امروزه مشکل اصلی ما، فقراي جامعه نيستند، بلکه مترفین جامعه هستند؛ ما باید نگران اتراف باشیم كه فتنه به پا ميكند. یک بار میگوییم مردم كلاً سواد اقتصادي ندارند و به آنها سواد اقتصادي میدهيم، ولی اکنون يك جاهايي اوضاع خطرناكتر از اينها شده و آژیر قرمز به صدا درآمده است.
باید نگران اين باشیم كه نكند اسراف و تبذير باعث فتنههايي شود که البته شدهاست. در همين آزاديهاي بيقيد، پولهايي چرخيده است و يك عده دستشان به پولهايي رسيده كه اينها قطعاً فتنه ايجاد خواهد كرد؛ چون سنت الهي است. اين نوع اسراف و تبذير حتماً طغيان ميآورد. باید از این مسئله نگران باشیم كه نكند در سنت الهي بيفتيم كه امر خداوند بر فتنهگران باشد تا اينجا را تخريب كنند؛ زیرا خداوند در قرآن ميفرماید: ما امرشان ميكنيم که بروند و تخريب كنند.
اين امر را باید به مردم بگوييم كه امام حسين علیهالسلام در روز عاشورا، بعد از همۀ حرفهايش، فرمودند: ميدانيد چرا حرف مرا نميشنويد و عمامۀ پيغمبر را بر سرم نميبينيد؟ برايتان اسم ميبرم که پسر فاطمهام و شما نميشنويد؟ اول به خاطر روابط نامشروعتان است و دوم شكمهايتان است که با لقمۀ حرام پر شدهاست.
اين دو ميتواند خيلي تخريب كند و از هر بمب اتمي تخريبش بالاتر است. ما بايد امروزه در روز عاشورا مردم را نسبت به این دو مشکل واكسينه كنيم. يك جاهايي بايد مردم را مريض كرد. مردم يك جاهايي، بدحجابي، چشم ناپاكی برايشان آسان شده و نميفهمند که اين، چه قدرت تخريب بالايي دارد. مثل آدمي است كه كامپيوتر را نميشناسد و با ويروسها راحت ميچرخد و نميفهمد كه ويروس يكدفعه كل سيستم و اطلاعاتش را ميسوزاند. حواسش نيست تمام داشتههاي اسلامش يكدفعه ميپرد.
بعضی ميگويند: در طول سالهای انقلاب، به نظر ميرسد ما مقداري تند رفتيم. مدتي باید با سياستبازي با آمريكا كوتاه ميآمديم و يك مقدار كه قوي شديم، به دهان آمريكا ميزديم. چرا علي علیهالسلام كمي با معاويه كوتاه نيامد كه زمانی که قوي شد، بزند به دهان معاويه؟ يك جاهايي بعضي از مردم ميخواهند يزيد را بپذيرند. ميگويند ای حسين، بنشين سر جايت و بگذار يزيد هم فعلاً باشد و يك بيعت صوري بكن.
همانگونه که شهید مطهری میگفت که اگر تمام قصههاي عاشورا را بگويي و به مسئلۀ امروز جامعه وصلش نكني و براي حل مسئلۀ امروز، آن را فرمول نكني، پشيزي ارزش ندارد. اصلاً عاشورا برای این است که در تاریخ، مسئلههاي ما را حل كنند و به ما فرمولهاي طلايي بدهند كه امروز راه خود را بشناسیم، وگرنه اگر قرار بود فقط يك جريان عاطفي و يك درام بزرگ تاريخي باشد، به چه درد ميخورد؟ جريان عاشورا براي تمام آدمهاي حق الگوست.
اگر در جنگ نظامي، سه ماه طول كشيد تا سازماني پيدا شود و واحد اطلاعاتي و عملياتي معنا پیدا کند و فرماندهان دور هم جمع شوند و قرارگاه راه بيندازند، در جنگهاي سايبري و اقتصادي قضيه پيچيدهتر است و شاید سي سال طول بكشد. در حالیکه خيليها اصلاً قائل نيستند که جنگي هست. جنگ نرم اسمش روي خودش است؛ آرام آرام عقاید ما را از بین میبرد و رفتارهای ما را تحت تأثیر قرار میدهد.