رایانهای ایالات متحده مرتبط است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پایداری ملی، گردانندگان ویکی لیکس آن را یک سازمان خبری غیرانتفاعی و بینالمللی میخوانند که در سالهای اخیر اقدام به انتشار اطلاعات محرمانه، افشای اخبار و فایلهای صوتی و تصویری دولتی ردهبندی شده کشورهای مختلف میکند. با این اوصاف چنین ساختار شبهجاسوسی بخشهای نهان و آشکار بسیاری دارد که هر از گاه بخشی از آن رسانهای میشود.
جولیان آسانژ، مؤسس، سردبیر و مدیر استرالیایی این سایت، در سال ۱۹۷۱ در ایالت کوئینزلند متولد شد. وی در جوانی به رایانه و علوم کامپیوتر علاقه شدیدی یافت و وارد دنیای هک شد. در ۲۲ سالگی بهخاطر هک ۳۱ رایانه دستگیر و جریمه شد. او بهطور خودآموز به یادگیری علوم رایانه، فیزیک، فلسفه، ریاضی و عصبشناسی پرداخت.
آسانژ که خود را جزو معتقدان به مکتب جریان آزاد اطلاعات میدانست، در سال ۱۹۹۹ اقدام به ثبت دامنه اینترنتی WikiLeaks.org کرد. لیکن تا افتتاح رسمی سایت در سال ۲۰۰۶ از آن استفادهای نکرد. در سال ۲۰۰۶ برای جلوگیری از افشای اسنادی که در اختیار داشت و سوءاستفاده دیگران، وب سایت خود را به مکان امنتری در ایسلند منتقل کرد.
خود او برای توصیف ویکی لیکس از عبارت «یک سیستم غیرقابل سانسور برای افشای انبوه و غیرقابل ردیابی اسناد و تحلیل عمومی آنها» استفاده میکند. ویکی لیکس در آغاز به رسم هر وب گاه wiki دیگر با قابلیت ویرایش برای خوانندگان آن پدید آمد، اما بعد از آن بیشتر بهصورت یک سایت انتشاراتی با مالکیت انتشارات سان شاین درآمد که نه اجازه ویرایش و نه نظر دادن را به کاربران خود نمیدهد.
اولین افشاگری بزرگ آسانژ قلب قاره سیاه را تکان داد. در سال ۲۰۰۶ ویکی لیکس گزارشی با نام «کنیا: گریه خون؛ قتلهای قضایی اضافی و ناپدیدشدنها» را برگرفته از گزارش کمیسیون ملی حقوق بشر کنیا درباره کشتارهای پلیس در کنیا منتشرکرد.
از اوایل ۲۰۰۷ ویکی لیکس مجموعه همکاریهایی را با روزنامه گاردین آغاز کرد. ویکی لیکس اسنادی را برای گاردین میفرستاد و نویسندگان گاردین داستانی برای آن مینوشتند و گزارشی مطبوعاتی بر اساس این اسناد منتشر میکردند. نخستین گزارش نیز در همان مورد کشور کنیا و درباره رئیس جمهور پیشین این کشور افریقایی، دانیل آراپ موی و اقدامات وی بود که تا آن هنگام دولت کنیا بر آنها سرپوش گذاشته بود. در آن زمان گاردین تنها نشریه بریتانیایی بود که با ویکی لیکس همکاری آشکار داشت و از اسناد آن در مقالاتش بهره میبرد.
دردسرهای ویکی لیکس از وقتی آغاز شد که وارد حریم شرکتهای غربی شد. ویکی لیکس و گاردین طی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ در ادامه همکاری های خود دو گزارش افشاگرانه یکی درباره استراتژیهای فرار مالیاتی بانک انگلیسی Barclays Bank و دیگری درباره دفع زبالههای سمی در ساحل عاج توسط شرکت حمل و نقل هلندی Trafigura منتشر کردند که منجر به محکومیت آنها از سوی دادگستری انگلیس شد.
در سوم دسامبر ۲۰۱۰ پس از آن که EveryDNS،سرور آمریکایی وب گاه ویکی لیکس، خدمات خود را قطع و wikileaks.org را از دسترس خارج کرد، ویکی لیکس به دامین سوئیسی wikileaks.ch نقل مکان کرد. EveryDNS دلیل این اقدام را چنین ذکر کرده بود که یک هکر، تهدید به اختلال در تمام این شبکه کرده است. وب گاه ویکی لیکس بارها پیش از آن با حملات عدم سرویسدهی مواجه شده بود. ویکی لیکس مأموران امنیتی آمریکا و کشورهای دیگر را مسئول این حملات میدانست. صاحبان این مؤسسه اعلام کردند که از طریق دامنههای wikileaks.de، wikileaks.fi و wikileaks.nl نیز در دسترس هستند.
