همه می دانستند که از همان ابتدا هم اختلاف بر سر مساله هسته ای ایران در واقع پژواک اختلافات میان ایران و ایالات متحده است و پنج کشور دیگر حاضر در این مذاکرات در این زمینه مشکل خاصی ندارند. و بیشتر نقش میانجی را دارند تا حریف. اینکه بعضی وقت ها مثلا فرانسوی ها سعی می کنند نقش آدم بد را بازی کنند تا امتیازاتی را از اعراب یا اسرائیل بگیرند یک فیلم فرانسوی بیش نیست و در حد یک فیلم فرانسوی خریدار دارد. در صورتی که اختلافات میان ایران و ایالات متحده حل شود آنها فقط متقاضی بازگرداندن جایگاه اقتصادی خود در ایران هستند.
گره کار در خواسته دولت های ایران و آمریکا از مذاکرات نهفته شده نه حتی در محتوای فنی چرا که ظاهرا در بحث محتوای فنی نیز آنها به توافقات اصلی رسیده اند. دولت ایالات متحده نیاز به این دارد که خروجی مذاکرات شامل مطالبی باشد که در داخل ایالات متحده بتواند از آن به عنوان یک پیروزی سیاسی برای اوباما استفاده کند. و از سوی دیگر دولت جمهوری اسلامی ایران هم خواهان خروجی مذاکراتی است که دولت روحانی بتواند از آن داخل کشور در مقابل رقبایش و قطعا برای انتخابات استفاده کند. حال مشکل اینجاست که خروجی مورد نظر ایالات متحده با خروجی مورد نظر ایران کاملا متفاوت می باشد و دقیقا در همان جایی که هر دو دولت می خواهند مانور بدهند گیر کرده اند.
در چند سال اخیر ایران راهکارهای زیادی برای مقابله با تحریم ها پیدا کرده و با همکاری روسیه و چین و کشورهای دیگر در صدد ایجاد یک اتحادیه اقتصادی اختصاصی است که با راه اندازی این اتحادیه نیازی به تعامل با غرب نخواهد داشت. البته اگر بتواند با غرب تعامل داشته باشد که چه بهتر. به همین دلیل هم دولت روحانی به هیچ وجه تمایل ندارد ریسک کند و دست به امضای توافقی بزند که ممکن است در آینده دست آویزی برای رقبای سیاسی اش شود.دولت اوباما می خواهد در فضای داخلی ایالات متحده و جهان اعلام کند که کوتاه نیامده و هیچ تحریمی علیه ایران لغو نشده، در حالی که مذاکره کنندگان آنها به مذاکره کنندگان ایرانی اطمینان می دهند که دولت ایالات متحده عملا با تعلیق تحریم ها انگار آنها را لغو کرده و در این زمینه تحریم های ۶۵ ساله ایالات متحده و انگلیس بر علیه نفت ایران (زمان مصدق) و یا تحریم های ایالات متحده و سازمان ملل بر علیه عراق زمان صدام حسین که پس از اشغال عراق تا سال ۲۰۱۳ بر علیه این کشور برپا بود را مثال می زنند و ادعا می کنند با تعلیق یا خودداری از عمل کردن به آن (اعمال تحریم) توسط دولت ایالات متحده در واقع این تحریم ها بصورت غیر رسمی لغو شده بود.
در مقابل دولت روحانی نیازمند اعلام رسمی لغو تحریم ها بر علیه ایران است چرا که در غیر این صورت به هیچ وجه نمی تواند توافقی برای تغییر کاربری یا تعطیل بخش یا بخش هایی از برنامه هسته ای ایران را در انظار عمومی داخلی توجیه کند. علاوه بر این در صورت عدم لغو رسمی تحریم ها با ترس و رعب و وحشتی که وزارت خزانه داری آمریکا در میان بانک ها و شرکت های اروپایی به وجود آورده احتمال همکاری آنها با ایران خیلی ضعیف خواهد بود. و همیشه بیم آن وجود خواهد داشت که با تغییر دولت در ایالات متحده به دلایل واهی مجددا به این تحریم ها عمل شود.
شرایط فعلی نشان نمی دهد که با نزدیک شدن به تاریخ ۳۰ ژوئن امیدی به رسیدن به یک توافق جامع وجود داشته باشد. دولت روحانی به یک توافق جامع و رفع تحریم ها در شروع کار خود خیلی نیازمند بود اما امروزه حتی اگر تحریم ها همین لحظه هم برداشته شود حد اقل شش ماه نیاز است تا ساختار های تحریم ها برچیده شود و اقتصاد ایران روی روند تعاملات بین المللی مجددا بچرخد و تاثیر آن بر اقتصاد داخل به بیش از شش ماه دیگر نیاز دارد در حالی که انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران حدود نه ماه دیگر برگزار خواهد شد. لذا دولت روحانی نخواهد توانست از تاثیر این توافق بر انتخابات مجلس استفاده کند.
از سوی دیگر در چند سال اخیر ایران راهکارهای زیادی برای مقابله با تحریم ها پیدا کرده و با همکاری روسیه و چین و کشورهای دیگر در صدد ایجاد یک اتحادیه اقتصادی اختصاصی است که با راه اندازی این اتحادیه نیازی به تعامل با غرب نخواهد داشت. البته اگر بتواند با غرب تعامل داشته باشد که چه بهتر. به همین دلیل هم دولت روحانی به هیچ وجه تمایل ندارد ریسک کند و دست به امضای توافقی بزند که ممکن است در آینده دست آویزی برای رقبای سیاسی اش شود.
ایرانی ها همچنین اطمینان دارند که در شرایط فعلی رسیدن به یک توافق جامع در تاریخ ۳۰ ژوئن بیشتر به نفع دولت اوباما باشد چرا که فرصت استفاده از آن برای حمایت از کاندیدای حزب دموکرات در انتخابات آتی بیشتر خواهد بود، لذا آنها نباید این فرصت طلایی را برای رسیدن به یک توافق شامل خوب از دست بدهند.
با این وصف می توان گفت اگر یک پیش آمد غیر مترقبه که مستقیما بر روند سرعت بخشیدن به مذاکرات تاثیر بگذارد به میان نیاید احتمال رسیدن به یک توافق جامع در ۳۰ ژوئن خیلی بعید به نظر می رسد. در بهترین شرایط یک توافق کلی اعلام می گردد و ریزه کاری ها به کارشناسان سپرده می شود یا اینکه مجددا اعلام می شود مذاکرات به دلایلی تمدید شده است.
نمی توان انکار کرد که فضای شرایط بین المللی و منطقه ای نیز بر مذاکرات میان ایران و ایالات متحده حاکم است و قبل از رسیدن به یک نتیجه نهایی نیاز است که نظرهای دو کشور بر سر خیلی مسایل مخصوصا مسایل منطقه خاورمیانه و تعاملات فی مابین نزدیک شود. شاید حتی بتوان گفت این نزدیکی از اصل توافق هسته ای هم مهمتر است.
این سایت خبری تحلیلی در پایان تحلیل خود آورده است: از سوی دیگر به دلیل توافق آقایان ظریف و کری احتمال اعلام شکست مذاکرات فوق العاده بعید به نظر می رسد. تا هر زمانی که مذاکرات ادامه یابد شانس رسیدن به نتیجه وجود دارد و قطعا با مرور زمان یخ اختلافات دو کشور که چند دهه است بسته شده کم کم آب می شود.