هنری پرکت مینویسد: تعداد زیادی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری وجود دارند. آیا ایرانیها میتوانند به ما در زمینه این که تعداد آنها را به دو یا سه نفر برسانیم، مشاوره دهند؟
ایرانیان مسن کمک های
ایالات متحده به توسعه این کشور را به یاد دارند. برنامه کمکی ما تحت سپاه
صلح از اواخر دهه 1960 تا اواسط دهه 1970 ادامه داشت و هدفش آموزش زبان
انگلیسی و دیگر مهارت های فنی بود. هم اکنون و در حالی که به نظر می رسد دو
کشوری که روزی دوست بودند به دنبال عادی سازی روابط هستند، شاید زمان این
فرا رسیده باشد که به فکر بازگشت این کمک ها باشیم. آیا ایران نمی تواند به
ما در زمینه بزرگترین مشکلات توسعه ای کمک کند؟
در بالای این لیست تعداد زیادی از کاندیداهای -به ویژه جمهوری
خواه- انتخابات ریاست جمهوری قرار دارند. آیا ایرانی ها می توانند به ما
در زمینه این که تعداد آنها را به دو یا سه نفر برسانیم، مشاوره دهند؟
ایرانی ها همیشه این معضل را با داشتن صدها کاندیدا داشته اند. آنها این
مشکل را از طریق شورای متشکل از علمای دینی که تسخیص می دهد برخی از این
افراد صلاحیت ندارند، حل کرده است. اگر ایران یک سپاه صلح تاسیس کند،
داوطلبان آن ممکن است بتوانند به ما در حل این مشکل کمک کنند.
در حالی که ایالات متحده از لحاظ مفهومی یک کشور بنیادگرا
نیست، ایرانی ها ممکن است به مقامات ما توصیه کنند که قرائتی درست از دین
را اجرا کنیم. برای نسل های متمادی ایالات متحده با هجوم خارجی ها که از
طریق کشتی به سواحل ما مهاجرت می کردند، روبه رو بوده است. ایرانی ها به
عشقشان به شعر معروف هستند و شاید این دلیل دلپذیر بودن و مهمان نوازی آنها
است. در کجای جهان به غیر از ایران سراغ دارید که از رادیو شعر خوانده
شود؟
پاسخ به مشکل ایالات متحده ممکن است در آمدن داوطلبان سپاه
صلح ایران به کشور و آموزش شعر (مطمئناً به زبان انگلیسی) در برخی از
روستاهای ما که مهاجرگریز هستند، باشد. این اقدام می تواند موجب نرم شدن
آمریکایی ها شود و آنها با یک فنجان چای به استقبال همسایگان هیسپنیک و
افراد دیگری که از دیگر کشورها مهاجرت می کنند، خواهند رفت.
شهروندان ما درباره نقشی که پول باید در سیاست ایفا کنند، به
دو دسته تقسیم شده اند، آیا دلار باید صدایی بلندتر از شهروندان ساده داشته
باشد؟ ایرانی ها چنین نگرانی ای ندارند. تیم سپاه صلح ایران پس از بررسی
ها می تواند به این نتیجه برسد که آمریکا مدیران عامل، بانکداران و دیگر
ثروتمندان را مورد پرستش قرار می دهد. پول یک عامل قدرتمند است، اهمیت دلار
باید کاهش یابد. ایرانی ها ممکن است موجب شوند تا مدیران عامل تبدیل به
شهروندان عادی شوند.
حالا به سیستم قضائی می رسیم. مطمئناً سیستم ایران درسی برای
ایالات متحده ندارد. اما اجازه دهید در این زمینه به طور عینی و با آرامش
فکر کنیم. به غول های وال استریت که مسئول این رکود بزرگ هستند، فکر کنید.
کسی به خاطر این گونه جرم ها و دزدی ها به زندان نمی رود. سپاه صلح ایران
می تواند به واشینگتن و نیویورک دقیقاً آموزش دهد که قانون شریعت چگونه کار
می کند.
موضوع دیگری که آمریکا به مشاوره گرفتن در آن نیاز دارد، خروج
از گرفتاری های افراطی دو حزب سیاسی، دو قوه مقننه و قوه مجریه بر سر
همکاری و توافق بر سر سیاست های عاقلانه است. افسوس که عرصه سیاسی نسبتاً
پر هرج و مرج تهران، مدلی نیست که دقیقاً بتوان آن را کپی کرد.
اما صبر کنید، به زمان شاه فکر کنید. در آن زمان دو حزب وجود
داشت یکی «بله قربان» نام داشت و دیگری «شما درست می گویید قربان» بود. هیچ
مخالفتی از آنها شنیده نمی شد. احتمالاً برخی از آنها هنوز هم در زندان
اوین هستند. از آنها می توان به عنوان مدرس سپاه صلح برای آموزش به
آمریکایی ها در زمینه احترام به مقامات استفاده کرد. همکاری در زمینه
مشکلات متقابل یک راه عالی برای نزدیک کردن دو کشور به یکدیگر است.
* افسر
بازنشسته سرویس خارجی در خاورمیانه که پس از جنگ 1967 مسئول میز
اعراب-اسرائیل بود و چهار سال هم به عنوان افسر سیاسی-نظامی در تهران حضور
داشت. در جریان انقلاب اسلامی و بحران گروگان گیری مسئول میز ایران در
وزارت خارجه بود