فایلهای ویکی لیکس درون سرورهایی در یک پناهگاه اتمی در شهر استکهلم سوئد نگهداری میشوند. برای ثابت نگه داشتن دما دراین پناهگاه از توربینهای زیردریایی استفاده میشود.
فشارهای بینالمللی فعالیتهای ویکی لیکس را متوقف نکرد. گردانندگان این سایت هر از چندگاهی توجه رسانهها و افکار عمومی را با انتشار مدارکی در خصوص مسائل بین المللی مانند شکنجه در بازداشتگاه امریکایی گوانتانامو، انتشار ایمیلهای یاهوی سارا پالین، نامزد حزب جمهوریخواه آمریکا و فعالیتهای پنهانی فرقه مذهبی ساینتیستها به خود جلب کردند.
آسانژ در سال ۲۰۱۰ مطالب خود را در رسانههای دیگر هم منتشر کرد. لذا در National Press Club اقدام به انتشار ویدئویی با موضوع حمله هلیکوپترهای آپاچی آمریکا به مردم بیدفاع عراقی و قتلعام آنها به علاوه دو خبرنگار رویترز کرد. آسانژ اسم این ویدئو را «قتلهای ناخواسته» گذاشتهبود.
در همین شرایط که جولیان آسانژ شهرتی بیش از پیش یافته بود ناگهان ناپدید شد. علت به فوریت مشخص شد. مقامات پنتاگون بهشدت از انتشار این ویدئو عصبانی شده بودند و عدهای از سربازان و درجهداران آمریکایی را به اتهام کوتاهی در انتشار اسناد و ویدئوهای مربوط دستگیر کرده بودند . آنها به دنبال آسانژ بودند تا با بازجویی از او دریابند این اسناد چگونه و از طریق چه کسانی به دست وی رسیدهاست.
اخیراً نیز سایت ویکی لیکس بیش از ۶۰هزار سند دیپلماتیک درباره عربستان سعودی منتشر کرد و وعده داد تا در هفتههای پیش رو اسناد بیشتری در این مورد منتشر کند.
آسانژ که تا حال نامزد و برنده چندین جایزه، از جمله جایزه رسانه عفو بینالملل برای انتشار کشتارهای غیرقانونی در کنیا و برگزیده خوانندگان مجله تایمز بهعنوان شخصیت سال بوده از سال ۲۰۱۲ به سفارت اکوادور در لندن پناهنده شده و آنجا زندگی میکند. البته اخیرا وی در گفتگو با خبرنگاران گفته از زندگی در محیط بسته خسته شده و سفارت را ترک خواهد کرد.
بسیاری از رسانهها از آسانژ بهعنوان مأمور سابق پنتاگون یاد میکنند و او را اهرمی از این سیستم میدانند.برخی گمانهزنیها نیز حاکی از این است که ویکی لیکس بخشی از عملیات جنگ سایبری آمریکا علیه دیگر کشورها و افراد را در سراسر دنیا تشکیل میدهد.
وب سایت ویکی لیکس اسناد محرمانه و طبقهبندی شده را با حفظ نام ارائهدهنده آنها منتشر میکند.
میان برخی کشورهای قاره آسیا خصوصاً چین و تایلند، این باور قوی وجود دارد که ویکی لیکس با عملیات جنگ سایبری و جاسوسی رایانهای ایالات متحده مرتبط است، همانند فعالیتهای جنگ سایبری موساد.
جان یانگ، گرداننده سایت Cryptome که اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده را به شکل انبوه منتشر میکند، در ژانویه سال ۲۰۰۷ ویکی لیکس را ترک کرد و مدعی شد که فعالیتهای ویکی لیکس تحت پوشش سازمان سیا انجام میشود. علاوه بر این، اشاره شده است که بن لوری، یکی از اعضای هیئت مشاوران ویکی لیکس که زمانی برنامه نویس و متخصص امنیت اینترنتی گوگل بوده، اخیراً با آژانس امنیت ملی ایالات متحده، ناسا، توافقنامهای را امضا کرده است. چین مدتی پیش وی را متهم به دست داشتن در مبارزه جاسوسی سایبری علیه این کشور کرد.
برخی رسانهها نیز گزارشهایی منتشر کردهاند مبنی براینکه ویکی لیکس تحت حمایت بنیاد سوروس قرار دارد و پشت پرده انتقال ویکی لیکس به ایسلند نیز جورج سوروس است.